قطعهای از بهشت
#قسمت4✨🍃🌹 #آݩࢪوزها در خانوادهاي بزرگ شدم كه توجه به دين و مذهب نهادينه بود. از روز ِ اول به
قسمت5✨🍃🌹
#آݩࢪوزها
#ࢪاوے:مادࢪشھید
خيلي در حلال و حرام دقت ميكرد. سعي ميكردمكمتر با نامحرم برخورد داشته باشم.
آن زمان ما در مسجد فاطميه بوديم و به نوعي مهمان حضرت زهرا س
من يقين دارم اين مسائل بسيار در شخصيت او اثرگذار بود. هر زمان مشغول زيارت عاشورا ميشدم، هادي و ديگر بچهها كنارم مينشستند و با من تكرار ميكردند.
وضعيت مالي خانوادهي ما متوسط بود. هادي اين را ميفهميد و شرايط را درك ميكرد. براي همين از همان كودكي كمتوقع بود.
در دورهي دبستان در مدرسهي شهيد سعيدي بود. كاري به ما نداشت. خودش درس ميخواند و...
از همان ايام پسرها را با خودم به مسجد انصارالعباس ميبردم. بچهها را در
واحد نوجوانان بسيج ثبت نام کردم. آنها هم در کالسهاي قرآن و اردوها
شرکت ميکردند.
دوران راهنمايي را در مدرسهي شهيد توپچي درس خواند. درسش بد نبود،
اما كمي بازيگوش شده بود. همان موقع كالس ورزشهاي رزمي ميرفت.
مثل بقيهي هم سن و سالهايش به فوتبال خيلي علاقه داشت.
سيكلش را كه گرفت، #براي ادامهي تحصيل راهي دبيرستان شهدا گرديد.
اما از همان سالهاي اوليهي دبيرستان، زمزمهي ترك تحصيل را كوك كرد!
ميگفت ميخواهم -بروم سر كار، از درس خسته شدهام، من توان درس
خواندن ندارم و...
البته همه اينها بهانههاي دوران جواني بود. در نهايت درس را رها كرد.
مدتي بيكار و دنبال بازي و... بود. بعد هم به سراغ كار رفت.
ما كه خبر نداشتيم، اما خودش رفته بود دنبال کار. مدتي در يک توليدي و
بعد مغازهي يكي از #دوستانش مشغول فلالفࢪوشی شد...
#ادامھداࢪد ✨
#شهیدطلبھمدافعحرممحمدهادےذوالفقاࢪے
#تقدیمبہشهدایمدافعحرم
#التماسدعاےشهادت