فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم برای عربای کانال
یادش بخیر گرگیعان و شب ولادت امام مجتبی علیه السلام
هدایت شده از أبوحیدر
0000.mp3
10.52M
این نوحه منو نابود میکنه
دلتنگتم شدید یا طلعة الرشید 😭😭
به منم نامه بده شبیه شیخ مفید
یابن الحسن آقا بیا... 😭😭
التماس دعا
منو هم بخر مث علی بن مهزیار...
باید فکری برا دلم کنی....
آقا غلط کردیم هر کار کردیم....
رمضان 13.mp3
24.84M
❎سخنرانی ، ماه مبارک رمضان13 #موضوع #ولادت_امام_مجتبی علیه السلام
⏱️25دقیقه
🗓 چهارشنبه 1401/01/16
❎کسی که همسایه اش را اذیت کند...
🔵قال الامام الصادق صلوات الله علیه: مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ آذَی جَارَهُ
💢امام صادق صلوات الله علیه: ملعون است ملعون است کسی که همسایه اش را اذیت کند.
📚وسائل الشيعة ط-آل البیت جلد 16 صفحه 280
❎از دعاهای اینروزای ابو حیدر :
امیدوارم تا چند وقت دیگه همونجور که "روسریتو بکش جلو" به "روسری سرت کن" تبدیل شده
"شلوارت کوتاست" به "شلوار بپوش" تبدیل نشه
❎فرج خواهی در بیابان تا هنگام مرگ
●عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: لَوَدِدْتُ أَنِّي وَ أَصْحَابِي فِي فَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ حَتَّى نَمُوتَ أَوْ يَأْتِيَ اللَّهُ بِالْفَرَجِ.
💢هشام بن سالم گفت امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود:
دوست دارم من و اصحابم در بیابان خشکی از زمین باشیم؛ تا اینکه بمیریم یا خداوند فرج را برساند.
📚الأمالي - ط دار الثقافة ج 1 ص 658
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج 47 ص 60
❎ قاتل ابن عفان کیست؟
🔻فَضَرَبَهُ (امیرالمومنین صلوات الله علیه) بِعَصًا ثُمَّ قَالَ هِیهِ یَا حُمَیْرَاءُ أَرَدْتِ أَنْ تَقْتُلِینِی كَمَا قَتَلْتِ ابْنَ عَفَّانَ أَ بِهَذَا أَمَرَكِ اللَّهُ أَوْ عَهِدَ إِلَیْكِ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ (صلی اللّٰه علیه و آله)
♦️حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه با عصایی که در دست داشت بر هودج حمیراء زد و فرمود: حمیراء! بگو ببینم همان طور که ابن عفان را کشتی می خواستی مرا هم بکشی؟! این دستور خدا بود یا سفارش پیامبر (صلی الله علیه و آله)؟
📚بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 32 صفحه 268
✅ حضرت آیت الله العظمی روحانی قدس سره الشریف :
مسجد جمکران به امر حضرت حجت ارواحنا فداه ساخته شده و دارای فضیلت مخصوص است
باسمه جلت اسمائه؛
⭐️ فرق مسجد جمکران با سایر مساجد به این است که این مسجد به امر حضرت حجت ارواحنا فداه ساخته شده است با دستور به خواندن نماز خاصی که آثار و فضایل مخصوصی هم دارد.
⭐️ قضیه مسجد در بیداری بوده است و خلاصه آن که از منابع معتبر نقل شده است این است که آقای حسن مثله که مرد موثقی است نزد رجال آن زمان، می گوید درب خانه ام زده شد کسی صدا زد آقا یعنی امام تو را می خواهند، شرفیاب شدم و آقا دستور ساختن مسجد در محل معین را دادند و فرمودند بعد از اتمام ساخت مسجد ، نماز خاصی بخوان و هر کس شرفیاب شد بخواند ...
⭐️ مهم آن است که در آن زمان اگر کسی حتی روایت ضعیفی نقل می کرد، او را از قم اخراج می کردند حتی نقل است بعضی از امام زاده ها را از قم بیرون کرده اند.
اما در مورد این موضوع نه تنها اشکالی نشده بلکه بزرگان تأیید کردند و از کبار علماء از قبیل آیات مرحوم آقای حاج عبدالکریم حائری ، آقای حاج ابوالقاسم قمی، مرحوم آقای بروجردی و جد بزرگوار من و غیره اینها همه شرفیاب می شدند از روی اعتقاد
◀️ من هم تا جایی که از لحاظ جسمی برایم مقدور بوده ، هفته ای یک بار مشرف می شدم.
#مسجد_جمکران #امام_زمان_عج
#آیت_الله_العظمی_روحانی #راه_سعادت
@rohani_fa
⚫⚫خضاب خونین امیرالمومنین صلوات الله علیه
●عَنْ حَفْصٍ الْأَعْوَرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) عَنْ خِضَابِ اللِّحْيَةِ وَ الرَّأْسِ أَ مِنَ السُّنَّةِ فَقَالَ نَعَمْ قُلْتُ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (صلوات الله علیه) لَمْ يَخْتَضِبْ فَقَالَ إِنَّمَا مَنَعَهُ قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) إِنَّ هَذِهِ سَتُخْضَبُ مِنْ هَذِهِ. (يعني اللحية من دم الرأس)
◼️از حفص الأعور روایت شده که گفت: از امام صادق (صلوات الله علیه) درباره خضاب کردن ریش و سر سوال کردم که آیا از سنّت است؟ فرمود: بله. گفتم: امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) خضاب نمی کرد. فرمود: سخن رسول الله (صلی الله علیه و آله) که فرمود: این با این (ریش از خونِ سر) خضاب می شود او را منع کرد.
📚الكافي- ط الاسلامية جلد 6 صفحه 481
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 41 صفحه 165 حدیث 2
💔💔مواسات با فرق غرق به خون مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه💔💔
رمضان 22.mp3
17.9M
هدایت شده از ⭕قَعْرِ بیت⭕
فتاوای زیر با فرض عدم خوف مفسده و اختلاط و غیره میباشد👇🏾
مسأله ۱۵۳۶
احتياط مستحب آن است كه زنها از رفتن به نماز عيد خودداري كنند ، ولي اين احتياط براي زنهاي پير نيست. وحید خراسانی
(مسألة ۱۵۳۷) - احتياط مستحب آن است كه زنها از رفتن به نماز عيد خوددارى كنند ولى اين احتياط براى زن هاى پير نيست.
خوئی
مسأله ۱۵۳۷
احتياط مستحب آن است كه زنها از رفتن به نماز عيد خود داري كنند، ولي اين احتياط براي زنهاي پير نيست.
بروجردی
مسأله ۱۵۳۷. احتياط مستحب آن است كه زن از رفتن به نماز عيد خوددارى كند، ولى اين احتياط براى زن پير نيست.
صافی
مسأله ۱۵۰۷ - احتیاط مستحب آن است که زنها از رفتن به نماز عید خودداری کنند، ولی این احتیاط برای زنهای پیر نیست.
سیستانی
❎قطامِ فاحشه پستان و تمام اعضای بدنش را تقدیم ابن ملجم زنازاده کرد (لعنة الله علیهما)
صفحه 1️⃣ از 2️⃣
🔻وسار ابن ملجم حتى وصل إلى دار قطام ، وكانت قد أيست من رجوعه إليها ، وعرضت نفسها على بني عمها وعشيرتها وشرطت عليهم قتل أميرالمؤمنين (صلوات الله علیه) فلم يقدم أحد على ذلك ، فلما طرق الباب قالت : من الطارق؟ قال : أنا عبدالرحمن ففرحت قطام به وخرجت إليه واعتنقته وأدخلته دارها ، وفرشت له فرش الديباج وأحضرت له الطعام والمدام ، فأكل وشرب حتى سكر ، وسألته عن حاله فحدثها بجميع ماجرى له في طريقه ، ثم أمرته بالاغتسال وتغيير ثيابه ، ففعل ذلك ، وأمرت جارية لها ففرشت الدار بأنواع الفرش ، وأحضرت له شرابا وجواري ، فشرب مع الجوار وهن يلعبن له بالعيدان والمزامير والمعازف والدفوف ، فلما أخذ الشراب منه أقبل عليها وقال : ما بالك لا تجالسيني ولا تحادثيني يا قرة عيني؟ ولا تمازحيني! فقالت له : بلى سمعا وطاعة ، ثم إنها نهضت ودخلت إلى خدرها ، ولبست أفخر ثيابها وتزينت وتطيبت وخرجت إليه ، وقد كشفت له عن رأسها وصدرها ونهودها [١] وأبرزت له عن فخذيها ، وهي في طاق غلالة [٢] رومي يبين له منها جميع جسدها وهي تتبختر في مشيتها ، والجوار حولها يلعبن ، فقام الملعون واعتنقها وترشفها و حملها حتى أجلسها مجلسها ، وقد بهت وتحير ، واستحوذ عليه الشيطان ، فضربت بيدها على زر قميصها فحلته ، وكان في حلقها عقد جوهر ليست له قيمة ، فلما أراد مجامعتها لم تمكنه من ذلك...
♦️ابن ملجم حرکت کرد تا به خانه قطام رسید در حالی او از بازگشت ابن ملجم ناامید و خودش را به پسر عموها و عشیره اش نمایان ساخته و با آن ها کشتن امیرالمؤمنین (صلوات الله علیه) را شرط کرده بود ولی هیچ یک از آن ها نپذیرفته بودند. هنگامی که ابن ملجم در زد قطام گفت: چه کسی پشت در است؟ گفت: من عبدالرحمن هستم. قطام خوشحال شد و نزد او رفت و او را در آغوش کشید و به خانه اش برد و فرش زربفت گلدار ابریشمی بر او پهن کرده و به او غذا و شراب داد. آن ملعون خورد و نوشید تا اینکه مست شد قطام از اوضاعش پرسید و او تمامی ماجرا را که در راه برایش اتفاق افتاده را برایش تعریف کرد. پس به او گفت که به حمام برود و لباس هایش را عوض کند. او نیز این کار را انجام داد؛ و به کنیزش دستور داد تا خانه را به انواع زیرانداز ها تزیین کند و برای او شراب و دختران آورد. آن ملعون با آن ها شراب نوشید در حالی که با عود و نی و چنگ و دف در اطرافش می رقصیدند و با او عشق بازی می کردند. هنگامی که شراب روی او تأثیر گذاشت نزد قطام آمده و گفت: ای نور چشمم تو را چه شده است که با من نمی نشینی و صحبت و مزاح نمی کنی. قطام به او گفت: حتماً روی چشم، پس برخاست و داخل سرایش گشت و بهترین لباس هایش را پوشید و خود را معطر ساخت و نزد آن ملعون آمد. آن گاه سر و سینه و پستان خود را باز کرد و ران هایش را به او نشان داد که نوعی لباس توری روی آن پوشیده بود و تمامی اندامش را برای آن ملعون نمایان می ساخت و با ناز و عشوه راه می رفت در حالی که دختران اطرافش می رقصیدند. آنگاه ابن ملجم برخاست و او را در آغوش گرفت و مکید و او را در محل خود نشاند در حالی که مست بود و شیطان در وجودش رخنه کرده بود. پس قطام دست به دکمه پیراهنش برده و آن را باز کرد در حالی که در گردنش گوهری بود که قابل قیمتگذاری نبود. هنگامی که آن ملعون خواست تا با او جماع کند او اجازه نداد...
📚بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 42 صفحه 273
❎قطامِ فاحشه پستان و تمام اعضای بدنش را تقدیم ابن ملجم زنازاده کرد (لعنة الله علیهما)
صفحه 2️⃣ از 2️⃣
🔻...فقال : لم تمانعيني عن نفسك وأنا وأنت على العهد الذي عاهدتك عليه من قتل علي؟ ولو أحببت لقتلت معه شبليه الحسن والحسين! ثم ضرب يده على هميانه فحله من وسطه ورماه إليها ، وقال : خذيه فإن فيه أكثر من ثلاثة آلاف دينار وعبد وقينة ، فقالت له : والله لا امكنك من نفسي حتى تحلف لي بالايمان المغلظة أنك تقتله ، فحملته القساوة على ذلك ، وباع آخرته بدنياه! و تحكم الشيطان فيه بالايمان المغلظة أنه يقتله ولو قطعوه إربا إربا ، فمالت إليه عند ذلك وقبلته وقبلها ، فأراد وطيها فمانعته ، وبات عندها تلك الليلة من غير نكاح ، فلما كان من الغد تزوج بها سرا وطاب قلبه ، فلما أفاق من سكرته ندم على ماكان منه ، وعاتب نفسه ولعنها فلم تزل تراوغه [١] في كل ليلة وتعده بوصالها ، فلما دنت الليلة الموعودة مد يده إليها ليضاجعها ويجامعها فأبت عليه وقالت : ما يكون ذلك إلا أن تفي بوعدك؟ وكان الملعون اعتل علة شديدة فبرئ منها ، وكانت الملعونة لا تمكنه من نفسها مخافة أن تبرد ناره فيخل بقضاء حاجتها.
♦️...ابن ملجم گفت: چرا مانعم می شوی در حالی که من و تو با هم پیمان بسته ایم که من علی را بکشم؟ اگر دوست داشتی من دو فرزند او حسن و حسین علیهما السلام را هم می کشم. آن گاه ابن ملجم دست بر کیسه پول خود نهاد و آن را از وسط باز کرد و سوی قطام انداخت و گفت: آن را بگیر که در آن بیش از سه هزار و یک برده و یک کنیز است. قطام به او گفت: به خدا سوگند من با تو هم بستر نمی شوم مگر اینکه سوگندهای عظیم و سخت بخوری که علی را می کشی. قساوت، او را به انجام این کار وادار کرد و دنیایش را به آخرتش فروخت و شیطان با سوگندهای سخت بر او مسلط گشت که او را می کشد هر چند او را قطعه قطعه کنند. پس قطام او را در بغل گرفت و یکدیگر را بوسیدند پس آن ملعون خواست تا با او جماع کند ولی قطام مانع شد، و آن شب را بدون ازدواج نزد او ماند. فردای آن شب، پنهانی با او ازدواج کرد و دلش آرام گرفت. هنگامی که آن ملعون از مستی به هوش آمد پشیمان گشت و خود را سرزنش کرد و به او لعنت فرستاد. قطام هر شب از او طفره میرفت و او را به وصال خود وعده میداد. وقتی شب موعود فرا رسید ابن ملجم خواست تا با او هم بستر شود و جماع کند ولی او خودداری کرده و گفت: خبری از جماع نیست مگر اینکه به وعده ات وفا کنی؟ آن ملعون بیماری سختی گرفته بود پس بهبود یافت. قطام نیز با او جماع نمی کرد چون می ترسید آتش شهوتش فروکش کند و در برآوردن درخواستش خللی وارد شود.
📚بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 42 صفحه 273