eitaa logo
شهیدِگُمنام ابراهیم هادی
260 دنبال‌کننده
828 عکس
621 ویدیو
2 فایل
﷽ 🍃چقدر خوبه ڪه بندگان مخلص وخوب خدا، بدون اینڪه خودت بفهمی... توی زندگیت ظاهر میشن و زندگیت روتغییر میدن... اون وقته ڪه میفهمی خدا، خیلی وقته جواب دعاهات رو، بافرستادن بنده های بااخلاصش داده...🕊 مثل ابراهیم هادی 💚 خادم الشهدا 🕊 @hasbiyllah
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسال اعضای کانال🍃 سلام به محضر نورانی شهدا دوست داشتم این کراماتی که از داداش ابراهیم شامل حالم شده براتون بگم . اول از همه ممنون از ادمین محترم بابت کانال خوبشون که منو هدایت کرد وقتی در عمق کارای شهید ابراهیم هادی رفتم😔 ازش شرم داشتم ولی هدایتم کرد پوشش من مانتو پالتو کوتاه بود شال و گاهی موهام کم بیرون بود ولی حالا با عنایات داداشم عزیزم که عاشقشم شهید ابراهیم هادی که قربونش بشم😭 هم چادری شدم هم باحجاب با پوشش بسیار خوب که همسرم خیلی خوشحاله من تغییر کردم و میگه همیشه آرزو داشتم خانومم محجبه باشه.. البته ایشون عضو کانال هم هستن و قطعا پیامها رو میخونن♥️ و این کرامات از رفیقم ابراهیم هادی نصیبم شد چون من از چادری ها بیزار بودم..ولی حالا به عشق داداش ابراهیم لذت میبرم از پوششم🤲😍 انشاالله همگی عاقبت بخیر باشیم از دعای شهدا🤲
حجاب “ یادگار حضرت زهراست ایمان زن وقتی کامل میشود کـه حجابش راکامل رعـایت کند…
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیام پُر مِهرِ شما🍃
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بهِ دوست داشـتَنَت چه چاشنی فُوق‌العاده ایِ زَدی ڪه مَزه اَش به دلم میچَسبد♥️
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از زنانی بود که حجاب را رعایت نمی‌کنند، در جایی با من آشنا شد و پس‌ از کمی صحبت، گفت: خانم، دختر بی سرپرست دارم و مستاجرم، اگر شرایط مالی برایم مهیا نشود آلوده به گناه می شوم. من یک کتاب سلام بر ابراهیم همراه داشتم. خدا به ذهنم انداخت و گفتم: این کتاب را بخوان. من چند سوال می پرسم و اگر خوانده بودی مبلغ خوبی به حساب شما واریز می کنم. رفت و بعد از یک هفته آمد وگفت فرصت نکردم بخوانم. گفتم یک هفته دیگه فرصت میدهم. هفته بعد آمد و با حالی منقلب گفت: من کتاب را نخواندم، اما تمام خاطرات آقا ابراهیم را بلدم. البته می دانم‌که شما حرفم را باور نمی‌کنید. گفتم چی رو باور نمیکنم؟ گفت دیشب بچه من خوابش برد. یکباره آقا ابراهیم از در وارد شد و مرا به اسم صدا زد و کتاب را به دستم داد و‌ گفت: حالا که نمی خوانی بذار برات تعریف کنم. او خودش شروع کرد تک تک خاطراتش را برایم تعریف کرد. گفتم چی یادت هست؟ همه را برایم گفت. او مو به مو خاطرات را تعریف کرد. گفتم عالیه گفت من می خوام این آقا ابراهیم رو به همه معرفی کنم.‌.. این خانم قشر خاکستری، اهل نماز و حجاب شد و تا الان صدها مثل خودش را با آقا ابراهیم و در واقع با خدا و معنویات آشنا کرده... این ماجرا چند روز قبل رخ داده...
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . ابراهیم برای این كِ جایگاه و پست و مقامی او را نگیرد ، همه عوامل کبر و غرور رو از خودش دور می‌کرد.وقتی به ابراهیم ماشین تویوتایی می‌دهدند تا با آن ماموریت انجام دهد.ماشین تویوتا را پس می‌دهد تا ماشین مدل‌بالا او را ازمردم‌جدانکندو غرور‌ برایش به جود نیاورد ...! .🌱
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا