eitaa logo
محمد میرزایی
132 دنبال‌کننده
14 عکس
14 ویدیو
1 فایل
رفیق شهیدم (شهید بلباسی) گاهی عاشق شهادت دلتنگی هام رو فقط میبرم یه گوشه از گلزار شهدا شهر مقاوم آبادان کنار اون شهید گمنام که گاهی بوی سیب میده @miriii6472
مشاهده در ایتا
دانلود
✌️🏼 هنیا لک یا
تاسوعا سال ۸۳بود همون سالی که کربالا بمب گذاری شد رفته بودم طلائیه برای مداحی طلائیه مثل الان نبود تا چشم میخورد سیم خاردار بود و میدان مین و خاکریزهای دست نخورده خیلی حال عجیبی داشتم بعد مراسم بود داشتم روی خاک های طلائیه قدم میزدم یاد حرف شیخ ضابط بخیر میگفت :طلائیه عجب طلائیه تمام وجودم رو یه حس عجیبی گرفته بود اون حال و هوا هیچوقت یادم نمیره تو فکر مجنون بودم تو فکر هور تو فکر حرف های شیخ ضابط تو فکر هر چیزی که از جنگ و جبهه شنیده بودم که یهویی یه سرباز صدا زد هوووووی😕😕😕 کجا داری میری اینجا میدون مین به شوخی شاید گفتم هر چی حس داشتم پروندی آره تا نزدیک میدون مین رفته بودم و اما بیخبر بودم تو خودم بودم یهو صدای عجیب گریه و روضه از توی سنگرهای بچه های تفحص توجه ام رو جلب کرد آروم رفتم دنبال صدا بچه های تفحص با اون صورت های نورانی توی یکی از سنگرها روضه گرفته بودن سید ممد سبزی همه بودن اجازه گرفتم رفتم تو وارد که شدم انگار سنگر شهدا بود با عطر و بوی روضه همون سنگرهایی که فقط توی روایت شهدا شنیده بودم روضه عجیبی گرفته بودن به پهنای صورت گریه میکردن من اون موقع فقط ۱۸ سال سن داشتم بعد روضه سید ممد که واقعا بوی شهدا رو میداد و فرمانده تفحص شهدا بود رو کشیدم کنار گفتم میشه من اینجا بمونم گفت شهر خیلی کار هست که روی زمین مونده برید کار کنید برای شهدا شهدا خودشون میان دنبالتون اون موقع نمیفهمیدم چی میگه از شهدا فقط یه حس و حال احساسی اول جوونی داشتم الان میفهمم حاج احمد یلالی میگفت تقریبا صفر یعنی چی خدا رحمت کنه حاج احمدو خلاصه آقا به سید ممد گفتم حالا که راضی نمیشی میشه بزاری شهدای تازه تفحص شده رو ببینم گفت اونم خودشون میان گفت ۳۰۰ تا شهید پیدا کردیم قراره بیارن تو شهرا بچرخونن گذشت تا روزی که همین ۸ تا شهید مصلی رو آوردن منو داداشم که پایه فاب شلمچه بودیم تک تک این شهدا رو باز کردیم دادیم دست حاج آقا سید جابر موسوی که تلقین بخونه یکی از شهدا انگار سید بود یک کلاه سبز یک نور عجیب داداشم اومد کلاه رو برداره گفتم بزار باشه این سهم خود شهیده (هنوز داره حسرت اون کلاه پشمی سبز رو میخوره بنده خدا ) آره رفیق شهدا اومدن خودشون رو نشون دادن اصلا اونا سالها رو زمین موندن که باری روی دوش ما نمونه ما موندیم و کلی کار روی زمین و یاد حرف حاج احمد یلالی که از قول آقا گفته بودن که تقریبا در حد صفر برای شهدا کار نکردیم (خاطره از خودم تاسوعا ۸۳) https://eitaa.com/abooiliya
یادش بخیر قدیم گلزار شهدا اینجوری بود که بالای سر مزار هر شهید با پایه های فلزی عکس خود شهید هم بود هر هفته پاتوق ما شده بود گلزار شهدا وارد گلزار که میشدی،سر مزار هر شهیدی که خلوت میکردی بازم ته قصه دلتنگی هات ختم میشد به یک سو اول گلزار یک پیر زن با یک سوز خاصی سر مزار شهید خودش اشک میریخت مادر شهید حمید طلاوری رو میگم کمتر کسی از بچه ها بود که مادر شهید رو نشناسه هر هفته حاضر بود با یه دسته گل و یک جعبه شیرینی کافی بود ۵ دقیقه بشینی پیش این مادر شهید سبک میشدی اینقدر قشنگ از حمیدش حرف میزد که نگو با بعضی بچه ها خیلی خوب خو گرفته بود جوری که یک هفته نمیرفتیم میگفت هفته پیش چرا نبودید خدا رحمتش کنه میگفت:همه شماها حمید های من هستید یادمه یه روز مراسم حصر آبادان بود چادرش رو از پشت گره زده بود گلاب به دست شعار میداد،پیشونی بند هم بسته بود آدم فکر میکرد مراسم اعزام رزمنده ها به جبهه اس از همون خداحافظی ها که توی روایت شهدا شنیده بودیم بلند داد میزد: خدا نگهدارتون باشه رزمنده ها،اسلام پیروز است...... عجب حال و هوایی بود اون روز.... تو خانواده ما معروف شد به مادر شهید تا اینکه یه روز خبر دادن مادر شهید حمید طلاوری از دنیا رفته سریع زنگ زدم به داداشم گفتم مادر شهید پر کشید دلمون خیلی گرفت ما موندیم و جای خالیش گاهی میرم گلزار ورودی گلزار نگام میوفته به مزار شهید طلاوری جای خالی مادر شهید یاد حرفش میوفتم:««میگفت هر هفته بیاید گلزار حاضری بزنید»» بنظرم گاهی روایت خانواده شهدا فتحی میشه برای درک درست آینده از صبر و استقامت روایت دلتنگی روایت ندیدن ها و رفتن ها مثل روایت مادر شهید (مادر شهید جاوید الاثر حمید طلاوری) 🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/abooiliya
⭕️وصیت نامه شهید محسن حججی: "خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..!" 🌹۱۸ مرداد سالروز شهادت شهید حججی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/abooiliya
حججی توی حرم امام حسین علیه السلام جوری با امام حسین حرف زد که شبیه خود آقامون شهید شد اربا اربا .... تشنه ..... بی سر ...... یکی از روحانیون اهل دل توی یکی از موکب های اربعین بهم میگفت : یه جوری برید حرم که پایانش بشه شهادت اونم مثل حججی .... https://eitaa.com/abooiliya
🔻 💌 دعوتید به روایتگری عملیات با زبان هنری و رسانه ای در مرز بین المللی شلمچه ∞ با همکاری مؤسسه هنری و رسانه ای "" ➣ https://eitaa.com/sobheommid_ir
گاهی میشه به نماز جوری نگاه کرد که از سر بیقراری خونده بشه قرار بی قرارها نماز اول وقت اصلا سجده گاه ما بشه قرارگاه مرکزی ارتباط با خدا اینو من نمیگم !!!! اونایی که از سر بیقراری گفتن میگن: "نقطه مرکزی ارتباط مخلوق با خالق و نقطه اصلی، ان صلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر است. سزاوار است انسان نماز را به وقت بخواند." *شهیده مریم فرهانیان https://eitaa.com/abooiliya
ما نمی توانیم از این اظهار تأسف درباره خودمان خودداری کنیم که ما امت پیغمبر آخرالزمان (ص) هستیم،از هر کداممان اگر بپرسند،نه چند تا سخن از پیغمبر (ص) بلدیم(حتی لفظش را هم بلد نیستیم،چه رسد به معنی و تفسیرش) و نه از سیره و رفتار پیغمبر (ص) می توانیم چند کلمه بگوییم. «استاد مطهری ،سیری در سیره نبوی ،ص۴۳ https://eitaa.com/abooiliya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودم که خیلی پای این کلیپ اشک ریختم و بغض کردم به قول داش مهدی شهدا خیلی زنده تر از ما هستن https://eitaa.com/abooiliya
دنگ دنگ دنگ باز داره میاد بوی ماه مدرسه!!! فکر کن!!! فردا صبح هر کلاس اولی مثل جبهه ای ها ،کوله به دوش،قلم به شون،قمقمه به دست، راهی جبهه درس یا علی مدد کوچولوهای بزرگ فکر کن!!! حتی روایت داریم از شهدا برای شروع فصل مدارس: «وصیتی که به برادرانم دارم این است که در سنگر مدرسه خوب به درس خود ادامه دهند و خواهشمندم که به یاد شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی باشند» √شهید عبدالامیر یازع https://eitaa.com/abooiliya
« لبنان به حول و قوه‌ی الهی دشمن متجاوز و خبیث و روسیاه را پشیمان خواهد کرد.» امام خامنه ای https://eitaa.com/abooiliya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سرزمین اشغالی دیگه نیازی به رزمنده نداره فراخوان بزنید جهت اعزام کشاورزان به تلاویو جهت کشت گندم در خیابان های این شهر خبرها حاکی است شخم زده شده آره کاکام ☄☄☄☄☄🔥🔥🔥🔥 https://eitaa.com/abooiliya
تو اوج کرونا بود که مصادف شدبا شروع محرم،مراسمات اون سال عجیب غریبانه برگزار شد؛ خیلی وقت بود حاج احمد رو ندیده بودم خودمم خونه نشین شده بودم و حالم گرفته بود بخاطر اوضاع غریب محرم، مرتب به حاج احمد پیام میدادم و حاج احمد هم خیلی پیگیر این بود یک شب برم روضه خیابونی اما نتونستم. عصر یکی از روزهای محرم بود که غلامرضا زنگ زد به گوشیم گفت:بیا دم در ببینمت سریع با ذوق خاصی رفتم دم در دیدم حاج احمد خودش شخصا اومده در خونمون با اون همه مشغله کاری،احوالپرسی گرمی کردیم و کلی دلم رو آروم کرد برام خیلی عجیب بود که وقت گذاشته بود و به تک تک رفقا سر زده بود. احمد یلالی واقعا استثنایی بود در برخورد با رفقا هیچوقت یاد ندارم در نماز به خود شخص فکر کرده باشه، هر جا بود به هر یک از رفقا که میرسید اقتدا میکرد. وقتی هم رفت خیلی دلم گیر بود که اونجا احوالش چطوره یک شب تو خواب دیدم در حال نمازم که حاج احمد اومد و بدون وقفه بهم اقتدا کرد و بعد نماز رفت با همون کت و شلوار خادمی.... به قول حاج حسین یکتا: «بعضی زندگی ها چقدر قشنگه». بعضی رفقا میگن مجاهد خسته ناپذیر!!! همینطورم هست؛ بنظرم رفتن حاج احمد مارو فقط خسته کرد اما احمد یلالی عزیز اونجا هم خسته نیست مشغول کاره ما کجای قصه ایم؟؟؟ سالگرد حاج احمد نزدیکه،اگر ده ها کتاب نوشته بشه، یک رمان از لبخندهای قشنگ حاج احمد نمیشه. «قصه حاج احمد آقا رو زمین نمونه» https://eitaa.com/abooiliya