از شوال تا محرم #سبک_128_محرم #زنجیرزنی_سنگین_نوحه_سنتی #روز_تاسوعا #شهادت_حضرت_عباس_علیه_السلام شدشکسته شاخ وبرگ یاس من علقمه شد مقتل عباس من گشته با باران تیر و نیزه ها آیه آیه سوره ی احساس من شدجدا دستان تو ای مه جبین رأس پاکت خورده گرز آهنین چون نبودت حایلی بر صورتت خورده ای با صورتت روی زمین یا اخا نشد باورم بی پناه وبی یاورم پاره پاره شد پیکرت غرق خونی آب آورم یاابوفاضل ابالفضل... 🌸🌸🌸🌸🌸 بوسه بر دست بریده وای من از سه شعبه بسته دیده وای من چون فتادی بر زمین در علقمه قامتم گشته خمیده وای من گشته جاری خون تودر علقمه بر لبت "ادرک اخا"شد زمزمه پر شده اینجا ز بویی آشنا آمده گویا کنارت فاطمه آمده با قدّ کمان نزد یاس رفته خزان روی گونه ی نیلی اش اشک داغ تو شد روان یاابوفاضل ابالفضل.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد جواب ناله، طعنه ی عدو من تو را اینجا گذارم با چه رو در جلوی خیمه بعد رفتنت شد سکینه منتظر بهر عمو چشم به راه تونشست بی بی رباب تا برای اصغرم آری تو آب ای کفیل زینبم رفتی دگر می رود از دیده اش بعد تو خواب بی سپاه و بی لشکرم جان سپردی ماه حرم بعد تو شود بی پناه بین دشمنان خواهرم یا ابوفاضل ابالفضل... 🌸🌸🌸🌸🌸 بی اثر ماند فتنه ی قوم یهود چون جلوی قطره باشیم همچو رود ما محبّ حیدریم و دشمن ٍ فرقه ی وهابی و آل سعود با ولایت زنده هستیم تا ابد از علی و آل او گیریم مدد ما مدافع حرم هستیم همه می کنیم لعن،داعشی را بی عدد شد شهادت آیین ما آرزوی شیرین ما انتظار روز فرج شد حقیقت دین ما ای یوسف زهرا بیا.... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال : @abdolmohsen158

از شوال تامحرم #سبک_130_محرم #ظهرعاشورا😭😭😭 #وداع #زنجیرزنی_سنگین_نوحه_سنتی محشر کبری شده کرب وبلا راهی میدان شده خون خدا ساعتی دیگر میان قتلگاه رأس پاکش می شود از تن جدا وقت رفتن سوی میدان خواهرش آمده با ناله و چشم ترش بهر اجرای وصیت بوسه زد در جلوی کودکان بر حنجرش می رود شه بی سپاه بی پناه وبی تکیه گاه سرگذارد او بر روی خاک گودی قتلگاه یاحسین غریب مادر... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی تل، زینب چه بیند وای من چکمه بر سینه نشیند وای من میشود او محتضر آن لحظه که بوسه از رگ ها بچیند وای من میرود برروی سرنیزه سرش زیر نعل تازه پاره پیکرش بند انگشتی ندارد از چه رو رفته غارت وای من انگشترش حق شاه دین شد روا خورده چوب وسنگ وعصا ناله ی عقیله شده از چه بی کفن شد رها یاحسین غریب مادر.... 🌸🌸🌸🌸🌸 الامان و الامان و الامان العجل ای یوسف صاحب زمان عمه ات زینب ندارد یاور و سوی خیمه دشمنان گشتند روان بین دشمن کودکی حیران شده زیر مرکب غنچه ای بیجان شده حضرت سجّاد بین آتش و در کنارش عمه بی سامان شده خواهر شکسته کمر باعدو شود همسفر سایه ی سکینه شود روی نیزه رأس پدر یا حسین غریب مادر .... 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس کانال اشعار: @abdolmohsen158