eitaa logo
گلهای سرخ مدافعان حرم حضرت زینب سلام الله علیه
424 دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
13.9هزار ویدیو
47 فایل
برای ارتباط با ما به این لینک پیام ارسال نمایید: @Abozahra1403
مشاهده در ایتا
دانلود
✍چگونگی نگارش کتاب شبهای پیشاور مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در ربیع الاول سال 1345هـ.ق که تنها حدود سی سال از عمرشان می‌گذشت، پس از سفر به عتبات و استعانت از حضرت علی(ع) راهی هندوستان شد. در کراچی، بمبئی، لاهور، پنجاب، حیدرآباد و بسیاری نقاط دیگر هند مورد استقبال و احترام مسلمانان و غیر مسلمانان واقع شد و جلسات بحث و مناظره را برقرار کرد. بعد از آن، ایشان را به دهلی نو دعوت کردند و جلسه مناظره با عده‌ای از علمای هند را فراهم ساختند. در بعضی از این جلسات که در دهلی انجام می‌شد، رهبر بزرگ هند مهاتما گاندی نیز شرکت می‌کرد.[2] بعد از این جلسات، سلطان الواعظین به دعوت محمد سرورخان که از متنفذین خاندان قزلباش هندوستان به‌شمار می‌رفت، برای سخنرانی و خطابه راهی پیشاور شد. سلطان الواعظین در این جلسات مباحثی در زمینه خلافت و ولایت و عقاید شیعه مطرح ساخت. در پایان یکی از این سخنرانی‌ها دو تن از علمای کابل نزد سلطان الواعظین آمده و تقاضا می‌کنند در ارتباط با سخنان او با ایشان مناظره کنند.[3] این دو نفر به نام‌های حافظ محمد رشید و شیخ عبدالسلام از آن شب به بعد، پس از نماز مغرب و عشا در حضور جمع زیادی از علما و رجال و مردم شهر، پیرامون مسائل مورد اختلاف با سلطان الواعظین به گفت‌وگو می‌نشستند. این جلساتِ پُرشور که از شب جمعه 23 رجب 1345 هـ.ق شروع شد، تا ده شب به طول انجامید. جلسه مناظره هر شب بعد از نماز مغرب و عشا 6 یا 7 ساعت و گاهی نیز تا اذان صبح ادامه می‌یافت. چون برخی از صاحبان جرائد و روزنامه‌ها در این جلسه حضور داشتند، جلسات هر شب را فردای آن در روزنامه‌ها و جرائد به چاپ می‌رساندند، مرحوم سلطان الواعظین بعدها از روی همین مجلات که جمع‌آوری کرده بود، شبهای پیشاور را به چاپ رساند. وی علت چاپ این مناظرات را با توجه به هجمه سنگین به ظاهر روشنفکران آن زمان از جمله کسروی؛ این‌گونه بیان می‌کند: «از دو جهت ناراحت بودم و نمی‌توانستم آرام بگیرم و ناظر این صحنه بازیگری و اعمال زشت و دروغ‌ها و تهمت‌های بی‌جا گردم؛ یکی دیدم اگر سکوت کنم مورد لعنت خدای متعال واقع خواهم شد که در حدیث است: "اذا ظهرت البِدَع فَلِلعالِم اَن یظهَر عِلمَه و اِذا کَتَم فعلیه لعنه الله".[4] جهت ثانی مقام سیادت بود که غیرت هاشمیّت و جوشش سیادت، درونم را می‌گداخت. البته تا آن‌جا که وظیفه داشتم، در منابر بزرگ و مجالس مهم در حل شبهات و تثبیت عقاید و در رفع اباطیل آنها کوشیدم...ولی خیلی میل داشتم مستقلاً کتابی بر ردّ دروغ‌پردازی‌های آنها بنویسم، متأسفانه گرفتار کسالت ممتدی گردیدم، و سالی را در بیمارستان‌ها بسر بُردم و قُوای خود را از دست دادم. پزشکان هم دستور استراحت کامل و ترک گفتار و نوشتار دادند. روزی در بستر بیماری پس از فکر بسیار متوجه شدم، شاید خلاصه جواب شبهه‌ها در مجلات و روزنامه‌هایی که مناظرات شبهای پیشاور را منتشر کرده‌اند، باشد. بهتر آن دیدم که این نوشته‌ها را چاپ کنم که بعد از چاپ به شکل همین کتاب عرضه شده است».[5] در کتاب شبهای پیشاور، جلسات به ترتیب زمانی آورده شده و نویسنده از خود در این کتاب به عنوان «داعی» یاد می‌کند. بالأخره سلطان الواعظین شیرازی بعد از یک عمر تلاش و فعالیت تبلیغی در سال 1391 هـ.ق از دنیا رفت.[6] (ع) @abozahra1