سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی، ارائه شده در رادیو معارف، سال 1395، جلسه دوم.
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚عدالتخواهان نسبی گرا
✅جناب آقای دکتر سعید زیباکلام مدتی است در حال نگارش نامه هایی با انگیزه عدالتخواهی به مسئولین نظام هستند. درباره اینکه آیا این شکل از مطالبه گری و عدالتخواهی چه اندازه با آرمانهای اسلام نزدیک است، گفتگوهای متعددی شکل گرفته است و حقیر نیز در دیگر یادداشتها به برخی از قواعد و اصول این مسیر اشاره کردم.
📕این نوشتار ناظر به بررسی حسن فعلی رفتار دکتر زیباکلام نیست. بلکه به دنبال امکان منطقی طرح چنین موضوعی از جانب ایشان است. با وجود اینکه هر انسانی از حق آزادی بیان برخوردار است، طرح این مباحث از جانب ایشان با یک اشکال منطقی مواجه است!! چراکه دکتر زیبا کلام به شدت از اندیشه کوهن و ویتگنشتاین متأخر تأثیر پذیرفته است. 📌اندیشه های ویتگنشتاین متأخر بر پایه اصولی چون نظریه بازیهای زبانی، جهان تصویر، تغییرپذیری گزاره های پایه، نفی زبان خصوصی و ... استوار و متضمن نسبی گرایی است. وی نظام فکری بشر را نه مرتبط با واقع، بلکه به شدت تحت تأثیر شکل زندگی و فرهنگ میداند. طرح «جهان-تصویر» میکوشد، نشان دهد که ساختارهای معرفتی بشر برخاسته از نوع فرهنگ، تربیت و سلایق افراد است و حتی گزاره های پایه نیز در معرض تحول هستند. درباره نقد این دیدگاه در جای دیگر گفتگو کرده ام. لکن در این مقال فقط به ردپای تفکر ویتگنشتاین متأخر در آراء دکتر زیباکلام اشاره میکنم.
📗دکتر زیباکلام در کتاب «عقل و استدلال و عقلانیت» پی در پی به ویتگنشتاین استناد کرده و سخنان او را به بیان دیگری بازگو میکند. وی تصریح میکند «نظام شواهدی ما و تصویر ما از جهان دچار تغییر و تحول میشود»(عقل و استدلال و عقلانیت، ص28) و در ص 29 در تحقق یقین آفاقی و در ص 40 در وجود معیاری واقعی برای عقلانیت و استدلال تردید میکند، و در ص58 نشان میدهد مبانی و مبادی ما معلول خواستها و امیال ماست (نه مرتبط با واقع خطاناپذیر) و در ص 72 از طوایفی سخن میگوید که مردگان خویش را در هاون میکوبند، و طایفه دیگری که مردگانشان را میسوزانند، و طایفه دیگری که مردگان را با احترام و آداب دینی دفن میکنند و هر کدام رفتار خویش را عقلانی میدانند. و کیست که نداند نتیجه این طرز استدلال، نسبیت اخلاق و معرفت است. سراسر این کتاب در صدد اثبات آن است که نظام استدلال عقلانی و حتی گزاره های پایه، بیش از آنکه مرتبط با واقعیت باشد، با انتخابها و تربیت و فرهنگ ما مرتبط است. وی دیگر آثارش را با عناوین «افسانه عقلانیت» و «افسانه بی طرفی» نام داده است. نتیجه مباحث وی نسبی گرایی و گاه ناواقعگرایی است.
📌همانطور که گذشت اینجا قصد ارزیابی دیدگاههای ویتگنشتاین یا زیباکلام را ندارم. ولی میتوان از وی پرسید شما که استدلال را ناظر به واقع نمیدانید و آن را معلول امیال درونی و خواستهای فرهنگی میدانید، چگونه میخواهید از الگویی خاص در عدالتخواهی سخن بگویید؟ اگر تفاسیر برخاسته از تعلقات افراد و غیر قابل ترجیح بر دیگری هستند، چگونه تفسیر خویش از عدالت را بر دیگران توصیه میکنید؟ طبق مبانی شما، تعریفی که از عدالت، وظایف حاکمیت، وظایف حاکم، استبداد و ... ارائه کرده اید نیز محصول خواست و انتخاب شماست نه امری واقعی! همانطور که از نظر شما شیوه های دفن طوایف گوناگون مدعی عقلانیت و غیرقابل ترجیح بر هم هستند، الگوی عدالتخواهی یا حکمرانی مدنظر شما نیز تنها برای خودتان معتبر است. مخالفان شما نیز میتوانند مدعی شوند، استدلال شما ریشه در واقعیت ندارد و برخاسته از زاویه دید حضرتعالی است. پس برای برترنمایی آن بر دیگر دیدگاهها کوشش بیهوده نکنید. جناب زیباکلام! میدانم و میدانید که با مبانی ویتگنشتاین متأخر دفاع از هیچ فراروایتی ممکن نیست، و همه نظریات، برخاسته از بازیهای زبانی خواهند بود، در نتیجه، دیدگاه شما نیز نه بیانگر حقیقت عدالت است و نه حقیقت اسلام! البته اگر طبق مبانی شما دسترسی به حقیقت عدالت یا اسلام ممکن باشد؟
✅هدف این نوشتار بیشتر، آگاه سازی جوانان مومن، معتقد و عدالتخواه طرفدار دکتر زیباکلام است که با انگیزه الهی، مسیری را دنبال میکنند که پایان آن نسبی گرایی و تابلویی ذهنی از عدالت و اسلام است که ترجیحی واقعی بر ظلم یا کفر نخواهد داشت.
⚠️پی نوشت: عدالتخواهی زیباکلام تلنگری بر ذهن عزیزانی است که مبانی نظری را به بهانه انتزاعی بودن، طرد و جوانان را به نام عملگرایی از تعمیق معرفتی نهی میکنند.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚«دوگانه سلامت یا عزاداری؟!»
🍃دوران کرونا و پساکرونا محل بروز بسیاری از دوگانه¬های کاذب است. دوگانه علم و دین، عقل و دین و روزهای اخیر نیز دوگانه میان «سلامت و عزاداری». ساده¬ترین انتخاب در چنین دوگانه هایی انتخاب یکی و نفی دیگری؛ و خردمندانه ترین انتخاب آن است که بتواند تا حد ممکن هر دو ضرورت را با یکدیگر جمع کند. برای تبین دقیقتر این بحث باید به چند نکته توجه کنیم:
1️⃣تفاوت مهم تفکر اسلامی با تفکر مادی، نگرش جامع به نیازهای اوست. انسان در تفکر الهی، حیوان نیست و علاوه بر نیازهای مادی، نیازهای معنوی¬ای دارد که اهمیت و ضرورت آن اگر از نیازهای جسمی بیشتر نباشد، کمتر نیست. تفکر مادی که انسان را حیوانی پیچیده تصور میکند، طبیعتاً نیازهای جسمی او را تنها/مهمترین نیاز او معرفی میکند. در ماجرای کرونا نیز باید تلاش شود تمام نیازهای انسان به شکل جامع لحاظ شود. نتیجه اصالت دادن به سلامت بدن و بی¬اعتنایی به سلامت روح، نگاه داشتن کالبدی فاقد معنا از انسان است. حیوانی ایستاده بر روی دو پا که بویی از معنا و ملکوت نبرده است و شهوات مادی، اولویت اوست. خطر این انسان از کرونا و تمام چارپایان و درندگان کمتر نیست.
2️⃣فضای فرهنگی و دینی جامعه، همچون اکسیژنی است که افراد در آن تنفس می¬کنند. دینداری بیشتر انسانهای متوسط، تحت تأثیر محیط و فضاهای معنوی است. یکی از دلایل اهتمام دین به تشکیل جلسات مذهبی و اجتماعات دینی، همین امر است که انسانها در زمانها و مکانهایی که تعظیم شعائر صورت میگیرد، ارتباط بهتری با دین برقرار میکنند. تجریه زیسته مسیحیت در سکولاریسم عملی را نباید فراموش کرد. زمینه سکولاریسم نظری در دین اسلام نیست، ولی گاه ما مسلمانان زمینه سکولاریسم عملی را فراهم میکنیم. به این شکل که تمام بازارها، اماکن تفریحی، رستورانها، پارکها و ... را بدون نگرانی فعال نگاه داشته ولی محیطهای مذهبی در کنار آنها ماهها تعطیل میکنیم.
3️⃣در حل بحرانهایی شبیه کرونا، باید اولاً مراقب باشیم صورت مسئله را پاک نکرده بلکه بهترین راه حل را انتخاب کنیم. همانطور که از ترس آلودگی، خرید مایحتاج عمومی را تعطیل نکردیم و برای آن راه حل مناسب یافتیم. ثانیاً باید در تشخیص بهترین راه حل به سراغ کارشناسان برویم. لکن در چنین مواردی باید به کارشناسانی مراجعه کرد که با مسائل معنوی عمیقاً آشنا باشند. «توصیهام این است که بررسی این مورد را به کسانی بدهید که اهمّیّت حضور دعا و توسّل و مسائل معنوی را به معنای واقعی کلمه درک کرده باشند، اینها بررسی کنند مسئله را و تصمیمگیری کنند»(مقام معظم رهبری، 21/2/1399) به گواهی کارشناسان بیشترین میزان انتقال از وسایل نقلیه و کمترین میزان آسیب از جلسات مذهبی بوده است. از سوی دیگر طبق گزارش کارشناسان پزشکی، تقویت روحی و معنوی و امید به زندگی و شفا، مهمترین نقش را در بهبود بیماران کرونایی داشته است. از سوی دیگر جلسات مذهبی ظرفیت مناسبی برای ترویج فرهنگ پیشگیری و بهداشت و تعاون جمعی میان مومنین است. بنابراین تشکیل جلسات مذهبی میتواند گام موثری در پیشگیری و درمان بیماری کرونا باشد.
4️⃣ با توجه به شور و اشتیاق مردم به عزاداری اباعبدالله (ع) ، تعطیلی کلی جلسات به برگزاری پنهانی و غیرقابل کنترل آنها منتهی خواهد شد. آسیب این حالت، بسیار بیشتر از زمانی است که جلسات به شکل کنترل شده و با رعایت موازین بهداشتی متناسب برگزار شود.
5️⃣ مدیریت حل بحران، آزمون مناسبی برای سنجش کارآمدی حکومتهاست. همانگونه که حاکمیت اسلامی در شرایط بحرانی موظف به تأمین نیازهای اولیه جسمی مردم است، در ایام محرم باید بتواند کارآمدی خویش در تأمین نیازهای معنوی را همراه با حفظ سلامت افراد نشان دهد. در حقیقت شرایط پیش رو، رزمایش کارآمدی جمهوری اسلامی در حل مبتکرانه مسئله است. نظام اسلامی باید بتواند تهدید کرونا را تبدیل به فرصتی سازد که در سالهای پیش محقق نبود. استفاده حداکثری از ظرفیت عزاداری در فضای باز، بوستانها و ... با حفظ اصول بهداشتی، میتواند تعظیم جدیتری از شعائر را به نمایش بگذارد.
6️⃣در این شرایط سنگین ترین وظیفه بر عهده نیروهای مومن و هیئتی است. برگزاری مناسب و سالم مراسم، زمینه استمرار چنین جلساتی را فراهم میکند و در برابر، هرگونه سهل انگاری در برگزاری مطلوب جلسات مذهبی به تعطیلی بیشتر این مراسم منتهی خواهد شد. از سوی دیگر حفاظت از سلامتی عزاداران و شرکت کنندگان واجبی شرعی و اخلاقی است. لذا رسالت اخلاقی و شرعی متولیان فرهنگی و هیئتی تدوین و اجرای بالاترین سطح از پروتکلهای بهداشتی است. در حقیقت بخشی از تبلیغ شعائر در شرایط کنونی، به حسن اجرای اصول بهداشتی بازمیگردد و هر سهل انگاری در این موضوع، ضدتبلیغ شمرده میشود.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی، ارائه شده در رادیو معارف، جلسه سوم
سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی، ارائه شده در رادیو معارف، سال 1395، جلسه چهارم
📚عبور از ظاهر به باطن پیاده روی اربعین
📕«این حادثهی راهپیمایی را شکر کنید. شکرش ازجمله به این است که آن روحیّات را، آن حالات را -که در این دو سه روزی که مشغول راهپیمایی بودید، آنجا مشاهده کردید یا احساس کردید- در خودتان نگه دارید؛ آن برادری را، آن مهربانی را، آن توجّه به ولایت را، آن آماده شدن بدن برای تَعَب کشیدن را، آن ترجیح دادن زحمت کشیدن و عرق ریختن و راه رفتن بر راحتی و تنبلی را. در همهی امور زندگی باید این را دنبال کرد»(مقام معظم رهبری، 3/9/1395)
📌حرکت ماندگار سیدالشهدا(ع) را نباید به یکی از سویه های سیاسی یا اجتماعی در زمانی خاص تنزل داد. بلکه این حرکت نقطه عطفی در تاریخ تمدن توحیدی و به مثابه تبلوری از تقابل عینی حق و باطل بود. جریان حق و باطل در هر زمان از تاریخ میتوانند نمونه هایی از تفکر، رفتار و شخصیت¬ها را در دو جبهه حادثه کربلا بیابند. حادثه عاشورا بیانگر یک فرهنگ توحیدی مهاجم به سمت تفکر طاغوتی و به همین دلیل همواره زنده، طپنده و توفنده است. نگاه تربیتی انسان ساز و موحدپرور عاشورا در پهنای تاریخ امتداد دارد.
✅به همین ترتیب جریان زیارت سیدالشهدا(ع) و به ویژه پیاده روی اربعین نیز نه شبیه دیگر پیاده روی ها و نه حتی مشابه دیگر اجتماعات مذهبی است. همانطور که حادثه عاشورا یک عینیت تجسم یافته از تقابل توحید و شرک بود، جریان پیاده روی اربعین نیز مجموعه ای از ارزشها و باورهای الهی را در خود نمایان ساخته است. پیاده روی اربعین تحقق عینی کمالات اخلاقی اسلام در یک برهه زمانی خاص است. این پیاده روی، کلاس عملی برای آشنا ساختن انسانها با باورها و دستورهای اسلامی است. در اینجا میتوان آنچه قرنها در منابر گفته شده و در تراث کتب شیعی منضبط گردیده است، را مصداقاً یافت.
📌پرسش فرامتنی مهمی که برای تحلیلگران همسو و غیرهمسو خودنمایی میکند آن است که «چه چیزی پیاده روی اربعین را از موارد مشابه و اقران خود در فعالیتهای مذهبی و ...متمایز ساخته و تجربه ای بی نظیر در ذهن شرکت کنندگان آن ترسیم کرده است؟» یافتن پاسخ جامع برای این پرسش از چند جهت مهم است:
🌿نخست آنکه میتوان حقیقت پنهان در پس این قالبها و مناسک را یافت، این امر خود دو فایده در پی دارد. اولاً اربعین را از آسیب توقف در برخی ظواهر و مناسک و بی توجهی به روح اصلی و هدف متعالی آن مصون داشت. آسیبی که متأسفانه در جلسات عزاداری محقق شد و باید از ابتلای اربعین به آن پیشگیری کرد. ثانیاً با شناسایی روح حاکم بر اربعین و اختصاصات منحصر به فرد آن، میتوان از محدودیتهای زمانی و مکانی عبور کرده و حقایق یادشده را در دیگر مکان¬ها و زمان¬ها نیز تسری داد. این امر زمینه ساز زندگی دائم با فرهنگ اربعین خواهد بود .(همان سخن حکیمانه رهبر معظم انقلاب که در طلیعه نوشتار بازگو شد.)
🌿دوم آنکه با توجه به اشتیاق فزاینده مومنین نسبت به اربعین از یکسو و محدودیت امکانات سخت افزاری عراق و دیگر کشورها از سوی دیگر، عملاً حضور فیزیکی همه شیفتگان اباعبدالله(ع) در این مراسم، دشوار یا غیرممکن خواهد بود. در نتیجه، باید برای انتقال فرهنگ اصیل و پیام نهفته در این ظواهر مقدس به دیگر مومنان تدبیری حکیمانه داشت.
🔶اگر بتوان روح حاکم بر ارزشهای این مراسم را شناسایی کرد، میتوان آن را در قالبها و بدنهای دیگر متناسب با شرایط زمانی و مکانی کشورهای مختلف بازتولید کرد. همانگونه که یاد مظلومیت سیدالشهدا(ع) و عطش او و یاران و فرزندانش، محدود به زمان و مکان خاصی نیست. توفیق در این هدف، زمینه ساز زندگی مستمر با فرهنگ اربعین و ارزشهای حاکم بر آن را به دنبال خواهد داشت.
🔹شرایط اخیری که شیوع این ویروس منحوس بر زندگی بشر تحمیل کرده است، آوردگاه جدیدی برای مومنان است که بتوانند تهدیدها را به فرصتی جدید برای هدایت و رشد جوامع مبدل سازند. همانگونه که در عزاداری دهه اول محرم دستاوردهایی مثال¬زدنی و فراتر از سالهای قبل به یادگار ماند. اکنون که بر حسب ظاهر امکان حضور فیزیکی و اجتماع ظاهری در مراسم پیاده¬روی اربعین وجود ندارد، جبهه ولایی باید ابتکار خود را در چند عرصه نمایش دهد:
1- از فراموش یا کمرنگ شدن جریان اربعین بکاهد.
2- ارزشها و زیبایی های منحصر به فرد زیارت توأم با پیاده روی اربعین راشناسایی کند و هر کدام از آنها را به نوعی در حیات اجتماعی و سبک زندگی مومنانه، جاری سازد. این امر موجب خواهد شد حسرت جاماندن از اربعین با شیرینی زنده نگاه داشتن روح و حقیقت ارزشهای آن در قالبهای دیگر جبران شود.
🔸با توجه به همین دغدغه، شماری از دستاوردهای این همایش بی نظیر استخراج شده است تا علما، سیاستگذاران، مبلغان، هنرمندان و دیگر شخصیتهای تأثیرگذار متدین بتوانند هر کدام یک یا شماری از این آموزه¬ها را ترویج و تبلیغ کنند.
ادامه دارد...
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
هدایت شده از یا حفیظ و یا علیم
📚عبور از ظاهر به باطن پیاده روی اربعین(2)
✅همانطور که گفته شد اربعین قالب و محتوا، کالبد و روحی دارد. آنچه روح پیاده روی اربعین را می سازد، حقایقی است که هر جای دیگر با هم گردآیند نیز میتوانند معنویت و نورانیت اربعین را تا حدی احیا کنند. برخی از این دستاوردهای اختصاصی اربعین عبارتند از:
📌الف) دستاوردهای معنوی اخلاقی:
1) نمایش منحصر به فرد ارزشهای اخلاقی به شکل مصداقی، نه مفهومی.
2) تقویت توحید افعالی، اتکا نکردن به برنامه ریزی های ظاهری، آمادگی برای اتفاقات غیرمترقبه.
3) عمومیت مشارکت در ارزشهای اخلاقی، تمام اقشار از هر سن و گروهی در این مراسم مشارکت اخلاقی دارند.
4) تمرین عینی توکل (به دلیل قابل پیش بینی نبودن بسیاری از مشکلات برای زائران و میزبانان)
5) تمرین عینی ایثار
6) تمرین عینی محبت و سخاوت
7) پرهیز از راحت طلبی
8) شکسته شدن منیّت ای موهوم در حمل و نقل، مبیت و ... (ثروت، جایگاه اجتماعی، اختلاف طبقاتی میان عشایر، منیّت¬های برخاسته از نژاد، رنگ، ملیت و ...)
9) آمادگی برای سختیها و تقویت روحیه مقاومت
10) توجه جدی تر به فرائض دینی و حدود شرعی (حتی از سوی کسانی که در ایام غیراربعین چندان مقید نیستند)
11) توجه جدی تر به نمادهای مذهبی مانند سیادت، عمامه، پرچم و ...
12) کنار رفتن غرور و تبختر قومی و نژادی
📕ب) دستاوردهای ولایی
1) زندگی مستمر و قیام و قعود پیوسته حول حقیقت امام(حقیقتی که حتی در جلسات مذهبی نیز محقق نمیشود)
2) طیّ طریق ظاهری، تمرینی برای پیمودن راه باطنی سیدالشهدا، (از نظر زائر هر گام ظاهری به سمت کربلا در حقیقت یک گام سلوکی به سمت حقیقت امام است)
3) تعمیق باورهای ولایی(تثبیت مفاهیم ذهنی به کمک شور و احساس معنوی)
4) انس سالانه میهمان و میزبان با حقیقت امام به بهانه اربعین
5) امام حسین(ع)، محور جمع شدن اراده¬های امت (حبل المتین)
6) زندگی با شعائر (لباس، پرچم، حزن و اشک مستمر، انفاق ویژه برای امام و ...)
📌ج) دستاوردهای تمدنی
1) تهاجم عینی به ارزشهای تمدن غربی.(تمام ارزشهای نظام شهوت زده و منفعت طلب غربی در این ایام زدوده میشود و ارزشهای الهی جایگزین آن میشود)
2) تمرین برای زندگی در تمدن مهدوی با کنار زدن منیّت¬های موهوم.
3) تمرین حرکت کاروانی و آمادگی برای تمدن مهدوی.
4) تمرین برای سامان دادن تمام فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بر محوریت ولایت.
✅د) دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی
1) تجدید ارتباط میان شیعیان عراق و کشورهای دیگر مانند مهاجرین و انصار
2) اتحاد فرق مختلف مسلمین حول محور اهل بیت(ع)
3) اتحاد میان عرب و عجم
4) کاسته شدن رقابت میان عشائر عراق
5) ترسیم الگویی جدید از مدیریت و فعالیت تشکیلاتی
6) شکوفایی ابتکار و خلاقیت در حل مشکلات (مشکلات برقراری موکب در بیابان، همراه ساختن دهها نفر زائر و ...)
7) تقویت عملی اخلاق و تقوای اجتماعی
8) تعاون در تحقق ارزشهای اخلاقی مانند انفاق و احسان و ...
9) تغییر سبک معماری خانه های عراق متناسب با خدمت به زوار
10) تأثیر و تأثر فرهنگی میان امت ایران و عراق و ...
• اشتیاق به فراگیری زبان و لهجه میزبان و میهمان
• تقویت بهداشت در عراق
• توجه به شئون خاص و سلیقه مهمان از سوی میزبان
• تأثیر پذیری ایرانیان در سخاوت و ایثار
• تأثیر پذیری ایرانیان در شکل مواکب و پذیرایی
• بزرگداشت شهدا در عراق که بی سابقه بوده است.
11) گشایش عرصه ای جدید در هنر (ایده ها و رویکردهای بدیع در اربعین..)
📙ه) دستاوردهای سیاسی امنیتی
1) یکپارچه شدن جبهه مقاومت
2) تقویت روحیه مبارزه، ظلم¬ستیزی و استکبارستیزی(حتی برای کسانی که تا قبل از حضور در این مراسم صرفاً نگاه محبتی به امام ع داشتند)
3) بی توجهی به تهدیدات و شکستن اقتدار پوشالی و هیمنه موهوم داعش و تروریسم
4) نفوذ استراتژیک
5) اتحاد جمعیتی و تقویت روحیه اقتدار و خودباوری شیعیان
6) شکسته شدن مرزهای جغرافیایی و ظاهری
7) تعامل دولتهای اسلامی در مدیریت اربعین
8) نمایش عینی کارآمدی جمهوری اسلامی برای زائران پس از مشاهده کاستیهای عراق
📕 و) دستاوردهای خانوادگی
1) جهت دهی دغدغه سالانه خانواده.(کلیه فعالیتهای سالانه خانواده معطوف به زیارت اربعین یا پذیرایی از زائران اربعین میشود)
2) حضور خانوادگی میزبان و میهمان در رزمایش ولایت(تمام اعضای خانواده با هم در این مسیر همراهی و خدمت میکنند)
3) تغییر نقطه عطف و خاطره انگیز زندگی خانوادگی از لذت مادی به انس با ولایت.
4) اصل پذیرایی در خانه و تطهیر و نورانی ساختن خانه ها به نیت پذیرایی از امام.
👤عبدالله محمدی
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
https://eitaa.com/abmohammadi
سلسله مباحث تاریخ فلسفه اسلامی با رویکرد تمدنی، ارائه شده در رادیو معارف سال 1395، جلسه پنجم