ناله کن اى دل به عزاى على(ع)
گریه کن اى دیده براى على(ع)
پیش حسین و حسن و زینبین(ع)
خون چکد از فرق هماى على •••
🖤🖤🖤
🖤🖤🖤
سلام رفقا....
شروع کردید دعای جوشن کبیر رو....؟
امشب آخرین شبه هااا....
حواسمون رو جمع کنیم...
ازقافله عقب نیوفتیم...
قراره مهر بخوره رو دفتر تقدیر یکسالمون...
حواسمون باشه آقا امشب منتظرند...
🖤🖤🖤
أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ
هیـچ نـدارم ...!
ولی ایـن شـب هـا
تـا دلـت بخـواهـد
پرم از "اشک" و"امید" ...
🖤🖤🖤
ای کاش می شد امشب ای قرآن ناطق
دست شما را جای قرآن سر بگیرم
ای کاش پایم واشود در خیمه اش تا
یک لقمه نان و عشق از دلبر بگیرم
ای کاش در تقدیر من امشب نویسند
#الهی_بالحجه
🖤🖤🖤
@achegan🌴
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗞 «شب قدر من»
مناجاتی از شهید چمران
چه فرخنده شبی بود شب قدر من. شب معراج من به آسمان ها. از طغیان عشق شنیده بودم و قدرت معجزه آسای عشق را می دانستم، اما چیزی که در آن شب مهم بود، این بود که وجود من، روح شده بود و روح من آتشفشان کرده بود. می خواست، همچون نور از زمین خاکی جدا شود و به کهکشان ها پرواز کند... آن گاه آتش عشق به کمک آمده بود و جسم خاکیم را سوزانده بود و از من فقط دود مانده بود و این دود همراه با روح من به آسمان ها اوج می گرفت...
🌸السلام علیکَ یا رسولَ الله
💗السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
🌸السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ
💗السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
🌸السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
💗السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ
🌸السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
🌸السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
💗السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی
🌸السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
💗السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان
💕💕و رحمة الله و برکاته💕💕
#اول_صبح_سلامم_به_شما_میچسبد
#روزم_به_نام_شما_اختران_الهی
🌸سحر بیست و سوم.....
از لحظه ای که سیاهی، زمین را خلوت کرده است،
اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است..
لیلةالقدری که برترین اعمالش،
دستان منتـظرِ رو به آسمان، است؛
تمام باطن قدر را رو می کند.
و این یعـــــنی ؛
تــو؛ رازِ همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری؛ یوسف
نشسته ام اینجــا
در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد،
جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند،
جمعیتی که بعد از علی، دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که جایی، همین حوالی، فضای زمین را معطر کرده است.
سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را، گوش به زنگ نشانه ای از تـــو تا صبح، چشم انتظاری می کنیم.
امــــا...
گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان، برای دریافت اجابت آماده نشده اند.
خستــــه ايم؛ از آمد و رفتِ رمضان هايي که به ملاقات چشمانِ دلکش تو، ختم نمی شوند.
خستـــــه ايم؛ از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند.
خستــــه ايم؛ از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست.
برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف
دعای تـــو، حتما راه اجابت را باز خواهد کرد.
دعا کن؛ دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند.
دعـــــا کن
شایـــد اجابــــت شویـــم؛ یوسف