eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
97 عکس
57 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام آمدم تا مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍عبدالمحسن آدرس اشعار: @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
السلام علیک یا انیس النفوس یا علی بن موسی الرضا علیه السلام کی بیایم(آمدم تا) مرمر پایین پایت را ببوسم من غبار گوشه ی صحن وسرایت را ببوسم عرش، حالا که شده فرش کف پای گدایت پس شده واجب کف پای گدایت را ببوسم غبطه خوردم بر کبوترهای روی گنبد تو کاش می شد لحظه ای گنبد طلایت را ببوسم وقت بوسه بر ضریحت غرق رویایی شدم که خم شدم گویا که یک پر از عبایت را ببوسم آب سقاخانه ات را من بنوشم با دو نیت هم شفا گیرم و هم آب بقایت را ببوسم پنجره فولاد تو بسته ولی مفتاح درهاست من مریض عشقم و باب الشفایت را ببوسم با مرور روضه ی یابن الشبیبت زیر قبه جای شش گوشه ضریح باصفایت را ببوسم گفت جدت ای برادر تا که دل آرام‌ گیرد در میان هلهله دست جدایت را ببوسم ساعتی دیگر کنار جسم بی سر زینبش گفت جای سالم که نداری من کجایت را ببوسم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158