مساله فرهنگ سازی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و تحقق بنیادین وریشه ای آن در جامعه نقش بسیار مهمی در پیشرفت در بخش های تربیت، آموزش،علمی،اقتصادی و سیاسی وحرکت به سمت تمدن... دارد چراکه فرهنگ قدرت جریان سازی بی نظیری در متن جامعه دارد و جهت دهی محتوایی این عنصر فرصت های زیادی برای بستر سازی جهت حرکت همگانی جامعه به سمت تربیت،اخلاق و دانش را ایجاد می کند. بشر برای قوی شدن به برنامه سالم و حیات بخش نیاز دارد این برنامه باید از یک مسیر اصولی و صحیح وارد چرخه زندگی شود تا باورها،رفتارها،ارزش ها و توانایی ها در شاکله و شخصیت رسوخ کند. دوران کودکی بهترین زمان برای آغاز پروسه تربیت و آموزش است و تربیت و اموزش ریشه اصلی شکل گیری فرهنگ و بعد از آن تمدن در یک جامعه است. این مسیر آن هم با محوریت تربیت و آموزش می تواند الهام بخش شکل گیری جامعه سالم در نسل های آینده باشد،جامعه ای که سرشار از امید،پیشرفت ،رفتارها و خلقیات سالم،باور های عمیق،شکل گیری خانواده سالم،مقدمه سازی برای نیروسازی و...است و می تواند ازهویت و باورهایی که پیشرفت خود را مرهون آن می داند حمایت و دفاع کند،این باورها و رفتارها که ریشه مذهبی و ملی دارند را فرهنگ می گویند. سرمایه گذاری بر رشد و تربیت کودک بدون تردید نتیجه ای جز حرکت به سمت سالم سازی جامعه در نسل های آینده نخواهد داشت،تحقق این مساله در گرو بازنگری در روش های سنتی و غیر اصولی و تصمیم گیری های جزیره ای در نظام اموزشی و کارگروه های تصمیم گیر وتصمیم ساز کشور است. بدون تحول در نظام آموزشی وتغییر یا اصلاح قوانین وبرخی رویکردها و برنامه های فاقد مبنای سالم و کارشناسی شده نمی توانیم شاهد فرهنگ پویا و سالم در جامعه باشیم. پرورش در جامعه یک ضرورت انکار ناپذیر برای خلق مهارت و تکامل استعدادهای کودک و نوجوان است این یک اصل بایسته درهمگانی سازی عناصر مشترک در فرهنگ یک جامعه است. ابوقاسم

دغدغه مشترک همه ما فرهنگ است، خیلی اهمیت دارد که بدانیم فرهنگ سازی و تربیت هدفمند قرار است فرد فرد جامعه به خصوص نسل کودک و نوجوان که آینده سازان کشورهستند را به چه نقطه ای برساند ؟ تصمیم گیران فرهنگی کشور به چه میزان نسبت به این موضوع و نقطه مطلوبی که باید جامعه آینده و کودک امروز به آن دست پیدا کنند توجیه هستند؟ مثلا اگر از یک مسئول فرهنگی کشور سوال پرسیده شود چه افق و چشم اندازی را برای بچه های این این کشورترسیم کرده اید پاسخشان چیست؟ سطح پاسخ مسئول مربوطه به این سوال می تواند فهم او از مفهوم فرهنگ و چشم اندازی که برای بچه های جامعه ترسیم کرده را مشخص کند. مشخصا شاخص های تربیتی واخلاقی که در آموزه های دینی وجود دارد برای طراحی وساخت فرهنگ یک جامعه بسیار کار آمد و مفید است و می شود با آموزه های آن یک مسیرمفیدی برای جامعه تعریف کرد. بنابراین فرهنگ ضروری ترین عنصر برای رشد نسل کودک و نوجوان است ،محیط آموزشی،خانواده واجتماع در شکل گیری شخصیت کودک و نوجوان نقش بسیار مهمی دارد لذا سالم سازی محیط آموزشی و مشاوره به خانواده برای تربیت کودک، بستر سازی مناسب رسانه ای برای کودک باید به شکل اصولی وارد برنامه تحول ساز نظام تربیتی و آموزشی کشورشود. شروع این نقطه یعنی فرهنگ از سنین کودکی یک تحول بنیادین در روش ها و رویکردها برای پیاده سازی تربیت و آموزش محسوب می شود،ریشه اصلی برای حرکت به سمت این نقطه، تحول اساسی در نگرش های پژوهشگران و نظریه پردازان دینی ،اساتید جامعه شناس و همچنین تحول در نظام تربیتی و آموزشی کشور و تغییررویکردهای ناقص و نگرش های سطحی جریان های تصمیم گیر نسبت به آینده میلیون ها کودک و نوجوان است. ابوقاسم

🔴چرا غرب در فرهنگ سازی موفق بود اما ما نشدیم اگر بخواهیم عمیقا به مساله فرهنگ بپردازیم باید بگوییم که فرهنگ یک مقوله پژوهشی و مطالعاتی است،پشیرفت و توسعه امروز دنیای غرب حاصل آغازی منطقی و ساختارمند برای مدیریت فکری و شخصیتی بشریت در جهان بود فرایندی که نزدیک به 600 سال قبل آغاز و منجر به شکل گیری تمدن غرب شد. بعد از دوران خفقان قرون وسطی و آغاز دوران رنسانس در سده 13 و 14 مردم ایتالیا و بعد از آن انگلیس و فرانسه و سایر کشورهای غربی عامل عقب ماندگی جوامع و ملل خود را کلیساهای متحجر و انحصار گرا می دانستند،کلیساها و روحانیون مسیحی با تفتیش عقاید و حذف نخبگان ودانشمندان و برخورد خشن با مردم و همچنین راه اندازی قتل و ترور برعلیه مخالفین خود همه چیز را برای یک دگرگونی اجتماعی و علمی آماده کردند،تنزل جایگاه کلیساها در ذهن مردم و همراهی دانشمندان ونخبگان منجر به تولید دانش و اختراعاتی نظیر صنعت چاپ، راه اندازی حمل ونقل دریایی،باروت،تلسکوپ و... شد. پژوهشگران ایتالیا در نقطه مقابل کلیسا برای تعریف فرهنگ جدید به کارهای مطالعاتی و پژوهشی روی آوردند،براساس این پژوهش ها،تعریف جدیدی درباره ماهیت انسان شکل گرفت،و متناسب با این تعریف، جهان بینی ،ایدئولوژی و فرهنگ جدیدی برای آن تعریف کردند،حیوان هوشمندی که نیازی به ارتباط با ماوراء ندارد،هیچ مصلحتی بالاتر از منفعت شخصی او نیست و به هر قیمتی حتی ظلم،قتل،استبداد و استعمار فردی وساختاری باید به منافع و خواسته های خود برسد، اندیشمندان غربی در واکنش به انحصارگرایی و تحجر و همچنین برده داری سنتی کلیساها آزادی های مطلقی برای انسان تعریف کردند . ابوقاسم

غربی ها بعد از تعریف جدید از انسان و تدوین جهان بینی متناسب با تعریفی که ارائه شد شخصیت مطلوب مورد نظر خود از انسان را برای جوامع بشری تبیین کردند و برای همگانی کردن این جهان بینی و اندیشه قالب های تربیتی ،آموزشی ،تبلیغی و رسانه ای طراحی کردند. در سده های گذشته غربی ها با تکاملی که در فناوری وعلم و تکنولوژی و ارتباطات ایجاد کردند روش های نویینی را برای تنوع سازی حیات مادی جوامع به کار بردند و مردم را از مرحله همراهی به وابستگی و تغییر ذائقه و علایق آن ها تغییر دادند.بنابراین غربی ها با یک فرهنگ سازی پژوهش محور که در سده 14 آغاز شد اندیشه وفکر انسان ها را تسخیر کردند و امروزه میلیاردها انسان ایده آل با برنامه های خود را در اختیار دارند و آموزه های فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی غرب را دنبال می کنند،و در هر جای دنیا که زیست می کنند مثل غرب می اندیشند،زندگی می کنند ،لباس می پوشند ،غذا می خورند و با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می کنند. شکل گیری تمدن غرب ، توسعه علم و فناوری و در یک کلام فرهنگ سازی در حوزه دانش وفلسفه، تکنولوژی ،فناوری،ارتباطات،دانش تجارت و باز تعریف شخصیت انسان و گفتمان سازی رشد و ترقی میان جوامع غربی همگی مرهون پژوهش و مطالعات غربی ها و قبول واقعیت آزمون وخطاء در تدوین نقشه راه برای توسعه جوامع خود بوده است. آن ها با این مکانیزم فرهنگ توسعه و پیشرفت را جایگزین فرهنگ تحجر و وادادگی کلیساها کردند و در این سال ها بود که توانمندی های فردی مردم به کارگاه های تولیدی کوچک و بزرگ تبدیل شد و با ساخت دستگاه های مورد نیاز در حوزه آهن،نساجی،بافندگی و بخار موتور یک صنعت بزرگ در کارخانجات به راه افتاد و فرهنگ تکنولوژی سازی تولیدی ها و کارخانجات و آموزش مهارت های کاربردی به نیروهای کار در بخش های مختلف اجتماعی به راه افتاد. این نکته بسیار اهمیت دارد که بدانیم فرهنگی که پیش نیاز ضروری برای گام برداشتن به سمت تمدن سازی است به تحقیق و پژوهش و مطالعات وسیع نیاز دارد ،کسانی که متولی امر فرهنگ و آموزش در کشوراند باید روشن شود دقیقا از چه سطحی از بینش وفکر و پختگی داده های کلربردی برای تصمیم گیری وتصمیم سازی برخوردار هستند. ابوقاسم

🔴آقایان مسئولین آموزش و پرورش و شورای انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی برای بنای فرهنگ در نسل کودک و نوجوان چه کردی؟ شاید آموزش هوشمند و کاربردی در مدارس 30 سال پیش برای جامعه ،خانواده و مسئولین به یک ضرورت تبدیل نشده بود ،اما امروز همه چیز در قالب هوشمندسازی نوین درحال عرضه است. خلاء آموزش وتربیت،فناوری و مهارت های کاربردی در مدارس یک تهدید بزرگ برای نسل آینده کشور محسوب می شود ،فرهنگ سازی علم کاربردی ،مهارت آموزی،کار در حوزه دیجیتال در مدارس می تواند از بسیاری از مشکلات اجتماعی و بی معنا شدن زندگی برای میلیون ها انسان جلوگیری کند. البته تصور حذف آموزش و تربیت از مدارس اشتباه است بلکه بنا بر تکمیل ،تصحیح و یا اصلاحات در نظام آموزشی کشور است که مسیر صحیحی را برای رشد کودک فراهم می کند. ما معتدقیم که به شکل دیگری هم می توان زیر بنای اساسی و دقیق تری برای مقوله فرهنگ تعریف کرد، این زیربنا با ترسیم مسیر دقیقی از تربیت و آموزش کاربردی، کاراموزی و کارآفرینی در حوزه های مختلف در مدارس است که با این گفتمان سازی و اصلاحات لازم در نظام آموزشی ،بستر لازم برای نخبه پروری، کارآفرین و... فراهم شود تا درآینده ازیک جامعه نخبگانی برخوردار شویم. پذیرش روش های نوین برای فرهنگ سازی بسیار با اهمیت است که باید مورد توجه بخش های مختلف تصمیم گیر در کشور قرار گیرد. متولیان فرهنگی باید این مساله را فهم کنند که فرهنگ سازی آموزش محور به فرهنگی سازی نگرش های آن ها نیاز دارد. باید روشن شود که به چه میزان برای فرایند فرهنگ سازی (از صفر تا صد) به تحقیق و پژوهش و برنامه ریزیو بعد از آن آسسیب شناسی پرداختند .؟از فرهنگ چه می دانند؟،چند درصد از فرهنگ سازی های خود انتظار نیروسازی مفید دارند؟چرا فرهنگ سازی آن ها تا به آلآن نتیجه عکس می دهد؟آسیب شناسی آن ها از این مساله چیست؟ ابوقاسم

ارتباط با ابزارهای روز دنیا و استفاده از آن ها در بخش های مختلف بخصوص آموزشی و فرهنگی که حالا بحث ما است یک ضرورت است و رسیدن به این ضرورت برای ما و متولیان فرهنگی بسیار اهمیت دارد. عدم بکار گیری این ظرفیت در بخش های مختلف به معنای پشت کردن به روش های فرهنگی نوین و امروزی است ، در عصر زندگی دیجیتال و فناوری که زندگی همه جوامع بشری متاثر و حتی متولد از آن شده عدم استفاده ازصنعت دیجیتال و فناوری ،ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری فرهنگی کشور و اقدامات آن ها در مقوله فرهنگ را بی فایده کرده است. وقتی از فرهنگ سازی دانش و مهارت های دیجیتالی میان جامعه کودک و نوجوان صحبت می کنیم منظور بکارگیری دانش برای خدمات هوشمند و برطرف سازی نیازهای کشور با آن است،این فرهنگ سازی منجر به ایجاد چرخه ای دانش بنیان در نسل های بعدی کشور می شود و تربیت یافتگان همین فرهنگ نخبگانی خود به بازتولید مهارت اعم از مهارت‌های کاربردی و خدماتی و دیجیتالی و تولید علم و تربیت نیرو خواهند پرداخت و اینگونه یک جامعه نخبه پرور و دانش محور تبدیل می شود. ابوقاسم

این گوشه ای از برنامه جامع پیشرفت و توسعه با محوریت فرهنگ است که توسط نخبگان و متخصصین مجموعه فراهوش طراحی و تدوین شده است ما در مجموعه فراهوش که خبرگزاری وستانیوز زیر نظر این مجموعه فعالیت می کند مسیر مشخصی رابرای تحول در نسل کودک و نوجوان ترسیم کرده ایم. مسیری که با محوریت فرهنگ پژوهش محور با یک برنامه ریزی دقیق و مشخص ترسیم شده است و باتوجه به زیرساخت های فنی مجموعه فراهوش قابلیت عملیاتی سازی ایده را در کم ترین زمان ممکن دارا هستیم. مجموعه فراهوش برای مهارت افزایی، رشد و تربیت نسل کودک و نوجوان برنامه جامع و کاملی را در اختیار دارد و برای آن از زیرساخت هایی نظیر، کار پژوهشی و مطالعاتی، ایده، خلاقیت، برنامه ریزی و توان فنی برای تولید محتوا، ساخت انواع اپلیکیشن های حرفه ای آموزشی و فرهنگی برخوردار است. امید است که بتوانیم مسیر اشتباه نظام آموزشی و تربیتی جمهوری اسلامی ایران برای تربیت کودک را اصلاح کنیم تا نسلی سالم مفید و دانا برای آینده تربیت کنیم ابوقاسم

آقای مسئول فرهنگی جمهوری اسلامی برای بنای فرهنگ در نسل کودک و نوجوان چه کردی؟ آقای جمهوری اسلامی چرا خروجی آموزش و پرورش تان به گردانندگان اغتشاش و درگیری های خیابانی تبدیل شده اند؟ کی می خواهید در مسیر انتخاب شده خود در تربیت و آموزش میلیون ها کودک و نوجوان بازنگری کنید؟ علي رغم هزینه های میلیاردی برای طرح های مختلف آموزشی، چرا نتیجه ایده آل محقق نمی شود؟ کی می خواهید در روش های فرسوده وسنتی و بدون بازدهِ خود در امر نیرو سازی بازنگری کنید؟ استفاده از روش آزمون و خطا در امر تربیت نسل های آینده تا کی؟؟ چرا مسیر صحیح سالم سازی نسل های آینده کشور را در رفتارها، روش ها و قوانین کشور نمی بینیم؟؟ اگر به دنبال خلق جامعه سالم هستید؟ اگر به دنبال کاهش آسیب های اجتماعی هستید؟ اگر بدنبال افزایش مهارت و دانش در نسل آینده هستید چرا برای تربیت پدران و مادران سالمِ نسل آینده، کودک امروز را تربیت نمی کنید؟ باتوجه به تغییرات فکری و تربیتی نسل کنونی و دور شدن آن ها از آموزه های دینی و دغدغه های بزرگ برای تحول در کشور، آیا می دانید ارزیابی ما از پدران و مادران آینده این سرزمین اصلا خوب نیست؟ فاعتبروا يا أولي الابصار ابوقاسم

🎥✅حراست از امنیت ملی؛ مسئولیت اصلی و افتخار آمیز نیروهای مسلح @amniatemeli

عبور سپاهیان اسلام از ارس بعد از یک و نیم قرن

📌توازن قدرت در قفقاز خیلی خوشحال هستیم که توانستیم اهمیت مساله قفقاز برای ایران را به جامعه و مسئولین کشور منتقل کنیم این روزها همگی از رویکرد فعالانه کشورمان در قفقاز خوشحال هستیم. باید تلاش کنیم در بستر رسانه چالش های واقعی کشور را برای مردم به گفتمان تبدیل کنیم رزمایش اقتدار سپاه پاسداران در کرانه ارس و سفر دوروزه وزیر امور خارجه کشورمان به ارمنستان حاوی سیگنال بسیار مهمی از تهران به باکو و آنکارا بود. تهران به هیچ عنوان از منافع ژئوپلیتیکی و ژئو استراتژیک خود در قفقاز جنوبی عقب نشینی نخواهد کرد و برای مقابله با برنامه های باکو و آنکارا از هر ابزاری که بخواهد استفاده خواهد کرد. تهران از مولفه های مهمی در قفقاز برخوردار است که می تواند با آن ها به کلی معادلات را برهم بزند اما حسن همجواری و قواعد بازی ایجاب می کند که متناسب با شرایط و اقداماتی که رقبا انجام می دهند واکنش نشان دهیم. باکو و آنکارا باید بدانند که ایران ارمنستان نیست، ما نزدیک به نیم قرن است پنجه به پنجه اربابان تان یعنی اسرائیل و آمریکا در مصاف هستیم و به اندازه موی سرتان به آن ها ضربه زدیم و حقیرشان کردیم، شما برای ایران مگس هم نیستید، بهتر است از بازی بزرگان که از حد شما بزرگ تر است به آرامی خارج شوید ابوقاسم

📌باور انتظار مفهوم انتظار به عنوان یک باور هویت بخش و سرشار از امید جایگاه مهمی در فرهنگ دینی و باورهای ما دارد معتقد هستم میزان درک مفهوم انتظار به تعداد تک تک انسان ها و جوامعی که با این فرهنگ در آمیخته اند می تواند متفاوت باشد و هرکس به اندازه ای که از انتظار می فهمد مسئولیت تاثیرگذاری مفید و هدفمند در محیط پیرامونی خود دارد، این یعنی همه ما نسبت به فرهنگ انتظار و کار برای آن مسئولیت داریم انسداد در انتظار فردی و توقف در باورهای ذهنی به مفهوم انتظار دقیقا از ویژگی های فهم ناقص نسبت به این مقوله است و همین تصور غلط منجر به شکل گیری باورهای دیگری در عصر غیبت منجی شده است و بسیاری را از حرکت و کار برای انتظار فرج متوقف کرده است شکل گیری پیوند میان باور ذهنی انتظار با جریان سازی آن به عنوان یک فرهنگ هویت بخش و انتظار جمعی دقیقا همان تفاوتی است که انقلاب اسلامی أن را روشن کرد برداشت دقیق از مفهوم انتظار سال ها بلکه قرن ها نه زیر غبار گزاره های دینی بلکه با رسوب افکار حداقلی و ناقص نسبت به گزاره های دینی به فراموشی سپرده شد و بسیاری از سرمایه های انسانی و انبوهی از نسل های مختلف در سده های گذشته را از این فرهنگ حیات بخش بی بهره کرد حال که به برکت انقلاب اسلامی مفهوم انتظار به هویت جمعی و فرهنگ فراگیر برای تحقق یک سری از آرمان های دینی مورد فهم قرار گرفت باید دید تک تک منتظران به چه اندازه در این فضا قرار گرفته اند و به چه میزان برای این فرهنگ کار می کنند و در سطح بالاتر نظام اسلامی به عنوان یک حکومت اسلامی و موجود زنده که یک ساختار سیاسی منتظِر محسوب می شود برای تحقق فرهنگ انتظار و حرکت به سوی عدالت و معنویت چه کارهایی را برای جامعه دینی خود و فراتر از آن در منطقه و جهان انجام داده است؟ فهم معنای حقیقی انتظار در صورتی که منتظِر را به حرکت و جوشش نیاندازد تفاوتی با نگاه ناقص از این مفهوم ندارد ابوقاسم