«دستخط مقام معظم رهبری بر تصویر شهید محسن وزوایی»
🕊شهیدمحسن وزوایی:
اگرنتوانستید
جنازه ام رابہ عقب بیاورید
آنرا بروی مین های دشمن بیندازید
تاجنازه من
ڪمکے به اسلام کرده باشد🥀
شهادت۱۳۶۱/۲/۱۰، عملیات بیت المقدس
@abozahra1
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در سالگرد شهادت دانشمند عارف #شهید_مصطفی_چمران
ببینید سخنان درس آموز #امام_خمینی ره در مورد #شهید_چمران
#مثل_چمران_بمیرید
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@abozahra1
#سیره_شهدا
🌷شهید چمران می گفت:
▫️ توی کوچه پیرمردی دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود ...سن و سالم
کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛
اون شب رخت و خواب آزارم می داد!
و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد ...رخت و
خوابم را جمع کردم و روی زمین سرد
خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد
شریک باشم اون شب سرما توی بدنم
نفوذ کرد و مریض شدم ...
اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی لذت بخشی ...
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@abozahra1
20.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت عاشقی؛
وقتی شهید چمران در دهلاویه به شهادت رسید ۱۰ روز از آزادسازی دهلاویه میگذشت و هرشب نیروهای بعثی حمله میکردند. شب شهادت دکتر چمران نیز دشمن به شدت حمله میکرد و ما به این طرف و آن طرف میزدیم تا از آتش توپخانه پشتیبانی بگیریم و حتی برای دفاع نیرو بفرستیم. نزدیک سحر فرمانده شجاع، رستمی از دفع دشمن خبر داد که تانکها عقب نشستند. چند لحظه بعد رستمی به شهادت رسید و دکتر چمران رفت که فرمانده جدید، مقدم پور را معرفی کند.
روی خاکریزی در دهلاویه ایستاده بود، البته خاکریزی نبود، چون از کرخه عبور کرده بودیم و امکان بردن وسایل سنگین برای زدن خاکریز را نداشتیم، آن بلندی سیلبند رودخانه سابله بود. چمران روی خاکریز ایستاده بود و مقدم پور را توجیه میکرد، کنارش محمد حدادی هم ایستاده بود، بقیه بچهها در اطراف دکتر بودند که آتش خمپاره دشمن باریدن گرفت. چمران دستور داد همه بروید توی سنگرها، در واقع شیارهایی که نه سقف داشت نه مانع دیگری، بچهها رفتند و با فاصله نظامی سنگر گرفتند، اما خود دکتر روی خاکریز ایستاده بود. او هیچ گاه روی خاکریز پنهان نمیشد.
بارش خمپارهها شدت گرفت، متاسفانه خمپارهای که آنها را به شهادت رساند خمپاره ۶۰ بود که صدای سوت هم نمیداد و برای همین کسی پنهان نشد و درست پشت پای آنها روی خاکریز اصابت کرد. ترکش خمپاره به پشت سر چمران در نقطهای حساس برخورد کرد و او به خاک شهادت افتاد. صورت و چانه مقدم پور و سینه حدادی هم ترکش خورد که هر سه به شهادت رسیدند. البته چمران لحظاتی نفس داشت تا به آمبولانس منتقل شود، اما پس از چند لحظه چشمانش برای همیشه بسته شد.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 منافقین به ایران مسترد خواهند شد؟
🔹 معاون حقوقی رئیس جمهور: اقدامات حقوقی برای استرداد منافقین به ایران در جریان است که متولی این امر قوه قضائیه و وزارت اطلاعات هستند.
@abozahra1
🔴«محسن سلگی»، استاد دانشگاه و از عناصر فعال و جهادگر عرصه تبیین چند شب پیش در درگیری با مزاحمین نوامیس، در اندیشه کرج، از ناحیه بازو و سر دچار جراحاتی شد.
🔹 سلگی با مشاهده مزاحمت دو پسر جوان -که حالت عادی نداشتند- برای دو خانم جوان و میانسال، اقدام به تذکر محترمانه و امر به معروف میکند. اما با برخورد سخت آن دو جوان که حامل سلاح سرد چاقو بودند، مواجه میشود.
🔹 مدعیان زن زندگی آزادی چرا یه بار مدافع واقعی حقوق زنان نمیشن؟چرا هیچ وقت اسمی از این مدعیان تو چنین اخباری نمیاد؟ چرا یبار یه نفر که براندازه توسط اوباش مزاحم نوامیس چیزیش نمیشه؟
@abozahra1
13.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکست موشن | لحظات آخر
دلگویههای شهید چمران لحظاتی قبل از شهادت
@abozahra1
13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رضا سگ باز.......
رضا سگ باز!!!
یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید
یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
خاطرات شهید چمرانچمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- شهید چمران: چرا؟!
- رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
- شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا اولین نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نماز واقعی........
(به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران)
یاد همه شهیدان سرافراز گرامی وراهشان پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@abozahra1
🔴یه جوری روابط ایران با کشورهای همسایه خوب شده که امیرعبداللهیان صبح میره قطر عصر میره عمان فرداش میره کویت عصرش میره امارات
🔹 بابا دو دیقه هم بمون ایران ببینیم این جاها رفتی چه خبر بوده اوضاع و احوال چطوره
@abozahra1
«اسماعیل هنیه» با رهبر انقلاب دیدار و گفتوگو کرد
🔹آقای «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و هیأت همراه عصر امروز با حضرت آیتالله خامنهای دیدار و گفتوگو کردند.
@abozahra1
🔴دستگیری سرشبکه منافقین در گلستان و مازندران
🔹در پی اشراف اطلاعاتی پاسداران گمنام سازمان اطلاعات سپاه نینوا استان گلستان بر روی تحرکات و فعالیتهای عناصر خودفروخته منافقین در داخل کشور، عامل اصلی شبکه جذب گروهک منحوس منافقین در استانهای گلستان و مازندران دستگیر شد.
@abozahra1