نصیحتی به دوستانی که با "شر" (مثل موسیقی و خوانندگیِ زنان) قصد دارند در جهت پیشبرد تشیع قدم بردارند نصیحت ما از زبان خودمان نیست بلکه از زبان معصومین علیهم السلام است
خلاصه اش اینکه، خیر را با شر نمیشود جذب کرد در این مضمون توجه شما رو به پاره ای از روایات جلب میکنیم👇🏾
قاعده کلیدی:
✔️هدف، وسیله را توجیه نمی کند
1️⃣قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ:
مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ بِالْإِثْمِ وَ اَلْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوبٌ.
حضرت آقا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه:
كسى كه با گناه به پيروزى دست يابد؛ پيروز نيست و كسى كه با [توسّل به] بدى پیروز شود [در حقيقت] شكست خورده است .
نهج البلاغه حکمت 327
مشكاة الأنوار (طبرسی) ص 561
بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 72 صفحه 320 حدیث 49
2️⃣قالَ سَیّدُنا و مَولانا امِيرُ الْمُؤْمِنِين علی بن ابی طالب صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ:
وَ مَا خَیْرُ خَیْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِشَرٍّ وَ یُسْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِعُسْرٍ
حضرت آقا امیرالمومنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیه:
خيرى كه جز از طریق شر به دست نيايد؛ خير نيست و آسانى كه جز با سختى فراهم نيايد؛ آسانی نيست
نهج البلاغة نامه 31
تحف العقول : 77
بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 74 صفحه 226
3️⃣قالَ سیدنا حُسَیْنَ بْنَ عَلِیّ صلوات الله علیه:
مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ كانَ أَفْوَتُ لِما يَرجُوا وَ اسْرَعُ لِما يَحْذِرُ
حضرت آقا امام حسین صلوات الله علیه:
آن كس كه انجام كارى را از طريق عصيان پروردگار بطلبد؛ آنچه را كه اميد دارد؛ زودتر از دست مى دهد؛ و از آنچه مى ترسد زودتر در آن واقع مى شود!
الكافي- ط الاسلامية ج 2 ص 373 ح 3
▪️حتی اگر هدف و نیتی صد درصد خیر و پاک داشته باشی؛ اما مسیر و وسیله ات آلوده به گناه باشد باز کار خراب است و به بیراهه رفتی
هم هدف باید پاک باشد هم وسیله
مثل آن جاهل و گمراهی نشویم که برای کمک به فقرا دزدی میکرد
و ما علینا الا البلاغ...
❎سیاستمداری مولایمان أمیرالمؤمنین علیه السلام
أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام یَقُولُ لِلنَّاسِ بِالْکُوفَةِ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ أَ تَرَوْنِی لَا أَعْلَمُ مَا یُصْلِحُکُمْ بَلَی وَ لَکِنِّی أَکْرَهُ أَنْ أُصْلِحَکُمْ بِفَسَادِ نَفْسِی
ای مردم کوفه آیا مرا اینگونه میبینید که من نمیدانم چه چیزی جامعه ی شما را اصلاح میکند(آرامش و تبعیت شما از حکومت و...)؟
بلی میدانم ولکن من اکراه دارم که برای این اصلاح خودم را به فساد بکشانم
پ.ن :و ما شیعیانِ اوییم...
🔴 طلبه ای که درس طلبگی را رها کرد و کاسب شد!😳
داستانی خواندنی
روزی طلبه جوانی كه در زمان شاه عباس در اصفهان درس می خواند، نزد شیخ بهایی آمد و گفت: من دیگر از درس خواندن خسته شده ام و می خواهم دنبال تجارت و كار و كاسبی بروم چون درس خواندن برای آدم، آب و نان نمی شود و كسی از طلبگی به جایی نمی رسد و به جز بی پولی و حسرت، عایدی ندارد.
شیخ گفت: بسیار خب! حالا كه می روی حرفی نیست. فعلا این قطعه سنگ را بگیر و به نانوایی برو چند عدد نان بیاور با هم غذایی بخوریم و بعد هر كجا می خواهی برو، من مانع كسب و كار و تجارتت نمی شوم. جوان با حیرت و تردید، سنگ را گرفت و به نانوایی رفت و سنگ را به نانوا داد تا نان بگیرد ولی نانوا او را مسخره نمود و از مغازه بیرون كرد.
پسر جوان با ناراحتی پیش شیخ بهایی برگشت و گفت: مرا مسخره كرده ای؟
نانوا نان را نداد هیچ، جلوی مردم مرا مسخره كرد و به ریش من هم خندید.
✅ شیخ گفت: اشكالی ندارد . پس به بازار علوفه فروشان برو و بگو این سنگ خیلی با ارزش است سعی كن با آن قدری علوفه و كاه و جو برای اسب هایمان بخری. او دوباره به بازار رفت تا علوفه بخرد ولی آن ها نیز چیزی به او ندادند و به او خندیدند. جوان كه دیگر خیلی ناراحت شده بود نزد شیخ آمد و ماجرا را تعریف كرد.
✅ شیخ بهایی گفت: خیلی ناراحت نباش. حالا این سنگ را بردار و به بازار صرافان و زرگران ببر و به فلان دكان برو و بگو این سنگ را گرو بردار و در ازای آن، صد سكه به من قرض بده كه اكنون نیاز دارم. طلبه جوان گفت: با این سنگ، نان و علوفه ندادند، چگونه زرگران بابت آن پول می دهند؟
✅ شیخ گفت: امتحان آن كه ضرر ندارد. طلبه جوان با این ناراحت بود، ولی با بی میلی و به احترام شیخ به بازار صرافان و جواهرفروشان رفت و به همان دكانی كه شیخ گفته بود و گفت: این سنگ را در مقابل سد سكه به امانت نزد تو می سپارم. مرد زرگر نگاهی به سنگ كرد و با تعجب، نگاهی به پسر جوان انداخت و به او گفت: قدری بنشین تا پولت را حاضر كنم. سپس شاگرد خود را صدا زد و در گوش او چیزی گفت و شاگرد از مغازه بیرون رفت. پس از مدتی كمی شاگرد با دو مامور به دكان بازگشت.
✅ماموران پسرجوان را گرفتند و می خواستند او را با خود ببرد. او با تعجب گفت: مگر من چه كرده ام؟ مرد زرگر گفت: می دانی این سنگ چیست و چقدر می ارزد؟
پسر گفت: نه، مگر چقدر می ارزد؟
زرگر گفت: ارزش این گوهر، بیش از ده هزار سكه است. راستش را بگو، تو در تمام عمر خود حتی هزار سكه را یك جا ندیده ای، چنین سنگ گران قیمتی را از كجا آورده ای؟
🙊 پسر جوان كه از تعجب زبانش بند آمده بود و فكر نمی كرد سنگی كه به نانوا با آن نان هم نداده بود این مقدار ارزش هم داشته باشد با من و من و لكنت زبان گفت: به خدا من دزدی نكرده ام. من با شیخ بهایی نشسته بودم كه او این سنگ را به من داد تا برای وام گرفتن به این جا بیاورم. اگر باور نمی كنید با من به مدرسه بیایید تا به نزد شیخ برویم.
✅ ماموران پسر جوان را با ناباوری گرفتند و نزد شیخ بهایی آوردند. ماموران پس از ادای احترام به شیخ بهایی، قضیه مرد جوان را به او گفتند. او ماموران را مرخص كرد و گفت: آری این مرد راست می گوید. من این سنگ قیمتی را به او داده بودم تا گرو گذاشته، برایم قدری پول نقد بگیرد.
✅ پس از رفتن ماموران، طلبه جوان با شگفتی و خنده گفت: ای شیخ! قضیه چیست؟ امروز با این سنگ، عجب بلاهایی سر من آمده است! مگر این سنگ چیست كه با آن كاه و جو ندادند ولی مرد صراف بابت آن ده هزار سكه می پردازد.
✅ شیخ بهایی گفت: مرد جوان! این سنگ قیمتی كه می بینی، گوهر شب چراغ است و این گوهر كمیاب، در شب تاریك چون چراغ می درخشد و نور می دهد. همان طور كه دیدی، قدر زر را زرگر می شناسد و قدر گوهر را گوهری می داند. نانوا و قصاب، تفاوت بین سنگ و گوهر را تشخیص نمی دهند و همگان ارزش آن را نمی دانند. وضع ما هم همین طور است.
✅ ارزش علم و عالم را انسان های عاقل و فرزانه می دانند و هر بقال و عطاری نمی داند ارزش طلب علم و گوهر دانش چقدر است و فایده آن چیست. حال خود دانی خواهی پی تجارت برو و خواهی به تحصیل علم بپرداز. پسر جوان از این كه می خواست از طلب علم دست بكشد، پشیمان شد و به آموزش علم ادامه داد تا به مقام استادی بزرگ رسید.
آری قدر خدا و رضای خدا را جز «اهل الله» كسی نمی داند. اهل خدا باش تا بفهمی چه داری. موفق باشی.
علما خیلی عجیبن
مثلا من که از علمای خیلی بزرگ هستم غذای مورد علاقم تن ماهیه که اکثر وقتا سحری تن ماهی میخورم😐
البته ولخرج نیستم از زمانی یه مغازه پیدا کردم که تن ماهی 180 گرمی رو 20 هزار تومن میده خیلی علاقم بیشتر شده
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
👌زائر کربلا 40 سال قبل از دیگران وارد بهشت می شود
●عنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُرَارَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُول: إِنَّ لِزُوَّارِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام) يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَضْلًا عَلَى النَّاسِ قُلْتُ وَ مَا فَضْلُهُمْ قَالَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ قَبْلَ النَّاسِ بِأَرْبَعِينَ عَاماً وَ سَائِرُ النَّاسِ فِي الْحِسَابِ وَ الْمَوْقِف
🔻زرارة بن اعین گوید: شنیدم امام صادق (علیه السلام) می فرمود: برای زائرین حسین بن علی (علیه السلام) در روز قیامت فضیلت و برتری نسبت به سایر مردم می باشد. گفتم برتریشان چیست؟ فرمود: چهل سال قبل از مردم به بهشت داخل می شوند در حالی که سایر مردم در حساب و موقف می باشند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج98/ص26
وسائل الشيعة/ج14/ص425
كامل الزيارات/باب53/ح1
#زیارت_امام_حسین_علیهالسلام
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
08-Shoor-Amir Kermanshahi-Sh Emam Sadegh 960430.mp3
17.63M
#یا_حسین
#یااباعبدالله
🎤من از تو فقط خودت را میخام
ببین حالم و دعا کن برام😭
❎ غم روزی فردا را مخور ...
🔴 قَالَ أَمِيرُاَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ ابي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهما : مَنِ اهتَمَّ برِزقِ غَدٍ لم يُفلِحْ أبَدا!
⭕ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما می فرمایند : كسى كه غم روزى فردا را بخورد ، هرگز رستگار نشود!
📚غررالحكم حدیث 9113
❎حقوق واجب خدا بر گردن دیگران ...
🔴 قَالَ أَمِيرُاَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ ابي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهما : لكنْ مِن واجِبِ حُقوقِ اللّهِ على عِبادِهِ النَّصيحَةُ بمَبْلَغِ جُهْدِهِم ، و التَّعاوُنُ على إقامَةِ الحقِّ بَينَهُم
🔴امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب صلوات الله علیهما می فرمایند : از حقوق واجبِ خداوند بر بندگانش اين است كه با تمام توانشان خير خواه يكديگر باشند و براى بر پا داشتن حقّ در ميان خويش ، هميارى كنند.
📚نهج البلاغه خطبه 216
❎ کوشش در رفع غم و گره مؤمنان ...
🔴 قَالَ اَلْإِمَامُ اَلرِّضَا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ.
⭕امام رضا صلوات الله علیه می فرمایند : هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد.
📚الکافي ج۲ ص۲۰۰
❎دردِ جامعه...
🔸رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)میفرمایند:زمانی خواهد آمد که مردم از علما فرار می کنند همان گونه که گوسفند از گرگ...در این صورت،خدا مردم را به سه چیز گرفتار می کند:
اول؛برکت از اموالشان می رود.
دوم؛حاکم ظالم بر آنها مسلط می شود.
و سوم؛اینکه از دنیا بدون ایمان خارج می شوند.
📚منابع:
📙بحار الأنوار،ج22،ص 453
📘جامع الأخبار،ص 130
📗مستدرك الوسائل،ج11،ص376