#سبک_220_محرم
#عصر_عاشورا
#گودال_قتلگاه
#زمینه_وشور_مقتلی
برادر...
نبینم که بی کس شدی بین صحرا
بمیرم که خشکه لبات پیش دریا
داری میری بین یه لشکر تو تنها
برادر....
بیا تا که بوسه زنم حنجرت رو
کنم من عمل خواهش مادرت رو
بیا تا که آروم کنی خواهرت رو
نگاه کن خواهر رو
که دلشوره داره
داری میری بعدت
میشم من بی چاره
بازم آروم کن این
نگاه مضطر رو
به همراهت داداش
نبر انگشتر رو
حسین جان ای مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
برادر....
منم بر روی تل، تو در قتلگاهی
تو تنهاییو دورته چند سپاهی
غریب علی اینقده بی پناهی
برادر.....
نبینم میون یه لشکر اسیری
چرا بی علمدار و یار و نصیری
زیر قلب تو بدجوری رفته تیری
جلو چشمای من
به پیشونیت خورد سنگ
تو رو گیر آوردن
توی گودال تنگ
یکی زد با کینه
یه نیزه تو پهلوت
حنا شد با خونت
سپیدی گیسوت
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال...
چقد نیزه رو نیزه خورده تن تو
شده جنگ ،سر غارت پیرهن تو
زیر سنگ ونی،سخت شده دیدن تو
تو گودال...
شده نامرتب چقد پیکر تو
بریده شده از قفا حنجر تو
توی دست شمر لعینه سر تو
دویدم تا مقتل
روی خار صحرا
میون خاک وخون
تو رو کردم پیدا
تو ای یاس زهرا
شدی از چی پرپر
زدم بوسه ای وای
به رگهای حنجر
حسین جان یا مظلوم.....
🌸🌸🌸🌸🌸
تو گودال....
تن پاره پارَت زیر دست وپا رفت
زیر نعلای تازه ی مرکبا رفت
تنت دنبال مرکبا هر کجا رفت
سر ِتو
توی خورجین خولی بی حیا رفت
روی نیزه ها سمت شام بلا رفت
توی مجلس باده ی دشمنا رفت
نوامیس تو رفت
توی بزم دشمن
لب تو پاره شد
جلوی چشم من
لب تو خونی شد
با چوب اون جلّاد
میون بزم شام
رباب از پا افتاد
حسین جان یا مظلوم.....
✍عبدالمحسن
آدرس اشعار:
@abdolmohsen158
#سبک_271_محرم
#زمینه_مقتلی
#گودال_قتلگاه
🏴بند اول:
غریب و لب تشنه و بی گناه
پسره زهرا توی قتلگاه
زیره چکمه های سنگینه شمر
گیر افتاده تنها و بی پناه
نشسته روی سینه از جفا
داره می بره سر رو از قفا
نمیذاره کندی خنجرش
سرش راحت از تن بشه جدا
این گلو رو بوسیده آخه خواهرش
رحمی بکن به ناله های مادرش
اینقده خنجرت رو از قفا نکش
روی گردنش
از خدا، شرم کن دست بکش از سرش، بی حیا
بی حیا، موهاشو نکش با کینه، بی هوا
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
🌸🌸🌸🌸🌸
🏴بند دوم:
شده جسمش توی مقتل رها
میون تیر و سنگ و نیزه ها
کنارش جنجال و دعوا شده
سر کفش و عمامه و عبا
یکی فکر جایزه ی سره
یکی داره پیرهنو می بره
اومد ساربون و برگشت ولی
توی دست خونیش انگشتره
جلو چشای بچه ها و خواهرش
رفته روی نیزه ی دشمنا سرش
بی کفن افتاده رو خاکا پیکرش
میسوزه پرش
وای حسین، رفته توی تنور خولی سرش
وای حسین، مرکبا رد شدن از رو پیکرش
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
🌸🌸🌸🌸🌸
🏴بند سوم:
روی تل زینب شد یک روزه پیر
حسینو کشتن زینب شد اسیر
اون آفتاب پشت ابرا حالا
میون نامحرم ها کرده گیر
زیاده اینجا دست بالای دست
یه دست با سیلی حرمت میشکست
یه دست گوشواره و خلخال می برد
یه دست با آتیش راهشونو بست
دم غروبه و شده قدی کمون
میگه داداش گناه داره رقیه مون
پاشو ببین برات شده چه نیمه جون
وای امون امون
آه حسین، اهل بیتشو زدن تو ازدحام
آه حسین، توی شهر شام با سنگ از روی بام
(غریب حسین۲) یا شیب الخضیب حسین
(غریب حسین۲) یا خدالتریب حسین
📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
#م_سادات_حسینی
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158
#سبک_275_محرم
#واحدسنگین_زمزمه....
#سبک_قدم_قدم
#گودال_قتلگاه
زبان حال حضرت سکینه با پدر علیهماالسلام
گوشواره:
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
اُنظُر اِلی' رُؤوسُنَا المَکشوفَه
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
اُنظُر اِلی' عَمَّتیَ المَضروبَه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
از وقتی من شدم روبه رو
با یال ِ خونی ذوالجناح
شد کار دخترت باباجون
ناله و لطمه و اشک و آه
وقتی که من رسیدم پیش ِ
مرکبت با دو چشم گریون
پرسیدم که بابام آبی خورد؟
یا تشنه بوده و داده جون
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
اُسقونی ِ لب تو آتیشم زده
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
بگو بابا به روز تو چی اومده
🌸🌸🌸🌸🌸
تا مقتل اومدم که شاید
حالی از تو بپرسم بابا
اما دیدم نشونه داری
تو گوشه گوشه ی این صحرا
از چه افتاده جسم پاکت
بی غسل و بی کفن تو صحرا
هستی از نیزه و تیر و سنگ
مانند اکبر ارباً اربا
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
چرا سرت جدا شده از پیکرت
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
عمه زده بوسه به روی حنجرت
🌸🌸🌸🌸🌸
حق بده که تو رو نشناسم
جای سالم نداری بابا
جابه جا شده اعضای تو
با نعل تازه ی مرکبها
وقتی که از غم بسیارت
رو سینه ی تو غش کردم من
آرومم کرده از بغض تو
با کعب تازیونه، دشمن
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
پاشو ببین دارن به عمه می زنند
یا اَبَتاه یا اَبَتاه
شبیه مادرت به من لگد زدند
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
آدرس اشعار:
https://t.me/abdolmohsen158