eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
زبان حال امام حسین با پدر علیهماالسلام کنار بستر گریز به روضه ی حضرت علی اکبر علیه السلام السلام علیک یا شهید محراب یا امیرالمؤمنین علیه السلام ای تو تمام رحمت یزدان نفس بکش بابای مهربان یتیمان نفس بکش از زندگی به جز غم و غربت ندیده ای ای تو ستم کشیده ی دوران نفس بکش بنگر که روی سینه ی تو گریه می کنم آرامش دو دیده ی گریان نفس بکش با بودن تو غم به دل من حرام بود دنیا بدون توست چو زندان نفس بکش مادر که رفت دلخوشی ام بود مِهر تو بر دلخوشیّ من نده پایان نفس بکش سی سال بوده ای تو عزادار مادرم شد رفتنت برای تو سامان نفس بکش زخمی که وا شده به دلت وقت غسل او با تیغ دشمنت شده درمان نفس بکش گفتی ز کربلا و جسارت به اکبرم از خواهشم به او که علی جان نفس بکش صورت به صورتش بگذارم بگویمش ای جان من شدی زچه بی جان نفس بکش داغت تمام موی پدر را سپید کرد ای تو قرار قلب پریشان نفس بکش اکبر به خاطر دل عمّه بلند شو بنگر که عمّه آمده میدان نفس کش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
وصیت حضرت امیرالمؤمنین با امام حسین علیهماالسلام کنار بستر ای در کنار بستر من محتضر،حسین با اشک خود مزن به دل من شرر، حسین این قدر از شهادت من ناله گون نباش از غصّه ها دگر شده راحت پدر، حسین سی سال ‌می شود که عزادار کوچه ام سی سال خسته از غم مسمار در، حسین یادم نرفته در وسط کوچه می زدند یاس مرا مقابل من چل نفر ،حسین با این شکاف آمده بر رأس من ز تیغ شدشام درد و ماتم کوچه سحر،حسین شد لحظه های آخر من وقف کربلا از داغ کربلای تو شد گونه تر حسین آمد تمام غصّه ی عالم به قلب من در لحظه ی سپردن تو بر قمر ،حسین می بینم آن زمان که بیایی به علقمه با قامت کمانی و درد کمر ،حسین دست قمر جدا و سرش زخمی از عمود گوید مرا به سوی خیامت نبر،حسین بنما تو صبر لحظه ی خواهش برای آب اصغر شود ذبیح ز تیر سه پَر، حسین من حاضرم به کرب وبلا و ببینمت در زیر سنگ وتیر و عصا بی سپر،حسین من هم شبیه مادر زار تو می شوم از چکمه روی سینه ی تو خون جگر،حسین رأست جدا ز تن شود و زینبم شود با قاتلین کربوبلا هم سفر، حسین رأست به روی نی رود و در جفای شام می افتد از جنایت ِسنگ ِگذر حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب علیهماالسلام السلام علیک یا امیرالمؤمنین علیه السلام صحرا منم تو حضرت باران ابوتراب پس می توان نوشت تو را جان ابوتراب این آمده ضمیمه ی هر وحی بر نبی تفسیر آیه آیه ی قرآن ابوتراب بیهوده است عُزلت عارف بدون تو تنها تویی حقیقت عرفان ابوتراب با تو دگر به دیدن ربّم نیاز نیست ای آینه به حضرت یزدان ابوتراب فردا کنار شیون هر منکر غدیر جنّت رویم با لب خندان ابوتراب اصلا برای نوکر تو خلق شد بهشت خالق فراز هر در آن یا علی نوشت در تو همه صفات خدا جمع می شود هر حُسن ِ مستحق ثنا جمع می شود در یک طواف دور ضریحت هزار بار حج و منا و سعی وصفا جمع می شود فرقی میان زائر تو نیست در حرم دارا، فقیر، شاه و گدا جمع می شود دکتر جواب کرده نداند که در نجف هر نسخه ای برای شفا جمع می شود یک یا علی که روی زبان زمزمه کنیم یک جا صفیحه های دعا جمع می شود ذکر علی عبادت ِ هر نطفه پاک شد هر کس نداشت مِهر علی را هلاک شد ای مونس تمام دقایق ابالحسن ای قبله گاه دیده ی عاشق ابالحسن تنها نه نقطه ی ب بسم الَّهی، به حق هستی تو راز کل حقایق ابالحسن مدیون گوشه ای نظر فاطمه شده هر کس که شد به حبّ تو لایق ابالحسن الحق که بغض دشمن تو باب جنت است طبق کلام حضرت صادق ابالحسن هستی به زیر دِین تو مانده ست تا ابد پابست توست خلق خلایق ابالحسن دنیا بدون آل علی می شود عَبَث نوکر برای حبّ علی می کشد نفس ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
هوای بیت علی شده بارونی نمونده دیگه توی دلا سامونی هرکی به هرگوشه داره واسه خودش روضه های پنهونی یکی لباس پدر تو آغوششه یکی با ذکر علی در آرامشه نگاهشون تا میفته بر بسترش غرق اشک غم میشه جای علی خالیه دیگه توی خونه امّا از او مونده به هرجایی نشونه داغ جراحات سرش تازه میمونه بر لب شیعه دم علی ست عالم محزون از غم علی ست علی اوّل غریب.... یا غریب یا مرتضی... 🌸🌸🌸🌸🌸 حسن هنوزم حزینه یاد پدر از بعد غسل پدر شده محتضر دیگه نمیره ز یادش اون خونی که شد روون از فرق سر دروقت غسل بابا کشیده عذاب نگاهش افتاده سمت ردّ طناب شده تداعی برای او کوچه و شده دردش بی حساب یاد همون کوچه که با کینه ی حیدر مادر او رو زده یک قوم ستمگر یاس علی روبه روی او شده پرپر بر لب شیعه دم علی ست عالم محزون از غم علی ست علی اول غریب.... یا غریب یا مرتضی... 🌸🌸🌸🌸🌸 نگاه عبّاسه خیره سمت حسین به یاد حرف باباشه در شور وشین دیگه قراری نداره از غصّه ی اسیری زینبین گفته به او علی ز داغ کربلا یه روز میشه دست تو از پیکر جدا فرق سر تو جدا میشه مثل من با عمودی از جفا بی تو حسینم میشه بی یاور و تنها کشته میشه با لب خشک بین دو دریا رأس شما میره روی نیزه ی اعدا بر لب شیعه دم علی ست عالم محزون از غم علی ست علی اول غریب.... یا غریب یا مرتضی... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
ایام بعد ازشهادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام جای گریز به عصر عاشورا واسارت وحضرت علی اصغر علیه السلام رفتی و رفت با تو پدرجان قرار ما رفتی و ماند داغ تو در قلب زار ما هر جای خانه از تو به جا مانده صدنشان برده ست خاطرات تو صبر و قرار ما ای باغبان تو رفتی و گل ها خمیده اند بنگر خزان شده ست ز هجرت بهار ما یک روز درد میخ در و حال رأس تو چرخیده است با غم دل روزگار ما با روضه های فرق جدا گریه می کنیم بعد از شهادت تو شده روضه کار ما جان را گذاشتیم کنارت درون خاک گویی مزار تو شده بابا مزار ما آن صحبت تو لحظه ی آخر به زینبت شد داغ، روی داغ ِدل غصّه دار ما گفتی تو از اسارت زینب به کربلا بعداز حسین،غارت ِ دار و ندار ما آتش زنند خیمه ی ما را یزیدیان چاره شود میان بیابان فرار ما رأس حسين همره یک قوم بی حیا بر روی نیزه ها بشود سایه سار ما وای از دل رباب ،که او محتضر شود با یک نظر به اصغر ِ نیزه سوار ما ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیکم یا ائمة الهدی ای آسمان غربت تو بیکران بقیع باید گریست از غم تو بی امان بقیع دیگر چه انتظار ضریح است و بارگاه وقتی دریغ از تو شده سایه بان بقیع دارد نواده های امامان تو حرم امّا شده ست گنبد تو آسمان بقیع نه قبّه ای نه صحن و سرایی نه بیرقی هستی همیشه همدم ظلمی عیان بقیع ناله زدن به دور حریمت مجاز نیست حالا که خادمت شده از دشمنان بقیع مانده ست در کنار حصار ِ مزار تو درد ِسکوت گریه کن و روضه خوان بقیع تو مدفنی برای کریمی که شد شهید از کینه های همسر نامهربان بقیع تابوت تیر خورده ی او را تو دیده ای شد قامت حسین کنارش کمان بقیع دو یادگار کرب وبلا داری و شده خاک تو کربلای دگر بی گمان بقیع با روضه های باقر وسجّاد وصادقت گردیده نام کرب وبلا جاودان بقیع مانده میان غربت خاکت هنوز هم یک قبر مخفی از همه و بی نشان بقیع گردیده خادمین تو بدتر ز خار پس در باغ تو نهان شده یاس خزان بقیع تو آشنای هر شب ِ غم های حیدری اشکش به روی خاک تو بوده روان بقیع سی سال شام ماتم ودردش نشد سحر چون در میان تو شده ماهش نهان بقیع ما می شویم کارگر ساخت حرم بعد از ظهور مهدی صاحب زمان بقیع ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
هشتم شوال سالگرد تخریب بقیع السلام علیکم یا اهل بیت النبوة هستیم ما گدای امامان بی حرم پاینده از دعای امامان بی حرم شوق کبوتر دل ما شیعیان شده پرواز در هوای امامان بی حرم شکر خدا که روزی ِ خود را گرفته ایم از سفره ی عطای امامان بی حرم پُر می شود ز هیزم دوزخ مسلّماً قلبی که نیست جای امامان بی حرم ما از حساب روز قیامت رها شویم با یک نخ عبای امامان بی حرم شد منصب حقیقی هر شیعه نوکر و گریه کن ِ عزای امامان بی حرم اینان شهید کینه و زهر جفا شدند جان های ما فدای امامان بی حرم در زندگی غریب و پس از مرگ هم غریب کم نیست غُصّه های امامان بی حرم نه سایبان،نه صحن و سرا و نه خادمی غم گشته آشنای امامان بی حرم دل های ما به کوری آل سعود پست شد صحن باصفای امامان بی حرم گویا خراب شد حرم باصفایشان تا دل شود سرای امامان بی حرم ایوان طلا و صحن وضریحی میان قلب شد ساخته برای امامان بی حرم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
شور حماسی اونی که شأنش رفیعه صاحب چارتا شفیعه به کوری آل سعود قبله ی عالم بقیعه منم گرفتار بقیع خادم دربار بقیع جار میزنم هرجا، منم کلب(عبد) وفادار بقیع جنّت خاکی مهد هر پاکی حق رو قلبم اسم بقیعو کرده حکّاکی بقیع لنا جَنَّه... 🌸🌸🌸🌸🌸 قطعه ای از عرش برین گوئیا فرشه رو زمین سایبونش بال ملک خادمشه روح الامین به دور این چارتا کریم ملائکه هستند مقیم جاروکشای نوبتیش خضره وعیسی و کلیم جنة المأوا محشر دنیا زائراش گویی رسیدن خدمت زهرا بقیع لنا جَنَّه... 🌸🌸🌸🌸🌸 اگرچه دورش حصاره برا دلامون قراره بیابونه اما در اصل همیشه فصلش بهاره نداره گر صحن وسرا داره یه دنیا مبتلا میون قلب ما شده صاحب ایوون طلا شیعه مدهوش ِ خاک نیکوشه آخرش ما براش می سازیم چارتا شیش گوشه بقیع لنا جَنَّه..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
باموضوع تخریب بقیع شعر 5 السلام علیک یا صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف ای زائر غریب امامان بی حرم ای همنشین چار کریم اسیر غم بنشسته ای کنار مزار غریب ها تنها به روی خاک دیار غریب ها در زیر آفتاب‌ شدی باز روضه خوان از چه دوباره بر سر تو نیست سایبان فرشی ز خاک پهن شده زیر پایتان جانم فدای گرد و غبار عبایتان نه یک ضریح چوبی و نه کهنه پرچمی نه در میان اشک همه ،بزم ماتمی از یک طرف گرفتن روضه حرام شد سویی دگر اهانت دشمن مدام شد داغی دگر نهاده به دل های زائران نیش و کنایه های نگهبان بدزبان دشمن زده به زخم دل زائرش نمک هرکس که گریه کرده شده عایدش کتک ای زائر قبور بدون حرم بیا صاحب برای منبر وتیغ و علم بیا تا کی بقیع بی حرم و صحن و بارگاه تا کی کنار خاک بقیع است اشک و آه آقا بیا و تربت آن را امان بده دیگر مزار مادر خود را نشان بده ای روضه دار هر شب مادر بیا دگر بشنو صدای غربت او را به پشت در مادر تو را صدا زده با سینه ی کبود بر انتقام محسن پاکش بیا تو زود آقا برای مادر شیعه حرم بساز بر اهتزاز پرچم یا محسنش بناز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158