eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک1 زبان حال آقاامام حسین علیه السلام موقع کشیدن تیراز تابوت بندسوم گریز به کربلا روضه،واحد،سنگین،نوحه یکی یکی تیر از بدن،می کشم و یادم میاد بمیرم از غمای تو ، داشتی تو غصه ی زیاد یادم میاد برگشتی از ،کوچه یه روز با مادرو چشای غرق اشک تو،نشون دردوغم میداد میدونم از نفس هاموندی چادر مادرو تکوندی تا درخونه دستهاشو گرفتی،مادرو رسوندی میدونم خیلی غصه خوردی ازخون گوش پاره مُردی امونت بابا علی رو با قلبی پاره پاره بردی امون امون ازاین غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 یکی یکی تیرازبدن، میکشم ودق میکنم چشارو غرق اشک خون،تواین دقایق میکنم به یاد قلب زینبو، صورت رنگ پریده ات یاد لب وتشت وجگر،دوباره هق هق میکنم میدونم که امون نداشتی همسر مهربون نداشتی ستاره ی غریب زهرا جایی تو آسمون نداشتی میدونم که همش شکستی بین یارات،زره می بستی راحت شدی آخه داداشم ندیدی جز بدی ز هستی امون امون ازاین غریبی... (*امام حسن علیه السلام حتی بین یاران نزدیکش زره می پوشیدند زیرا حتی خیانت دربین یاران نزدیکشون هم دیده میشد)😭 🌸🌸🌸🌸🌸 بندسوم زبان حال جواب امام حسن علیه السلام به امام حسین علیه السلام: تیراز تنم کشیدی و،منو گذاشتی تو کفن دعوا دیگه اینجا نشد ، سر یه کهنه پیروهن اگه غریب عالمم،موقع مرگ تو رو دارم بعد ازبارون تیر خصم ، نشد دیگه رها بدن یه روز میشی غریب وتنها کسی نداری توی صحرا باور نمیکنم بمیری تشنه ولی کنار دریا یه روز ز دردوغصه پیری اصغرتو رودست میگیری.... نیاز نداره تیر ونیزه بالاسر اکبر می میری امون امون از این غریبی..... (*وقتی درمجلس ابن زیاد رأس مبارک علی اکبرعلیه السلام روآوردند ابن زیادملعون نگاهی به جمالش انداخت وگفت چرا حسین علیه السلام روکشتید?!گفتند:امیرخودت دستوردادی ابن زیاد گفت نیازنبود حسین علیه السلام رو بکشید مرگ همین جوان زیبا کافی بودکه حسین درغمش دق کنه وبمیره)😭 امون امون ازاین غریبی.... 📝عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
سبک 2 زمزمه،نوحه..... من و دیده ای زار و محزون تو و طشتی از لخته ی خون با این هق هق روی سینه دلم را برادر مسوزون بگرفته جان تو را بغض همسر اما شدی از غم کوچه پرپر راحت شدی آخر از داغ مادر امان از غم و درد کوچه... ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 تو هم دیده ای پشت آن در شده پرپر آن یاس حیدر تو هم دیده ای که مغیره زده تازیانه به مادر بوده نگاهت همیشه به دیوار چشمت پر از اشک شد از یاد مسمار از کوچه رفتن تو بودی دل آزار امان از نگاهت به قنفذ... ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... 🌸🌸🌸🌸🌸 ببین از غمت گشته ام پیر شوم بی تو از زندگی سیر چه طور زنده ام بعد از آنکه کشیدم من از پیکرت تیر با قدّ خم آمدم من به بالین قلبم ز ظلم به تو گشته غمگین دیگر نبندم حنا بر محاسن دیدم که تابوت تو گشته خونین امان از غم تو برادر.. ای کشته ی بغض همسر،حسن جان... یا ای کشته ی زهر کینه ،حسن جان... یا مسموم ومظلوم حیدر،حسن جان... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
سبک 3 نوحه،زمزمه،...... زهر بلا شدی درمون شدی به زخم قلبم مرهم راحت شدم من از درد و غم یه عمره من کشیدم ماتم قصه ی روزگار من حکایت دلی پر درده که همسرش بهش بد کرده از زندگی دیگه دلسرده امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته قلبم از کوچه نشد پناه مادر باشم برای او یه یاور باشم سدی جلوی کافر باشم نقاب صورت مادر راز یه عمر اشک من بود نشون سیلی دشمن بود بهونه ای برا مردن بود امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 دیدم که مادر زارم نشسته بین درب و دیوار رو سینه داره زخم مسمار از داغ نوگلش شد بیمار چهل نفر توی کوچه به هم دیگه چرا پیوستند بازوی مادرو بشکستند چقد سقیفه ای ها پستند امان از،این غریبی.... 🌸🌸🌸🌸🌸 کاش که نمی شدم تشییع شد آسمون من شررباره تابوت گل شده پر از خاره کفن شده ز کینه ها پاره حسین اومد کنار من با قامت خمیده ای وای تیراز تنم کشیده ای وای از زندگی بریده ای وای امان از،این غریبی.... ✍عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(زیبا) ۹۹ ۱۴۴۲(حسن جان) بانوای 🎙 ✏شاعر:علی مهدوی نسب 🎼:رضاطاهرخانی 🎥کلیپ_تصویری @abdolmohsen158
صاحب عزای مصطفی، غریب عالمی از داغ جدّت روز وشب‌ ،اسیر ماتمی به زخم قلب مادرت، فقط تو مرهمی بیا به حقّ دیده ی خیس زهرا بیا محتضر شده از غم بابا بیا شده مادرت بی کس وتنها بیا یاربّ المصطفی به حقّ المصطفی اشف صدر المصطفی بظهور الحجّه.... 🌸🌸🌸🌸🌸 در راه دینداری ما ، عمری بلا کشید شصت وسه سال جز درد و غم، از زندگی ندید آخر به دست همسرش، از کینه شد شهید بیا به حقّ لب زخمی احمد بیا بیا ای به جبین شکسته دوا بیا ای ثمر زحمت مصطفی یاربّ المصطفی به حقّ المصطفی اشف صدر المصطفی بظهور الحجّه.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بعد از فراق مصطفی،شد محشری به پا با صد جفا بر دخترش ،شد حقّ او ادا بعد ازشهادت بسته شد، دستان مرتضی بیا به حقّ روی نیلی مادر بیا تنها چاره ی غربت حیدر بیا تنها منتقم گل پرپر بیا یاربّ المصطفی به حقّ المصطفی اشف صدر المصطفی بظهور الحجّه.... ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبک 4 زمینه وشور دارم میرم با کوله بار ماتمو یه عمره که منم غریب عالمو به کی بگم کتاب شرح دردمو آخه منم همون عزیز خاتمو خون باره، نگاهمو مث پدر، اسیر درد دل به چاهمو یاد حرف مادرم: حسن نگی عدو توکوچه بسته راهمو مرگ من،شد آرزوم همیشه خنده ی مغیره بوده روبروم چل نفر،به یک نفر یه عمره خاطرات کوچه بوده پیش روم گل اما، چه پرپرم به کی بگم که من شدم قتیل همسرم برتابوت ،نشسته تیر شده ببین به جای گل نصیب پیکرم بسّه عذاب، ز غصّه رفته تاب دارم میرم ،با سینه ای کباب(2) یامجتبی ،غریب فاطمه..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دارم میرم دلم تو فکر نینواس همونی که به نام کرب والبلاس همون که علت تموم گریه هاس سر دوطفل من دراون زتن جداس بغضی مونده تونگام فقط به فکر غربت گلای بی پنام می میرم، ولی داداش به فکر کینه ی عدو میون قتلگام میشه دفن،جنازه ام تو غُصّه ی جسارتای نعل تازه ام سرمه،رو دامنت ولی غمین اون سرای روی نیزه ام زینب میشه قدکمان تومجلس شراب ورقص چوب خیزران مهمون خرابه ای با دیدن سرجدات،سه ساله میده جان بسّه عذاب،ز غصّه رفته تاب دارم میرم ،با سینه ای کباب یامجتبی،غریب فاطمه...... (آقام حسن، کریم فاطمه....) 📝عبدالمحسن آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158