eitaa logo
گلهای سرخ مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیه
424 دنبال‌کننده
30هزار عکس
15.9هزار ویدیو
50 فایل
برای ارتباط با ما به این لینک پیام ارسال نمایید: @Abozahra1403
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم تشییع پیکر مطهر شهید مدافع حرم " "🌹 🔰شنبه سوم اسفندماه ساعت ۱۴:۳۰ از میدان فیض به سمت گلستان شهدای @abozahra
گلهای سرخ مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیه
📸 جمعی از مردم اصفهان با رهبر انقلاب دیدار کردند 🔻 در ایام سالگرد حماسه و ایثار مردم اصفهان و تشییع
📩 اصفهان شهر علم و هنر و جهاد است 🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار جمعی از مردم اصفهان: مناقب یکی دو تا نیست. اصفهان شهر علم است، شهر هنر است، شهر جهاد است، شهر زنده است. در باب علم، در اصفهان شاید در این چهارصد سال اخیر تعداد علمای بزرگ اصفهان که اهمّیّتشان و ارزششان و شهرتشان مربوط به خصوص اصفهان نیست، بعضی‌ها همه‌ی دنیای اسلام را، بعضی همه‌ی ایران را فرا گرفته، اگر بخواهیم اسم بیاوریم، در فقه و در فلسفه و در حدیث و در تفسیر و امثال اینها یک کتاب قطور خواهد شد فقط اسمشان را اگر بنویسیم. بزرگان علمای ما حتی تا زمان نزدیک به ما مثل مرحوم آقای نائینی، مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی، مرحوم آشیخ محمد حسین اصفهانی، اینها همه بزرگان علم دورانهای مختلف، قبل از اینها، قبل از اینها، قبل از اینها تا حدود چهارصد سال اصفهانی‌اند. شهر علم است دیگر. یعنی تربیت کننده است، نه فقط در فقه، در فلسفه هم همین جور است، بعضی هم اصفهانی نیستند، لکن در اصفهان رشد کردند، در اصفهان بروز کردند، اصفهان اینها را رو آورد. این خصوصیت اصفهان است. شهر ایمان و محبت به اهل بیت است. @abozahra1
گلهای سرخ مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیه
📩 اصفهان شهر علم و هنر و جهاد است 🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار جمعی از مردم اصفهان: مناقب #اصفهان
📩 مسئله‌ی آب اصفهان مسئله‌ی مهمّی است و آن را دنبال‌گیری کردم / مردم اصفهان شایسته‌ی این هستند که ما برای خدمت شب و روز نشناسیم 🔻 رهبر انقلاب، امروز در دیدار جمعی از مردم اصفهان: مسئله‌ی آب اصفهان مسئله‌ی مهمّی است. بنده هم دنبال این قضیّه بوده‌ام. دوستان متعدّدی نامه نوشتند، ما هم ارجاع کردیم،‌ دنبال‌گیری کردیم. اخیراً هم من دنبال‌گیری کردم. الحمدللّه مشغولند، یعنی کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ پنج شش اقدام. حالا مثلاً ممکن است گفته بشود که بعضی از اینها بلندمدّت است، خب باشد، بالاخره دارد کار انجام میگیرد، دارد پیش میرود و ان‌شاءاللّه حل خواهد شد. من حالا به مسئولین محترم دولتی که واقعاً‌ تلاش هم میکنند، کار میکنند، سفارش میکنم در این زمینه هرچه ممکن است بیشتر تلاش کنند، هرچه ممکن است سریع‌تر کار کنند؛ یعنی واقعاً مردم شایسته‌ی این هستند که ما شب و روز نشناسیم. ۱۴۰۱/۸/۲۸ @abozahra1
گلهای سرخ مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیه
🌹لحظاتی با شهدا🌹 📌 تا آخر بخوانید/ *شهیدی که سرش را زنده بود از تنش جدا کردند* 🔹️ *عباسعلی فتاحی* بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت ◇ تک فرزند خانواده هم بود، زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه ◇ مادر گفت: *عباسم!* تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ ◇ *عباسعلی* گفت: امام گفته. ◇ مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم... 🔹️ *عباس* اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته ◇ اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب ، فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. ◇ گفتند: آقای *عباسعلی فتاحی!* تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه... ◇ بالاخره *عباسعلی* با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. 🔹️یه روز *شهیدخرازی* گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن ، پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود ◇ پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون *عباسعلی* بود ◇ قبل از رفتن *حاج حسین * خواستشون و گفت: " به هیچوجه با عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره... 🔹️تخریبچی ها رفتند... یه مدت بعد خبر رسید ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته... ◇ اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای *عباسعلی* و اسیر شد... ◇ زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه *عباسعلی* توی شکنجه ها لو بده 🔹️پسر عموی اومد و گفت: *حاج حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه* برید عملیات کنید... ◇ عملیات المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت ◇ پسر عموی *عباسعلی* اومد و گفت: این *عباسعلیه*! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... 🔹️ عراقی میگفتند: روی پل هر چه *عباسعلی* رو کردند چیزی نگفته ◇ اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند. ◇ جنازه اش رو آوردند تحویل مادرش بدهند. ◇ گفتند به مادرش نگید سر نداره، وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! ◇ گفتن مادر بیخیال. نمیشه... ◇ مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. ◇ گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین 🔹️یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین *عباسم* سر نداره؟ ◇گفتند: ! سر *عباس* تو رو بریدند. ◇ مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم... ◇مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن *عباس* رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی و ) و خم شد رگهای *عباس* رو بوسید. و مادر *شهید عباسعلی * بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد... ** یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @abozahra1