eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
438 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 بازی با جان مردم! طبق خبرهای رسیده، علی رغم پیگیری های متعدد از دفتر جهت تمام پرواز های ورودی به کشور از ، با روحانی مواجه شده است که وزیر بهداشت این بار به نامه می نویسد و از او این درخواست را می کند ولی باز توجهی نمی شود! نمکی چاره ای نمی بیند جز اینکه این در خواست خود را رسانه ای کند، شاید به آن توجهی شود. 🔸 آقای روحانی، مثل برجام نیست که اقتصاد کشور را نابود کند، این ویروس جان مردم را می گیرد و آن ها را می کشد، آقای رئیس جمهور به خاطر رد صلاحیت دامادتان با جان مردم بازی نکنید. #،ظریف @abdozahra_69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعتراف مهم «روح‌ا... زم» معدوم 🔸 از حمایت شد، چون ایران باید تضعیف و مردم ناراضی می‌شدند از جمهوری اسلامی و... ttps://eitaa.com/joinchat/1565261850C45396d7858
طنز تلخ سیاسی 😂😂😂 پیرمردی با چهره‌ای زیبا و نورانی وارد مغازه طلا فروشی شد فروشنده با احترام از شیخ نورانی استقبال کرد. پیرمرد گفت: من عمل صالح تو هستم!!! مرد زرگر قهقهه‌ای زد وبا کمال ناباوری گفت: درست است که چهره‌ای دلربا دارید اما هرگز گمان نمی کنم عمل صالح چنین شکلی داشته باشد! درهمین حین، یک زوج جوان وارد مغازه شدند و سفارشی دادند. مرد زرگر از آنها خواست که تا اوحساب کتاب می کند، در مغازه بنشینند. باکمال تعجب دید که خانم جوان رفت و در کنار شیخ نشست. با تعجب از آن خانم سوال کرد: که چرا در کنار شیخ نشستی؟ خانم جوان با تعجب گفت: کدام شیخ؟ حال شما خوب است؟ ازچه سخن میگوئی؟ اینجا کسی نیست. و با اوقات تلخی گفت: بالاخره طلا را به ما می دهی یانه؟ مرد طلافروش با تعجب وخجالت، طلای زوج جوان را به آنها داد و مبلغ را گرفت و زوج جوان مغازه را ترک کردند. شیخ رو به زرگر کرد و گفت: غیر از تو کسی مرا نمی‌بیند و این فقط برای صالحین و خواص محقق میشود. دوباره مرد و زن دیگری نیز وارد شدند و همان قصه تکرار شد!!! شیخ به زرگر گفت: من چیزی از تو نمی خواهم! این دستمال را بصورتت بمال تا رزق و روزیت بیشتر شود. زرگر باحالت قدسی و روحانی دستمال را گرفت و بو کرد و به قصد تبرک به صورت مالید و نقش بر زمین شد. شیخ دروغین و دوستانش هرچه پول وطلا بود، برداشته و مغازه را جارو زدند! بعد از ۴سال همان شیخ دروغین با غل و زنجیر، همراه پلیس وارد مغازه شد افسر پلیس شرح ماجرا را از شیخ و زرگر سوال کرد و آنها به نوبت بازگو کردند. افسر پلیس گفت: برای اطمینان بیشتر باید دقیقا صحنه جرم را تکرار کنید و شیخ دستمال را به زرگر داد و زرگر بو کشید و به صورت مالید و دوباره نقش بر زمین شد و این‌بار شیخ و پلیس دروغین و دوستانش، دوباره مغازه را جارو زدند! نتیجه: مراقب باشید دولت سوم توسط شیخ زرگر و رفقا تشکیل نشود. 👌دوستان نزدیک است، پس مراقب مغازه زرگری و طلائی خودتان باشید و به افرادی رأی بدهید که کارنامه درخشانی از خود نشان داده اند. و از همه مهمتر مواظب عمل صالح خودتون باشید🤭😂 https://eitaa.com/joinchat/1565261850C45396d7858