با اشک....
#سبک_349_محرم
#دهتایی_نوزدهم
#سربندمهدوی
#دوبند_موضوع_شبها
#زمزمه_واحد_زمینه_مقتلی.....
#شام_غریبان
دوباره بزم عزا برپا شد
کجایی ای صاحب عزا
ایشالا میشه ظهورت امضا
به حقّ شاه کربلا
می گردیم دنبالت تو هیئتا
نشسته روی لبهامون دعا
میون ناله و گریه و آه
ظهورت رو میگیریم از خدا
یارب
به شاه بی سر، عجّل انتقام
یارب
به زخم حنجر ،عجّل انتقام
یارب
به پاره پیکر، عجّل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
بیا آقاجون، میون آتیش
برس به داد بچه ها
زمون غارت، کمک کن تا که
نمونن زیر دست و پا
تو رو عمه زینب زده صدا
ببین آتیش گرفته خیمه ها
امام ِ سجاد بین آتیشه
واسه بیرون آوردنش بیا
یارب
به اشک زینب عجل انتقام
یارب
شده جون بر لب عجل انتقام
یارب
به داغ امشب عجل انتقام
اللهم عجل لولیک الفرج...
🌸🌸🌸🌸🌸
اسیرا رو باز ،شمرده زینب
یکی از دخترا کمه
کجاس رقیه تو این نیمه شب
دل زینب غرق غمه
میگرده صحرا رو با اشک و آه
میون کشته های بی گناه
میره تا گودال و می بینه که
رقیه رفته بین قتلگاه
ای وای
می بینه یک پیکر بی سرو
ای وای
هزاران زخم روی پیکرو
ای وای
می بوسه مثل عمّه حنجرو
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
شنیده میشه،صدای ناله
یه گوشه پیش نهر آب
داره لالایی میخونه بازم
برای اصغرش رباب
تو رفتیّو شد مادرت اسیر
شدم از داغ رفتن تو پیر
کجایی ای یاس لب تشنه ام
حالا که دارم توی سینه شیر
ای وای
جلو چشمامه خشکی لبات
ای وای
تو رو کشتن روبه روی بابات
ای وای
کشیده تیر از حنجر جدات
اللهم عجل لولیک الفرج...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_محرمی_جدید
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان2
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سبک_407_محرم
#دهتایی_بیست_و_دوم
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#زمزمه
#قابلیت_زمینه_واحد_سه_ضرب
#قابلیت_زنجیرزنی
#شام_غریبان
شام غریبان اومده بازم
بیا برس به داد عمه ها
میون مشتی قاتلند اسیر
همه شدن به مرگ خود رضا
شد عمّه خون جگر
رقیه میگیره همش بهونه ی پدر
شد عمّه خون جگر
با شمر و حرمله چطوری میشه همسفر
یا صاحب الزمان....
یا:
یا ربّ الحسین بحقّ الحسین
اشف صدر الحسین بظهور الحجّة...
🌸🌸🌸🌸🌸
توی سکوت نیمه شب بازم
داره لالایی میخونه رباب
شد نیمه جون از داغ اصغرش
وقتی که نوشیده یه جرعه آب
وای از دل رباب
سر علی رو میبینه دلش میشه کباب
وای از دل رباب
میگه علی اصغرم رو نیزه ها بخواب
یاصاحب الزمان...
🌸🌸🌸🌸🌸
آبی نمیخورند با دلخوشی
با اینکه وا شده راه فرات
اهل حرم غرق جسارتند
پاره شده گوش مخدرات
گلهای بی پناه
از این به بعده کارشون ناله و اشک و آه
گلهای بی پناه
فردا با کینه رد میشن از بین قتلگاه
یاصاحب الزمان...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سبک_419_محرم
#دهتایی_بیست_و_سوم
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_واحد_شور..
#شام_غریبان
منتقم، شام غریبانه بیا آقاجون
قلب عمّه های تو دیگه نداره سامون
ببین هر کسی تو خلوتش با اشک و ناله
به یاد گلای پرپرش شده روضه خون
آه، آقا بیا
بی پناهه کاروون کربوبلا
بیا عمه زینبت به مرگ خود شده رضا
آه، نزار آقا
ببرن اونا رو تا شام بلا
بیا که تویی جواب گریه های بی صدا
العجل به حقّ ِ.......... ناله های زینب
زینبی که دیگه ...... بی قراره هر شب
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت رباب با حضرت زینب علیهماالسلام کنار فرات:
قطره آبی به گلوم رسیده و محزونم
واسه اصغرم دارم لالایی باز میخونم
حنجر پاره ی اصغرم رو دیدم ای وای
به خدا زنده نمیمونم دیگه، میدونم
آه، روضه بخون
که منم اسیر داغ بی امون
جون میدم از این بعد با دیدن تیر و کمون
آه، چرا با تیر
اصغر منو گرفته اند ز شیر
چرا با خون گلوی خود شده شیش ماهه سیر
پشت خیمه دیدم....زخم حنجرش رو
فردا روی نیزه...... می بینم سرش رو
اللهم عجل لولیک الفرج......
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت رقیه با پدر علیهماالسلام:
اومدم به قتلگاه تو با ظرفی از آب
تا که از دستای کوچیکم بشی تو سیراب
حالا بعد دیدن پیکر غرق خونت
شد حروم به دیده های دخترت هر شب خواب
آه، سرت کجاس
چرا اعضای تن تو جابجاس
چرا پیکر تو زیر سنگ و تیر و نیزه هاس
آه، بگو چرا
مونده روی پیکر تو ردّ پا
چرا نُه تا شده انگشتای دست تو بابا
کاش میشد سرت رو... از عدو بگیرم
یا که من کنار ِ.......... پیکرت بمیرم
اللهم عجل لولیک الفرج......
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان2
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سبک_432_محرم
#دهتایی_بیست_و_چهارم
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#سنتی_سه_ضرب
#قابلیت_روضه_واحد_شور..
#شام_غریبان
سربند مهدوی:
دوباره وقت ماتم شد
بیا صاحب عزای ما
کجای مجلسی آقا
بخوان روضه برای ما
فدای اشک خونینت
وَ آن قلب صبور تو
میان روضه ها داریم
دعا بهر ظهور تو
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
دوباره در دلت آقا
غم شام غریبان است
به خیمه گاه شدی حاضر
چرا که عمه گریان است
ببین که چشم به راه توست
میان خیمه ای سوخته
صدای ناله ی ایتام
به قلبش آتش افروخته
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
میان قتلگاه رفته
رقیه دیدن بابا
کنار پیکری بی سر
که دارد نقش ردّ پا
چگونه دختری معصوم
گلوی پاره اش دیده
به یاد کام عطشان ِ
پدر یک دم نخوابیده
رسیده جان او بر لب
امان داده به او زینب
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
🌸🌸🌸🌸🌸
دوباره مادر اصغر
به یاد لعل شیرخوار است
به یاد حنجر پاره
میان خیمه بیدار است
بمیرم که نمانده است
قراری در دل ایتام
چگونه می روند فردا
با زجر و شمر به سمت شام
عقیله خون جگر گردد
با دشمن همسفر گردد
به حقّ حضرت زینب
بده اذن فرج یا رب....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
بااشک....
منو بعد برگشتن
نمیشناسه عبدالله😭😭😭😭
#سبک_443_محرم
#دهتایی_بیست_و_پنجم
#با_سربند_مهدوی
#بندهای_اول__دوم_مهدوی
#دو_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#زمینه
#قابلیت_زمزمه_روضه_واحد_شور..
#شام_غریبان
بند اول مهدوی
بند دوم سربند مهدوی محرمی
اگه علت اشک چشماتم
اگه باعث غیبتت هستم
ببین راه خیمَت پر از چاهه
نزار که بیفتم، بگیر دستم
میدونی آقا چی ازت میخوام
نگاهی که جدّت به حُر کرده
به بیراهه رفتم نگاهی کن
که قلبم به سمت تو برگرده
تو شاه کریمی
تویی بهتر از هر رفیق صمیمی
تو شاه کریمی
چرا توی کوه و بیابون مقیمی
تو شاه کریمی
یه عمره که با درد شیعه سهیمی
تو شاه کریمی
ولی خود اسیر بلای عظیمی
شده عمریه آقا......نصیب تو نامردی
دعا روی لب داریم... الهی که برگردی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
رسیده محرم، غریب آقام
بازم پلک چشم تو مجروحه
بیا لحظه ای بین جمع ما
مجالس بدون تو بی روحه
گرفتی کجا مجلس روضه
تو باید باشی روضه خون ما
الهی به حقّ دل ِخونِت
ظهور تو دیگه بشه امضا
تو صاحب عزایی
شدم مهمون هیئت تو، کجایی
تو صاحب عزایی
بازم روز و شب زائر کربلایی
تو صاحب عزایی
هزار ساله مضطر؛ توی روضه هایی
تو صاحب عزایی
دعا می کنم دیگه آقا بیایی
چقد گریه و ناله.... توی روضه ها کردی
دعا روی لب داریم... الهی که برگردی
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت زینب با امام حسین علیهماالسلام شام غریبان:
حسینم کجایی ببینی که
رسیده به لب، نیمه شب؛ جونم
منو کرده داغ تو بی طاقت
نشسته نمازم رو میخونم
با اینکه توو سینم قراری نیست
میدم هی رقیه رو آرامش
میگه من رو عمه ببر گودال
چی پاسخ بدم من به این خواهش
چگونه بخوابم
داره میده اشک سکینه عذابم
چگونه بخوابم
میده خنده ی دشمنا اضطرابم
چگونه بخوابم
یه آه می کشم، طعنه میشه جوابم
چگونه بخوابم
به فکر لالایی بی بی ربابم
تکون میده دستاشو.... میگه لالایی اصغر
دارم شیر ولی نیستی.... بمیرم برات مادر
اللهم عجل لولیک الفرج.....
🌸🌸🌸🌸🌸
نبودی زمون فرار ما
کف پای گلهات پر از خاره
همین که سرت رفت روی نیزه
شدیم توی این صحرا آواره
من اینجا و قلبم توو گوداله
ببین خیلی دلواپس ِفردام
جدایی ازت بدتر از مرگه
بدونت چگونه برم تا شام
حسین بی قرارم
ببین تاب دوریتو هرگز ندارم
حسین بی قرارم
باید که تو رو اینجا تنها بزارم
حسین بی قرارم
می بینی سر ِنیزه، ناقه سوارم
حسین بی قرارم
می بینی به سمت یزید رهسپارم
کار خواهرت میشه....همش روضه، اشک و آه
منو بعد برگشتن..... نمیشناسه عبدالله
اللهم عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان2
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
ثبت با اشک همزمان با رد شدن دسته ی طویریج در حرمها😭😭😭
#سبک_281_محرم
#زمینه_و_شور
#لطمه_زنی
#شام_غریبان
#عصر_عاشورا
گوشواره:
ای منتقم بیا
ای منتقم بیا
ای منتقم بیا بیا بیا بیا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
حق داره جون بدیم وللهه
از غم خار پای رقیه
کاشکی بودیم میون دشمن
عصر غارت به جای رقیه
یه بی حیا رسید
گوشوارشو کشید
رقیه گفت: عمو عمو عمو
با سیلی و لگد
با کعب نیزه زد
رقیه گفت: عمو عمو عمو
🌸🌸🌸🌸🌸
حق داره جون بدیم وللهه
پای اشکای مادر اصغر
پیش شطّ فرات زد ناله
یاس لب تشنه ام شدی پرپر
بمیره مادرت
برای حنجرت
ای بی گناه ،علی علی علی
سه شعبه سر رسید
گلو تو رو برید
ای بی گناه ،علی علی علی
🌸🌸🌸🌸🌸
حق داره جون بدیم وللهه
یاد گودال و آه سکینه
الهی هیچ کسی باباشو
اینجوری پاره پاره نبینه
پیش تن غریب
گفت به یه نانجیب
به عمه ام نزن نزن نزن
ببین که مضطره
ناموس حیدره
به عمه ام نزن نزن نزن
🌸🌸🌸🌸🌸
حق داره جون بدیم وللهه
یاد قلب شکسته ی زینب
وقتی که دید حسینش رفته
زیر نعلای تازه ی مرکب
دید که سرش جداس
به روی نیزه هاس
با ناله گفت حسین حسین حسین
مونده چرا بدن
بی غسل وبی کفن
با ناله گفت حسین حسین حسین
🌸🌸🌸🌸🌸
حق داره جون بدیم وللهه
یاد حمله و غارت خلخال
به زیر پای اسب دشمن
دختری بی گناه شده پامال
ناله ی زینبین
پیش تن حسین
ای منتقم بیا بیا بیا...
ناله ی فاطمه
کنار علقمه
ای منتقم بیا بیا بیا...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#مناجات_مهدوی_عصر_عاشورا_و_شام_غریبان2
#شام_غریبان
مهدی بیا که شام غریبان ِعمه هاست
وقت مرور داغ اسیران کربلاست
هشتاد و چار کودک و زن بین خیمه ای
مجلس گرفته اند بیا روضه ها به پاست
آقا ببین شبیه تو خون گریه می کنند
اما ببین که گریه ی آنها چه بی صداست
هر کس که ناله ای بزند می خورد کتک
بنگر جواب آه ِغریبانه، ناسزاست
مشغول سرشماری اطفال، زینب است
از داغ ِ روی داغ، اگر جان دهد رواست
پیش فرات ناله ای بر گوش می رسد
من شیر دارم،اصغر شش ماهه ام کجاست
رفته رقیه نیمه ی شب سمت قتلگاه
دیده به روی خاک بیابان تنی رهاست
در زیر تیر و سنگ و سنان دفن گشته است
بر روی کلّ پیکر او نقش ِردّ پاست
می خواست بر لبان پدر بوسه ای زند
اما نگاه کرد سر از پیکرش جداست
بوسه به روی حنجر صدپاره اش زد و
گفت ای پدر: رقیه به مرگ خودش رضاست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158
#سبک_487_محرم
#دهتایی_بیست_و_ششم
#دوبند_مهدوی
#چند_بند_موضوع_شبهای_دهه_اول
#نوحه_سنتی
#قابلیت_واحد_زمزمه_سنگین_سه_ضرب_شور...
#شام_غریبان
ای عزادار محرّم
صاحب اشک دمادم
آجرک الله یابن زهرا
دیگر آقا برگرد از صحرا
العجل یا بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
شام عاشورا رسیده
قامت تو شد خمیده
شام غریبان عمّه هاست
زینب تنها در بین اعداست
العجل یا بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
قلب زینب شد شکسته
شد نماز او نشسته
داغ روی داغ دیده زینب
بی حسین و عباس شد امشب
العجل یا بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
زار و دلخسته رباب است
بر لبش روضه ی آب است
تازه مانده داغ اصغرش
روبرویش مانده حنجرش
العجل یا بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
باز رقیه جان شبانه
کرده بابا را بهانه
رفته تا مقتل، نیمه ی شب
رسیده دیگر جانش بر لب
العجل یا بقیة الله....
🌸🌸🌸🌸🌸
وای من از صبح فردا
زینب است و خیل اعداء
می شود همسفر با اشرار
می رود در کوچه و بازار
العجل یا بقیة الله....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/abdolmohsen158