💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷روز عاشورا سال 61 بود. یکی از دوستان ما در تبلیغات تیپ امام حسین(ع) بود، برای دیدنش رفتیم. از حُسن اتفاق حبیب هم به آنجا آمده بود. نماز ظهر عاشورا اقامه شد. برنامه سخنرانی بعد از نماز نبود. نیروها در حال ذکر بودند. حبیب گفت: امروز روز خاصی است... بیآنکه کسی از او دعوت کرده یا خواسته باشد، از جایش بلند شد، رفت جلوی این چند هزار نفر که نشسته بودند ایستاد. درحالیکه اشک از چشمهایش میچکید، بیمقدمه شروع به گفتن از امام حسین(ع) کرد. حدود چهل و پنج دقیقه در مورد امام حسین(ع) صحبت کرد. در آخر، مثل همیشه مخاطبش که هزاران اصفهانی بودند و جذب کلام او شده بودند، را به سجده برد. در همان سجده از جلو آنها کنار رفت تا نفهمند که بود، از کجا آمد به کجا رفت... شوری که حبیب به این ها داده بود، آنها را به حرکت انداخت، در آن دشت، در میان خاک ها و خیمه ها می دویدند، هروله می کردند، سینه می زدند و خاک پای هم را به سر می پاشیدند...
صد ها نفر از آن جمعیت چند روز بعد در عملیات محرم شهید شدند!
🌿🌷شهدای فارس
#طنز
یارو زنش مرده بود موقع تشیع جنازه زیر تابوت میخندید!
میگن بابا زشته مگه خوشحالی داری میخندی؟
میگه نه اولین باره که باهم راه میریم غر نمیزنه
🌷🌷مبحث ۱۲۰۵ تیر ۱۴۰۲ شمسی
با نام خدای خورشید آفرین و عرض سلام و تبریک طلوع دهمین آفتاب حقیقت🌹
💐 آموزه های هدایتگرانه
از امام هادی علیه السلام چندین دعا و زیارت نامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه کبیره است.
این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد.
شروح متعددی به فارسی و عربی بر این زیارت نوشته شده است.
زیارت جامعه کبیره متضمن مفاهیمی بسیار عالی و ژرف و مطالبی بدیع و بلیغ است.
از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام،
زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگی های حضرت علی علیه السلام و هم حادثه غدیر ذکر شده است.
💐احادیثی از امام هادی علیهالسلام
«الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فیها قَوْمٌ
وَ خَسِرَ آخَرُونَ؛
دنیا همانند بازارى است که عدّه اى در آن سود مى برند
و عدّه اى دیگر ضرر و خسارت متحمّل مى شوند».
[ اعیان الشیعه ج۲ ص ۳۹ ]
«النّاسُ فِى الدُّنْیا بِالاْمْوالِ
وَ فِى الآخِرَةِ بِالاْعْمالِ؛
مردم در دنیا به وسیله ثروت و دارائیها شهرت مى یابند
ولى در آخرت به وسیله اعمال محاسبه و پاداش داده خواهند شد».
[همان سند بالا]
«مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ
کثُرَ السّاخِطُونَ عَلَیهِ؛
هر که از خود راضى باشد
بدگویان او زیاد خواهند شد».
[بحار الانوار ج۶۹ ص۳۱۶ ح۲۴]
«اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنیا دارَ بَلْوى
وَالآخِرَةَ دارَ عُقْبى،
وَ جَعَلَ بَلْوى الدّنیا لِثوابِ الاْخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنیا عِوَضا؛
همانا خداوند، دنیا را جایگاه بلاها و امتحانات و مشکلات قرار داد؛
و آخرت را جایگاه نتیجه گیرى زحمات، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنیا را وسیله رسیدن به مقامات آخرت قرار داد
و اجر و پاداش زحمات دنیا را در آخرت عطا مى فرماید».
[تحف العقول ص ۳۵۸]
«الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ طلب الْعِلْمِ،
داعٍ إلىَ الْغَمْطِ وَالْجَهْلِ؛
خودبینى و غرور، انسان را از تحصیل علوم باز مى دارد
و به سمت حقارت و نادانى مى کشاند».
[بحارالانوار ج ۷۵ ص۳۶۹ ح ۴]
🌷سیروس کامران ماوردیانی گیلانی🌷
بانو مجتهده امین یکی از سالکان الی الله بود که حدود ۴۰ سال قبل از دنیا رفت .اویک زن روحانی مطابق قرآن بود.
ایشان تالیفات و شاگردان بسیاری از خانم ها داشت.
او می گفت: هیچ ریاضت نفسی برای زن مانند خانه داری نیست .لذا بهترین خانه داری ها را می کرد.
دائماً می گفت: زن از خانه شوهر به بهشت می رود یا از خانه شوهر به جهنم می رود.
بانو امین چشم برزخی داشتند ، خیلی از اولیای خدا از جمله آیت الله ناصری این را گواهی دادند.
حکایت معروفی است که ایشان را در خواب در بهشت دیدند و پرسیدند:
آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟
ایشان در پاسخ گفتند:
اگر می دانستم صلوات چه گنجی ست که تمام عمر صلوات می فرستادم.
📗 پاورقی کتاب بابا سعید - گروه فرهنگی ابراهیم هادی- صفحه ۹۰
#اهمیت_کار_در_منزل
با دستور رئیسی ستاد خبری مبارزه با فساد تشکیل شد
🔹دفتر بازرسی ویژۀ رئیسجمهور اعلام کرد همۀ مردم میتوانند گزارشهای خود در مورد فسادهای اداری را به سامانۀ تلفنی ۲۷۷۷ اعلام کنند.
#دولت_مردمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و رحمت خدا بر شما باد
پیشنهاد میکنم کلیپ فوق رو حتما ببینید
#وعده_صادق
#امید_به_آینده
#امام_خامنهای
#لبیک_یا_خامنهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی علی توبه والله تمام منی 🌹
سلام و تبریک ایام و اعیاد به خصوص عید سعید غدیر و به امامت رسیدن انسان کامل امیرالمؤمنین علی علیه السلام خدمت همه شما سروران گرامی 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای غدیر خرج کنید...
🎙#استاد_کاشانی
داستانی بسیار آموزنده و دردناک
😔😔😔😔😔😔
جزاي بي نماز
غسالی گفت ، وقتی که جوانی را برای غسل کردن بردیم ميخواستیم لباس های او را از بدن خارج کنیم اما از بس که لباس های تنگ و اندامی بود نتوانستیم آنها را از بدنش خارج کرده و مجبور شدیم با قیچی لباس هایش را برش داده و شروع به غسل کردن او شویم.
اما ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی سربندی که هنگام مرگ بر سرش بسته بود را باز کردیم بوی بسیار بدی و تهوع آوری که حال هر انسانی را به هم میزد تمام اتاق را فرا گرفت .
ما برای اینکه راحت تر او را غسل بدیم مجبور شدیم که به دستمال های خود عطر زده و جلوی بینی گرفته و او را غسل بدیم اما هر کاری کردیم نتوانستیم این بوی بد را دفع کنیم.
مجبور شدیم میت را ده بار غسل دادیم اما هر بار که او را غسل میدادیم بوی بد اون ، نه تنها کم نميشد بلکه هر بار از بار دیگر شدیدتر میشد.
آخر مجبور شدم تمام عطرهایی که موجود بود را بر سر مرده خالی کنم تا حداقل بویش کمتر شود اما فایده ای نداشت.
یکی از خویشاوندان مرده در بیرون از اتاق که چند تن از دیگر خویشاوندان این مرده بودند سروصدا میکردند.
که این دیگر چه غسالی است که مرده میشوید در حالی که خودش آدمی سیگاری است و بو میدهد.
وقتی که من از اتاق بیرون آمدم سر و صدايش بیشتر شده من هم دستش را گرفته و او را به اتاق بردم تا متوجه بوی بد میت خود شوند .
وقتی که او را داخل اتاق بردم یک لحظه هم طاقت نیاورده و زود بیرون آمد تا اینکه از من معذرت خواهی کرد و گفت:اجازه بدین برم تا به همه ی مردم بگم که بوی بد بوی مرده بوده نه چیز دیگر اما من به او اجازه ندادم و گفتم که من چندین سال است که غسالم، و تا به حال آبروی هیچ کس را نبرده ام ، این بار هم اجازه این کار را نه به خود و نه به کس دیگری نمیدهم.
پس از کفن کردن نوبت به قرائت نماز جماعت جنازه رسید ، یکی از نزدیکان مرده آمد و گفت:نماز جنازه را داخل مسجد میخوانیم
اما من گفتم:نمیتوانی همین کاری بکنیم چون جنازه بوی بسیار بدی میدهد و این بی احترامی به مسجد است.
اما آنها قبول نمیکردند تا اینکه من گفتم برویم از امام جماعت بپرسیم او بین ما قضاوت خواهد کرد.
ما از امام جماعت پرسیدیم او هم با من هم نظر بود.
تا اینکه وقت نماز جنازه رسید اما به علت اینکه جنازه بوی بسیار بدی میدهد کسی حاضر نشد نماز برای آن جنازه بخوانند.
من به زور چند نفر که حدودا به پنج نفر رسید جمع کرده و نماز جنازه را خواندیم .
پس از خواندن نماز جنازه ،
من به داخل قبر رفتم. تا کارهای دفن میت را انجام دهم.
وقتی اورا داخل قبر کردیم به چیز عجیبی برخورد کردیم
سبحان الله
وقتی ما سر او را به سمت قبله میکردیم به یک بار متوجه میشدم که پاهای او به طرف قبله شده و سرش طرف دیگر یعنی جای سر و پاهای او عوض میشد
من چندین بار این کار را تکرار کردم اما هر بار که این کار را میکردم ، دوباره همان اتفاق می افتاد.
( یعنی سرش خلاف جهت قبله میشد و پاهایش به طرف قبله می رفت )
برادر میت از دیدن این حالت برادرش حالش به هم می خورد و غش میکند من هم حالم زیاد خوب نبود.
نتیجه گرفتم که باید به یک عالم بزرگ زنگ بزنم تا ماجرا را به برایش تعریف کرده تا مرا راهنمایی کند.
وقتی که به ایشان تماس گرفتم و همه ی اتفاق های عجیبی که روی داده بود رو تعریف کردم ، آن عالم بزرگوار به خاطر کارهایی که من انجام داده بودم عصبانی شده و گفت:ای شیخ میخواهی چکار کنی میخواهی نعوذ بالله با خدا بجنگی ؟
وقتی که مرده در حالتی که بو میداد تو باید او را سه بار می شستی و اگر باز هم آن بو نرفت تو حق نداشتی که او را ده بار غسل بدهی چون خداوند با این کارش ميخواست او را مایه عبرت دیگران قرار دهد.
وقتی کسی نمیخواست بر او نماز جنازه بخواند تو حق نداشتی بزور مردم را وادار به خواندن نماز جنازه کنی، شاید این امر خداوند بوده است.
و الان هم که حکم خداوند است که او این گونه در قبر باشد تو حق نداری بیشتر از این دخالت کنی چون فایده ای ندارد پس او را همان گونه که است بر رویش خاک بریز منم هم همین کار را کردم.
پس از اتمام خاکسپاری من پیش برادرش رفته و به او گفتم که مگر برادرت چه گناهی انجام داده که اینگونه غضب خدا را بر انگیخته برادرش اول نمیخواست چیزی بگوید
ولی در اخر گفت که برادر در زندگی هیچ گاه نماز نخوانده بود و صورتش را در مقابل پروردگارش ب زمین نزده وحتی برای نمازهای عید و جمعه حاضر نمیشد
بله دوستان این از,جزای بی نمازی پس وعده کنیم که هرگزنمازمونوترک نکنیم
نشر بده شاید,یکی از همین داستان عبرت گرفت و توبه کرد و توسبب خیر شدی
🍃🌿🌼🌿💜🌿🌼🍃
#نشر_صدقه_جاریۀ🌙🌸
#ڪپے_حلال🌙🌸
سلام
حسرت و پشیمانی در قیامت
حجت الاسلام و المسلمین عاملی: خدا روز قیامت را يومالحسرت مینامد، این حسرت و پشیمانی چند علت دارد یکی از آنها نشان دادن جایگاه و مقامی است که به خاطر گناه از دست دادی! یعنی خداوند جلوی چشمت میآورد که اگر عفتت را حفظ میکردی چه جایگاهی به تو میدادم و الان در چه خفتی هستی!
امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: کسی که به راحتی میتواند نقب پنهانی بزند به بیتالمال، اما عفتش را زیر پایش نگذاشته و به ملتش خیانت نکرده، مانند مجاهد در راه خدا زندگی میکند و اگر بمیرد اجر شهید را دارد یا خانمی که در خیابان عفتش را حفظ کرده است مقامش کمتر از شهید نیست.
التماس دعا
#حاجآقاپناهیان میگفت:
الان داری حرص چی رو میخوری❓
جوش میزنی برای چی❓
به خودت برگرد،بگو:
چت شده❓
خدا نیست کنارت⁉️
ضعیف شده خدا❕❔
مهربونیش رفته❓
نمیبینه تو رو❕
چیشده❓
حرص چیو میخوری❓
خدا هست...
ناشکری واسه چی⁉️
میگم قبول داری!
هیچکس نمیتونه مثل خدا
اینقدر زیبا
و آروم آدمو ببخشه؟😉
تازه به روت هم نمیاره...🕊
که گاهی کی بودی و چی شدی!
هیچوقت از توبه نترس..🙂!
💙تبل ها انگل جامعه اند💙
۱- تنبل مغز تهی:
به یه تنبل میگن: اگه نماز نخونی می برنت جهنم، اما اگه بخونی، میری بهشت.
حالا کدوم رو انتخاب میکنی؟
میگه: جهنم!
میگن: چرا؟!
میگه: چون بهشت را خودت باید بری، اما جهنم را خودشون میان می برندت!!!.
۲- رئیس تنبل ها:
در محله ای تعدادی تنبل جمع میشن و بجای کار و تلاش با دزدی و سرقت زندگی می کنند.
حاکم دستور می دهد همه را دستگیر و در حمام عمومی زندانی کردند.
آنگاه دستور داد کف حمام را داغ کنند.
در نتیجه تنبل ها متوجه سوختگی پاها شدند، لذا در حمام را گشودند و فرار کردند.
در آخر فقط دو نفر باقیماندند رئیس و معاون تنبلا
معاون: اهاااااای کسی نیست کمک کنه؟! دارم می سوزم.
رئیس: معاون جان! حالا که داری فریاد میزنی
بگو: رئیس هم داره میسوزه😊
۳- جزای هن و هن گفتن، شنیدن صدای جرینگ و جرینگ است.
هیزم شکنی کارش جمع آوری هیزم و بردن به شهر و فروش آن بود، که با این روش معاش خود را پیش می برد.
صبح یک روز که از منزل خارج شد، فرد تنبلی او را تعقیب کرد و دنبالش راه افتاد.
هیزم شکن تعجب کرد! که غریبه چرا تعقیبش می کند؟.
توجه ای نکرد و به شکستن هیزم مبادرت کرد و هیزم شکن کناری نشسته و هر بار که هیزم شکن تبر به هیزم می زد.
غریبه می گفت: هن.
کار هیزم شکن تمام شد، پشته هیزم به شهر برد و هنگام اخذ وجه از خریدار.
غریبه: سهم من را بده.
بینشان اختلاف افتاد و کارشان بالا گرفت و نزد قاضی رفتند.
هر کدام نظر خود را گفتند.
قاضی: ای هیزم شکن! ده تا سکه از فروش هیزم را بده من.
سکه را گرفت و با دست چپ می ریخت بسمت دست راست.
هر سکه روی سکه دیگر می ریخت، صدای جرینگ می آمد
قاضی خطاب به غرببه: صداها را شنیدی؟.
غریبه: بله جناب قاضی.
قاضی: پاداش هن و هن کردن شنیدن صدای جرینگ و جرینگ است.
در نتیجه پاداش خود را گرفتی 😊
ده سکه را به هیزم شکن داد و قضیه حل شد.
نتیجه:
هر که نان از عمل خویش خورد
هرگز منت حاتم طایی نبرد