eitaa logo
اشعار عبدالمحسن
1.6هزار دنبال‌کننده
95 عکس
56 ویدیو
352 فایل
زهراقلمم داد که دستم گیرد من منتظرم تمام هستم گیرد اشعار علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) تمامی اشعار به نیت تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام ارتباط با شاعر: @abdolmohsen آدرس کانال در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
غریب عالم داری می بینی مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات تو رو میخونه با دست بسته میون ازدحام دروازه ی ساعات دارن دورش می رقصند به ناله هاش می خندند روبه روش تو هر کوچه مردم حنا می بندند یک طرفه شمر پست یک طرفه زجر مست سر ِ راهشون هر جا باده ی مجّانی هست العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی فاطمه ها رو می برند میون بازار سر تموم ِ گلا شکسته از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار چقد شنیدند دشنام از یهودی های شام ریختند سنگ و خاکستر رو سرشون از رو بام با سنگ چندین جلّاد سرها از نیزه افتاد آتیش و دود بلنده از عمّامه ی سجاد العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی دختر مرتضی' توی بزم شرابه تو صدر ِمجلس حرمله ی پست خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه داره یزید ِ ملعون میزنه با خیزرون جوری که خون میچکه از لابه لای دندون بین خنده ی اعداء جلوی چشم زهرا پاره میشه واویلا بوسه گاه مصطفی' العجل یامنتقم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) آدرس اشعار: https://t.me/abdolmohsen158
غریب عالم داری می بینی مضطره توی کوچه ها عمّه ی سادات تو رو میخونه با دست بسته میون ازدحام دروازه ی ساعات دارن دورش می رقصند به ناله هاش می خندند روبه روش تو هر کوچه مردم حنا می بندند یک طرفه شمر پست یک طرفه زجر مست سر ِ راهشون هر جا باده ی مجّانی هست العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی فاطمه ها رو می برند میون بازار سر تموم ِ گلا شکسته از وقتی که رفته رو نی سرعلمدار چقد شنیدند دشنام از یهودی های شام ریختند سنگ و خاکستر رو سرشون از رو بام با سنگ چندین جلّاد سرها از نیزه افتاد آتیش و دود بلنده از عمّامه ی سجاد العجل یامنتقم.... 🌸🌸🌸🌸🌸 غریب عالم داری می بینی دختر مرتضی' توی بزم شرابه تو صدر ِمجلس حرمله ی پست خنده ی تلخش آتیش ِ دل ربابه داره یزید ِ ملعون میزنه با خیزرون جوری که خون میچکه از لابه لای دندون بین خنده ی اعداء جلوی چشم زهرا پاره میشه واویلا بوسه گاه مصطفی' العجل یامنتقم.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://t.me/abdolmohsen158
یکی از مواردی که از امامی به امام دیگر می رسه مابقی هیزم های پشت دره تا برسه به دست منتقم، تا بیاد و انتقام مادر علیهماالسلام رو بگیره😭 الغوث، طاقت دل شیعه تمام شد داغ فراق حضرت دلبر، مدام شد یارب بیا دگر فرجش را رقم بزن صبر تمام منتظرانش تمام شد شد موی ما سپید و ببین که دعای ما با اضطرار، خواهش  ِ درک  ِامام شد شد قلب شیعه خون و فقط وعده ی ظهور بر درد هجر منتظران التیام شد بنگر هنوز منتقمت گریه می کند صبح و مساء مراد دلش، انتقام شد از لحظه ای که وارث هیزم شده ست او دیگر خوشی به سینه ی پاکش حرام شد آن هیزمی که آتش بیت علی شده حالا دلیل روضه ی هر صبح و شام شد هیزم کجا و خانه ی زهرای مرضیه آن جا که قلب احمد ِ خَیْرُالاَنام شد هیزم کجا و خانه ی حیدر که جبرئیل با صد اجازه وارد آن با سلام شد آن خانه ای که نوکر آن شاه عالم است مریم کنیز خانه و سلمان، غلام شد بیتی که بی اجازه؛ مَلَک، واردش نشد حالا بدون اذن، در آن ازدحام شد غربت همین که پشت در  ِخانه، طاهره با ثانی حقیر و لعین، هم کلام شد لعنت به آن که با لگدش، دنده ای شکست تا وقت مرگ، داغ علی مستدام شد احمد کجاست تا که ببیند به بیت وحی با تازیانه دختر او، احترام شد سی سال درد حیدر کرّار این شده: هیزم بیار ِمعرکه، صاحب-مقام شد آن شعله ای که شد شرر قلب مرتضی در کربلا شراره ی اهل خیام شد هیزم به کوفه، بین تنوری رسید و بعد شعله کشید و داغ شرربار  ِ شام شد در کوچه ها رسید به عمّامه ی امام اسباب بغض و کینه ی اشرار بام شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
یکی از مواردی که از امامی به امام دیگر می رسه مابقی هیزم های پشت دره تا برسه به دست منتقم، تا بیاد و انتقام مادر علیهماالسلام رو بگیره الغوث، طاقت دل شیعه تمام شد داغ فراق حضرت دلبر، مدام شد یارب بیا دگر فرجش را رقم بزن صبر تمام منتظرانش تمام شد شد موی ما سپید و ببین که دعای ما با اضطرار، خواهش  ِ درک  ِامام شد شد قلب شیعه خون و فقط وعده ی ظهور بر درد هجر منتظران التیام شد بنگر هنوز منتقمت گریه می کند صبح و مساء مراد دلش، انتقام شد از لحظه ای که وارث هیزم شده ست او دیگر خوشی به سینه ی پاکش حرام شد آن هیزمی که آتش بیت علی شده حالا دلیل روضه ی هر صبح و شام شد هیزم کجا و خانه ی زهرای مرضیه آن جا که قلب احمد ِ خَیْرُالاَنام شد هیزم کجا و خانه ی حیدر که جبرئیل با صد اجازه وارد آن با سلام شد آن خانه ای که نوکر آن شاه عالم است مریم کنیز خانه و سلمان، غلام شد بیتی که بی اجازه؛ مَلَک، واردش نشد حالا بدون اذن، در آن ازدحام شد غربت همین که پشت در  ِخانه، طاهره با ثانی حقیر و لعین، هم کلام شد لعنت به آن که با لگدش، دنده ای شکست تا وقت مرگ، داغ علی مستدام شد احمد کجاست تا که ببیند به بیت وحی با تازیانه دختر او، احترام شد سی سال درد حیدر کرّار این شده: هیزم بیار ِمعرکه، صاحب-مقام شد آن شعله ای که شد شرر قلب مرتضی در کربلا شراره ی اهل خیام شد هیزم به کوفه، بین تنوری رسید و بعد شعله کشید و داغ شرربار  ِ شام شد در کوچه ها رسید به عمّامه ی امام اسباب بغض و کینه ی اشرار بام شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158
این شعرو یادم رفت بزارم یکی از مواردی که از امامی به امام دیگر می رسه مابقی هیزم های پشت دره تا برسه به دست منتقم، تا بیاد و انتقام مادر علیهماالسلام رو بگیره😭 الغوث،طاقت دل شیعه تمام شد داغ فراق حضرت دلبر، مدام شد یارب بیا دگر فرجش را رقم بزن صبر تمام منتظرانش تمام شد شد موی ما سپید و ببین که دعای ما با اضطرار، خواهش  ِ درک  ِامام شد شد قلب شیعه خون و فقط وعده ی ظهور بر درد هجر منتظران التیام شد بنگر هنوز منتقمت گریه می کند صبح و مساء مراد دلش، انتقام شد از لحظه ای که وارث هیزم شده ست او دیگر خوشی به سینه ی پاکش حرام شد آن هیزمی که آتش بیت علی شده حالا دلیل روضه ی هر صبح و شام شد هیزم کجا و خانه ی زهرای مرضیه آن جا که قلب احمد ِ خَیْرُالاَنام شد هیزم کجا و خانه ی حیدر که جبرئیل با صد اجازه وارد آن با سلام شد آن خانه ای که نوکر آن شاه عالم است مریم کنیز خانه و سلمان، غلام شد بیتی که بی اجازه؛ مَلَک، واردش نشد حالا بدون اذن، در آن ازدحام شد غربت همین که پشت در  ِخانه،طاهره با ثانی حقیر و لعین، هم کلام شد لعنت به آن که با لگدش، دنده ای شکست تا وقت مرگ، داغ علی مستدام شد احمد کجاست تا که ببیند به بیت وحی با تازیانه دختر او، احترام شد سی سال درد حیدر کرّار این شده: هیزم بیار  ِمعرکه، صاحب-مقام شد آن شعله ای که شد شرر قلب مرتضی در کربلا شراره ی اهل خیام شد هیزم به کوفه، بین تنوری رسید و بعد شعله کشید و داغ شرربار  ِ شام شد در کوچه ها رسید به عمّامه ی امام اسباب بغض و کینه ی اشرار بام شد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/abdolmohsen158