https://virasty.com/abdollahimahdi/1713183692303258404
امیناخ، مشاور سابق ستاد کل ارتش اسرائیل:
ایران در عملیات خود حدود ۱۰ درصد هزینههایی که اسرائیل متحمل آن شده، هزینه کرده است.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ
انفال آیه ۶۵
ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بیدانشند.
@abdollahimahdi
🔸گامهای اساسی ساماندهی عفاف و حجاب؛
در یک جمعبندی به نظر حقیر، در رابطه با مدیریت کلان جریان عفاف و حجاب در کشور چند اقدام اساسی مورد نیاز است که به نظر میرسد خلاء جدی آنها وجود دارد:
🔹1- تعیین «نقشه جامع» و «نظام موضوعات» پدیده عفاف و حجاب: کلاننگری و جامعنگری نسبت به همه عوامل و عناصر مؤثر در پدیده عفاف و حجاب و تدوین نقشه جامع و جغرافیای عوامل و عناصر و نظام موضوعات و طبقهبندی آنها؛ این محصول برای مهندسی ظرفیتها و تعیین مأموریتها و توزیع مسئولیتها و ارزیابی فعالیتها مورد نیاز است. شناخت و تبیین هر کدام از عناصر و عوامل و موضوعات دخیل در این پدیده مانند ابزار هنری و رسانهای، اقتصاد، صنعت، سیاست، خانواده، مسجد، مردم و... و نیز تبیین نسبتها و روابط بین آنها برای رسیدن به نظام افعال و اقدامات لازم است.
🔹2- تعیین «ظرفیتهای مؤثر» در پدیده عفاف و حجاب: شناسایی همه ظرفیتهای بالفعل و بالقوه در صحنه و میدان جامعه، لازمه تقسیم و توزیع متوازن مسئولیتها و مأموریتها و تعیین مختصات مشارکت و سهمدهی به آنها و نهایتاً رسیدن به نظام ارادهها و عوامل مؤثر است.
🔹3- توجه به جریان کلان «افکار عمومی» جامعه و تلاش جهت ایجاد ذهنیت و تصویر صحیح: آنچه حرکت فردی و اجتماعی را جهتدهی میکند، تصویر ذهنی است، باید دقت نمود که پدیدهها و وقایع اجتماعی و آثار و محصولات هنری و رسانهای و سایر عوامل و مجموع ظرفیتهای مؤثر جبهه حق در مواجهه با عوامل مؤثر جبهه باطل، چه تصویری برای مردم جامعه خلق میکند؟ ذهنیت و تصویر مطلوب چیست و چگونه باید ایجاد شود؟ مثلاً اگر در برابر ناهنجاریها اقدام مؤثری صورت نمیگیرد، تصویر خلق شده، «ضعف و ناتوانی نظام در برابر خواسته عمومی و فراگیر مردم» است و برای جبران این تصویر و ایجاد تصویر مطلوب چه اقداماتی لازم است صورت گیرد؟
🔹4- توجه ویژه به ظرفیت «رسانه»: مهمترین ابزار دشمن در تصویرسازی و جهتدهی ذهنیات و خلق تصویر مطلوب، رسانه است در حالیکه غالباً نسبت تصویرسازی رسانه با واقعیات جامعه معکوس است و یا یک واقعیت جزئی تعمیم داده میشود و ... آیا ظرفیت رسانه جبهه خود را در تصویرسازی ذهنی و شکلدهی افکار عمومی و جهتدهی حرکت جامعه را به درستی احصاء نمودهایم؟ به نظر میرسد در صحنه و میدان جامعه، بازی را به جو رسانهای دشمن باختهایم و آنچه او تصویرسازی میکند حرکتدهنده و جریانساز است تا حدی که خود ما هم گاهی تصور میکنیم مطالبه حداکثری و عمومی جامعه، بیحجابی و بیعفتی است...
🔹5- توجه به اصل «مردمیسازی» و کنشگری مردمی در پیشبرد اهداف: به نظر میرسد مهمترین راهبرد و مؤثرترین راهکار در مواجهه با بحران بیحجابی، ایجاد فرصت و ظرفیت حضور و نقشآفرینی مردم است و صرفاً انتظار از دستگاههای حاکمیتی و رسمی، کافی نیست، گرچه مردمیسازی این مسئله نیز منوط به اقدام حاکمیت در ایجاد فرصتها و ظرفیتهای قانونی و عینی حضور و نقشآفرینی مردم است. شناخت ظرفیتهای مردمی و بسیج نیروها و امکانات و مسئولیت سپاری به ایشان مطابق با نقشه جامع میتواند مهمترین گام در رفع این بحران باشد.
🔹6- مسئولیت و تولیت عفاف و حجاب و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی و شبکه تعاملی؛ شاید بتوان گفت یکی از بزرگترین چالشهای عرصه حکمرانی عفاف و حجاب، مشخص نبودن متولی این امر و سلسله مراتب مدیریت و فرماندهی شبکه تعاملی با حضور فعال اجزای این شبکه است... به نظر میرسد دفتر مقام معظم رهبری شایسته تعیین متولی این امر است و مانند اقدام اخیر ایشان در رابطه با مدیریت مساجد، میبایست شبکه فعالان این عرصه و راهبری این شبکه توسط ایشان تعیین گردد و الا در وضعیت موجود ساختارها و قوانین کشور، این مسئله صاحب نخواهد داشت در عین حالی که سی چهل صاحب دارد!
🔹7- اقتدار و مواجهه فعال با نابسامانیها و ناهنجاریها خصوصاً در رابطه با عوامل اشاعه فحشاء و فراتر از عوامل ارتکاب فحشاء؛ نبودن اقتدار و مواجهه فعال خصوصاً در برخورد با عوامل اصلی اشاعه بیحجابی و بیعفتی بزرگترین آسیبی است که بخاطر اهمال دستگاههای قضایی و انتظامی و اطلاعاتی در کشور به وجود آمده است و لازمه اقتدار مبتنی بر عقلانیت و خشونت مبتنی بر قانون، اصلاح زیرساختهای فکری و قانونی این امر است...
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹8- سیاستگذاری کلان عرصه عفاف و حجاب و تعیین اصول اساسی آن؛ یک کار عالمانه و فقیهانه لازم است تا با استناد به منابع وحیانی و منویات امامین انقلاب، اصول و سیاستهای کلان این عرصه استحصال و به عنوان راهبردهای محوری در همه مراحل برنامهریزی و طراحی اقدامات، مد نظر قرار گیرند؛ به عنوان مثال اصل «تقبیح فواحش و بیعفتی و بیحجابی و تعظیم ارزشها» اقتضاء دارد تا در برنامههای هنری و رسانهای مسئله بیحجابی تقبیح شود و خیلی عیان از بیماری فکری و روحی و روانی شخص بیحجاب سخن گفته شود و یا اصل «تقدم مبارزه با عوامل اشاعه فحشا بر عوامل ارتکاب فحشا» یا «اصل حفظ انسجام و وحدت شهروندان» و ...
@abdollahimahdi
🔸چند موضوع اساسی در کشور برای مطالعات راهبردی (ارائه به درخواست یکی از موسسات مطالعات راهبردی) :
🔹1- ضرورت و چگونگی بازنگری قانون اساسی؛
- با توجه به خلاءها و چالشهای گوناگون قانون اساسی آیا آسیبشناسی، بازنگری و بازنویسی قانون اساسی پس از 45 سال تجربه حکومتداری ضرورت ندارد؟
- چه موانعی بر سر راه بازنگری قانون اساسی وجود دارد؟
- آیا این موانع قابل تدبیر است؟
- چه فرایندی برای بازنگری و بانویسی با توجه به ظرفیت نخبگانی جامعه وجود دارد؟
- الزامات و تبعات آن چیست؟
- موضع رهبری نظام در اینباره چیست؟
🔹2- فرایند تدوین اسناد راهبردی کشور؛
- با توجه به حجم بالای اسناد راهبردی و متولیان گوناگون تهیه اسناد، آیا بازخوانی و بررسی فرایند تدوین و عملکرد متولیان با هدف تعیین آسیبها چالشها و توصیف وضعیت موجود و تبیین راهکارهای ارتقاء ضرورت ندارد؟
- آیا از همه ظرفیتهای نخبگان حوزوی و دانشگاهی و مراکز علمی و راهبردی در تهیه اسناد استفاده میگردد؟
- آیا اراده و سازوکاری برای بهرهبرداری روشمند از ظرفیت جامعه نخبگانی وجود داشته و محقق گشته است؟ (به عنوان مثال در تنظیم برنامه هفتم توسعه شنیده شده است که مسئول آن گفته فایلهای بسیاری از مراکز گوناگون آمده است که فرصت بررسی آنها را پیدا نکردیم!)
- آیا ارزیابی و نظارت کافی بر روند تهیه، ارائه، ابلاغ و حسن اجرای آنها وجود دارد؟
- میزان پایبندی دیگر اسناد و قوانین و تصمیمگیریها و عملکردها به اسناد راهبردی چقدر بوده است و با چه سازوکاری در لایههای بعدی جریان مییابد؟ (به نظر می رسد در برخی موارد انقطاع وجود دارد!)
- چه عواملی مانع تمسک نظری و عملی به اسناد راهبردی بوده است؟
- هزینه فایده تهیه این اسناد چقدر بوده است؟ (مانند سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که چندین سال و چندین میلیارد هزینه داشت اما نتیجهاش چه شد؟!)
- با توجه به مسئولیت رهبری در تنظیم سیاستهای کلان نظام، چه مقدار از این مسئولیت از طریق تنظیم اسناد راهبردی و با چه سازوکاری محقق میشود؟ (چه میزان از این مسئولیت و با چه سازوکاری به نهادها و گروهها تفویض میشود؟!)
🔹3- فرایند ارتقای حکمرانی دینی از لحاظ تعبد به معارف و احکام دین در کشور و اقامه دین در حکومت و جامعه؛
- حکومت و قانونگذاری شأن خداوند متعال است و به در روی زمین به بهترین مخلوقات (علما و فقهای اسلامی و نهاد دین) تفویض شده است، آیا در جمهوری اسلامی، فرایند متقن و روند مطلوب و سازوکار مکفی و تدابیر لازم برای اسلامی شدن مدل حکومتی، برنامهریزی، نظام قانونگذاری، تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان و خرد مدیریتی وجود دارد؟
- معارف و احکام اسلامی چگونه و با چه سازوکاری در همه سطوح و لایههای حکومتی و اجتماعی جریان مییابد؟
- آیا ساختارها و مناسبات موجود بین نهاد دین و حکومت برای این منظور کافی است؟ خلاءها و چالشها کدام است؟ (به عنوان مثال شورای نگهبان نقش حداقلی دارد و برایند ظرفیتهای حوزههای علمیه هم نیست بلکه ظرفیت چند فقیه است...)
- چه مدل مطلوبی برای تعامل بین نهاد دین و حکومت برای بهرهمندی سیستمی (و نه فردی و ناقص) از همه ظرفیتهای نهادهای حوزوی و دینی قابل ارائه میباشد؟ (دراین زمینه مدل پیشنهادی داریم و حاضر به ارائه در جمع بزرگواران هستیم...)
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹4- بررسی جایگاه و مسئولیت ولی فقیه در ساختار جمهوری اسلامی؛
- علیرغم جایگاه رفیع ولایت فقیه در رأس نظام، اما عملاً حوزه اختیارات رسمی و مسئولیت ایشان عمدتاً منحصر در تدوین سیاستهای کلان نظام گشته است و علیرغم توفیقات نسبی کشور در تدوین سیاستهای کلان و اسناد راهبردی در مسیر اسلام و انقلاب و چشماندازهای مطلوب و تحقق تمدن اسلامی اما بدنه کارشناسی حکومت همچنان پس از 40 سال با انقطاع نسبی از راهبردهای کلان، رویکرد و عملکرد خود را متناسب با الگوها و مدلهای غربی و دانشهای ذاتاً مسموم تمدن منحط غرب (تعبیر مقام معظم رهبری) تنظیم نموده و مسیری متفاوت را طی مینماید، به نظر میرسد برای جریان دادن جهتگیریها و سیاستکلان نظام در لایههای بعدی حکومت و مدیران اولاً نقش رهبری میبایست از نقش فردی به نقش سازمانی ارتقا یابد و نهاد رهبری تحت اشراف ولی فقیه به یک سازمان کارآمد و اثرگذار و پیگیر در امور حکومتی و یک واسطه فعال و اثرگذار بین رهبری و قوای سه گانه تبدیل شود و صرفاً به ارائه سیاستهای کلان و نظارت کلی و توصیهها اکتفا نکند و ثانیاً فراتر از تدوین سیاستهای کلان نظام، به معنای واقعی «راهبری» در عرصههای گوناگون سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... صورت گیرد و دستگیری و سرپرستی از مدیران و نظارت و اشراف دقیق و مطالبهگری و برخورد جدی انجام شود.
همچنین در وضعیت موجود بسیاری از مشکلات جزء با تصمیمگیریهای تحولی حل نمیشود که از طرفی رهبری جز در سطح سیاستگذاری کلان دخالت نمیکند و بقیه مدیران هم در سطح تصمیمات تحولی و بلند مدت ورود نمیکنند (چون غیر از رهبری هیچ مدیری ماندگاری و ثبات ندارد و هر مدیر و مسئولی در ظرف زمانی کوتاه مدیریت خود در پی اقدامات کوتاه مدت و میان مدت است که بازخورد آن را در زمان مدیریت خود بگیرد و عملاً تصمیمات و اقدامات بلندمدت تحقق نمییابد و راه حل ریشهای بسیاری از مشکلات کشور اقدامات بلندمدت و تصمیمات بزرگ و تحولآفرین است که جز رهبری قادر به آن نیست) بنابراین از طرفی رهبری در امور جاری و اختیارات و وظایف سه قوه مسئولیت ندارد و پاسخگو نیست و از طرف دیگر مدیران جز به طرحها و برنامههای زودبازده نمیاندیشند...
ادامه 👇
@abdollahimahdi
🔹5- مدل حکمرانی مردمی و نقش مردم در حکمرانی و اداره جامعه؛
با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری نسبت به نقش مردم و مطالبات ایشان نسبت به تبیین جایگاه و نقش مردم در اداره جامعه، اما مدل حکمرانی جمهوری اسلامی تقریباً بدون در نظر گرفتن نقش مردم و کنشگری ایشان در امور تنظیم شده است و همه اختیارات و تصدیگریها برای دولت و کارمندان دولت در نظر گرفته شده است ... برای تغییر این مدل نیازمند طراحیها و مدلهای جدید و تحولی هستیم به نوعی که هم حاکمیت حکومت و خط فرمان و هماهنگی میدان حفظ شود و هم مردم در قالب گروهها و تشکلهایی اختیارات و «نقش» و «سهم» در پیشرفت کشور پیدا کنند...
@abdollahimahdi
🔸شوراهای تصمیمگیری؛ سیر انحرافی از وحدت فرماندهی به سوی تکثر مسئولیت و توزیع و تضعیف اختیار و اقتدار و عقلانیت...
مطابق با معارف و مدل حکمرانی اسلامی، رهبران و مدیران جامعه، بایستی مسئول و پاسخگوی تصمیمات و اقدامات خود باشند، آنچه جریان حاکمیت طاغوت رقم میزند؛ تبدیل مسئولیتهای فردی به جمعی و گروهی و شورایی است، سیری از وحدت فرماندهی بهسوی کثرت و تشتت که نتیجه آن نابسامانی امور است ... توزیع مسئولیت و قدرت و اختیارات فردی یک مدیر بین یک شورا نتیجهای جز ذبح مسئولیت و نابودی اختیار و اقتدار و تضعیف دقت و عقلانیت و از بین بردن امکان پاسخگویی و پیگیری نخواهد داشت...
توزیع مسئولیت برای خالی کردن شانه از زیر بار مسئولیت، دقیقاً همان اتفاقی است که مشرکان مکه در «دارالندوه» رقم زدند و تصمیم به قتل پیامبر اکرم ص گرفتند و این تصمیم جمعی و شورایی با حضور نماینده همه قبایل و تکثیر مسئولیت، در واقع مسئولیتی برای شخص خاصی ایجاد نمیکرد تا در برابر تصمیم و اقدام خودش پاسخگو و قابل پیگیری باشد!
بسیاری از مناصب حقوقی! و شوراهای تصمیمگیری در کشور ما چنین انحرافی از مدل حکمرانی اسلامی پیدا کرده است و سرنوشت تصمیم و مسئولیت آن و امکان پاسخگویی و پیگیری آنرا از یک شخصیت حقیقی سلب نموده و به عناوین حقوقی یا شوراهای تصمیمگیری سپرده و برای تصمیمگیران نوعی مصونیت از تعقیب و بازخواست ایجاد نموده است تا جائیکه شورایی پس از یک یا چند دوره ناکارآمدی همچنان پابرجاست و بسیاری از امور کشور بخاطر مدیریت شورایی، همچنان بیصاحب و نابسامان هستند و هیچکس در برابر آنها پاسخگو نیست...
چاره کار تجدید نظر در قوانین بالادستی و تغییر ساختارهای نظام از شورایی به پذیرش مسئولیت فردی رهبران و مدیران نسبت به همه مسائل و امور کشور و البته بهرهگیری کارشناسی از شوراهای مشورتی است...
#شورای_عالی...
@abdollahimahdi
🔸 جذابیت و موضوع اصلی مسجد، ذکر و نماز است...
🔹«مسجدپایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است». (مقام معظم رهبری ۱۳۹۵/۰۵/۳۱ )
در بحث احیای مساجد باید دقت داشت، احیای امر نماز و جماعت بر محور امام موضوع اصلی و اساسی است و نه حاشیه درست کردن برای نماز و مسجد! کانونها و خدمات فرهنگی، پرداختن به امور اجتماعی، امور معرفتی و کارگاههای مهارتی، ورزش و ... همه اینها ممکن است حواشی مفیدی برای جذب مردم به مسجد باشند اما منجر به احیای نماز و جماعت و غرض اصلی مساجد نمیشوند، جایگاه محوری ذکر و نماز در مناسک باید تبیین و ترویج و انگیزه حضور و موضوع اهتمام مردم شود ...
🔹«جاذبهی برای جوان برخلاف آنچه بعضی تصوّر میکنند، گذاشتن میز پینگپنگ نیست. بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانها را جذب کنیم به مسجد، وسایل سرگرمی فراهم بکنیم؛... راه جذب جوانها تصرّف دل جوان است. دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقتپذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها. دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبهی جوانها اینها است. شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و میآید. جاذبهی جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیلهی بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند».
(مقام معظم رهبری ۱۳۹۵/۰۵/۳۱)
@abdollahimahdi
🔸استحاله فرهنگی به بهانه جذب مردم به دین!
برخی هنجارشکنیهای اخیر در برنامهها و هیئات مذهبی و تولیدات هنری و رسانهای حکایت از کجفهمی متصدیان از مقوله جذب جوانان و غفلت از جذابیتهای فطری و باطنی خود دین و مذهب دارد...
🔹«مثل همان جریانی که یک کلیسایی در آمریکا [انجام میداد] که آن نویسندهی مصری میگوید رفتم دیدم که پای این کلیسا یک برنامهای زدهاند که مثلاً فرض کنید که امشب از ساعت فلان در سالن کنار کلیسا، آن طرف محراب، این برنامهها هست: برنامهی رقص است و آواز است و موسیقی است و یک شام سبکی است و اُنس هست و مانند اینها. میگفت حسّاس شدم، رفتم دیدم بله، همین است؛ اینجا سالن کلیسا است، یک سالن هم بغلش هست مثل یک کاباره؛ دخترها، پسرها، مردها، میانسالها میآیند تماشا میکنند؛ دختر و پسرها هم میداندارند. موسیقی هست، رقص هست، آواز هست، آخر سر هم کشیش آمد و چراغها را یک خردهای کم کرد تا یک خرده کم نور بشود و فضا [خاص شود]، میگفت رفتم بیرون؛ فردا برگشتم آمدم آن کشیش را در کلیسا پیدا [کردم]؛ گفتم من دیشب در این جلسهی شما بودم، آخر معنای این چیست؟ ایشان گفت: ای آقا، میخواهیم جوانها را جذب کنیم! جوانها را میخواهیم [جذب کنیم]! اگر بنا است با رقص و آواز و موسیقی و امثال اینها جوان جذب بشود، خب بروند همان کاباره، چرا بیاید اینجا؟ ...»
(مقام معظم رهبری؛ ۱۳۹۵/۰۵/۳۱)
@abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1716342166351887018
#شهید_رئیسی نعمتی برای جمهوری اسلامی از سوی #امام_رضا علیه السلام بود که در روز میلاد ایشان #عیدی گرفتیم و ایران اسلامی پس از سالهای دور، برای اولینبار رییسجمهور ولایی، انقلابی و مردمی را تجربه کرد که در جهت پیشبرد آرمانهای امام و امت تلاش میکرد اما چون قدرش ندانستیم و کفران نعمت نمودیم دقیقاً در ایام میلادش از ما گرفت تا بفهمیم از چه عنایتی از سوی چه کسی محروم شدیم ، ثلمة لایسدها شئ ... و البته از آنجا که لطف و کرم و محبت و رحمت امام رضا علیه السلام همیشه شامل حال شیعیان هست؛ آقای رئیسی با یاران آسمانیاش و در کنار امام و شهیدان و شهید سلیمانی و شهدای مدافع حرم، از افق بالاتر و در حد وسیعتری پشتیبان امام خامنهای و نهضت جمهوری اسلامی خواهند بود؛ نأت بخیر منها ، إن شاءالله...
@abdollahimahdi
🔸چرا «آیتالله اعرافی»؟!
🔸تقویت جایگاه «نهاد دین» در مناسبات «حکمرانی»، تنها مسیر دستیابی به «تمدن اسلامی»؛
🔹در این مرحله از نهضت جهانی انقلاب اسلامی و مسیر دستیابی به تمدنی اسلامی، مهمترین و اثرگذارترین رویکرد و اقدام در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی، «حضور فعال نهاد دین و حوزههای علمیه» و روحانیت حاضر در صحنه برای جریانسازی ارزشها و اصول دینی در سطوح و لایههای گوناگون حکمرانی اعم از دانش پشتیبان، اسناد راهبردی، الگوها و مدلهای حکمرانی، قوانین و ساختارهای رسمی، تصمیمات میدانی و... با هدف «اقامه دین» در جامعه و حرکت بهسوی قلههای تمدنی اسلام است.
بر این اساس، لازم است در سطح عالیترین سطوح نظام، اراده تعامل و بهرهمندی از ظرفیتهای حوزه و روحانیت، در کاملترین وجه وجود داشته باشد، در زمان دولت سیزدهم و ریاست جمهوری شهید رئیسی، دریچههایی به سوی حوزه گشوده شد و ارتباطات و تعاملات خوبی بین این دو نهاد شکل گرفت، هرچند در ابتدای راه و در حد اولیّه بود و باور عمیقی از سوی برخی دولتمردان نسبت به ظرفیتها و توان حوزه وجود نداشت و این تعامل با چالشهایی مواجه بود، لکن در ادامه این مسیر، ضروری است که رئیس جمهور بعدی، نقش دین و حوزه و روحانیت را در پیشبرد اهداف انقلاب و تحقق تمدن اسلامی بهخوبی بشناسد و در اینجهت تلاش نماید.
آیتالله اعرافی؛ پرچمدار و پیشگام طراحی و تولید زیرساختهای اساسی ایفای نقش پشتیبانی حوزههای علمیه نسبت به نظام و حکومت و جامعه است، بسیاری از طرحها و برنامهها و تصمیمات مهم خصوصاً تشکیل «ستادهای راهبری» در موضوعات و مؤلفههای اساسی جامعه و حکومت اسلامی، از مهمترین گامهای اساسی در پاسخگو کردن حوزههای علمیه نسبت به نیازهای روز و اساسی جامعه و حکومت و ارتقای نقش و منزلت حوزه از یک نهاد نسبتاً سکولار به یک نهاد انقلابی و پیشرو در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی بوده است، قطعاً چنین اندیشه و رویهای در بالاترین سطح مدیریت عالی و اجرائی کشور به توسعه این رویکرد و فراگیری این تعاملات اثرگذار بین دو «نهاد دین» و «نهاد حکمرانی» کشور و در نتیجه تسریع و تسهیل امور در مسیر تحقق اهداف انقلاب اسلامی منجر خواهد شد.
توانمندیهای آیتالله اعرافی در عرصههای گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی در عرصه صنعت و تکنولوژیهای نوین و تجربیات ایشان در سطح کلان نظام بایستی در جای خود تبیین گردد... اما آنچه در این بیان مورد تأکید است مقایسه فرصت حضور ایشان با دیگر کاندیداهای احتمالی و مطرح است که تقریباً همه آنها نسبت به حوزه و روحانیت و رسالت و مأموریت نهاد دین و نقش اثرگذار علوم دینی و تفقه و معارف اسلامی در تغییر و تحول سطوح و لایههای گوناگون از علم و دانش و اسناد راهبردی و قوانین تا مدیریت میدان، غالباً غافل و یا جاهل و غیر متخصص و یا غیردغدغهمند هستند و این ویژگی منحصربهفرد و ممتاز آیتالله رئیسی در این امر مهم و ضروی قابل توجه است...
این فرصت بزرگ را برای حضور یک عالم فقیه و اندیشمند خوشفکر و تحوّلخواه انقلابی و ولایی از خانواده حوزه و روحانیت در رأس دولت اسلامی قدر بدانیم و با اشکالات خرد و غالباً نادرست بخاطر بیاطلاعی از موانع و مشکلات، این فرصت را تضعیف و تخریب ننماییم و با دعوت از ایشان، قدم مهمی در تحقق اهداف و منویات رهبر معظم انقلاب برداریم، بحول و قوه الهی ...
@abdollahimahdi
🔸چرا آیتالله اعرافی ؟!
🔹پاسخ به برخی اشکالات! (1 از 8)
دوست عزیزم آقای حسین ایزدی نسبت به کاندیداتوری ریاست جمهوری آقای اعرافی نکاتی فرمودند که بنده نیز فارغ از احتمال حضور ایشان در این مسند، جهت تضارب آراء و تولد حرف صواب و روشنشدن برخی ابهامات نکاتی را ناظر به فرمایشات ایشون عرض میکنم:
1- فرموده اند: «عرصه #حکمرانی عرصه پیچیدهای است. تجربه اداره سازمان حوزه، برای اداره کشور کفایت نمیکند. یعنی کسیکه بهترین #مدیر_حوزه بوده باشد، الزاماً بهترین مدیر در سطوح عالی حکمرانی هم نیست، چه برسد به بهترین رئیس جمهور!
نمونهای از جنس مسائل و پیچیدگیهای حکمرانی: مسئله اقتصاد، مسئله صنعت، مسئله تعامل با قوا، مسئله سیاست خارجی، مسئله مدیران اجرایی، مسئله فساد و ابعاد آن، مسئله شناخت دستگاه حاکمه، صدها مسئله دیگر، گذشته از بحرانها و اقتضائات آنی و فوری کلان.
جناب اعرافی همه تجربیات خود را در حوزه داشتهاند. مدیریت 3 مرکز آموزشی و پرورشی حوزوی که البته در سبک مدیریت و موفقیت در همانها هم امکان سخن بسیار است. اما برفرض فقدان هرگونه مشکل مدیریتی، ایشان نهایتاً میتواند گزینه مناسبی برای وزارت علوم باشد، نه ریاستجمهوری!»
پاسخ:
عرصه پیچیده حکمرانی قرار نیست توسط یک نفر سامان پیدا کند! که اگر اینطور بود تقریباً هیچیک از رؤسای جمهور قبلی و نیز هیچیک از کاندیداهای احتمالی مطرح، در مواجهه با این حکمرانی پیچیده قابل طرح نیستند! آنچه از همه شاخصها مهمتر است؛ رئیسجمهور بایستی شخصیتی دارای اندیشه انقلابی، ولایتمدار و پیرو خطوط اساسی نظام و منویات رهبری باشد و در موضوعات تخصصی و پیچیده حکمرانی، با راهبری عرصههای گوناگون، «اندیشه اسلامی» و «نیروی انسانی متعهد متخصص» را بهکار گیرد و از لحاظ این شاخصها آیتالله اعرافی نه بخاطر اینکه بهترین مدیر حوزه بوده و تجربه اداره سازمان حوزه را داشته است بلکه بخاطر واجدیت شاخصهای مذکور برای عرصه پیچیده حکمرانی توانمند بهنظر میرسد. حل مسائل کلان نظام از قبیل اقتصاد، صنعت، سیاست خارجی و... تنها در سایه تبعیت از اوامر رهبری و پیگیری جهتگیریهای کلان نظام قابل سامان است، و در پیچیدگیهای حکمرانی بایستی عقلانیت جمعی و نخبگانی با قید اسلامی محوریت حل مسائل را بهدست گیرد و شخصی مانند آیتالله اعرافی در شکلدهی کانونهای عقلانیت اسلامی و انقلابی در عرصهها و موضوعات کلان و پیچیده حکمرانی توانمندتر از سایر گزینهها میباشند.
البته بهترین مدیر حوزههای علمیه بودن، مدیریت نهادهای گوناگون حوزوی و... سر جای خود ارزش افزوده بر اندیشه و رویکرد انقلابی و ولایی و توانمندی راهبری ایشان است و صرفاً این سوابق را دلیل تام و اندوخته کافی بر حل مسائل پیچیده حکمرانی نمیدانیم.
@abdollahimahdi
ادامه 👇