🍃ارسالی#خانوم_معلمی از کانال
سلام یکی ازبچه ها درباره ابراهیم هادی نوشته بود عکسش هم خیلی جالب چسبانده بود به تحقیقش
نشون بچه ها دادیم
سلام و احترام💐
مادر محترمی .. اعضای کانال از همگیتون التماس دعا داره . که پسرش به راه راست هدایت بشه🤲
با نفسهای گرمتون ۳ صلوات بفرستین برای شهید ابراهیم هادی .. که این جوان هدایت بشن بزودی 🤲♥️ خیلی نگرانش هست و عرصه بهش تنگ شده.. 😔
انشاالله بزودی هدایت شدن این جوان و توی کانال میزارم🤲
چون یقین دارم شهید ابراهیم هادی ..دست این جوان و میگیره و هدایتش میکنه ..
3.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ೋღ 💖 ღೋ
بیهـوده
نگردید به تکرار
در این شهــــر
او
طرز نگاهـش
به خـدا شُعبه ندارد..♥️
#خاطرات_شهدا
🔮 بوی ابراهیم را حس میکنم
🌹 پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟
با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.😔
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه.😭
اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟
گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و.
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده.😭
مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه.😔
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه.
آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.😭
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت😔
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داش ابراهیم
تو هنوز هستی...
دنبال گره گشایی از کار مردم