#شهدای_شاهچراغ
#برای_آرتین_عزیز
می پرسد آرتین با نگاهی کودکانه
وضع پدر، مادر، برادر، اهل خانه
فرزند ایران جای آنها خوب خوب است
پرواز کردند تا خداوند عاشقانه
با خون آنها شد عیان روی منافق
او که زده آتش به جان آشیانه
لعنت به هر آشوبگر هر بی مروّت
لعنت به سربازان دشمن در رسانه
لعنت به بی بی سی و اینترناشیونال
نامردها، دجّال های این زمانه
#روح_الامین_کشاف
#السلام_علیک_یا_امیرالمومنین_یا_علی
هنگام سَحر مسجد کوفه چه به پا شد
گفتند که ارکان هدایت به فنا شد
عَمّامهء چاکیدهء حیدر شده خونین
فرقِ سرِ او تا خَطِ اَبروی دو تا شد
پَرپَر شده قرآن و زمین ریخته ، اِی وای
فَوّاره زنان خونِ سَرش سهمِ عَبا شد
با ضربتِ شمشیر به صورت به زمین خورد
زهرا که زمین خورد ، همانگونه جفا شد
از صَفدرِ خیبر شکن و صاحبِ منبر
فُزتُ به رَبِ کعبه در آن صبح ، نِدا شد
آن ذکرِ سماوات که جبریل و ملائک
بودند مسلمان شده اَش سَمتِ خدا شد
آن شاه که عیسی شده شاگردِ کلاسَش
دستَش به دعا بهرِ عزاداری ما شد
اِیوانِ نجف هر که رَوَد خوب بفهمد
از لُطفِ علی قسمت ما کرب و بلا شد
#روح_الامین_کشاف
#امام_سجاد_علیه_السلام
به حسین ابن علی کرده خداوند نظر...
پسر فاطمه یکبار دگر گشته پدر...
کِشتی ناجی اُمّت چِقَدَر خوشحال است...
بر سر کودک او ریخته شد نُقل و شِکر...
از سرِ حُبِّ پدر ، نام پسر گشت علی...
علیِ اُوسَط و هم نام علیّ اکبر...
مُفتَخر کشور ایران شده چون مادر وی...
شهربانو و به شاهَنشَهِ ایران دُختر...
این علیّ ابنِ حسینِ ابنِ علی آخر کیست؟..
علوی چهره و زهرا نَسَب است و کوثر...
خِیلِ سادات ز نسلش همه جا پخش شده...
دشمنانش همگی مَحو شدند و اَبتَر...
زِینُ العُبّاد لقب دارد و سَجّاد شده...
در صحیفه شده اَدعیّه وی چون گوهر...
کِی شود تا که برایش حرمی ساز کنیم...
نقشه های حرم مشهد و قم هست به سر...
گَر حَرَم ساخته شد چون سَگِ اَصحابِ کَهَف...
افتخارم بشود پاسوَری بر سَرِ دَر...
بَعد صد سال پس از مُردن من می گویند...
یا بقیع است و یا کرب و بلا رفته سَفر...
بر مزارم بنویسید که عاشق بودَست...
عاشق سینه زن سبط بزرگ حیدر...
آنچنان عشق وجودم ز علی پُر کرده...
قبر من را که بِبویید بیابید اَثَر...
#روح_الامین_کشاف
#سرود
#یا_علی_اکبر
صدا میاد از آسمون،دَست می زنند فرشته ها...
فاطمه دلخوش شده چوُن،اربابِ ما شده بابا...
یِک پسرِ کاکُل زری،ماه تویِ چشماش جا شده...
یه قُل هُو الله احد،یه بار دیگه آورد خدا...
این نتیجه یِ اَحمدِ،اِسمش علیِّ اکبرِ...
تو صورتُ سیرت عجیب،اوُنِ شبیهِ مصطفا...
خُدا با دَستایِ خودِش،نَقّاشی کرده چِشماشُ...
چِشم نخوره یه موقِعی،دَستا بالا بَرا دُعا...
قُوَّتِ بازویِ عمو،عَصای پیریِ حسین...
جِبرئیل دورِ قُنداقَش،زبون گرفته لای لا لا...
اگر یِه دونِه و تَکِ،تو رَزم و میدونِ نبرد...
شاگردِ عباس شُدِه و دِل بُردِه از همه دِلا...
اُقیانوسا کَم میارن،چون که دلش آسمونه...
کوها جُلوش تَپِّه می شن،اَز بَس کریمِ و آقا...
تَمومِ آرزویِ باد،اینِ که رد شِه از موهاش...
اَبرا با هم دعوا دارند،کی سایه بِسازه بالا...
جُمله پِیَمبرا همه،انگُشت دَهَن غِبطه خوران...
می گَن که اِی کاش یه علی،اَکبر خُدا می داد به ما...
عَجَب نماز جماعتی،بر پا می شه اون وقتی که...
مُوَذِّنِش پسر باشه،اِمام جماعَتِش بابا...
#یا_زوج_البتول_یا_امیرالمومنین
چه شده ، به مسجد کوفه که ، به عیان شنیده شد این ندا
که تَهَدَّمَت ، عَلَمَ الهُدی، شده از شهادتِ مرتضی
شده فرق او ، زِ میان دو تا ، بِرسیده تا خَطِ اَبروآن
رَدِ خونِ رأسِ مبارَکَش ، شده دشتِ لالهء بر عبا
شَهِ لَو کَشَف ، عَلَمِ هُدی ، نَفَسِ محمدّ مصطفی
بِنِگَر که خورده زمین به رو ، شده فاطمیّه یقین به پا
به فدای آن ،مَهِ تشنه لب ، که به صورت او ، به زمین شده
به دو دَستِ خُرد و قلم شده، عَلیّا به ما ، تو نگه نما
و قَسَم به خونِ گلوی آن ، شَهِ بی سپاه و به خواهرش
که به قَدرِ ما تو قَدَر بده ، بشوم مسافرِ کربلا
#عبد_رباب
عُمریست که ما ریزه خورِ خوانِ رُبابیم
دِلدادهء شِش ماههء لب تشنهء آبیم
دیوانه نبودیم و نباشیم و وَلیکَن
در سایهء او چون که نِشستیم،خرابیم
اَنگورِ چِهل روزه به خُمره ، بِکند مَست
در خِیمهء او چِلّه نشین و مِیِ نابیم
یِک مسأله در خلقت ما هست مُعمّا
با نام حسین از چه سبب، در تَب و تابیم
پاسخ بشنو از نفس حضرت مادر
قولی که دگر بهتر از آن،هیچ نیابیم
از مابَقیِ طینتِ ما شیعه شده خلق
چون شَمس بر این سینه زنان نور بتابیم
بهتر زِ حُسین اسم دگر یاد نداریم
هر شب اگر آن ذِکر نگوییم، نخوابیم
#روح_الامین_کشاف
#یا_ائمه_البقیع
#سرود
#مثل_مشهد_می_شه_اونجا
به سَبکِ : یا حسین غریبِ مادر...
یه حَرم بدونِ گنبد،زیرِ آسمونِ آبی
بدونِ سقف و دیواره ، خالیِ خالیِ خالی
اونجا یک روزی ضریح داشت ، پُرِ نَقشایِ ستاره
هوایِ اونجا عجیب بود ، یه حِسّ خوبِ خدایی
نانجیب وَهّابیّ پَست ، کرد خراب اونجا رو با بُغض
شده پاییز حالِ اون باغ که بودِش هَمَش بهاری
مجتبی ، سجّاد و باقر ، صادقِ آلِ محمد
چار امامِ شیعه با هم ، مدفونند تویِ اون وادی
یه روزی با هم بسازیم یه حریمِ خوشگل اونجا
کنار مسجدِ پیغمبر بشه عجب صفایی
مثلِ مشهد می شه اونجا ، با رَواقایِ پُر از نور
می شه آرزوی هر کَس که مدینه بِشه راهی
یه خیابونِ قشنگی که بِینِ دو تا بهشته
یه طرف کربلا اونوَر چار تا گُنبدِ طلایی
سُعودی کارش تمومه ، خودش این رو خوب می دونه
اَگه سِید علی بده اِذن ، هَمَمون می شیم فدایی
می گیریم مکّه رو با عِشق ، یا مهدی رو پرچَمامون
می خونیم نمازِ جمعه ، تویِ مدینه با شادی
یا اَبالحَسن یا حیدر ، شما رو به حقّ زهرا
حَسَنِستان بِشه اونجا بگیریم جَشنِ رهایی
#دو_طفلان_زینب
این پسرهای قشنگم به فدای سر تو
سر تو حیف ، فدای قدم اکبر تو
چشمشان سُرمه کشیدم مویشان شانه زدم
این دو زیباپِسرم پیشکشی در بر تو
به خدا هر چه که دارم همه اَش این بوده
رد مکن دست مرا جان علی اصغر تو
اِرباًاِربایِ علی زود تو را پیر نمود
ای به قربان قد خم شده ات خواهر تو
رَجَز جعفر طَیّاریشان را بِنِگر
هر دو شاگرد اباالفضل ، یَلِ لشگر تو
چون که خوردند زمین وای پریشان شده ای
مثل آن لحظه که افتاد زمین مادر تو
می روم خیمه برادر که نبینم یک دم
عرق شرمِ چکیده ز رُخ اَنورِ تو
#روح_الامین_کشاف
#ها_علی_بشر_کیف_بشر
" ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر
رَبّهُ فیهِ تجلّی وَ ظَهر "
بوده زایشگهِ او کعبه، عجیب
مانده بر رکن یمان خنده اثر
اوّلین مسلم و مومن به نبی
بوده از رِجسِ جِهالت به حذر
لا فتی غیرِ علی سرداده
خودِ اَلله به جبریل خبر
فاتحِ خیبر علی ، غالب علی
اسدُاللهِ به هنگام خطر
کاشِفُ الکرب عَنِ الوجهِ رسول
هر کجا بوده علی بوده ظفر
زِرِهش پشت ندارد به خدا
رَجَزِ دشمن او اَینَ مَفَر
روزها روزه همه شب به نماز
زِینُ العُبّاد ، سَحَر تا به سَحَر
گفت احمد چو به معراج شدم
عرش حق پُر زِ علی بود صُوَر
دشمن و منکر حیدر به یقین
فَاِذا ماتَ فَماتَ بِکَفَر
حُبّ او در دِلِ کَس گَر نَبُوَد
آخرت مُفتضح است و به ضرر
" فلكٌ فى فلكٍ فيه نجوم
صدفٌ فى صدفٍ فيه دُرَر "
عَرَقِ صورت او مشک و گلاب
" خاکِ نعلین علی دُرّ و گُهَر "
زوجه اَش فاطمه زهرای بتول
بهرِ او کُفوِ دگر بوده مگر؟
صاحب منبر و مفتاحِ هُدی
از برایِ حَسَنِین است پِدر
نَفسِ اَحمد شده و حضرتِ حق
چو محمد به علی کرده نظر
چِقَدَر حِیف ندیدیم رُخَش
زده آن حِیف ، به دِل شعله شَرَر
گردِ کوثر همهء اَهلِ وِلا
وَ علی ساقیِ آن عِین و نَهَر
#روح_الامین_کشاف
@abiatenaab
#فاطمه_معصومه
#شهزاده_کاظم
آید صدایِ هِلهِله ، از خانه شمسُ الضُّحی
موسی ابنِ جعفر خنده بر ، لب دارد از لطفِ خدا
داده به او پروردگار ، یک دخترِ طلعت نشان
هرگز ندیده هیچ کَس ، مانند و مثلِ این عَطا
کرده رِضا او را بَغَل ، می بوسد او را دَم به دَم
گوید اَذان در گوشِ آن ، کوثر نِشان هَل اَتی
خورشید و اَنجُم سَرکِشان ، یِکصد هزاران کهکشان
صف در تنیده پشتِ هم ، در دیدن آن مَه لِقا
اِسپند بهرش دود شد ، چَشمِ بد از وِی دور شد
از بَهرِ خوشبختیِّ وِی ، بابایِ او کرده دعا
نامیده شد او فاطِمه ، مانندِ زهرا مادرش
روحِ مناجات اَصلِ او ، فرعش بُوَد نورُالهُدی
جویایِ عصمت هر که شد ، در ذهنِ او این فِکر شد
پاک است و پاکی ذاتِ او ، معصومهء آلِ عَبا
هم کُفوِ او کِی یافت شد ، یا در کدامین یاد شد؟
خاکی نشینان در کجا ، شهزاده کاظم کجا
حاتَم گِدایِ کویِ او ، وصفِ کریمه حالِ او
هر کَس حَرَم رَه یافته ، معنی کند از نو سَخا
#روح_الامین_کشاف
#سلام_بر_رباب
در لحظه افطار به نان و رُطب و آب
از عمق دلت یاد کن از حال رباب
بعد از علی اصغر وَ به هنگامه مغرب
نوشید کمی آب و دلش گشت کباب
می کرد اشاره به سرِ نیزه به یک سر
در سینه من شیر پدید آمده از آب
شرمنده لبهای تَرک خورده و خُشکت
ای سیب سفید و سرخ من ناز بخواب
#ائمه_بقیع
شهرِ پیغمبر مدینه اینچنین آیا رَواست؟
تو نگویی مدفنِ اُمّ اَبیها در کجاست
در بقیعَت ازچه رو اولادِ زهرایِ بتول
زیرِ خورشیدِ ستیزند،اینچنین آیا سِزاست؟
روزگاری هَمچو مَشهد بارگاهی داشتند
شد خرابِ بغضِ وَهّابی که ذاتاً بی خداست
بی ضریح و گنبد و منبر،شده همسطحِ خاک
روزِ هشتِ ماهِ شوّال از همان لحظه عزاست
این عزاداری فقط ازبابتِ این نکته است
یادمان باشد به زودی یک حرم اینجابه پاست
مجتبی،سجاد،باقر،صادق اینجا کعبه وار
فوج فوجی از ملائک درطوافِ این فضاست
از همانجا تا کنار مسجد سبز نبی
یک خیابان می کشیم آنگونه که در کربلاست
می شود آیا که آنجا روضه ای برپا کنیم
بَر دِلم این آرزو و بر زبانم این دُعاست
مادرِ این چارگُل،گُلخانه اَش سر می زند
این گلستان از همین رو برترین دارُالشّفاست
هر کسی با آلِ حیدر دَر بیُفتد مطمئن
وَر بیُفتد چون ستیزه باعلی عِینِ خطاست
مرگشان نزدیک باشد آلِ نکبت،بِن سعود
پاسخِ کودک کُشی هایِ یمن این خونبهاست
پرچم یاحیدرِ مهدی زنم من در بقیع
عاقبت این شب سَحر گردد،جهان را این قَضاست
کربلا تا این حَسن آباد،موکب می زنیم
هر کسی در این مسیر اُفتد از این عالم رهاست
#روح_الامین_کشاف