eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
بی کس و تنهاست مسلم در میان کوفیان/ العجل صاحب زمان از لب و پیشانی مجروح او خون شد روان/ العجل صاحب زمان 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بر روی دارالاماره شد سر مسلم جدا/ یا اباصالح بیا پیکرش از روی بام افتاده بین کوچه ها/ یا اباصالح بیا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
... بند اول ثابت جهت اجرای سبکهای دیگر به غیر از دودمه: ای صاحب این روضه ها کجایی؟ رسیده باز ماه عزا کجایی؟ حسین چشم به راه است بین قتلگاه است ای چاره ی خون خدا العجل منتقم کربوبلا العجل یارب بِالْحُسَین، عجّل لولیک الفرج... یا به حقّ الحسین، عجل لولیک الفرج... 🌸🌸🌸🌸🌸 دسته اول: آقا بیا سفیر خون خدا شده اسیر مردم بی وفا شده غرق غربت شنیده جسارت آقا ببین خون می چکد از دو عین چون که می آید سمت کوفه حسین بحقّ مسلم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دسته دوم: مسلم شده با لشکری روبرو پاره شده لب های عطشان او غریب است و تنها شکستند سرش را شده سر سفیر جدّت جدا منتقم حضرت مسلم بیا بحقّ مسلم عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
خدا به روضه های مسلم عجل فرج به حنجر جدای مسلم عجل فرج خدا به سوز آه مسلم عجل فرج ببین که بی پناهه مسلم عجل فرج به غربت حضرت مسلم عجل فرج به محنت حضرت مسلم عجل فرج به زخم پیشونی مسلم عجل فرج به چشم بارونی مسلم عجل فرج چقد جفا کشیده مسلم عجل فرج چه طعنه ها شنیده مسلم عجل فرج به زخمای پیکر مسلم عجل فرج تنها و بی یاوره مسلم عجل فرج به گریه ی آخر مسلم عجل فرج به پیکر بی سر مسلم عجل فرج ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مولای ما که اشک نگاهت مداوم است بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است داری برای غربت او گریه می کنی او بی پناه در وسط قوم ظالم است نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون تنها به فکر رأس حسین و غنائم است نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین سمت دیار مردم بد عهد،عازم است حالا به روی بام به وقت شهادتش از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است صدشکر،دخترش سر او را ندیده است ناموس او احاطه میان ِ محارم است انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ رأسش بریده گشته و انگشت سالم است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
شروع اشعار محرم ۱۴۰۳ سربند مهدوی: ماه محرم اومده بازم بدون تو برپا شده عزا آقا بگو کجای کربلا خون گریه میکنی با روضه ها ای منتقم بیا داریم به روی لب برا ظهور تو دعا ای منتقم بیا تویی فقط قرار قلب شاه کربلا یا صاحب الزمان.... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة 🌸🌸🌸🌸🌸 بنداول مهدوی: ای صاحب عزا بیا آقا وقت عزا برای مسلمه تو هم شبیه او دلواپسی جدّت به سمت کوفه عازمه تو رو زده صدا بیا نزار به روی بام بشه سرش جدا تو رو زده صدا میگه به جدّ خود بگو کوفه نیا آقا یاصاحب الزمان..... 🌸🌸🌸🌸🌸 دوبند حضرت مسلم علیه السلام: با چشم خیس و قلب آتشین هر دم میگم کوفه نیا حسین هرکی برای تو نامه نوشت بویی نبرده از وفا حسین نیا به این دیار داره سه شعبه حرمله، شیش ماهتو نیار نیا به این دیار نزار پای رقیه زخمی شه رو سنگ و خار نیا پسرعمو.... 🌸🌸🌸🌸🌸 جدا شده سرم به روی بام شکر خدا، ندیده خواهرم در بین دشمنا نزد با آه بوسه روی رگای حنجرم بریده حنجرم ولی به زیر دست و پا نرفته پیکرم بریده حنجرم ولی نرفته در تنور دشمنا سرم نیا پسرعمو... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.. سربند مهدوی: دوباره ماه عزا، ماه محرّم اومد فصل گریه برای عزیز خاتم اومد بین اشک و ناله ها ظهورتو میگیریم موقع دعا برات، منجی عالم اومد آه، آقا بیا برای ظهور خود دعا نما که خدا هم به ظهور تو دیگه بشه رضا آه، تو روضه ها بیا ای منتقم کربوبلا تو رو بین قتلگاه صدا زده خون خدا العجل به حقّ ِ..... انتظار ِ ارباب برای ظهورت.......بی قراره ارباب اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت مسلم علیه السلام: به دلم پسرعمو نشسته آه سردی توی کوفه من ندیده ام به جز نامردی التماست می کنم عزیز زهرا با اشک از همین راهی که اومدی آقا برگردی آه، ای شهریار نیا که مردم پست این دیار می کِشِن برا بریدن سر تو انتظار آه، کوفه نیا که میره اینجا سرت رو نیزه ها میزنه ابن زیاد روی لب تو با عصا به سر بریدَت........... می کنه اهانت میشه به عزیزات..روز و شب جسارت اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 روی بام، بریده شد حنجر من ای مظلوم ولی اینجا که نبود خواهر من ای مظلوم پیکرم روی زمین از لب بام افتاده زیر دست و پا نرفت پیکر من ای مظلوم آه،آقا نیا میشه اعضای تن تو جابه جا سه شب و روز رها میشه رو خاک کربلا آه، رو نی سرت میره روز و شب جلوی خواهرت در تنور خولی میره روبه روی مادرت خواهرو می بینی...... بین مشتی قاتل روبه روت سرش رو.... میزنه به محمل اللهم عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مولای ما که اشک نگاهت مداوم است بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است داری برای غربت او گریه می کنی او بی پناه در وسط قوم ظالم است نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون تنها به فکر رأس حسین و غنائم است نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین سمت دیار مردم بد عهد،عازم است حالا به روی بام به وقت شهادتش از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است صدشکر،دخترش سر او را ندیده است ناموس او احاطه میان ِ محارم است انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ رأسش بریده گشته و انگشت سالم است ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
ای آشناترین که غریب زمانه ای هستی  ِشیعیان تو چرا بی نشانه ای جای تو نیست کوه و بیابان بیا به شهر طاووس جنّت از چه تو بی آشیانه ای هر روزه با گناه، دلت را شکسته ام دارم همیشه وقت شکستن بهانه ای حاجات من شنیده ای اما تمام عمر نشنیده ای ز من سخن عاشقانه ای گفتم بیا همیشه ولیکن نساختم در سینه ام برای حضور تو خانه ای صاحب عزا، دوباره محرّم رسیده است سمت کدام مجلس روضه روانه ای شاه غریب، فکر غریبی  ِمسلمی یاد جفای کوفه و اشک شبانه ای بالای بام،ناله زده ای حسین نیا تا که رقیّه ات نخورَد تازیانه ای با خون حنجرم بنویسم میا حسین ای آشناترین که غریب زمانه ای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
.. سربند مهدوی دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 حضرت مسلم علیه السلام: بیا آقا بخوان روضه                  برای حضرت مسلم شبیه تو شده تنها                  فدای غربت مسلم تو را خوانده به روی بام    دلش بهر حسین خون است به فکر بی کسی او        میان خصم ملعون است ندارد او دگر چاره      شد از کینه لبش پاره غریب کوفه یا مسلم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 به روی بام زدم ناله            نیا کوفه حسین جانم به سمت شهر خود برگرد              به حق چشم گریانم          نیاور اصغرت دیگر                که دارد حرمله اینجا پر از زجر است در این کوفه                   نیاور دختر خود را سرت چون من جدا گردد            به اهل تو جفا گردد حسین جانم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 تنم از روی بام افتاد         شکسته استخوان من نشد زخمی تنم دیگر           با نعل مرکب دشمن سر من شد جدا اما            نشد انگشترم غارت نمانده پیکرم دیگر   به روی خاک در این غربت نیا که پیکرت ارباب       رها گردد زیر آفتاب حسین جانم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158