انگار تنت دور تنم پیچیده
در لهجه ی چین دامنم پیچیده
دست تو به روی شانه ام یعنی که
پاییز به شال گردنم پیچیده
لبخند زدی بهار شد باران شد
اندوه میان باغ سرگردان شد
انگار که عطر حلقه در موهایت
از شانه ی مهرماه آویزان شد
بر ابر تنم فقط همین بارانی ست
پیچیدنِ در کوچه ی سرگردانی ست
دلتنگی روی دوش پاییز منم
بی سر شدن ام گردن بی سامانی است
دست تو اگر که سرد مثل آه است
تقصیر هوای سرد آبان ماه است
اصلا نگران نشو که حالم ابری ست
بارانی گریه های من کوتاه است
از جمله ی عاشقانه ات فهمیدم
از عطر خوش ترانه ات فهمیدم
من ماه تولد تو را ای پاییز
از عقرب روی شانه ات فهمیدم
انگار که حال گریه ها جا آمد
باران شد و با ابر به اینجا آمد
خورشید کنار سایه ی خود یک روز
سردش شد و پاییز به دنیا آمد
از زندگی ام چقدر تنها رفتم
پاییز رسیدم و سر زا رفتم
بر روی تولد خودم دار زدم
یک پله به مرگ بود، بالا رفتم
#الهه_بیات_مختاری
#پاییز
#تولد
@aboajor
دلم سفر میخواد که جاده بارونه
دلم حیاط میخواد که توش یه گلدونه
دلم صدا ازونا که تو ناودونه
دلم به کوچه اس تهش زمستونه
دلم دلم دلم دلم دلم دلم
یه غم نشسته تو آینه مقابلم
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم صدا ازونا که تو ناودونه ....
لیلی
بیمرز باش
دیوار را ویران کن
خط را به حال خویش رها کن
بیخطوخال باش
با من بیا همیشهترین باش!
#نصرت_رحمانی
@aboajor
زندگی سادگی چای بود و سبزی کوکو زندگی ترشی های مادرم بود و کیف چرمی پدرم که ظهرها به خانه برمیگشت
زندگی سینی چای عصر بود و هندوانه تابستان که همه را بی دلیل روی بهارخواب دور هم جمع میکرد و زندگی هنوز هم ساده ترین چیزهاست برایم ....
@aboajor
پرنده ام که به ناگاه خورده بر شیشه
پری در آن طرفم پاره ای درین سویم
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
ای بخشش تو از در باب الجوادها
احسان تو زبانزد ارباب جودها
تا روی را به سوی تو کردم سلام ها
تا دل به گفتوگوی تو دادم درودها
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
باران مسیر جاده شدن را
حال خوش پیاده شدن را
در پیچ کوچه ساده شدن را
با دست های تو بغلم کرد
#الهه_بیات_مختاری
@aboajor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستارهها تسکینم
چرا صدایم کردی؟
چرا؟
#حسین_پناهی
@aboajor