eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ ☀️✨ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم✨☀️ 🌺 سلام علیکم و رحمت الله و برکاته 🌺🍀🌺 صبحتون بخیر و شادی. ان شاء الله روزی پر خیر و برکت در پیش رو داشته باشید 🌸🌼🌸 حضرت امام جعفرصادق علیه ‏السلام فرمود: لقمان به پسرش گفت: حسود، سه نشانه دارد: ▪️پشت سر غیبت مى‏‌کند ▪️رو در رو، تملق و چاپلوسى مى‌کند ▪️و در مصیبت و گرفتارى، زبان به شماتت مى‏‌گشاید. 📚 (بحار الانوار: جلد ۹۶، صفحه ۲۰۶) 🌹🍃روز و روزگار بر وفق مرادتان🍃🌹
مقام معظم رهبری ✅سوال 699: حکم کلی قاچاق کالا چیست؟ اگر این کالا لباس باشد، آیا می‌توان با آن نماز خواند؟ ↩️جواب: هر چیزی را که قانون قاچاق دانسته، خرید و فروش آن از نظر شرعی حرام است و استفاده از آن جایز نیست. به‌طور کلی کالای قاچاق به دو دسته تقسیم می‌شود: یک وقت هم اصل آن کالا ممنوع قانونی بوده و هم از نظر شرعی حرام است، اما یک وقت آن کالا ممنوع شرعی یا قانونی نیست، ولی تشریفات گمرکی برای ورود آن طی نشده است و کسی جنس قاچاق می‌آورد. در اینجا خرید چنین کالایی که بدانیم قاچاق است و کار ما کمک به قاچاقچی و قانون‌شکن می‌شود، اشکال دارد. اما اگر این کار کمک به او نباشد و اصل این کالا هم ممنوع شرعی یا قانونی نباشد، خرید و فروشش اشکالی ندارد. در صورتی هم که شک داریم کالایی را که می‌فروشند قاچاق است یا نه، خریدش مشکلی ندارد ولی در اینگونه موارد احتیاط خوب است. اگر کالای قاچاق لباسی است که پوشیدنش غیرقانونی نبوده و از نظر شرعی هم حرام نیست، ولی به صورت قاچاق وارد کشور شده و فرد نادانسته خریده است، حال اگر بپوشد و با آن نماز بخواند، نماز خواندن با آن اشکال ندارد، با این شرط که تبلیغ کالای قاچاق نباشد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ✅سوال 700: اکثر هیئت‌های محلی که به مدت ده روز برگزار می‌شود، جهت چراغانی جلوی تکیه یا هیئت از برق اصلی شهر انشعاب گرفته و استفاده می‌کنند. حکم شرعی چیست؟  ↩️جواب: اگر با مجوز قانونی باشد اشکال ندارد؛ اما باید وجه برق را بپردازند. اما اگر بدون مجوز باشد، اصل کار خلاف است و موجب ضمان هم هست یعنی هزینه برق مصرفی را باید بپردازند. عزادار سید و سالار شهیدان به هر حال قانون نظام اسلامی را رعایت می‌کند و نسبت به این حقوق عمومی و بیت‌المال هم مواظبت دارد.
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ⛔️ قرآن و منادیان دروغین - بخش چهارم «وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَٰكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» (بقره/۱۰۲) ﻭ (ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ) ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻴﺎﻃﻴﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﭘﺎﺩﺷﺎهی ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ (ﺍﺯ ﻋﻠﻢ ﺳﺤﺮ ﺑﺮ ﻣﺮﺩم ﻣﻰﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ) ﭘﻴﺮﻭی ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻭ (ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﺤﺮ ﻧﻴﺎﻟﻮﺩ ﺗﺎ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ) ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﻧﺸﺪ، ﻭلی ﺷﻴﺎﻃﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩم ﺳﺤﺮ ﻣﻰ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ، ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻧﺪ. ﻭ (ﻧﻴﺰ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ) ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻫﺎﺭﻭﺕ ﻭ ﻣﺎﺭﻭﺕ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺑﻞ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﭘﻴﺮﻭی ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﻧﻤﻰ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻳﻪ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻴﻢ، ﭘﺲ ﺑﺎ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﻛﺎﻓﺮ ﻣﺸﻮ. ﺍﻣﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﻣﻄﺎلبی (ﺍﺯ ﺳﺤﺮ) ﻣﻰﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺟﺪﺍیی ﻣﻰﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ، ﺩﺭ ﺣﺎلی ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺳﺤﺮ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺁﺳﻴﺐ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﺑﻪ کسی ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﻣﻰﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﺳﻴﺐ ﻣﻰﺭﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺳﻮﺩی ﻧﻤﻰ ﺑﺨﺸﻴﺪ، ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻰﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺧﺮﻳﺪﺍﺭ ﺳﺤﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺩﺭ ﺁﺧﺮﺕ ﻫﻴﭻ ﺑﻬﺮﻩﺍی ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺑﺪﭼﻴﺰی ﺍﺳﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻓﺮﻭﺧﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ❌ خداوند در آیه ۱۰۲ سوره بقره با افرادی که به سحر و جادو معتقد باشند و برای حل مشکلاتشان به آن متوسل شوند اتمام حجت کرده و فرموده است اینها کافر هستند و بد عاقبتی در انتظارشان است... ❌ هیچکدام از این رمالهای شیاد که دکان باز کرده‌اند علم و دانش سحر را ندارند، یک مشت بی‌سواد جاهل هستند که از ساده‌لوحی و جهل مردم سوء استفاده می‌کنند، کسی که واقعاً علم سحر داشته باشد احتیاجی به دکان باز کردن ندارد، بلکه سعی می‌کند گمنام بوده و کسی او را نشناسد، ضمن اینکه خداوند می‌فرماید همین آدم هم کافر است... ❌ این آیه می‌فرماید کسی که واقعاً علم سحر داشته باشد اگر اراده خداوند نباشد قادر نیست به احدالناسی سود و زیان برساند، حالا خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل... حالا ببینید این رمالهای بی‌سواد که هیچ علمی هم ندارند چگونه می‌توانند به شما سود و زیان برسانند، آیا این نعمت عقلی که خداوند به شما داده نباید از آن استفاده کنید؟ می‌خواهید این عقل را دست نخورده تحویل خدا دهید؟ فکر می‌کنید بازخواست نمی‌شوید؟ می‌توانید بگوئید نمی‌دانستم؟ در حالی قرآن در همه خانه‌های شما وجود دارد و در دسترس شماست؟ می‌توانید بگوئید نمی‌دانستم؟ ❌ مراقب باشید، به هوش باشید که هر کس متوسل به سحر و جادو شد در وادی کفر قدم گذاشته، به خداوند کافر شده، و خداوند به کافران وعده آتش جهنم را داده... به هوش باشید... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى این بحث ادامه دارد ان شاء الله ✍️
موانع استجابت دعا_2.mp3
12.48M
2🌥 فرق است میانِ سجاده دو نفــر ... گاه یک سجاده، آنقدر قدرت می‌دهد؛ که صاحبش، از نردبان سنگین ترین بلاها با آرامش بالا می‌رود و بزرگ می‌شود! گاه کسی پنجاه سال سرِ سجاده می‌نشیند و توانِ حفظ تعادلِ رفتاری خود را ندارد! اشکال کار کجاست؟ @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #عاشقانه_ای_برای_تو 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت نهم: #حلق
📚 💌 📝 📅 قسمت دهم: گل خریدن تقریبا کار هر روزش بود ... گاهی شکلات هم کنارش می گرفت ... بدون بهانه و مناسبت، هر چند کوچیک، برام چیزی می خرید ... زیاد دور و ورم نمیومد ... اما کم کم چشم هام توی محوطه دانشگاه دنبالش می دوید ... . رفتارها و توجه کردن هاش به من، توجه همه رو به ما جلب کرده بود ... من تنها کسی بودم که بهم نگاه می کرد ... پسری که به خنثی بودن مشهور شده بود حالا همه به شوخی رومئو صداش می کردن ... . اون روز کلاس نداشتیم ... بچه ها پیشنهاد دادن بریم استخر، سالن زیبایی و ... . همه رفتن توی رختکن اما پاهای من خشک شده بود .. برای اولین بار حس می کردم در برابر یه نفر تعهد دارم ... کیفم رو برداشتم و اومدم بیرون ... هر چقدر هم بچه ها صدام کردن، انگار کر شده بودم ... . چند ساعت توی خیابون ها بی هدف پرسه زدم ... رفتم برای خودم چند دست بلوز و شلوار نو خریدم ... عین همیشه، فقط مارکدار ... یکیش رو همون جا پوشیدم و رفتم دانشگاه ... . همون جای همیشگی نشسته بود ... تنها ... بی هوا رفتم سمتش و بلند گفتم: هنوز که نهار نخوردی؟ ... امتحانات تموم شده بود ... قرار بود بعد از تموم شدن امتحاناتم برگردم ... حلقه توی جعبه جلوی چشمم بود ... . دو ماه پیش قصد داشتم توی چنین روزی رهاش کنم و زیر قولم بزنم ... اما الان، داشتم به امیرحسین فکر می کردم ... اصلا شبیه معیارهای من نبود ... . وسایلم رو جمع کردم ... بی خبر رفتم در خونه اش و زنگ زدم ... در رو که باز کرد حسابی جا خورد ... بدون سلام و معطلی، چمدونم رو هل دادم تو و گفتم: من میگم ماه عسل کجا میریم ... . آغاز زندگی ما، با آغاز حسادت ها همراه شد ... اونهایی که حسرت رومئوی من رو داشتند ... و اونهایی که واقعا چشم شون دنبالش افتاده بود ... . مسخره کردن ها ... تیکه انداختن ها ... کم کم بین من و دوست هام فاصله می افتاد ... هر چقدر به امیرحسین نزدیک تر می شدم فاصله ام از بقیه بیشتر می شد ... . @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #عاشقانه_ای_برای_تو 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت دهم: #معن
📚 💌 📝 📅 قسمت یازدهم: از ایرانی های توی دانشگاه یا از قول شون زیاد شنیده بودم که امیرحسین رو مسخره می کردن و می گفتن: ماشین جنگیه ... بوی باروت میده ... توی عصر تحجر و شتر گیر کرده و ... . ولی هیچ وقت حرف هاشون واسم مهم نبود ... امیرحسین اونقدر خوب بود که می تونستم قسم بخورم فرشته ای با تجسم مردانه است ... . اما یه چیز آزارم می داد ... تنش پر از زخم بود ... بالاخره یه روز تصمیم گرفتم و ازش سوال کردم ... باورم نمی شد چند ماه با چنین مردی زندگی کرده بودم ... . توی شانزده سالگی در جنگ، اسیر میشه ... به خاطر سرسختی، خیلی جلوی بعثی ها ایستاده بود و تمام اون زخم ها جای شلاق هایی بود که با کابل زده بودنش ... جای سوختگی ... و از همه عجیب تر زمانی بود که گفت؛ به خاطر سیلی های زیاد، از یه گوش هم ناشنواست ... و من اصلا متوجه نشده بودم ... . باورم نمی شد امیرحسین آرام و مهربان من، جنگجوی سرسختی بوده که در نوجوانی این همه شکنجه شده باشه ... و تنها دردش و لحظه سخت زندگیش، آزادیش باشه ... . زمانی که بعد از حدود ده سال اسارت، برمی گرده و می بینه رهبرش دیگه زنده نیست ... دردی که تحملش از اون همه شکنجه براش سخت تر بود ... . وقتی این جملات رو می گفت، آرام آرام اشک می ریخت ... و این جلوه جدیدی بود که می دیدم ... جوان محکم، آرام، با محبت و سرسختی که بی پروا با اندوه سنگینی گریه می کرد ... . اگر معنای تحجر، مردی مثل امیرحسین بود؛ من عاشق تحجر شده بودم ... عاشق بوی باروت ... @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #عاشقانه_ای_برای_تو 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت یازدهم: #
📚 💌 📝 📅 قسمت دوازدهم: این زمان، به سرعت گذشت ... با همه فراز و نشیب هاش ... دعواها و غر زدن های من ... آرامش و محبت امیرحسین ... زودتر از چیزی که فکر می کردم؛ این یک سال هم گذشت و امیرحسین فارغ التحصیل شد ... . اصلا خوشحال نبودم ... با هم رفتیم بیرون ... دلم طاقت نداشت ... گفتم: امیرحسین، زمان ازدواج ما داره تموم میشه اما من دلم می خواد تو اینجا بمونی و با هم زندگی مون رو ادامه بدیم ... . چند لحظه بهم نگاه کرد و یه بسته رو گذاشت جلوم ... گفت: دقیقا منم همین رو می خوام. بیا با هم بریم ایران. . پریدم توی حرفش ... در حالی که اشکم بند نمی اومد بهش گفتم: امیر حسین، تو یه نابغه ای ... اینجا دارن برات خودکشی می کنن ... پدر منم اینجا قدرت زیادی داره. می تونه برات یه کار عالی پیدا کنه. می تونه کاری کنه که خوشبخت ترین مرد اینجا بشی ... . چشم هاش پر از اشک بود ... این همه راه رو نیومده بود که بمونه ... خیلی اصرار کرد ... به اسم خودش و من بلیط گرفته بود ... . روز پرواز خیلی توی فرودگاه منتظرم بود ... چشمش اطراف می دوید ... منم از دور فقط نگاهش می کردم ... . من توی یه قصر بزرگ شده بودم ... با ثروتی زندگی کرده بودم که هرگز نگران هیچ چیز نبودم ... صبحانه ام رو توی تختم می خوردم ... خدمتکار شخصی داشتم و ... . نمی تونستم این همه راه برم توی یه کشور دیگه که کشور من نبود ... نه زبان شون رو بلد بودم و نه جایگاه و موقعیت و ثروتی داشتم. نه مردمش رو می شناختم ... توی خونه ای که یک هزارم خونه من هم نبود ... فکر چنین زندگی ای هم برام وحشتناک بود ... . هواپیما پرید ... و من قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... . @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
#افزایش_ظرفیت_روحی 13 🔶 یه نکته خیلی مهم رو باید بهش دقت کنیم. ✅ ما آدم ها خیلی بیش از اینکه به دا
14 ❇️ دستور! 🔵 گفتیم که آدم باید خیلی بیشتر از اینکه دنبال یادگیری باشه باید دنبال "عمل کردن" باشه. 💢 گاهی وقتا داشتن یه کوه علم و آگاهی یه ذره میتونه به آدم قدرت روحی بده ولی انجام یه عمل کوچک کلی باعث بزرگ شدن روح انسان میشه. 🔶 خب حالا اگه بخوایم با عمل کردن، روح خودمون رو بزرگ کنیم راهش چیه؟ آفرین! مبارزه با راحت طلبی.😊👌🏻 👈🏼 خوب دقت کنید: در اولین مرحله از مبارزه با راحت طلبی باید یه حرفی رو همیشه برای خودمون مرور کنیم: ✔️ من باید کارای شخصیم رو خودم انجام بدم. من نباید برای انجام کارای شخصیم به کسی دستور بدم☺️ این "اولین قدم" برای شروع مبارزه با راحت طلبی هست. ❇️ کلا سعی کن تا اونجا که میشه برای کارای شخصیت به کسی دستور ندی. ☢️ اگه مثلا یه لیوان آب میخوای تا خواستی به مادرت یا همسرت یا به دیگری بگی بیاره، همون موقع صبر کن! بزن تو گوش راحت طلبیت و خودت بلند شو و لیوان آب برای خودت بیار.👌🏻👏🏼👏🏼👏🏼 💢 اینجوری نفست رو تربیت کن. هوای نفس طوریه که اگه برای تربیتش وقت نذاری ول میشه و پس فردا توی زندگی بیچارت میکنه... پس تمرین این درس ما این شد: برای کارای شخصی به کسی دستور ندیم. و خودمون انجام بدیم💪🏼
‍ 🌷🌷🌷✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ امروز شیراز چراغانی نوری است که از شاهچراغ به آسمان می‌رسد. او که فرزند امام هفتم شیعیان و برادر شمس‌الشموس است، آری «حضرت سید میر احمد» برادر حضرت امام رضا (ع)، که در شیراز، در محله‌ای که به محلهٔ سردزک معروف، واقع شده است.🌷 حضرت امام موسی کاظم (ع) به دلیل علاقه ای که به حضرت احمد (ع) داشت، ملکی به نام یسیره را به او هدیه کرد، ملکی که بعدها حضرت احمد (ع) آن را فروخت و به وسیله آن هزار اسیر را آزاد کرد. شهرت این فرزند موسی به «شاهچراغ» بسیار جالب است و شاهد آن این روایت است: «تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمی رسید که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود.🌷 از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانه ای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب می دید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک می درخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب می بود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امام زادگان یا اولیاء الله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم، هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید . امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند .🌷 درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند . اما امیر که مردی روشن ضمیر بود و باطنی پاک و خالی از غرض داشت فرمود: اولین شب جمعه شخصا به خانه پیرزن می روم تا از موضوع آگاه شوم. چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن.🌷 چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شب های جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد: «شاه! چراغ». واز آن به بعد به شاه چراغ معروف گردید.» 🌷ششـم ذیقعده روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی (ع) " شاهچـراغ "✨ و دهه کرامت گرامی باد 🌷🍃 ولادتش مبارک و پر تهنیت باد.🌷🍃 ✨✨✨✨✨🌷🌷🌷🌷🌷🌷✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴توسل به حضرت ولی عصر(ع) در گرفتاری های مالی.. 👆 توسل کنید...قطعا جواب میگیرید.. تنهاتون نمیزارن..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ ⛔️ متکلفین چه کسانی هستند؟ متكلفين چه كسانی هستند ؟ در روايات اسلامى بحث هاى فراوانى درباره نشانه هاى «متكلفين» و علائم آنها آمده است: در حديثى كه در تفسير «جوامع الجامع» از حضرت پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) نقل شده، مى خوانيم: «متكلف سه نشانه دارد: پيوسته با كسانى كه مافوق او هستند نزاع و پرخاشگرى مى كند، به دنبال امورى است كه به آن هرگز نمى رسد، و سخن از مطالبى مى گويد كه از آن آگاهى ندارد» همين مضمون، به عبارت ديگرى از حضرت امام جعفرصادق عليه السلام در كلمات «لقمان حكيم» نيز آمده است. در حديث ديگرى از وصاياى پيامبر(صلى الله عليه وآله) به حضرت امیرالمؤمنین امام على عليه السلام مى‌خوانيم: «متكلف سه نشانه دارد: در حضور تملق مى گويد.در غياب غيبت مى كند. و به هنگام مصيبت زبان به شماتت مى گشايد» باز در حديث ديگرى از حضرت امام جعفرصادق عليه السلام مى خوانيم: «متكلف خطاكار است هر چند ظاهراً به حقيقت رسد.متكلف در عاقبت كار، جز پستى و خوارى نتيجه‌اى نخواهد گرفت، و امروز نيز جز رنج و زحمت و ناراحتى بهره‌اى ندارد. متكلف ظاهرش ريا، و باطنش نفاق است، و پيوسته با اين دو بال پرواز مى‌كند! ❌ تكلف، از اخلاق صالحين و شعار متقين نيست، تكلف در هر چه بوده باشد، خداوند به پيامبرش مى‌فرمايد: بگو من از شما پاداشى نمى‌طلبم و از متكلفان نيستم» از مجموع اين روايات به خوبى استفاده مى شود، متكلفان كسانى هستند كه از جاده حق و عدالت و راستى و درستى قدم بيرون نهاده، واقعيت ها را ناديده مى گيرند، به پندارها روى مى آورند، از امورى كه آگاهى ندارند، خبر مى دهند، و در امورى كه نمى‌دانند دخالت مى‌كنند، ظاهر و باطنشان دوتاست، و حضور و غيابشان متضاد است، خود را به رنج و زحمت مى‌افكنند، و نتيجه اى جز سرشكستگى و بدبختى به دست نمى آورند، و پرهيزگاران و صالحان از اين «صفت» به كلى پاک ومنزه هستند. 📚 منبع: تفسیر نمونه، جلد ۱۹، صفحه ۳۷۳ در مورد «تكلّف» مفسرين سخنانى دارند كه شايد همه آنها به يک مطلب برگردد. تكلّف يعنى به خود بستن، خود را به مشقّت انداختن. چطور؟ يک وقت خداى ناخواسته انسان چيزى را اعتقاد ندارد، چيزى را كه اعتقاد ندارد مى‌خواهد اعتقادش را در دل مردم وارد كند. دردى از اين بالاتر نيست كه انسان خودش به چيزى اعتقاد نداشته باشد، بعد بخواهد آن اعتقاد را در دل مردم وارد كند. معنى ديگر «تكلّف» كه ابن مسعود اين چنين گفته است و بسيارى از مفسرين ديگر هم اين چنين گفته اند «قول به غير علم» است، يعنى غير از پيغمبر و امام، هر كس ديگر را شما در دنيا پيدا كنيد و بخواهيد همه مسائل را از او سؤال كنيد قهراً نمى‌داند. گفت: «همه چيز را همگان دانند» چه كسى مى تواند ادعا كند كه هرچه مى‌توانيد از مسائل دينى (دايره اش را محدود مى‌كنم) از من بپرسيد تا جواب همه را به شما بدهم؟ بله، پيغمبر مى‌تواند ادعا كند، امام معصوم مى‌تواند بگويد: «سَلونى قَبْلَ انْ تَفْقِدونى» غير از پیامبر و امام معصوم هر كه مى خواهد باشد، توقع از او بی‌جاست. پس من بايد حد خودم را بشناسم. من فلان مسائل از مسائل دينى را ممكن است بدانم. خوب، آنچه را كه مى‌دانم همان را به مردم بگویم. چيزى را كه نمى‌دانم، از من مى‌پرسند، باز مى‌خواهم به زور آن را بگويم. خوب، چيزى را كه نمى‌دانى چگونه مى‌توانى به ديگران بفهمانى؟! ابن مسعود گفت: «قُلْ ما تَعْلَمُ، وَ لا تَقُلْ ما لا تَعْلَمُ» آنچه را كه مى‌دانى بگو و آنچه را كه نمى‌دانى نگو. آنچه را كه نمى‌دانى، اگر از تو بپرسند، با كمال صراحت مردانه بگو نمى‌دانم. بعد اين آيه را خواند: «وَ ما اسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ اجْرٍ وَ ما انَا مِنَ الْمُتَكَلِّفينَ» (ص/۸۶) وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى ✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅تعدی به بی‌گناه از وجود فساد خطرناک‌تر است ✍رهبر انقلاب: من که اصرارم بر عدم اغماض در مبارزه با فساد است از آن طرف هم اصرارم بر عدم تعدی است. خدای ناکرده اگر کسی که مفسد و فاسد نیست به عنوان مفسد و فاسد معرفی بشود و باهاش رفتار بشود این ظلم بسیار بزرگی است. وجود فساد و مفسد خیلی خطرناک است اما تعدی به بی‌گناه از این خطرناک‌تر است. ۹۹/۴/۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام اربابم✋🌸 جهان زنده شد تا که گفتم ز دل اَمیري حسینٌ و نِعمَ الامیرْ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین @achegan🌴