eitaa logo
ابرارقـــدس 🇮🇷 🇵🇸
400 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
829 ویدیو
12 فایل
محلی برای نشر معارف و سیره شهدای انقلاب اسلامی ما را در پیام‌رسانهای ذیل دنبال کنید👇 http://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods www.instagram.com/abrar_qods اطلاعات پرداخت جهت نذورات فرهنگی👇 حساب 3101095009251 کارت 5892107046588698
مشاهده در ایتا
دانلود
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨✨ لازم نیست سر در بیاورید که خدا چطور می‌خواهد مشکلاتِ شما را حل کند. این مسئولیتِ اوست. کارِ شما نیست.. کارِ شما این است که به او اعتماد داشته باشید 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 پرستار بیمارستان، مردی با یونیفرم ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: «آقا پسر شما اینجاست.» پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند. پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد می‌کشید، جوان یونیفرم پوشی را که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت و گرمی محبت را در آن حس کرد. پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند. تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالی‌که نور ملایمی به آنها می‌تابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش می‌گفت. پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت. آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن‌رسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت می‌کرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود. در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بی‌جان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد. وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید: «این مرد که بود؟» پرستار با حیرت جواب داد: «پدرتون!» سرباز گفت: «نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.» پرستار گفت: «پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟» سرباز گفت: «می‌دونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود. وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمی‌تواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد، تصمیم گرفتم بمانم. در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم. پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟» پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقه‌زده بود، گفت: «آقای ویلیام گری...» پی نوشت دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت، فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید. ما انسان‌هایی نیستیم که در حال عبور از یک تجربه‌گذرای روحی باشیم بلکه روح‌هایی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم. 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمومنین: «ولا تَرغبنَّ فیمَن زهِد عنک..» مشتاقِ کسی نباش، که تو را نمی‌خواهد.. نهج‌البلاغه ۳۱ 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
ارتباط موفق 19.mp3
9.33M
۱۹ - هرگاه بخاطر کسی، - بخاطر جلب نگاه کسی، - بخاطر خوشحال کردن کسی، ⚠️ خدا را ندید گرفته و چهارچوب‌های انسانیِ خویش را دور زدی؛ حتماً حتماً حتماً از سوی همان نفر، آسیب، خیانت، دور زدن، و .... دریافت خواهی کرد. 🎤 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهار جاذبه طبیعی و باستانی شگفت انگیز آذربایجان که اگه ندیدی حتماً برو ببین زندان سلیمان زندان برنجه تخت سلیمان آبگرم قینرجه 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢راه بسته نیست... 🔸هر روزی که همت کنی و تصمیم بگیری و پای تصمیم بایستی راه بازه ... 🔸راه هیچ وقت بسته نیست و تا آخرین لحظات عمر در باز است. آیت الله جاودان سلوک 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods
ازدواج به امید تغییر! " بسیار یک دنده و لجباز است، اما با مهربانی مطابق میلم می شود"، " من می توانم او را بروفق مرادم سازم"، " الان به هوای مجردی چنین رفتار می کند، دنیای تاهلی حال و هوایش را تغییر می دهد" و... با فردی مواجه شده اید که به نظر آدم جالبی است، بخشی از نیازها و خواسته های شما از همسر را برآورده می کند اما در عین حال شخصیت او بسیار متفاوت از شخصیت شماست. با این وجود، تصمیم دارید دل به دریا بزنید و با او ازدواج کنید؛ با خود می اندیشید بعدترها ممکن است همین تفاوتها به جذابیت های زندگی شما تبدیل شود و یا به این امید که بعد از شروع زندگی، بتوانید با صبوری و محبت نواقص شخصیتی او را برطرف ساخته و تغییرش دهید، بر تصمیم ازدواج تان راسخ تر می شوید و پیش می روید. اگر در چنین شرایطی هستید، توصیه می کنیم خیال باطل تغییر همسر را از سرتان بیرون کنید، یقین داشته باشید اوضاع عوض نخواهد شد، یادتان باشد تا زمانی که فردی نخواهد و خود انگیزه به تغییر نداشته باشد شما نمی توانید او را مجبور به تغییر کنید. 🇮🇷 🇵🇸 👇 https://ble.ir/abrar_qods http://eitaa.com/abrar_qods