eitaa logo
آب‌پخش نیوز 🚩
228 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
8.1هزار ویدیو
246 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 | باید مانند سیدالشهدا استقامت کنیم ♦️امام خمینی(ره): در روایات هست که هر چه به ظهر نزدیک می‌شد، حضرت صورتش شکفته‌تر می‌شد. برای چی؟ برای اینکه می‌دید که دارد می‌رود پیش خدا. او نظر به «او» داشت، نه اینکه به این نظر داشت که پسر دارد، اولاد دارد، این حرف‌ها نبود در کار. ♦️بنابراین، ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش نکنند و امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. ۱ فروردین ۱۳۶۴ 🌴 به آب‌پخش نیوز بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1
◾️◾️بخونید👇 ♦️چگونه می‌شود با یک قطره اشک ، همه گناهان بخشیده شود؟! ‌ ماجرای تشرّف علامه بحرالعلوم به محضر (عج): ‌ ♦️سيد (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مسأله، كه گريه بر (ع) گناهان را می‌آمرزد، فكر می‌کرد. ‌ ♦️همان وقت متوجه شد كه شخص عربى به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته‌ای؟ اگر مسأله علمى است بفرماييد شايد حل کنم! ‌ ♦️سيد بحرالعلوم اظهار داشت: در اين باره فكر می‌کنم كه چطور می‌شود خداى تعالی اين همه به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت (ع) می‌دهد. ‌ ♦️مثلا در هر قدمى كه در راه برمی‌دارد، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می‌شود و براى یک قطره تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده می‌شود؟ ‌ ♦️آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من مثالى می‌آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار می‌رفت. در آنجا از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق‌العاده‌ای افتاد و بسيار گرسنه شد. ‌ ♦️خیمه ای را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن پیرزنی را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه، بز شيرده داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را می‌گرداندند. ‌ ♦️وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از ، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را برایشان نقل كرد. ‌ ♦️و از آنها سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ‌ يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد. ‌ ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. ‌ يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ‌ ♦️سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده‌ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هر چه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. ‌ ♦️بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، امام حسین(ع) هر چه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد. ‌ ♦️پس اگر خداوند به زائرين و كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمی‌تواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه می‌تواند انجام می‌دهد. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سید غیب شد. ‌ 📚منبع:‌ العبقرى الحسان، ج ۱، ص ۱۱۹ 🌴 به آب‌پخش نیوز بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/2433679387C86c287fef1