کمتر کسی می داند انگشتر حدیدی که در دست دارم متعلق به حاج قاسم است و در مناطق عملیاتی به دست می کرده است.
جدای از تاثیرات خود حدید ، این انگشتر انرژی صد چندانی به من داد تا در ایام رقابت های انتخاباتی بتوانم دست و زبان و حرف دل مردمم باشم.
مناظره ام با دکتر سکوتی در آخرین روز تبلیغات انتخاباتی در خبرگزاری رسا را شاید ندیده باشید.
انتخاب شهردار قم هم داستان پیچیده ای بود.
اختلاف بین اعضای شورای شهر قم ، برازنده این شهر پرعظمت نیست. حالا که با فشار گروه هفت شهردار مجبور به استعفا شده بود تمام تلاشم را گذاشتم برای انتخاب شهرداری که هم ، وزنش از دکتر سقائیان نژاد کمتر نباشد و هم عامل اتحاد این ۱۳ نفر شود و شورای شهری که به بهانه حمایت های دوگانه ی شهردار قبلی دو قسمت شده بود به بهانه ی شهرداری دیگر متحد شوند.
دو ماه قبل از رفتن شهردار گزینه ای به ذهنم رسید تماس گرفتم با یکی از اعضای شورای شهر آقای مسگری و مطرح کردم. برایش قابل تامل بود.
۳۱ فروردین شهردار استعفا داد
رایزنی ها شروع شد. دکتر محمد شب آمد. با هفت نشست. هفت تمایل پیدا کرد. دکتر گفت گروه شش را هم نمی شود نادیده گرفت.با شش هم نشست.
گروه هفت علیه دکتر شد که چرا با شش نشسته ای! خلاصه جریان بیخ پیدا کرد. مخالفان و موافقان به جان هم افتادند و دیگر نام شهرداری که قرار بود عامل وحدت بخش باشد شد عامل اختلاف و از موضوع خارج...
مفصل است داستانش حوصله ندارم
خلاصه دکتر انصراف داد راه باز شد برای بقیه