eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
432 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️🌱💛 __________________ |بسیجے‌یعنی↯ بجنگے‌‌ڪـار‌کنیـ... دائم‌درمیدان‌باشیـ...): وخسته نشیـ... چون‌مےدونۍ‌پاداشت‌رو ازخانم‌فاطمه‌زهرا(س)میگیریـ :) •[ ]• ʝơıŋ➘ |❥ @abdozahra_69
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
〖✨🦋🎈〗 ° دنیا‌ی‌آخرالزمان…!🙂🥀 دیندارےدر …🌸🍃 سخنرانے آقای‌ 👌🏻🎤 حتمانگاه‌ڪنید!👀 -شرایط‌برای‌گناه‌ڪردن‌خیلی‌فراهم‌تراست…(: ° 📲 [؏ج]🍃 🌪 📽 …🗯 ° ° ʝơıŋ➘ |❥ @abdozahra_69
^^❤ چادری ها شاید گرمشون باشه.... ولی با هر کسی گرم نمیگیرن...🙂✔️ شاید چادر تو دست و پاشون باشه🙁... ولی شخصیتشون زیر دست و پا نیست🤗✔️ شاید جدی و خشک به نظر برسند 😏 ولی سرد و بی‌اعتنا نیستند...😌😌✔️ شاید اهل رفاقت حرام نباشن 😡.. ولی تو دوستی‌های سالم اخرشن☺️✔️ شاید اهل خودنمایی نباشن💅... ولی به چشم خدا میان...☺️ شاید آرایش نداشته باشن☺️... ولی آرامش دارن😍...✔️ •[ ]• ʝơıŋ➘ |❥ @abdozahra_69
📛 : اگه همین جمعه، جمعه ظهور بود،🌱 چه‌کارباید بکنیم...؟! چقدر آماده‌ای...؟! چقدر حساب و کتابت رو درست کردی؟!🔖 چقدر حق‌الناس‌ گردنت‌ هست...؟! چقدر توبه کردی...؟! در یه‌سری روایات‌ اومده که بعد از ظهور دیگر توبه‌ای پذیرفته نمیشه...!!🖐🏻 ؟!✨ •♥️• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
🍂 در عجبم🤔 از مردی که از ترس خط و خش، ماشینش را🚗با چادر میپوشاند اما همسر و دخترش را رها میکند.😔🥀 「♡ @abdozahra_69
✨ بهش میگفتن واسه چی Bmw رو ول کردی و اومدی مدافع حرم شدی...؟ نونت کم بود آبت کم بود میگفت: "عشقـم" کم بود :)❤️ 🌹 •♥️• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
❤️ یادِ تـو؛ ابر بهاری‌ست! که بر چشمانم می‌بارد... و هر قطره‌اش، قلبم را پُر از شکوفه میکند! آری با تــو... از قلب پاییزی‌ام؛ نغمه‌ی بهار می‌آید! وقتی بیایی... فصلِ دنیا؛ همیشه بهار می‌شود! زیبا ترین بهار🌸 🌹🍃 •♥️• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
مهــدے جـان دوری ات مانند اتشـے در دلـ💔ـم سوزان است درد فراغت منه رو سیاه را هـم آزردھ ته تغاری پیـامبر🌷 یوسف زهرا 🌹 دردانه مولا 🌺 کجایی جانم فدایت😔 بیا که بی قرارت هستیم😭 🌸 •💛• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
✨ به محض اينكه از اولين سنگر عبور كرد نيروها فرياد زدند: انتحاري، انتحاري، مواظب باشيد... درست حدس زده بودند. اين خودرو براي عمليات انتحاري آماده شده بود. چند نفر از نيروهاي مردمي با شليك آرپيجي قصد انفجار بولدوزر را داشتند. برخي ميخواستند راننده را بزنند اما هيچ كدام ممكن نشد! حتي گلوله‌ي آرپيجي روي بدنه‌ي آن اثر نداشت. يكي از رزمندگان که مجروح شده و در مسير بولدوزر قرار داشت ميگويد: اين خودرو به سمت ما آمد و ما از مسيرش فاصله گرفتيم، بالفاصله فهميديم كه اين بولدوزر انتحاري است! هر چه تيراندازي كرديم بيفايده بود. فاصله‌ي ما با هادي ذوالفقاري و ديگر دوستان زياد بود. يكباره حدس زديم كه خودرو به سمت آنها ميرود. هر چه که داد و فرياد کرديم، صدايمان به گوش آنها نرسيد. صداي بولدوزر و گلوله‌ها مانع از رسيدن صداي ما ميشد. هادي و دوستان رزمندهاي كه در آنجا جمع شده بودند، متوجه صداي ما نشدند. لحظاتي بعد صداي انفجاري آمد كه زمين و زمان را لرزاند! صدها كيلو مواد منفجره، براي لحظاتي آسمان را سياه كرد. وقتي به سراغ آن ساختمان رفتيم، با يك مخروبه‌ي كوچك مواجه شديم! انفجار به قدري عظيم بود كه پيكرهاي شهدا نيز قادر به شناسايي نبود. خبر شهادت بهترين دوستانمان را شنيديم. جنگ است ديگر، روزي شهادت دارد و روزي پيروزي، البته براي انسان مؤمن، شهادت هم پيروزي است. روز بعد خبر رسيد كه هادي ذوالفقاري مفقود شده و پيكري از او به جا نمانده! همه ناراحت بودند. نميدانستيم چه كنيم. لذا به دوستان ايراني هادي هم خبر رسيد كه هادي مفقودالجسد شده. خبر به ايران رسيد. برخي از دوستان گفتند: از نمونه‌ي خون مادر هادي براي آزمايش DNA استفاده شود تا بلكه قسمتي از پيكر هادي مشخص گردد. نيروهاي عراقي بسيار ناراحت بودند. لب خندان و چهره‌ي دوست‌داشتني اين طلبه‌ي رزمنده هيچ گاه از ذهن ما پاك نميشد. پس از مدتي اعلام شد كه با شناسايي برخي پيكرها فقط شش نفر از جمله هادي مفقود شدهاند. از هادي هم فقط الشهي دوربين عكاسياش باقي مانده بود. تا اينكه خبر دادند پيكر شهيدي با چنين مشخصات از اطراف روستا كشف و به بغداد منتقل شده. ً هادي است سيد کاظم که مشخصات را شنيد بلافاصله گفت احتمالاخودش به بغداد رفت و او را شناسايي كرد. در اصل پيکر هادي ذوالفقاري بر اثر انفجار پرت شده بود. يک نفر در حال عبور از معرکه پيکر او را ميبيند و پلاک را براي اطلاع‌خبر شهادت برميدارد. بدن شهيد بي پلاک‌آنجا ميماند. تا اينکه او را به بغداد انتقال ميدهند. 🌹