eitaa logo
دقایق الحقایق!
231 دنبال‌کننده
51 عکس
5 ویدیو
21 فایل
ظرائف و لطائفی از معارف نظرات خود را حتماً بگویید : @Mahdiabdollahii
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ویژگی‌های مکتب فکری امامین انقلاب! در پاسخ به سئوالی مبنی بر ویژگی‌های مکتب فکری و روش استحصال آن اینگونه معروض داشتم: مکتب فکری، عبارت است از «منظومه اندیشه» یک اندیشمند که می‌بایست دارای شاخصه‌هایی همچون جامعیت، انسجام، استناد و استدلال، مبانی، اصول، نتایج کاربردی و... داشته باشد. از نظر مقام معظم رهبری، حضرت امام ره بنیان‌گذار یک مکتب فکری سیاسی و اجتماعی است و از آن مکتب فکری به عنوان یک «منظومه فکری» یاد می‌کنند بنابراین یکی از شاخصه‌های مکتب فکری، «نظام‌مند بودن اندیشه» است، سپس آن مکتب را متّکی و مبتنی بر جهان‌بینی توحیدی به عنوان زیربنای همه تفکرات اسلامی می‌دانند و می‌فرمایند: «امام یک اصولی دارد، یک مبانی‌ای دارد... اگر این اصول را کنار هم بگذاریم شاکله فکری امام کشف می‌شود » بنابراین یک شاخصه دیگر مکتب فکری، اصول و «مبانی توحیدی» یا جهان‌بینی است. در ادامه یکی از خصوصیات آنرا «به‌روز بودن» و مورد ابتلای جامعه بشری و زنده بودن می‌شمارند، بنابراین یکی دیگر از شاخصه‌های مکتب فکری «پاسخگویی به نیازهای زمانه» است، ایشان ویژگی بعدی مکتب فکری امام را اینگونه توصیف می‌کنند: «خصوصیّت دیگر این مکتب فکری این بود که زنده و پویا و پر تحرّک و عملیّاتی بود؛ مثل بعضی از اندیشه‌پردازی‌ها و تئوری‌سازی‌های روشنفکرانه نبود که در محفل بحث، حرفهای زیبا و قشنگی است امّا در میدان عمل کارایی ندارد؛ منطق امام، فکر امام، راه امام، عملیّاتی بود؛ قابل تحقّق در میدان عمل بود؛ به همین دلیل هم به پیروزی رسید و پیش رفت؛ این حرکت، مسیر تاریخ کشور ما را عوض کرد.» و در جای دیگری می‌فرمایند: «این مکتب نظام اسلامی را بنیان‌گذاری کرد.» و موارد متعددی از کارآمدی این مکتب را در پیشبرد اهداف انقلاب و پیشرفت‌ها می‌شمرند، بنابراین شاخصه‌ دیگر مکتب فکری امام، «پویایی و کارآمدی عینی» بود. مکتب فکری مقام معظم رهبری نیز امتداد و تفصیل و تبیین مکتب فکری امام خمینی ره است و آنرا می‌توان با الگوها و مدل‌های مختلفی قرائت نمود... برای دستیابی به مکتب فکری یک شخصیت اندیشمند، لازم است؛ اولاً مختصات یک مکتب را در کلام خود او جستجو نمود تا حدود و ثغور انتظارات ما از این تلاش مشخص شود، ثانیاً با احاطه به کل منویات و آثار و محصولات آن اندیشمند، بتوان طبقه‌بندی موضوعی از آن ایجاد نمود تا محتوای آن به سهولت و سرعت قابل دسترسی باشد، ثالثاً با تفکیک مبانی، اصول و نتایج و نیز تجمیع منسجم آنها بتوان شاکله کلی اندیشه را ترسیم نمود و محتوای مرتبط و مورد نیاز را ذیل این ساختار و شاکله کلی جانمایی کرد... @abdollahimahdi
اللّٰهُمَّ لَابُدَّ مِنْ أَمْرِکَ، وَلَابُدَّ مِنْ قَدَرِکَ وَلَابُدَّ مِنْ قَضَائِکَ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِکَ اللّٰهُمَّ فَمَا قَضَیْتَ عَلَیْنَا مِنْ قَضَاءٍ أَوْ قَدَّرْتَ عَلَیْنَا مِنْ قَدَرٍ فَأَعْطِنَا مَعَهُ صَبْراً یَقْهَرُهُ وَیَدْمَغُهُ و َاجْعَلْهُ لَنا صَاعِداً فِی رِضْوانِکَ خدایا از دستورت و تقدیرت و قضایت چاره‌ای نیست و هیچ نیرو و توان جز به خدای بلندمرتبه‌ی بزرگ نیست. پس آنچه بر ما از قضایی که حتم کردی یا از تقدیری که مقدّر نمودی، همراه آن به ما صبری عطا کن که بر آن چیره شود و آن را درهم کوبد و آن شکیبایی را برای ما، نردبانی به سوی خشنودی و لطفت قرار ده. @abdollahimahdi
🔸مدل جامع انتخابات فرآیندی در ۳ مرحله و ۱۴ مرتبه (متناسب با صلاحیت‌های ۱۴ گانه) ما مدلی را تحت عنوان مدل جامع انتخابات فرآیندی در ۱۴ ساحت و مرتبه و ۳ مرحله بر اساس برخی معارف و مبانی دینی و تجربیات حکومتی طراحی کرده‌ایم که این فرآیند تا انتخاب اصلح و حتی هیئت دولت پیشنهادی او یکسال زمان لازم دارد... اگر در جایی این بحث بصورت جدی و عالمانه و مؤثر بررسی و تصمیم‌گیری بشود، آماده ارائه کامل هستیم... اجمالا اینکه در این مدل غیر از عموم مردم، شخصیت‌های صاحب صلاحیت به میزان صلاحیت خود در انتخاب رئیس جمهور نقش ایفا می‌کنند و البته هر دسته از این افراد در مراحل و مراتبی به‌هم پیوسته و در یک فرآیند مشخص متناسب با ساحات ۱۴ گانه صلاحیت‌ها نقش ایفا می‌نمایند... این انتخابات در سه مرحله پس از تأیید صلاحیت‌های عمومی توسط دستگاه‌های انتظامی قضایی و امنیتی و نهایتاً شورای نگهبان و معرفی کاندیداهای دارای صلاحیت عمومی به مردم صورت می‌گیرد: مرحله اول: رأی‌گیری در هر استان و انتخاب گزینه اصلح در استان خود و معرفی جهت مراحل بعدی و رقابت با گزینه‌های دیگر از دیگر استان‌ها... طبعا در این مرحله تلاش می‌شود توانمندترین گزینه برای موفقیت در رقابت‌های بعدی توسط مردم هر استان انتخاب شوند و مسائل قومیتی و جناحی کمتر می‌شود و نهایتاً تعدادی متناسب با جمعیت هر استان به مرحله دوم راه می‌یابند. مرحله دوم: بررسی و تأیید صلاحیت‌های ۱۴ گانه (ایمانی و اعتقادی، فرهنگی و هنری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خانواده و...) و امتیاز دهی است که در ۱۴ مرتبه متوالی توسط ۲۰ نفر از نخبگان (شورای نخبگان) منتخب توسط سه نهاد دین (حوزه‌های علمیه) و حکومت (شورای نگهبان) و جامعه (نمایندگان مردم در مجلس) و نهاد‌های مردمی (اندیشکده‌ها و مجامع علمی و نخبگانی مردمی)، صورت می‌گیرد و نهایتاً بهترین گزینه‌ها با بالاترین امتیازات کسب شده از شورای نخبگان انتخاب می‌شوند. لازم به ذکر است ۲۰ نفر اعضای شورای نخبگان متغیر بوده و متناسب با تخصص هر ساحت اعضای متناسبی انتخاب و معرفی می‌شوند. مرحله سوم: انتخاب نمایندگان مردم در شورای خبرگان رهبری است که از میان لیست کاندیداها بر اساس امتیازات کسب شده یک نفر (و علی‌القاعده حائز بالاترین امتیازات و در غیر اینصورت شخص دیگری با استدلال قابل پذیرش و مورد وفاق) را به عنوان رئیس‌جمهور و اعضای اصلی کابینه او را و جانشین او را برای روز مبادا برمی‌گزینند... مجلس خبرگان رهبری در این طرح، تبدیل به مجلس خبرگان رهبری و ریاست جمهوری می‌شود و کارآمدی و اهمیت آن نزد مردم افزایش می‌یابد... و نهایتاً تنفیذ مقام معظم رهبری فصل الختام این فرایند است. معارف، مبانی، اصول، مصالح و نکات فراوانی برای رفع آسیب‌های موجود در این طرح اشراب شده است که در جای خود قابل ارائه و بررسی و اصلاح و تکمیل است... ومن الله التوفیق @abdollahimahdi
هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔸«اقامه ولایت» و تربیت مؤمنان مجاهد «ولایتمدار» نتیجه «نهضت عاشوراء» 🔹نهضت عاشوراء از سه عنصر «عاطفه و احساس قلبی»، «معرفت افزایی» و «جهاد و قتال» تشکیل شده است... 🔹در دستگاه هدایتی خداوند متعال، خشوع و خضوع قلبها، عنصر و عامل اصلی هدایت است (هل الایمان الا الحب و البغض...، لو خَشَعَ قلبُ هذا لَخَشَع جوارحه و ...) و در رسالت هدایت أنبیاء الهی، معجزات، چنین نقشی را ایفاء میکردند لکن آنچنان کارآمد نبودند چه اینکه مثلاً پس از آنکه بنی اسرائیل در آن معجزه عظیم از رود نیل گذشتند، به هوس بت پرستی افتادند و از موسی علیه السلام درخواست بت کردند که ایشان فرمود : قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ! ، این جمله می رساند «جهالت» این قوم درمان نشده است! و نیز همواره با وجود نهایت تلاش أنبیاء در دعوت مردم به ایمان، شاهد قلت ایمان آورندگان هستیم! 🔹اما نهضت عاشورا بواسطه مصائب و بلایای امام حسین علیه السلام و اهل بیت ایشان، چنان حرارت (إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةٌ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً) و آتش (إنّ يوم عاشورا أحرق قلوبنا) و حزنی (قلوبنا محزونه) در قلوب ایجاد نموده است که با توجه به نقش «قلب» در هدایت، سیدالشهداء علیه السلام سریعترین و وسیعترین کشتی نجات در دستگاه هدایت الهی شناخته میشود! (سفینه الحسین اوسع و أسرع) 🔹نتیجه تسلیم و خضوع و طهارت قلب، علم و معرفت است (العلم نورٌ یقذف الله فی قلب من یشاء) و سید الشهداء بواسه بذل مهجت در راه خداوند، عبادالله را از «جهالت» و حیرت ضلالت نجات داد (وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلَالَة) و در بُعد عملی نیز «جهاد» و آثار آن همچون ایثار و گذشت و شهادت، بزرگترین اثرگذاری نهضت عاشوراء بر جامعه مؤمنین است چه اینکه جهاد در معارف اسلامی، به عنوان عمادالدین، منهاج السعداء، عزّاً للاسلام، افضل الأعمال، أحب الأعمال، ذروه للاسلام و ... از مهمترین ارکانی است که مقام «خلافت الهی» را برای انسان محقق میسازد. 🔹سیدالشهداء علیه السلام که نهضت او از مصادیق أتم و أکمل «امر به معروف و نهی از منکر» است (اُریدُ اَن اَمُرَ بالْمَعْروف وَاَنْهی عَنِ الْمُنْکَر) نهایت غرض خود را «اقامه ولایت» در جامعه میشمارد (وَ أنَا أولی مَنْ قام بِنُصرَةِ دین الله، وَإعزازِ شَرعِهِ، و الجَهادِ فی سَبیلِهِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِی العُلیا؛ ... و نحن کلمه الله) و نیز فرموده اند «مَن امَرَ بِالمَعروفِ وَ نَهی عَنِ المُنکرِ فَهُوَ خَلیفَةُ اللّهِ فِی ارضِهِ». 🔹بنابراین سومین اثر نهضت عاشوراء مترتب بر عناصر و آثار قبلی، «جهاد با هدف اقامه ولایت در جامعه» است که اثر تربیتی آن، پرورش مؤمنان مجاهدی است که خداوند آنانرا بر دیگر مؤمنان برتری داده است (فضل الله المجاهدین علی القاعدین) و عبادت آنها را افضل العباده نسبت به عبادت تجار و عبادت عبید، تحت عنوان «عبادت احرار» نامیده اند، قلبهایشان فراتر از اعمال و مناسک و ثواب اخروی و درجات عقبی، مشغول به مولی است (...اما القلب المشغول بالمولی، فله الدنیا و العقبی و المولی) و اینان همان حداث الحسینی هستند که در قیامت، بی توجه به بهشت و نعمات بهشتی، مشغول گفتگو با سیدالشهداء هستند(...وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَيْنِ علیه السلام تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِي ظِلِّ الْعَرْشِ لَا يَخَافُونَ سُوءَ يَوْمِ الْحِسَابِ يُقَالُ لَهُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ فَيَأْبَوْنَ وَ يَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِيثَه...) 🔹ایشان «ولایتمدارانی» هستند که همواره در انتقام بزرگترین مصائب عاشوراء علیه قومی که در ادامه فتنه سقیفه به حذف ولایت از جامعه پرداختند (دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها) آماده جهاد و شهادت هستند و از أتباء و اشیاع و اولیاء دشمنان سیدالشهداء در صحنه امروز جامعه که ذیل عنوان «تمدن غرب» تبرز و تشکل یافته، نیز تبری جسته و هیچگونه سلمی با آنان نخواهند داشت و در صحنه مبارزه با تمدن غرب به عنوان بزرگترین منکر عالم، در جهاد و مقاومت هستند تا با تقویت «تمدن اسلامی» بستر «ظهور» و اقامه تمام و کمال ولایت در عالم را فراهم آورند... @abdollahimahdi
🔸چند اقدام ضروری برای تقویت جبهه انقلاب و کارآمدی آن؛ به نظر بنده برخی نیازمندی‌های فوری و ضروری جبهه انقلاب که خلاء آنها احساس می‌شود و متولی خاصی ندارند و بایستی در محافل و مجالس دغدغه‌مندان انقلابی مورد بررسی و تدبیر قرار گیرد؛ عبارت است از: 🔹1- ایجاد شبکه ارتباطی و تعاملی برای شکل‌دهی یا تقویت «جبهه انقلاب» با مختصات واقعی یک جبهه و رویکرد شبکه‌ای، در سطح ملی و حتی بین‌المللی که در رأس آن فرماندهان جبهه، شخصیت‌های عالی و انقلابی حوزه و در ارتباط مستمر با حضرت آقا باشند، در سطوح بعدی شخصیت‌های موجه و اثرگذار در تعامل با آن فرماندهان باشند و نهایتاً با خرده شبکه‌های مؤثر از فعالان و کنشگران صحنه انقلاب در ارتباط و تعامل پیوسته قرار گیرند و «مناسبات مشخصی» بین اجزای شبکه تعریف شود، خصوصاً هماهنگی و تعریف و تقویت مناسبات بین سطوح و لایه‌های مختلف نظیر فکری و اندیشه (نهادهای پژوهش‌گاهی و فکری و راهبردی)، الگو و برنامه و حل مسأله (نهادهای برنامه‌ریزی و مطالعاتی و اندیشگاهی)، هنر و رسانه و فضای مجازی، کنشگری و تعاملات اجتماعی، ارتباط با نهادهای رسمی و حاکمیتی و ... هدف از تقویت جبهه انقلاب عبارت‌ است از : - تقویت گفتمانی نیروهای انقلاب مطابق با اندیشه و منویات رهبر معظم انقلاب، - تعیین اصول و راهبردهای کلان نسبت به موضع‌گیری‌های اجتماعی در حوادث و پدیده‌های مختلف و یا خلق پدیده‌های اجتماعی، - انسجام و هماهنگی همه اجزای جبهه در گفتمان و اندیشه و نیز راهبردها و راهکارها، - ایجاد ظرفیت عملیات مشترک در سطح ملی و فراملی، - تقویت اثرگذاری فکری، علمی و عملی با رویکرد انقلابی در حاکمیت و جامعه، - و ... (ضرورت: در وضعیت موجود با یک جبهه متشتت و ناهماهنگ و غیر پویا و غیر کنشگر فعال در عرصه‌ها و پدیده‌های اجتماعی مواجه هستیم که بین نیروهای انقلاب نمی‌تواند همدلی ایجاد کند چه رسد به همفکری و همکاری...) 🔹2- ایجاد بسترهای ارتباط سازنده و تعامل صمیمانه، گفتگو و اقناع فکری و اثرگذاری روحی و معنوی در ارتباط با نخبگان و افراد مؤثر اجتماعی خارج از جبهه انقلاب از طریق دیدارهای هدفمند، جلسات و نشست‌ها با علما و اساتید حوزوی متخصص در موضوعات و عرصه‌های گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری و فرهنگی و ... و نیز امتداد ارتباطات و تعاملات به منظور همراه‌سازی فکری، علمی و عملی ... (ضرورت: معتقد هستم جبهه انقلاب بخاطر عدم گفتگو و اقناع فکری در ارتباط با نخبگان جامعه به شدت در انزواست و با وجود محتوای غنی، حتی در ساده‌ترین شبهات قدرت ارتباط و گفتگو و اثرگذاری ندارد و تقریباً هیچ شخص یا نهادی هم خود را متولی ایجاد چنین ارتباط و تعامل اثرگذاری در سطح کلان نمی‌داند...) 🔹3- ایجاد هزینه برای طرح مطالب غیرموجه سیاسی، اعتقادی، اخلاقی و مذهبی و معنوی از طریق ارتباط و تعامل با نهادهای رسمی کشور و مطالبه‌گری با طرح و برنامه مشخص و کارشناسی... (ضرورت: به شدت فضای رها و افسارگسیخته‌ای در جامعه حاکم است که هر کس به خود جرأت می‌دهد هر شبهه و مطلب نادرستی اعم از نظریه، سخنرانی، محصولات هنری و رسانه‌ای، شبهه و حتی القائات منفی در حد یک توئیتر و امثال آن‌را تولید و یا منتشر نماید و اذهان و افکار عمومی را به انحراف بکشاند و متأسفانه نهادهای رسمی قاطعیت و اقتدار لازم را ندارند و یا بخاطر عدم پشتوانه مردمی و مطالبه نیروهای انقلاب نمی‌توانند مواجهه بهنگام و درخوری داشته باشند و لازم است جبهه انقلاب در این زمینه تدبیر و اهتمام و اقدام لازم را داشته باشد و الا مواجهه منفعلانه با سیل شبهات و تولیدات هنری و رسانه‌ای عوامل داخلی نه بخاطر عدم نیرو و زمان و توان لازم ممکن است و نه کافی است چرا که اول بایستی در دفع شر موش و رفع حجب کوشید ...) @abdollahimahdi
🔸چهارده اولویت قابل مطالبه و پی‌گیری از دولت چهاردهم! 1- حفظ وحدت و انسجام اجتماعی؛ تنوع در گرایشهای سیاسی رؤسای جمهور نشانه امکان حضور و نقش‌آفرینی همه سلایق در راستای اهداف مشترک است و بایستی یکپارچگی و وحدت کلمه ملت ایران در دستیابی به اهداف والای انقلاب اسلامی حفظ شود. 2- تمرکز به نیازهای اساسی کشور ولو زیرساخت‌های دیربازده و پرهیز از راه‌حل‌ها و راهکارهای زودبازده ناپایدار و مسکّن‌های غفلت‌زا از درمان اصلی، 3- رویکرد امیدافزا، اطمینان‌بخش، اعتمادزا نسبت به نظام در مواجهه با مسائل کشور، 4- ارائه راهکارهای نوین و متنوع در مشارکت‌بخشی به مردم در اداره کشور با تأکید بر نخبگان و حلقه‌های میانی و نیز تحقق شفافیت در امور و افزایش نظارت مردمی، 5- تأکید بر توان، تخصص و ظرفیت‌های داخلی خصوصاً منابع داخلی درآمدزا مانند معادن و ذخائر طبیعی در ایجاد رونق اقتصادی و حتی الامکان احتراز از کارشناسی و نظریات غربی، 6- حساسیت مضاعف نسبت به مفاسد و عوامل آن نظیر رانت و اختیارات بی‌جا و ... و اهتمام به فسادزدایی و مبارزه با عوامل آن و تحقق عدالت خصوصاً در سازمان‌های اداری و دولتی، 7- حساسیت مضاعف نسبت به هجمه‌های فکری و شبهات و تغییر محاسبات از جانب دشمنان و رسانه‌های بیگانه و اهتمام نسبت به مقابله و رویکرد فعال و مواجهه شایسته، 8- حساسیت مضاعف کارگزاران دولتی نسبت به اخلاق اسلامی در تعاملات سیاسی و اجتماعی، 9- تأکید بر اخلاق و فرهنگ اسلامی در مناسبات اجتماعی خصوصاً عنصر مقاومت و استقامت در عرصه سیاسی، قناعت و بهره‌مندی در حد کفایت در عرصه معیشت، تلاش و خودکفایی در عرصه اقتصادی و تقوی در عرصه فرهنگ و هنر ، 10- تأکید بر نیازهای جوانان خصوصاً نیازهای اعتقادی و معرفتی، ازدواج و شغل و مسکن و کارآمدی اجتماعی با هدف افزایش روحیه امید و نشاط و انگیزه کار و تلاش، 11- بهره‌برداری از تجربیات حکمرانی چهل و چندساله و آسیب‌شناسی‌ها در عرصه‌ها و موضوعات مختلف و به‌کارگیری نظرات کارشناسی و توان مدیریتی نخبگان متعهد و دلسوز و متعبد به جهت‌گیری‌های انقلاب و سیاست‌های کلان نظام، 12- ایجاد تنبّه و تقویت اندیشه و نگرش‌های دولت‌مردان و عموم مردم نسبت به پویایی و سیرتکاملی جریان حق و پیشروی نهضت انقلاب اسلامی در دنیا و کسب عزت و قدرت تغییر معادلات جهانی و برهم زدن محاسبات باطل دشمنان، ایجاد فرصت‌های نوین در دل بحران‌های ناشی از تحریم و دشمنی‌ها، امیدافزایی نسبت به آینده روشن و پیروزی قطعی جمهوری اسلامی در موازنات جهانی، تحقق تمدن اسلامی و اعتماد به توان و قدرت داخلی در برابر قدرت‌های پوشالی دشمنان اسلام و... 13- حفظ و تقویت اقتدار و جایگاه برتر جمهوری اسلامی در تعاملات بین‌المللی و ایستادگی و مقاومت پویا و فعال در برابر زیاده‌خواهی‌ها و شیطینت‌های دشمنان، 14- تقویت هویت ایمانی، آرمانی و ایرانی در همه مواضع و رویکردهای دولت‌مردان و حفظ روحیه جهادی، انقلابی و مردمی در خدمت‌ به مردم کشور. @abdollahimahdi
https://virasty.com/abdollahimahdi/1711930076536524215 بنده در این ویراستی در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ پس از تجمع بزرگ قرآنی در ورزشگاه آزادی بر امتداد این پدیده اثرگذار اجتماعی در موضوعات دیگری همچون عفاف و حجاب تأکید نمودم و فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اجتماع زنان مؤمن را شاهد آوردم... لکن تحقق چنین پدیده‌ای نیازمند یک حرکت هماهنگ جبهه‌ای با بهره‌گیری از همه‌ی ظرفیت‌های جبهه انقلاب و همراه کردن رسانه‌ها و نهاد‌های رسمی و مردمی است و الا کار ضعیف نتیجه عکس می‌دهد... نقد ما با وجود زحمت فراوان خواهران و دختران انقلاب ضمن تشکر از زحمات ایشان بخاطر رشد و تعالی گام‌های بعدی است... @abdollahimahdi
تفسیر البصائر؛ نکات تفسیری از آیات و روایات ؛ «هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمِ یُوقِنُونَ» @tafsirolbasaer
🔸فیضیه نماد حیات و حیات‌بخشی حوزه علمیه یا ...، (به بهانه گفتگو در جلسه‌ای با موضوع فیضیه و به امید حرکتی از سوی بزرگان) ... فیضیه نماد و ویترین حوزه علمیه است، شایسته نیست عمده کارآمدی آن خوابگاه حوزوی باشد! ای کاش فیضیه کانون نوآوری‌های علمی و گفتمان‌سازی و خانه اندیشمندان و سرای نخبگان و فعالان و تعامل با دانشمندان و ارائه محصولات علمی حوزه و امثال این قرار بگیرد... فیضیه نماد راهبری روحانیت است، بایستی کانون محوری ارتباط اثرگذار حوزه و روحانیت با جامعه قرار گیرد ... فیضیه زبان گویای تاریخ حوزه و روحانیت است، بایستی انتقال دهنده منزلت و هویت حوزه و روحانیت با تأکید بر تاریخ فیضیه قرار گیرد... فیضیه برای طلبه امروز ما باید هویت ساز باشد و کانونی برای تجمع طلاب مدارس دیگر و فراگیری بسیاری حقایق و بینش ها و افق‌های متعالی قرار گیرد.. فیضیه یادگار حضور بنیانگذار انقلاب اسلامی است، بایستی کانون گفتمان سازی اندیشه امامین انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی خصوصاً با چشم انداز تمدنی باشد... فیضیه یک مکان ارزشمند به لحاظ همجواری با حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است و می‌تواند پایگاه پذیرش میهمانان خارجی از فرهیختگان و صاحبان اندیشه و نیز نخبگان داخلی و حتی جوانان و نوجوانان باشد... فیضیه بایستی پایگاه مرکزی دوره‌های تعالی نیروی انسانی حوزه و یک دوره ویژه تخصصی و تکمیلی همه رشته‌های حوزه باشد که همه طلاب در سطوح عالی از این فضا و موقعیت بهره بگیرند... فیضیه بایستی یک نمایشگاه دائمی محصولات و دستاوردهای علمی و عملی حوزه در قالب‌های هنری و جذاب باشد ... و ... مقام معظم رهبری : «مدرسه فیضیه بحمدالله مظهر و رمز شوکت حوزه‌ی علمیه است و نام آن در همه جای دنیا به عنوان یک رایت سربلند و رمز انقلاب اسلامی شناخته می‌شود». (1370/11/30) @abdollahimahdi
🔸استقبال از سختی و رنج سفر اربعین! با اعتقاد به اثر آن در طهارت و پاکی نفس و سلامت شاکله وجودی انسان! 🔹بی‌شک سختی‌ها و ریاضات مشروع در تعالی روحی و معنوی انسان اثرگذار است، اما فراتر از آن یکی از اثراتش «اصلاح شاکله وجودی انسان» است... 🔹وجود انسان بواسطه برخی تعلقات و ترک واجبات و انجام گناهان و محرمات، شاکله ناهمگون و غیرمتعادل و ناسالمی خواهد یافت که در طی مسیر آینده او نیز اثرگذار است و بر پایه بنای ناقص یا خرابِ شاکله وجودی نمی‌توان بنای سالم و متعالی ایجاد نمود و بایستی این زیربنا را اصلاح نمود و باید توجه داشت که صرفاً توبه و بخشش گناهان شاکله وجودی انسان را اصلاح نمی‌کند! 🔹این سئوال زیاد پرسیده می‌شود که بارها توبه کرده‌ایم اما میل به گناه یا عادت به گناه در ما از بین نرفته است و مجدد مبتلا به گناه می‌شویم یا در عبادات موفق نیستیم...، چاره چیست؟ 🔹در واقع گناه آثاری در شاکله وجودی انسان دارد؛ یکی اثر روحی و روانی حاصل از لذت گناه و دیگری اثر جسمی. 🔹امیرالمؤمنین علیه السلام در روایتی برای استغفار شش شرط را می‌شمارند: ▫️اول پشیمانی بر گذشته، ▫️دوم عزم و اراده برای دوری از آن گناه تا ابد، ▫️سوم ادای حق‌الناس تا خدا را پاک و مطهر ملاقات کنی و حقی از مخلوقات بر عهده تو نباشد، ▫️چهارم جبران هر فریضه‌ای که ضایع نموده‌ای و ادای حق آن، ▫️پنجم اینکه گوشتی را که به واسطه حرام روییده شده به واسطه اندوه‌ها آب کنی تا پوست به استخوان چسبیده و گوشت تازه بین آنها روییده شود، ▫️ششم اینکه درد و رنج فرمان‌برداری و اطاعت را به جسم بچشانی آنچنان که شیرینی معصیت را به آن چشانده بودی، 🔹استغفار واقعی اگر قرار است به اصلاح انسان بیانجامد شروطی دارد و شرط پنجم و ششم در واقع به دو اثر روحی و جسمی گناه اشاره دارد؛ برای اصلاح شاکله وجودی لازم است؛ ▫️اولاً روح بواسطه درد و رنج و سختی عبادت، از اثرات لذت و شیرینی معصیت خالص و پاک و مطهر گردد، ▫️ثانیاً جسم نیز بواسطه رنج و سختی عبادت از اثرات مادی و عینی گناه پاک و مطهر گردد. 🔹سختی و رنج پیاده‌روی اربعین و تشنگی و گرسنگی مسیر [اگر انسان بتواند از اطعمه و اشربه متنوع خودداری کند] می‌تواند عامل بسیار مهمی در اصلاح شاکله وجودی و تعالی روحی و جسمی انسان باشد... 🔹زائر امام حسین علیه السلام با علم به این واقعیت به استقبال سختی‌ها و رنج و بلای زیارت کربلا می‌رود و اعتقاد دارد : «ما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طيبا لِخَلْقِنَا وَ طَهارَةً لأِنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنا وَ كفّارَةً لِذُنُوبِنا» آنچه خداوند از ولايت شما به ما اختصاص داد؛ همه را سبب پاكىِ سرشت و خلقت ما، پاكيزگى جان‌هايمان، پاك‌سازى و رشد ما و جبرانِ گناهانمان قرار داد. @abdollahimahdi
🔸امکان خروج از ظلمات و دفع باطل با توانی اندک در برابر قوای عظیم دشمن! / ماهیت تمدن اسلامی! استراتژی شیعه در عصر غیبت در برابر سازه‌ عظیم تمدنی منحط غرب، «خروج از ظلمات تمدنی به سوی نور حیات طیبه» است، لازمه این خروج، هجوم و تخریب ظلمات تمدنی است که همه دنیای ما را در عصر غیبت احاطه کرده است. دو نکته مهم اینکه : ۱- این خروج بواسطه هجوم و تخریب با توجه به استحکام و عظمت تمدنی غرب نیازمند امداد الهی است و خداوند فرموده است: «وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا»، این آیه نشان می‌دهد؛ اولاً انسان متقی تحت ولایت الهی نیازمند خروج از ظلمات است (الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور) ثانیاً شرط خروج، یافتن مسیر و محل و قوای خروج است و این مسیر بواسط «تقوی» و عنایت خداوند به انسان متقی حاصل می‌شود، ثالثاً این خروج از ظلمات با محاسبات عادی و مادی واقع نمی‌شود بلکه رزقی از ناحیه خداوند خارج از دستگاه محاسباتی بشر است (و يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ) و بر اساس محاسبات الهی؛ «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصّابِرينَ» قوای اندکی به اذن الهی بر قوای کثیری غلبه خواهد کرد و البته شرط آن صبر و استقامت است (والله مع الصابرین)، جبهه مقاومت بواسطه تقوی و صبر و استقامت، به موقعیت هجوم و تخریب و خروج از ظلمات و دفع باطل نائل خواهد آمد. ۲- این تخریب و خروج از ظلمات تمدنی، به شرط تقوی و عنایت الهی، نیازمند ظرفیت برابر و قوای مساوی با اندوخته‌های مادی و تمدنی و امکانات و تجهیزات پیشرفته دشمن نیست، بلکه بخاطر ضربه‌پذیری و سست و شکننده بودن باطل و کید ضعیف دشمن، با کم‌ترین قوا باطل نابود خواهد شد : امام علی علیه‌السلام: قَليلُ الْحَقِّ يَدْفَعُ كَثيرَ الباطِلِ كَما اَنَّ الْقَليلَ مِنَ النّارِ يُحْرِقُ‌ كَثيرَ الْحَطَبِ؛ اندكى حقّ، باطل بسیاری را نابود مى‌كند، همچنان كه اندكى آتش، هيزم‌هاى فراوانى را مى‌سوزاند. بنابراین بر اساس محاسبات بشری و مادی، گرچه مقابله با قوی‌ترین ارتش دنیا و شکست گنبد آهنین یا مواجهه با دیوار حائل، ناوهای غول‌پیکر دشمن و تجهیزات نظامی و بمب‌های اتمی و لشگر ناتو و سازمان ملل جهانی و ... غیر ممکن به نظر می‌رسد اما مختصات خروج بواسطه هجوم و تخریب نیازمند قوای برابر و مساوی نیست و با اندک نیرو به شرط تقوی و صبر و استقامت، قابلیت هجوم و تخریب و در نتیجه خروج از ظلمات ممکن می‌گردد... بر این اساس یک یا چند قایق تندروی مجهز به مواد منفجره برای غرق کردن یک یا چند ناو غول پیکر و یک یا چند پاراگلایدر برای عبور از دیوار حائل با آن عظمت و یک ترفند برای از کارانداختن سیستم گنبد آهنین و چند موشک برای تهدید و ترساندن و راندن دشمن کافی است تا توازن قوا بین جبهه حق و باطل برقرار گردد ... البته ما موظف به تجهیز قوای نظامی تا حد ممکن و لازم هستیم (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُمْ ) اما اولاً قوای دشمن نباید موجب ترس و سستی جبهه حق شود بلکه تجهیز قوای نظامی ما موجب ترس و رعب دشمن گردد و ثانیاً برابری با قوای دشمن موضوعیت ندارد بلکه : «مختصات خروج از ظلمات و دفع باطل غیر از مختصات هم‌آوردی تمدنی و مادی با باطل و توازن قوای مادی است». اهل دنیا برای تصرف در دنیا و بهره‌مندی حداکثری از لذات دنیا، سختی‌های بسیاری را متحمل شده‌اند و می‌شوند، رویکرد ایشان تعمق و توسعه تمدنی است که حقیقت آن ظلمات است در حالیکه رویکرد اهل عقبی، خروج از ظلمات است و حیات طیبه عصر ظهور اساساً بواسطه کنشگری دنیا متناسب با مختصات اهل ایمان و تقوی پدید می‌آید نه بواسطه کنشگری اهل دنیا ! و مهم‌ترین وظیفه اهل عقبی، خروج از ظلمات بواسطه ایمان و تقوی است و با ظهور حجت ایمان و تقوی فراگیر شده و آسمان و زمین دنیا خود را با آن تطبیق می‌دهد و برکات خود را نازل کرده و حیات طیبه محقق می‌شود. 🔹ماهیت تمدن اسلامی در عصر غیبت اساساً بر محور خروج از ظلمات معنا می‌شود و نه تأسیس و توسعه تمدنی به ازای تمدن منحط غربی! بر مبنای تصرف حداکثری در دنیا! @abdollahimahdi
🔸 راهبری قلوب و احساسات و عواطف؛ قدم اول و اصلی در هدایت و تربیت! مقام معظم رهبری: 🔹...در وهله اول، عامل اصلی، منطق و استدلال نبود... در وهله اوّل، حرکت، حرکتی احساسی و عاطفی است... نبی وقتی می خواهد دعوت خود را شروع کند، استدلال فلسفی مطرح نمی‌سازد؛ بلکه احساس و عاطفه صادق را مطرح می کند. «...شما اگر در نهضت‌های انبیا ملاحظه کنید، خواهید دید وقتی که پیغمبران مبعوث می‌شدند، در وهله اوّل که عدّه‌ای دور آنها را می‌گرفتند، عامل اصلی، منطق و استدلال نبود. شما در تاریخ پیغمبر اسلام که مدوّن و روشن هم هست، کجا سراغ دارید که آن حضرت کسانی از کفّار قریش را که مثلاً استعداد و قابلیّت داشته‌اند، در مقابل خود نشانده و برایشان استدلال کرده باشد که به این دلیل خدا هست، یا به‌ این دلیل خدا واحد است، یا به این دلیل و استدلال عقلانی، بت‌هایی را که می‌پرستید، باطلند؟ دلیل و استدلال، زمانی کاربُرد دارد که نهضت پیش‌رفته است. در وهله اوّل، حرکت، حرکتی احساسی و عاطفی است. در وهله اوّل این است که ناگهان فریاد می‌زند: «نگاه کنید به این بتها و ببینید که اینها ناتوانند!» در وهله اوّل می‌گوید نگاه کنید که خدای متعال واحد است: «قولوالااله‌الاالله‌تفلحوا.» به چه دلیل «لااله الاالله» موجب فلاح است؟ این‌جا کدام استقلال عقلانی و فلسفی وجود دارد؟ البته در خلال هر احساسی که صادق باشد، یک برهان فلسفی خوابیده است. اما بحث سرِ این است که نبی وقتی می‌خواهد دعوت خود را شروع کند، استدلال فلسفی مطرح نمی‌سازد؛ بلکه احساس و عاطفه صادق را مطرح می‌کند. البته آن احساس صادق، احساس بی منطق و غلط نیست؛ احساسی است که در درون خود، استدلالی هم دارد. اوّل توجّه را به ظلمی که در جامعه جاری است؛ اختلاف طبقاتی‌ای که وجود دارد و فشاری که «انداد الله» از جنس بشر و شیاطین انس بر مردم وارد می‌کنند، معطوف می‌سازد. این، همان عواطف و احساسات است. البته بعد که حرکت وارد جریانِ معقول و عادّی خود شد، نوبت استدلال منطقی هم می‌رسد. یعنی کسانی که دارای تحمّل عقلی و پیشرفت فکری هستند، به استدلالات عالی می‌رسند. ولی بعضی افراد هم، در همان درجات ابتدایی می‌مانند. در عین حال، معلوم هم نیست آنهایی که از لحاظ استدلال سطح بالاتری دارند، از لحاظ درجات معنوی هم، حتماً سطح بالاتری داشته باشند. نه؛ گاهی کسانی که سطح استدلالىِ پایین‌تری دارند، اما جوشش عواطفشان بالاست، ارتباط و علقه‌شان با مبدأ غیبی بیشتر و محبتشان نسبت به پیغمبر، جوشان‌تر است و به درجات عالی‌تری می‌رسند. قضیه این‌گونه است...». بیانات مقام معظم رهبری ۱۳۷۳/۰۳/۱۷ @abdollahimahdi