eitaa logo
صالحین (تجیر) ابوزیدآباد و حومه
130 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
699 فایل
کانال مربیان، معلمین،والدین و هادیان سیاسی http://eitaa.com/abozeiedabad منطقه ابوزیدآباد-بخش کویرات آران بیدگل استان اصفهان* لینک کانال@abozeiedabad ارتباط با مدیرکانال https://eitaa.com/snatkar1364
مشاهده در ایتا
دانلود
 به نام خداوند گسترده‌‏مهر مهربان‏ كاف. ها. يا. عين. صاد. (1) اين گزارشى است از رحمت‌‏بخشى پروردگارت بر بنده‌‏اش زكريّا، (2) آن‌‏گاه كه در خلوتى نهان از مردم پروردگارش را ندا داد. (3) گفت: پروردگارا، من استخوانم سست گرديده و قدرتم كم شده و پيرى در سرم شعله‏‌گونه برافروخته و فراگير شده‌است و تاكنون- پروردگارا- هرگاه تو را خوانده‏‌ام از اجابت دعا محروم نبوده‌‏ام. (4) و من از رفتار بستگانم كه پس از من وارثانم خواهند بود بيمناكم و همسرم نازا بوده و اكنون هم سالخورده است، پس از جانب خود وارثى به من عطا كن، (5) فرزندى كه از من و از خاندان يعقوب ارث برد، و او را- اى پروردگار من- در عقيده و عمل پسنديده گردان. (6) ما دعاى او را اجابت كرديم و به وسيله فرشتگان به او ابلاغ نموديم كه: اى زكريّا، ما تو را به پسرى كه نامش يحيى است و پيش‏‌تر همنامى براى او قرار نداده‌‏ايم، مژده مى‏‌دهيم. (7) زكريّا گفت: پروردگارا، چگونه مرا پسرى باشد و حال آن‏‌كه همسرم نازا بوده و اكنون هم سالخورده است و خود نيز از كهنسالى به ناتوانى رسيده‏‌ام. (8) خدا فرمود: حقيقت چنان است كه به تو نويد دادم. پروردگار تو گفته كه اين كار براى من آسان است و من تو را پيش‌‏تر در حالى‌‏كه چيزى نبودى آفريدم. (9) زكريّا گفت: پروردگارا، نشانه‌‏اى براى من قرار ده تا بدانم كه آن‌چه شنيده‌‏ام از جانب توست. خدا فرمود: نشانه تو اين است كه سه شبانه‏روز، با اين‌‏كه سالمى، نمى‏‌توانى با مردم سخن بگويى. (10) پس از محراب خارج شد و به سوى قومش رفت و با اشاره به آنان فهماند كه خدا را منزّه شمريد و بامدادان و عصرگاهان او را تسبيح گوييد. (11) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 پس از چندى يحيى را به او عطا كرديم؛ آن‌گاه به يحيى گفتيم: اى يحيى، اين كتاب (تورات) را به جدّ و جهد بگير (آن را نيك بياموز و به احكام آن عمل كن) و ما به او در كودكى دانش معارف الهى را ارزانى كرديم. (12) و نيز از جانب خود، عشق و شورى الهى به او عطا كرديم و در پرتو آن روحش را نيكو پرورش داديم، و او تقواپيشه بود. (13) و در حق پدر و مادرش نيكوكار بود و در برابر مردم تكبّر نورزيد و زورگويى نكرد و سركشى از خود نشان نداد. (14) و از روزى كه زاده شد، قرين سلامت و از آفت‌‏ها پيراسته بود، و مقرّر كرديم كه به هنگام مرگش و در عالم برزخ نيز گزندى نبيند، و روزى كه زنده برانگيخته مى‏شود نيز حياتى پاك داشته باشد و هيچ رنجى به او نرسد. (15) و در اين كتاب (قرآن) سرگذشت مريم را ياد كن، آن‏‌گاه كه براى عبادت از كسان خود كناره گرفت و به نقطه‌‏اى در شرق مسجد رفت. (16) و در برابر آنان پرده‌‏اى افكند. در اين هنگام، ما روح خود، جبرئيل را به سوى او فرستاديم و جبرئيل در نظر او به صورت انسانى با اندام معتدل نمايان شد. (17) مريم دهشت‌‏زده گفت: من از تو به خداوند رحمان پناه مى‌‏برم اگر پرهيزگار باشى. (18) جبرئيل گفت: من بشر نيستم، بلكه فرستاده پروردگار توام؛ آمده‏‌ام تا پسرى به تو ببخشم كه از رشدى شايسته برخوردار باشد. (19) مريم گفت: چگونه مرا پسرى باشد در حالى‌‏كه هيچ بشرى با من تماس نداشته است و بدكاره نيز نبوده‌‏ام؟ (20) جبرئيل گفت: واقعيّت همان است كه به تو گفتم. پروردگارت فرموده است كه اين كار بر من آسان است. ما اين‌‏گونه به تو فرزندى مى‌‏دهيم تا آن‌چه بايد انجام گيرد و تا او را براى مردم نشانه‌‏اى قرار دهيم و از جانب خود او را مايه رحمتى گردانيم، و آفرينش او بدين‌‏صورت كارى حتمى است. (21) پس مريم به عيسى باردار شد و با حمل خود از خانواده‌‏اش كناره گرفت و به مكانى دور رهسپار گشت. (22) تا اين‌‏كه درد زايمان او را به سوى تنه خشكيده درخت خرمايى كه در آن‌جا بود كشانيد. گفت: اى كاش، پيش از اين مرده بودم و به قدرى ناچيز بودم كه مرا به فراموشى مى‌‏سپردند. (23) پس عيسى مادرش را از زير پاى او ندا داد كه: اندوهگين مباش؛ همانا پروردگار تو زير پايت جوى آبى پديد آورده‌است. (24) ساقه درخت خرما را به طرف خود تكان ده كه خرمايى تازه بر تو فرو مى‌‏ريزاند. (25) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 پس، از آن خرماى تازه بخور و از اين جوى آب بنوش و بر موهبتى كه خدا به تو داده‌است شادمان باش، و اگر از آدميان كسى را ديدى كه بر تو ايراد مى‌‏گيرد، من پاسخ او را خواهم داد، تو قصد روزه كن و بگو: من براى خداى رحمان روزه سكوت نذر كرده‌‏ام، از اين‌‏رو امروز با هيچ انسانى سخن نمى‌‏گويم. (26) آن‏‌گاه مريم كودك خود را در حالى‌‏كه او را حمل مى‌‏كرد نزد قومش آورد. قوم او گفتند: اى مريم، به راستى گناهى بزرگ كه از تو بعيد مى‌‏نمود، انجام داده‏‌اى. (27) اى خواهر هارون، پدرت مرد بدى نبود و مادرت نيز بدكاره نبود. (28) مريم به كودكش اشاره كرد كه از او سؤال كنيد. آنان گفتند: چگونه با كسى كه كودكى در گهواره است سخن بگوييم؟ (29) عيسى گفت: من بنده خدايم. خدا به من كتاب آسمانى داده و مرا پيامبر گردانيده‌است. (30) و مرا هر جا كه باشم مايه بركت قرار داده، و تا زنده‌‏ام مرا به نماز و زكات سفارش كرده‌است. (31) و مقرّر داشته است كه به مادرم نيكوكار باشم و مرا زورگو و پندناپذير قرار نداده‌است. (32) و از روزى كه زاده شدم، قرين سلامت و از آفت‏‌ها پيراسته بودم، و به هنگام مرگم و در عالم برزخ نيز گزندى نخواهم ديد، و روزى كه زنده برانگيخته مى‏‌شوم نيز رنجى به من نخواهد رسيد. (33) [اى پيامبر،] اين است عيسى پسر مريم و اين هم ماجراى اوست. من سخن به راستى و درستى مى‌‏گويم. اين است حقيقت آن كسى كه درباره وى ترديد مى‌‏كنند. (34) عيسى فرزند خدا نيست، چرا كه خدا را نسزد كه فرزندى برگيرد. او از اين‏‌كه نيازمند فرزند باشد منزّه است. چگونه به فرزند نياز داشته باشد و حال آن‏‌كه چون كارى را مقرّر كند، جز اين نيست كه به آن مى‌‏گويد: باش، و آن پديد مى‌‏آيد. (35) آن‏‌گاه عيسى در ادامه سخنانش گفت: به يقين، خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستيد. اين است راه راست و درست. (36) پس كسانى كه عيسى به سوى آنان فرستاده شد، به چند گروه تقسيم شدند و درباره او اختلاف كردند؛ گروهى به او كفر ورزيدند و گروهى او را خدا خواندند- اين دو گروه همه كافر بودند- و گروهى راه اعتدال را پيمودند. پس واى بر كافران از ديدار روزى بزرگ! (37) روزى كه آنان نزد ما مى‏‌آيند چقدر شنوا و بينايند، ولى آن روز ستم‌كاران در گمراهى آشكارى قرار دارند و ظهور حقيقت براى آنان هدايتى را در پى ندارد و آنان را به سعادت نمى‌‏رساند. (38) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 و كافران را از روز حسرت بيم ده از آن‌‏گاه كه كار به انجام مى‌‏رسد و به سوى ما بازمى‌‏آيند. آنان از آن روى كه اكنون در غفلت‌‏اند و به يكتايى خدا ايمان نمى‌‏آورند، در آن روز سعادت خود را از كف داده‌‏اند و حسرت‏‌زده خواهند بود. (39) به يقين، ما زمين و هر كه را بر روى آن است به ميراث مى‌‏بريم و همه به سوى ما بازگردانده مى‏‌شوند. (40) و در اين كتاب (قرآن) سرگذشت ابراهيم را ياد كن، كه او بسيار راست‌گو و پيامبر بود. (41) ياد كن هنگامى را كه به پدرش گفت: اى پدر، مگر نه اين است كه معبود بايد از عبادت پرستش‌گر خود آگاه باشد و امور او را تدبير كند، پس چرا چيزهايى را مى‌‏پرستى كه نه مى‌‏شنوند و نه مى‏‌بينند و نه چيزى را از تو كفايت مى‌‏كنند؟ (42) اى پدر، حقيقت اين است كه دانشى براى من فراهم آمده كه براى تو فراهم نيامده‌است، پس مرا پيروى كن، من تو را به راهى راست هدايت مى‌‏كنم. (43) اى پدر، از شيطان پيروى مكن كه او تو را به پرستش غير خدا مى‏‌خواند، زيرا شيطان خداى رحمان را عصيان‌گر است و تو را جز به نافرمانى خدا فرا نمى‌‏خواند. (44) اى پدر، من مى‌‏ترسم از جانب خداى رحمان عذاب خذلان به سراغت آيد و او تو را به حال خودت واگذارد و در نتيجه دوست‌دار شيطان گردى و شيطان كار تو را در اختيار گيرد. (45) گفت: اى ابراهيم، آيا تو از معبودان من روي‌گردانى؟ سوگند ياد مى‏‌كنم كه اگر از روي‌گردانى خود بازنايستى تو را سنگ‌سار خواهم كرد، و اينك براى مدّتى طولانى مرا ترك كن و كناره‏‌گيرى كن! (46) ابراهيم گفت: سلام بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‏‌طلبم، اميد است تو را بيامرزد، زيرا او با من مهربان بوده دعاهاى مرا مستجاب كرده‌است. (47) من از شما و از آن‌چه به جاى خدا مى‏‌خوانيد كناره مى‏‌گيرم و پروردگارم را مى‏‌خوانم و اميد آن دارم كه در خواندن پروردگارم از اجابت او محروم نباشم. (48) پس هنگامى كه از آنان و از آن‌چه به جاى خدا مى‌‏پرستيدند كناره گرفت، اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و همه را پيامبر گردانيديم. (49) و از رحمت خود به آنان بخشيديم و برايشان در ميان مردم ستايشى راستين و والا قرار داديم. (50) و در اين كتاب (قرآن) داستان موسى را ياد كن، كه او انسانى بود خالص شده براى خدا به گونه‌‏اى كه هيچ‌‏كس و هيچ چيز در او نصيبى نداشت. او فرستاده خدا، و پيامبر بود. (51) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 و از جانب راست كوه طور به او ندا داديم، و در حالى‌كه با وى به راز سخن گفتيم او را به خود نزديك ساختيم. (52) و از رحمت خويش برادرش هارون را كه به پيامبرى برگزيديم، به او عطا كرديم. (53) و در اين كتاب (قرآن) اسماعيل را ياد كن، كه او به وعده خود سخت وفادار و فرستاده خدا، و پيامبر بود. (54) و كسان خود را همواره به نماز و زكات فرمان مى‏‌داد و نزد پروردگارش پسنديده بود. (55) و در اين كتاب (قرآن) ادريس را ياد كن، كه او بسيار راستگو و پيامبر بود. (56) و ما او را به مقامى بلند بالا برديم. (57) اين بلندمرتبگان كه خدا آنان را از نعمت برخوردار ساخته بود- چه پيامبرانى كه از نسل آدم و از نسل كسانى كه آنان را با نوح بر كشتى نشانديم و از نسل ابراهيم و اسرائيل بودند، و چه آنان‌كه از پيامبران نبودند ولى آنان را هدايت كرديم و برگزيديم- همه آنان هنگامى كه آيات خداى رحمان بر آنان تلاوت مى‌‏شد، سجده‌‏كنان و گريان بر زمين مى‌‏افتادند. (58) آن‏‌گاه پس از آنان مردمى ناشايسته به جاى ايشان آمدند كه نماز را تباه ساختند و از خواهش‌‏هاى نفسانى پيروى كردند، و به زودى گمراهى خود را خواهند ديد. (59) مگر كسانى‌كه توبه كردند و ايمان آوردند و كار شايسته انجام دادند، كه آنان به بهشت درمى‌‏آيند و هيچ ستمى بر آنان نخواهد رفت. (60) آنان به بوستان‌‏هايى جاودان كه خداى رحمان آن‌ها را به بندگان خود وعده داده و از درك آنان نهان است درمى‌‏آيند، و به يقين وعده او انجام‌‏شدنى است. (61) در آن‏‌جا هيچ سخن بيهوده‏‌اى نمى‌‏شنوند؛ فقط سخنى كه از سلامت و عافيت حكايت دارد به گوششان مى‌‏رسد، و در آن‏‌جا هر بامداد و عصرگاه رزق خود را خواهند داشت. (62) اين همان بهشتى است كه آن را به هر كس از بندگانمان كه تقواپيشه است به ميراث مى‌‏دهيم. (63) و ما فرشتگان براى رساندن وحى جز به فرمان پروردگار تو- اى پيامبر- فرود نمى‌‏آييم، زيرا اعمال و آثار ما كه پيش روى ماست، و اسباب و عللى كه ما براساس آن‌ها وجود يافته‏‌ايم، و وجود ما كه ميان اين دو مرحله است همه از آن اوست و او از هرجهت بر ما احاطه دارد، و پروردگارت هرگز فراموش‌كار نبوده‌است؛ پس اگر مى‏‌بينى ما در آوردن وحى تأخير كرده‏‌ايم اين برخاسته از مشيت خداست نه از روى غفلت و فراموشى او. (64) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 چگونه ما در اختيار خدا نباشيم و چگونه او فراموش‌كار باشد، با اين‌‏‌كه اوست پروردگار آسمان‏‌ها و زمين و آن‌چه ميان آن دو است. پس فقط او را بپرست و بر پرستش او شكيبا باش. آيا براى او همنامى كه تدبيركننده جهان هستى و درخور پرستش باشد مى‌‏شناسى؟ (65) و انسان، بى‏ آن‏‌كه از او انتظار رود، مى‌‏گويد: آيا چون مردم، حتما زنده از گور برانگيخته مى‌‏شوم؟ (66) آيا انسان به ياد نمى‏‌آورد كه ما او را پيش‌‏تر آفريديم در حالى‌‏كه چيزى نبود؟ پس چگونه آفرينش دوباره خود را بعيد مى‌‏داند؟ (67) پس به پروردگارت سوگند كه ما پس از بيرون آوردن كافران از گورها آنان را با شياطين گرد مى‌‏آوريم، سپس در حالى كه روى هم انباشته شده‏‌اند، آنان را براى عذاب بر گرد دوزخ احضار مى‏‌‌كنيم. (68) آن‏‌گاه از هر گروه هم‏‌مسلك هر كدام از آنان را كه خداى را نافرمان‏‌تر است بيرون مى‌‏كشيم. (69) وانگهى، ما به كسانى كه براى ورود به دوزخ و سوختن در آتش آن سزاوارترند داناتريم و بهتر از هر كسى مى‌‏دانيم كه هر كدام درخور چه مرتبه‌‏اى از عذابند. (70) و هيچ‏‌يك از شما مردم- چه كافران و چه مؤمنان- نيست مگر اين‌‏كه گرداگرد دوزخ مى‌‏آيد. اين كار بر پروردگارت حتمى و بايسته است. (71) سپس كسانى را كه تقواپيشه بوده‌‏اند رهايى مى‌‏بخشيم و ستم‌كاران (كافران و گنهكاران) را در حالى‌‏كه به زانو درافتاده‌‏اند، در آن‏‌جا رها مى‏‌كنيم. (72) و هنگامى كه آيات روشن و روشن‌گر ما بر مردم خوانده شود، كافران به كسانى كه ايمان آورده‏‌اند مى‏‌گويند: كدام ‏يك از ما دو گروه جايگاهى بهتر و محفلى نيكوتر دارد؟ همو نيكبخت و برحق است و آن هم جز ما كسى نيست. (73) راستى اينان چگونه برخوردارى از دنيا را نشانه برحق بودن و نيك‌بختى خود مى‏‌دانند و حال آن‏‌كه چه بسيار نسل‏‌ها را كه پيش از آنان بودند و اثاثيه‌‏هايى بهتر و منظره‏‌هايى نيكوتر داشتند، نابود كرديم. (74) اى پيامبر، به مردم بگو: كسانى كه در گمراهى به سر مى‏‌برند، خداى رحمان بايد آنان را بر گمراهى‏‌شان يارى دهد تا هم‌چنان راه انحراف بپويند، تا وقتى كه آن‌چه را به آنان وعده داده‏‌اند بنگرند، و آن يا عذاب دنياست و يا برپايى قيامت، به زودى خواهند دانست كه چه كسى جايگاهش بدتر و سپاهش ناتوان‏‌تر است. (75) و خداوند كسانى را كه هدايت يافته‏‌اند بر هدايتشان مى‌‏افزايد، و كارهاى شايسته كه ماندگار است، نزد پروردگارت پاداشى بهتر و فرجامى نيكوتر دارد. (76) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 آيا ديدى آن كسى را كه به آيات ما كفر ورزيد و گفت: قطعا به علت كفر ورزيدنم مال و فرزند بسيار به من داده خواهد شد؟! (77) آيا او بر غيب آگاهى يافته است كه اين‌‏گونه سخن مى‏‌گويد، يا در پيشگاه خداى رحمان بر اين سخنش پيمانى گرفته‌است؟! (78) چنين نيست كه برخوردارى از مال و فرزند در اثر كفر باشد؛ قطعا ما آن‌چه را مى‏‌گويد محفوظ مى‌‏داريم و بر عذاب او آن‏‌گونه كه بايد خواهيم افزود. (79) و سخنى را كه مى‌‏گويد به ارث مى‌‏بريم و آن را نزد خود نگاه مى‌‏داريم تا او را در برابر آن مجازات كنيم، و او تنها و بدون هيچ ياورى نزد ما خواهد آمد. (80) مشركان به جاى خدا معبودانى را به پرستش گرفته‌‏اند تا براى آنان مايه عزّت باشند. (81) چنين نيست، به زودى معبودانشان پرستش آنان را انكار مى‌‏كنند و با آنان به مخالفت برمى‌‏خيزند. (82) آيا نديده‌‏اى و ندانسته‌‏اى كه ما شياطين را كه از معبودان اهل شرك به شمار مى‌‏روند به سوى آنان گسيل كرده‌‏ايم كه آنان را به شرّ و تباهى برمى‌‏انگيزند. با اين حال چگونه معبودانشان مايه عزّت آنان خواهند بود؟ (83) پس براى نابودى كفرپيشگان شتاب مكن، زيرا ما كارهايشان را در مدّت عمرشان براى آنان برمى‌‏شمريم تا بدين‌‏وسيله عذابشان كنيم. (84) روزى [را ياد كن‏] كه تقواپيشگان را گرد آورده و آنان را سواره به سوى بهشت كه جايگاه مقربان خداى رحمان است روانه مى‌‏كنيم. (85) و گنهكاران را در حالى‌‏كه تشنه‌‏اند به سوى جهنّم مى‌‏رانيم. (86) خدايان اهل شرك توان شفاعت كردن از كسى را ندارند؛ تنها كسانى مى‏‌توانند شفاعت كنند كه از خداى رحمان بر اين امر پيمانى گرفته باشند. (87) مشركان گفتند: خداى رحمان فرزندى برگرفته‌است. (88) راستى با اين گفتارتان چيزى بس زشت و ناپسند آورده‌‏ايد. (89) نزديك است آسمان‌‏ها از اين سخن پاره‌‏پاره شوند و زمين بشكافد و كوه‏‌ها به شدت فروريزند و نابود شوند، (90) از اين‏‌كه براى خداى رحمان فرزندى خواندند؛ (91) در حالى‏‌كه خداى رحمان را نسزد كه فرزندى برگيرد. (92) هيچ‏‌كس در آسمان‌‏ها و زمين نيست جز اين‏‌كه روى به سوى خدا دارد و بنده‏‌اى در حضور او است. (93) و قطعا آنان را محاسبه نموده و به دقت شماره كرده‌است. (مهر بندگى بر آن‌ها نهاده‌است) (94) و روز قيامت همه آنان تنها و تهيدست به حضور او مى‏‌آيند؛ پس چگونه ممكن است برخى از آنان وصف خدايى داشته باشند و فرزند خدا به شمار آيند؟ (95) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛
 همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌‏اند، به زودى خداى رحمان براى آنان در دل‏ها محبّتى قرار مى‌‏دهد. (96) جز اين نيست كه ما با فروفرستادن اين قرآن به زبان تو خواندن و فهميدن آن را آسان ساختيم تا تقواپيشگان را به وسيله آن نويد، و مردمى را كه دشمنى مى‌‏كنند بدان بيم دهى. (97) و چه بسيار نسل‏‌هايى را كه پيش از اينان بودند هلاك كرديم؛ آيا كسى از آنان را مى‌‏يابى يا صدايى از ايشان مى‏‌شنوى؟ (98)  به نام خداوند گسترده‌‏مهر مهربان‏ طا. ها. (1) اى پيامبر، ما اين قرآن را بر تو فرونفرستاديم تا براى ابلاغ آن به مردم به رنج بيفتى. (2) بلكه آن را فرو فرستاديم تا براى كسى كه از فرجام غفلت بيم دارد تذكّرى باشد. (3) اين قرآن از جانب كسى نازل شده‌است كه زمين و آسمان‏‌هاى بالاتر را آفريده‌است. (4) خداى رحمان بر تخت فرمانروايى عالم استيلا دارد و امور جهان هستى را تدبير مى‏‌كند و سامان مى‌‏دهد. (5) آن‌چه در آسمان‏‌هاست و آن‌چه در زمين و آن‌چه ميان آن دو و آن‌چه زير خاك و در درون زمين است از آن اوست. (6) و اگر سخن را آشكارا بگويى، از آن آگاه است، زيرا او نهان تو را و نهان‌‏تر از نهانت را كه حتى خود نيز از آن بى‌‏خبرى مى‌‏داند. (7) خداست كه معبودى شايسته پرستش جز او نيست، زيرا نيكوترين نام‌‏ها همه از آن اوست. (8) آيا داستان موسى به تو رسيده‌است؟ (9) آن‏‌گاه كه راهش را گم كرده بود و آتشى ديد، پس به خانواده‏‌اش گفت: اين‌‏جا بمانيد كه من آتشى ديدم، مى‌‏روم شايد شعله‌‏اى از آن براى شما بياورم تا خود را بدان گرم كنيد يا بر گرد آتش راهنمايى بيابم و راه مصر را از او جويا شوم. (10) پس هنگامى كه نزديك آتش رسيد، ندا داده شد كه: اى موسى، (11) همانا من پروردگار توام و تو در حضور منى، پس شرط ادب به جاى آور و كفش‏هايت را بيرون كن كه تو اينك در وادى مقدّس «طوى» هستى. (12) 🕊👇 ┏━━━🍃═♥️━━━┓   @tartilvathdir96 ┗━━━♥️═🍃━━━┛