eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
438 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
قطعه‌ای از بهشت
#قسمت‌دوم✨ #گمݩامی🌹 تابستان سال 1391 در نجف، گوشه‌ي حرم حضرت علي ؏ او را ديدم. يك دشداشه‌ي عربي پ
🌹 :پدر شهيد در روستاهاے اطراف قوچان به دنيا آمدم. روزگار خانواده ما به سختي ميگذشت. هنوز چهار سال از عمر من نگذشته بود كه پدرم را از دست دادم. سختي زندگي بسيار بيشتر شد. با برخي بستگان راهي‌تهران شديم. يك بچه يتيم در آن روزگار چه ميكرد؟ چه كسي به او توجه داشت؟ زندگي من به سختي ميگذشت. چه روزها و شبها كه نه غذايي داشتم نه جايي براي استراحت. تا اينكه با ياري خدا كاري پيدا كردم. يكي از بستگان ما از علما بود. او از من خواست همراه ايشان باشم و كارهايش را پيگيري كنم. تا سنين جواني در تهران بودم و در خدمت ايشان فعاليت ميكردم. اين هم كار خدا بود كه سرنوشت ما را با امور الهي گره زد. فضاي معنوي خوبي در كار من حاكم بود. بيشتر كار من در مسجد و اين مسائل بود. بعد از مدتي به سراغ بافندگي رفتم. چند سال را در يك كارگاه بافندگي گذراندم. با پيروزي انقلاب به روستاي خودمان برگشتم. با يكي از دختران خوبي كه خانواده معرفي كردند كردم و به تهران برگشتيم. خوشحال بودم كه خداوند سرنوشت ما را در خانه‌ي خودش رقم زده بود! خدا لطف كرد و ده سال در مسجد فاطميه در محله‌ي دولاب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعاليت شديم. حضور در مسجد باعث شد كه خواسته يا ناخواسته در رشد معنوي فرزندانم تأثير مثبتي ايجاد شود. فرزند اولم مهدي بود؛ پسري بسيار خوب و با ادب، بعد خداوند به ما دختر داد و بعد هم در زماني كه جنگ به پايان رسيد، يعني اواخر سال 1367 به دنيا آمد. بعد هم دو دختر ديگر به جمع خانوادهي ما اضافه شد. روزها گذشت و محمدهادي بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسه‌ي شهيد سعيدي در ميدان آيت‌اللھ سعيدي رفت. هادي دورهي دبستان بود كه وارد شغل مصالح‌فروشي شدم و خادمي مسجد را تحويل دادم. هادي از همان ايام با هيئت حاج حسين سازور كه در دهه‌ي محرم در محله‌ي ما برگزار ميشد آشنا گرديد. من هم از قبل، با حاج حسين رفيق بودم. با پسرم در برنامه‌هاي هيئت شركت ميكرديم. پسرم با اينكه سن و سالي نداشت، اما در تداركات هيئت بسيار زحمت ميكشيد. بدون ادعا و بدون سر و صدا براي بچه‌هاي هيئت وقت ميگذاشت. يادم هست كه اين پسر من از همان دوران نوجواني به ورزش علاقه نشان ميداد. رفته بود چند تا وسيله‌ي ورزشي تهيه كرده و صبح‌ها مشغول ميشد. به ميل‌هاي كه براي پرده به كنار درب حياط نصب شده بود بارفيكس ميزد. با اينكه لاغربود اما بدنش حسابي ورزيده شد. 😊
‏منطق‌ما: میخوای کنی، شغل و خونه و ماشین رو اوکی کن! منطق‌اسلام: میخوای شغل و خونه و ماشین اوکی بشه کن! [یغنهم الله من فضله] خدا: همه‌اش با منه! من تأمین‌ات میکنم! اگه واقعاً ایمان داشته باشی که من هستم! ➖🔝🌻اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌻🔝➖ ➬@abdozahra_69
هدایت شده از حامین مدیا
عرف های غلط ازدواج توی مسیر ازدواج عرف های غلط بسیاری وجود داره که خیلی از ما اون ها رو از بچگی شنیدیم. توی این پست بعضی از باورهای اشتباه رایج درباره ازدواج رو گفتیم، شما بگین دیگه چه عرف های غلطی وجود داره ؟ 🔸 با ما همراه باشید . 💡https://instagram.com/hamin_media ✅ @hamin_media