eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
433 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
BASHE AMANAT.mp3
4.15M
♥️ 🎶باشہ امانت پیش ٺــو💕 ⏯ 🌙 🎤 🐣 •♥️• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
✨🍃🌹 پسࢪك فلافل‌فࢪوش زندگينامھ وخاطرات طلبه‌ے جانباز، شهيدمدافع حرم ذوالفقاري ✨گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي✨ 🌹
قطعه‌ای از بهشت
#قسمت7🌿✨ #پسرڪ‌فلافل‌فࢪوش رفاقت ما با اين پسࢪ درحد سلام و عليك بود. تا اينكه يك شب مراسم يادوار
⁂𝒜𝓀𝒽𝒶𝓇𝒾𝓃𝓃𝒶𝒻𝒶𝓼⁂: 🌿✨ 🌹 :اقا‌پیماݩ توي خيابان شهيد عجبگل پشت مسجد مغازه‌ي فلافل‌فروشي داشتم. ما اصالتاً ايراني هستيم اما پدر و مادرم متولد شهركاظمين ميباشند. براي همين نام مقدس جوادين ؏‌‌ را كه به دو امام شهر كاظمين گفته ميشود، براي مغازه انتخاب كردم. هميشه در زندگي سعي ميكنم با مشتريانم خوب برخورد كنم. با آنها صحبت كرده و حال و احوال ميكنم. سال 1383 بود كه يك بچه‌مدرسهاي، مرتب به مغازهي من ميآمد و فلافݪ‌ميخورد. ُ اين پسر نامش و عاشق سس فرانسوي بود. نوجوان خنده‌رو و شاد و پرانرژے نشان ميداد. من هم هر روز با او مثل ديگران سالم و عليك ميكردم. يك روز به من گفت: آقا پيمان، من ميتونم بيام پيش شما كنم و فلافل‌ساختن را ياد بگيرم. گفتم: مغازه متعلق به شماست، بيا. از فردا هر روز به ميآمد. خيلي سريع كار را ياد گرفت و استادكار شد. چون داخل مغازه‌ي من همه جور آدمي رفت و آمد داشتند، من چند بار او را امتحان كردم، و دلش خيلي پاك بود. راحت بود و حتي دخل و پولهاے مغازه را در اختيار او ميگذاشتم. در ميان افراد زيادي كه پيش من كار كردند هادي خيلي بود؛ انسان کاري، با ادب، خوش برخورد و از طرفي خيلي شاد و خندهرو بود. كسي از همراهي با او خسته نميشد. با اينكه در سنين بلوغ بود، اما نديدم به دختر و ناموس مردم نگاه كند. باطن پاك او براي همه نمايان بود. من در خانوادهاي مذهبي بزرگ شده‌ام. در مواقع بيکاري از قرآن و نهج‌بلاغھ با او حرف ميزدم. از مراجع تقليد و علما حرف ميزديم. او هم زمينه‌ي مذهبي خوبي داشت. در اين مسائل با يكديگر همکلام ميشديم. 🌿
قطعه‌ای از بهشت
⁂𝒜𝓀𝒽𝒶𝓇𝒾𝓃𝓃𝒶𝒻𝒶𝓼⁂: #قسمت‌8🌿✨ #پسرڪ‌فلافل‌فࢪوش 🌹 #ࢪاوے :اقا‌پیماݩ توي خيابان شهيد عجبگل پشت مسجد مغازه
🌿✨ :اقاپیماݩ يادم هست به برخي مسائل ديني به خوبي مسلط بود. ايام را در هيئت حاج حسين سازور كار ميكرد. مدتي بعد مدارس باز شد. من فكر كردم كه هادي فقط در تابستان ميخواهد كار كند، اما او كار را ادامه داد! فهميدم كه ترك تحصيل كرده. با او صحبت كردم كه درس را هر طور شده ادامه دهد، اما او تجديد آورده بود و اصرار داشت ترك تحصيل كند. كار را در فلافل ادامه داد. هر وقت ميخواستم به او حقوق بدهم نميگرفت، من آمدهام پيش شما كار ياد بگيرم. اما به زور مبلغي را در جيب او ميگذاشتم. مدتي بعد متوجه شدم كه با سيد علي مصطفوي رفيق شده، گفتم با خوب پسري رفيق شدي. هادي بعد از آن بيشتر مواقع در مسجد بود. بعد هم از پيش ما رفت و در مشغول كار شد. اما مرتب با دوستانش به سراغ ما ميآمد و خودش مشغول درست کردݩ فلافل ميشد. بعدها توصيه‌هاي من كارساز شد و درسش را از طريق مدرسه‌ي دكتر حسابي به صورت غير حضورے ادامه داد. رفاقت ما با هادے ادامه داشت. خوب به ياد دارم که يك روز آمده بود اينجا، بعد از خوردن فلافل در آينه خيره شد ميگفت: نميدانم براي اين جوشهاي صورتم چه كنم؟ گفتم: پسر خوب، صورت مهم نيست، و سيرت انسانها مهم است كه الحمدالله باطن تو بسيار عالي است. هر بار كه پيش ما ميآمد متوجه ميشدم كه تغييرات روحي و دروني او بيشتر از قبل شده. تا اينكه يك روز آمد و گفت وارد حوزه‌ي علميه شدهام، بعد هم به رفت. اما هر بار كه ميآمد حداقل يك فلافل را مهمان ما بود. آخرين بار هم از من حلاليت طلبيد. با اينكه هميشه ميكرد، اما آن روز طور ديگرے خداحافظي ڪرد و رفت ... 🌿
شهید محمود رضا بیضایی؛ من با اطمینان ویقین میگویم هر کسی شهید شده خواسته خودش بوده وخواسته➖🔝🌻اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌻🔝➖ ➬@abdozahra_69(عج) 🌻
قطعه‌ای از بهشت
شهید محمود رضا بیضایی؛ من با اطمینان ویقین میگویم هر کسی شهید شده خواسته خودش بوده وخواسته➖🔝🌻اللّهم
بحث بحث خواست وعمل کردنه وگرنه با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه تلاش کنیم به خاطر هدفی که داریم ➖🔝🌻اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌻🔝➖ ➬@abdozahra_69(عج) 🌻
استاد اهمیت نگاه تمدنی به عاشورا @abdozahra_69
°•「🖤」•° "حسین‌جان".... اےنفست هم‌نفس‌"بےکسان"... جز‌توکسے نیست‌کسِ‌"بےکسان"... بےکسَم‌و هم‌نفس‌من‌"تویے" رو‌بہ‌کہ‌آرم کہ‌کسِ‌من‌"تویے🙃❤️ ••✾🌸 ••✾🌸 ••✾🌸 @abdozahra_69
•♥️• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69