فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظه وداع غواصان قبل عملیات
🌹به یاد شهدای غواص دست بسته کربلای ۴
0⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
❤️بمناسبت سالگرد شهدای کربلای۴به معرفی شهید حمید رضا گودرزی میپردازیم با ما همراه باشید 🌹
1⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
بسم رب الشهدا والصدیقین شهید حمید رضا گودرزی متولد ۱۳۴۸/۸/۱۹در خانواده مذهبی وکارگری در بهشهر مازندران بدنیا آمد ودر سن ۱۴ سالگی ۱۳۶۲ به جبهه اعزام شده وتا لحظه شهادت ۷ بار به جبهه اعزام شد ایشان در طی حضور در جنگ دوبار مجروح شد یک بار عصب دست راستش دچار آسیب جدی شد وطی درمان طولانی داشت با این حال از جبهه دست نکشید وبا حضور در کردستان عشق وافر خودرا به نظام وانقلاب نشان داد ایشان بارها به عشق شهادت در عالم رویا خواب شهادت خود را میدید وبارها به برادر بزرگتر خود که او هم اهل جبهه وجنگ بود بازگو میکرد ومیگفت من بشهادت میرسم ولیکن شما میمانید وباید از پدر ومادر مراقبت کنید ودر لحظه شهادت ایشان وبرادر ش باهم در عملیات کربلای ۴ شرکت کردند ودر جزیره ام الرصاص عراق بر اثر اصابت گلوله تیربار دشمن به دهان وگلو ودر کسوت تخریب چی وغواص ل و ۲۵ کربلا به شهادت وآرزوی خود رسیدند
خلاصه بیوگرافی تا شهادت 2⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
#مادرانه
حمید من در تاریخ ۴۸/۸/۱۴ در بهشهر به دنیا آمد. در ایام نوجوانی حمید، جنگ تحمیلی آغاز شد و پسر بزرگم عباس به جبهه رفت.
حمید ۱۳ ساله بود که علاقهمند شد به جبهه برود. من و پدرش مخالفت می کردیم و می گفتیم شما کوچک هستید.
نرو.
ولی به هر ترتیبی که بود با دست بردن به شناسنامه و راضی کردن ما، به جبهه رفت.
#مادرانه
حمید من روی بحث حفظ حریم و نامحرم تأکید داشت. حتی روی خواهرانش هم خیلی حساس بود.
یادم هست گاهی اوقات حمید تا هشت ماه نمی آمد. خیلی به من سفارش می کرد که مراقب خواهرانم باشید و تنهایی آنها را جایی نفرست و به آنان بگو هر جایی نروند حتی در مراسم و مجالسی که نامحرم حضور داشت، نمی آمد.
3⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
🌷 #برادرانه
ماجرای شهادت خودشون را سال ۶۲ قبل از اعزام به جبهه در خواب دیده بودند.
ایشان و شهید عباسعلی فرمنی در منزل شهید فرمنی با هم و در آن واحد، وقتی بیدار شدند برای هم تعریف کردند و متوجه عجایب خواب خود شدند.
برای من هم تعریف کردند من هم تعجب کردم ولی ۶ ماه قبل از شهادت بمن گفتند: ۶ ماه دیگر فرصت داریم آماده شویم، ۲ ماه قبل از شهادت گفتند: ۲ ماه دیگر بیشتر نمانده و شب شهادت من جامانده، مطمئن شدم امشب شب آخرشان است.
فرمانده ما که ایشان را دیده بود بمن گفت: چهره برادرتان بسیار نور بالا میزند.
گفتم: میدانم فرصت آخرشان است. آماده شهادت اند از دوسال پیش نه بلکه از سال ۶۲.
گفت: تو چه میدانی؟
گفتم: از زبان خودشان شنیدم.
6⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
🌸 #خواهرانه
اون زمان ، همه شوق 😊رفتن داشتن و برای دفاع از دین و میهن 🇮🇷 از هم سبقت میگرفتن .
مخصوصاً اگه توی خونهای یه نفر میرفت ؛ بقیه هم هوایی میشدن .
داداش عباس رفت جبهه .✌️
وقتی که برگشت ، همه اقوام برای دیدنش میومدن ؛ مثل زمانی که به دیدن زوار میرن .
داداش حمید هم سعی میکرد با هر نقشه و خواهش و التماس از پدر ، مادر و برادر رضایت بگیره و بره جبهه .
بالاخره موفق شد 🙂 ، رضایتش رو گرفت و رفت .
همیشه از دوستان شهیدش حرف میزد ، اسمهاشون رو مینوشت ✍ . میگفت :
من جا موندم .😔
واسه خودش مجلس ترحیم میگرفت . اطلاعیه درست میکرد و زمان مجلس ختمش رو هم مینوشت .
دوست نداشت اسیر بشه . آرزوی شهادت داشت و همیشه به ما میگفت :
دعا کنید شهید بشم .
آخر هم به آرزوش رسید و شهید شد
4⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
#مادرانه
آخرین بار ۲۵ روز اومده بود مرخصی. دوتا از بهترین دوستانش، عباسعلی فرمنی و علی عقیلی بودند.
انگار به دلش برات شده بود که این آخرین مرخصی اش است چون خیلی بهم بیشتر از قبل اهمیت می داد.
حتی توی این ۲۵ روز نمی گذاشت جایی برم.
میگفت این آخرین روزها کنارم باشید. یه روز داشتم سبزی پاک می کردم. با دستی که خراش داشت اومد جلوی من نشست و گفت با این دست منو شناسایی کنید.
همون موقع وصیت کرد و گفت برای ازدواج خواهرانم تله نذارید و به خونه و پولشون نگاه نکنید.
سر مزار من به هیچ وجه گریه نکنید چون دشمن نباید اشک شما رو ببيند.
5⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
🌸 #خواهرانه
اواخر آبان رزمندگان از جمله داداش حمید بمدت یه هفته برای مرخصی آمده بودند. 👩🚀
برنامه دید و بازدید خانواده و هر چی که داداش حمید دوست داشتند، براشون فراهم کردیم.🙂
سوم آذر، روزی بود که برای آخرین بار اعزام شدند.
تا شب چهارم دی که عملیات کربلای چهار شروع شد خبری نداشتیم.☹️😔
عملیات، شب ساعت ده شروع شد، ولی دیگه خبری از پیروزی نبود.
این عملیات برای رد گم کردن صدامیان بوده و شاید پیروزی این بود که عراق فکر کنه عملیات بزرگی که ایران قراره انجام بده، همین بود.😔
بنابراین خیالش جمع شد.
ولی عزیزان بسیاری در این راه بشهادت رسیدند و نیز اسیر شدند.😫
۱۷۵ اسیر دست بسته مربوط به عملیات ام الرصاص کربلای چهار بود.💔😔
هر کسی خبر شهادت داداشم رو می گفت، باور نمیکردم.😕
دائم خبر شهادت دوستان و همشهریان می رسید، ولی من فکرش را هم نمیکردم که داداشم شهید شده باشد.
خبرا دست بدست می گشت. خانواده آماده تشییع می شدند.
پیکر داداشم اشتباهی به شهر دیگه ای برده شده بود. داداش بزرگم و بقیه پیگیر قضیه شدند و بعد از ۱۴ روز پیکرش پیدا شد. 😭😢
مادرم شب خواب دیده بود که داداش حمید سوار بر اسب سفید با اوخداحافظی کرد. 🕊
ولی خوابش را بعدا تعریف کرد که من آمادگی شنیدن این خبر رو داشته باشم. 😥
واقعا خدا در اون لحظات با دادن صبر و تحمل به ما کمک کرد. 😢
روزهای سختی بود.😔
شناسایی و دیدن جسد داداش حمید درمحل قدیمی بسیج.💔
تشییع باشکوه، بخاک سپاری و مراسمات ختم سوم و هفتم و سال،
و سالهایی که گذشت، ولی حمید کوچولوی رشید ما برای همه ما جاودانه شد.💪
داداش مهربون و دوست داشتنی ما رفت ❤️ تا شاید ما کمی از دل زینب (س) باخبر باشیم.🍃
🔸 #شهادت ۶۵/۱۰/۴ # محل دفن- بهشت فاطمه
#شهید_حميدرضا_گودرزی🌹
8⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
قسمتهایی از وصیت نامه شهید :
❤️ مادرم، پدرم
میدانم که می خواستید مرا درلباس دامادی ببینید، 😔
حالا هم برا دیدن من در درون لباس دامادی دیر نشده ،آیا نمیبینید که در کنار عروسم شهادت ودر جوارفرزندم آزادی سرافراز ایستاده ام .
📢 دشمن در کمین است واز هر ضعف شما سوءاستفاده میکند البته بفرموده" امام خمینی آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" و شما باید استوار وبا اتکا به الله به راه خود ادامه دهید.
1⃣0⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
PTT-20211219-WA0040.opus
326.7K
درمورد شهید حمید رضا
مربوط به متن 2⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🤚ما پای ولایت علی ابن ابی طالب (ع) ایستاده ایم...
ایام فاطمیه (س) بیاد نوکر بی ریا پاسدار شهید حمیدرضا گودرزی
التماس دعای فرج
#کربلای_4
#یازهرا_س
#شهید_حمید_رضا 🌷
1⃣1⃣
🌷⃟🌴🕌჻ᭂ࿐✰🌈
عاشقان اهل بیت علیه السلام
@achegan