eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ سؤال آیا بیدار کردن افراد برای جایز است ؟ ✅ جواب اگر بیدار نکردن موجب و نماز باشد باید آنها را بیدار کنید . 📚 استفتائات مراجع تقلید حفظهم الله
💢آثار استفاده غلط و بیش از حد از گوشی همراه ،وای فای و.. 🔺تاثير بر روي غشاهاي سلولي انسان 🔺تاثير بر روي رفتارهاي شنيداري انسان 🔺تاثير بر يادگيري و حافظه 🔺تاثير بر روي ملانونين(بی خوابی) 🔺تاثير بر سيستم ايمني و طول عمر انسان 🔺تاثيرات در پيشرفت و جابجايي تومور 🔺تاثيرات بر چشم انسان 🔺تاثير بر دستگاه قلبي عروقي انسان 🔺تاثير بر عملكرد مغز انسان 🔺تاثير بر سيستم هاي عصبي 🔺آسيب هاي پوستي 🔺‌عقيمي،سرگیجه، تهوع، افزایش ضربان قلب، استرس، سردرد، حالات غیرمتعارف در بدن و...
4_5823345530134071340.mp3
8.28M
💌 در روز عرفه، بهترین کار چیست؟ روزه یا دعای عرفه؟ 💥چرا؟ عاشقان اهل بیت ع
روزشمار غدیر 0️⃣ 1️⃣ده روز تا عیدالله الاکبر، عید ولایتعهدی مولایمان، عید غدیر خم باقی مانده است... 🎁مهمان سفره ی پر نعمت کلام نورانی وصی به حق پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام خواهیم بود... ✳️کلام چهلم: امیرالمؤمنین عليه السلام: لَيسَ بِرَفيقٍ مَحمودِ الطَّريقَةِ مَن أحوَجَ صاحِبَهُ إلى مُماراتِهِ كسى كه دوستش را به بگو مگو اندازد، همنشين خوش روِشى نيست 📚غررالحكم حدیث 7504 💠بی علی هرگز نشاید دم زدینداری زدن کلِّ ایمان را کسی دارد که ایمانش علی است برای ظهور کار کنیم...
هممون میدونیم که امامت از نسل امام حسین علیه السلام ادامه پیدا کرد نه امام حسن علیه السلام ، ولی خیلیامون نمیدونیم از امام محمد باقر امامت هم از نسل امام حسن و هم نسل امام حسین ادامه پیدا کرد. چون مادر امام باقر علیه السلام فاطمه دختر امام حسن بود ده تن از خلفای اموی، در زمان حیات مبارک امام باقر علیه السلام حکومت کردند، از معاویه و یزید تا هشام بن عبدالملک که حضرت را به شهادت رساند
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #پنجاهم: سرزمین
📚 💌 📝 📅 قسمت : اتاق عمل دوره تخصصی زبان تموم شد ... و آغاز دوره تحصیل و کار در بیمارستان بود ... اگر دقت می کردی ... مشخص بود به همه سفارش کرده بودن تا هوای من رو داشته باشن ... تا حدی که نماینده دانشگاه، شخصا یه دانشجوی تازه وارد رو به رئیس بیمارستان و رئیس تیم جراحی عمومی معرفی کرد ... جالب ترین بخش، ریز اطلاعات شخصی من بود ... همه چیز، حتی علاقه رنگی من ... این همه تطبیق شرایط و محیط با سلیقه و روحیات من غیرقابل باور و فراتر از تصادف و شانس بود ... از چینش و انتخاب وسائل منزل ... تا ترکیب رنگی محیط و ... گاهی ترس کوچیکی دلم رو پر می کرد ... حالا اطلاعات علمی و سابقه کاری ... چیزی بود که با خبر بودنش جای تعجب زیادی نداشت ... هر چی جلوتر می رفتم ... حدس هام از شک به یقین نزدیک تر می شد ... فقط یه چیز از ذهنم می گذشت ... - چرا بابا؟ ... چرا؟ ... توی دانشگاه و بخش ... مرتب از سوی اساتید و دانشجوها تشویق می شدم ... و همچنان با قدرت پیش می رفتم و برای کسب علم و تجربه تلاش می کردم ... بالاخره زمان حضور رسمی من، در اولین عمل فرارسید ... اون هم کنار یکی از بهترین جراح های بیمارستان ... همه چیز فوق العاده به نظر می رسید ... تا اینکه وارد رختکن اتاق عمل شدم ... رختکن جدا بود ... اما ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #پنجاه_و_یکم: ا
📚 💌 📝 📅 قسمت : شعله های جنگ آستین لباس کوتاه بود ... یقه هفت ... ورودی اتاق عمل هم برای شستن دست ها و پوشیدن لباس اصلی یکی ... چند لحظه توی ورودی ایستادم ... و به سالن و راهروهای داخلی که در اتاق های عمل بهش باز می شد نگاه کردم ... حتی پرستار اتاق عمل و شخصی که لباس رو تن پزشک می کرد ... مرد بود ... برگشتم داخل و نشستم روی صندلی رختکن ... حضور شیطان و نزدیک شدنش رو بهم حس می کردم ... - اونها که مسلمان نیستن ... تو یه پزشکی ... این حرف ها و فکرها چیه؟ ... برای چی تردید کردی؟ ... حالا مگه چه اتفاقی می افته ... اگر بد بود که پدرت، تو رو به اینجا نمی فرستاد ... خواست خدا این بوده که بیای اینجا ... اگر خدا نمی خواست شرایط رو طور دیگه ای ترتیب می داد ... خدا که می دونست تو یه پزشکی ... ولی اگر الان نری توی اتاق عمل ... می دونی چی میشه؟ ... چه عواقبی در برداره؟ ... این موقعیتی رو که پدر شهیدت برات مهیا کرده، سر یه چیز بی ارزش از دست نده ... شیطان با همه قوا بهم حمله کرده بود ... حس می کردم دارم زیر فشارش له میشم ... سرم رو پایین انداختم و دستم رو گرفتم توی صورتم ... - بابا ... من رو کجا فرستادی؟ ... تو ... یه مسلمان شهید... دختر مسلمان محجبه ات رو ... آتش جنگ عظیمی که در وجودم شکل گرفته بود ... وحشتناک شعله می کشید ... چشم هام رو بستم ... - خدایا! توکل به خودت ... یازهرا ... دستم رو بگیر ... از جا بلند شدم و رفتم بیرون ... از تلفن بیرون اتاق عمل تماس گرفتم ... پرستار از داخل گوشی رو برداشت ... از جراح اصلی عذرخواهی کردم و گفتم ... شرایط برای ورود یه خانم مسلمان به اتاق عمل، مناسب نیست ... و ... از دید همه، این یه حرکت مسخره و احمقانه بود ... اما من آدمی نبودم که حتی برای یه هدف درست ... از راه غلط جلو برم ... حتی اگر تمام دنیا در برابرم صف بکشن ... مهم نبود به چه قیمتی ... چیزهای باارزش تری در قلب من وجود داشت ....
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #پنجاه_و_دوم: ش
📚 💌 📝 📅 قسمت : حمله چند جانبه ماجرا بدجور بالا گرفته بود … همه چیز به بدترین شکل ممکن … دست به دست هم داد تا من رو خورد و له کنه … دانشجوها، سرزنشم می کردن که یه موقعیت عالی رو از دست داده بودم … اساتید و ارشدها، نرفتن من رو یه اهانت به خودشون تلقی کردن … و هر چه قدر توضیح می دادم فایده ای نداشت … نمی دونم نمی فهمیدن یا نمی خواستن متوجه بشن … دانشگاه و بیمارستان … هر دو من رو تحت فشار دادن که اینجا، جای این مسخره بازی ها و تفکرات احمقانه نیست … و باید با شرایط کنار بیام و اونها رو قبول کنم … هر چقدر هم راهکار برای حل این مشکل ارائه می کردم … فایده ای نداشت … چند هفته توی این شرایط گیر افتادم … شرایط سخت و وحشتناکی که هر ثانیه اش حس زندگی وسط جهنم رو داشت … وقتی برمی گشتم خونه … تازه جنگ دیگه ای شروع می شد … مثل مرده ها روی تخت می افتادم … حتی حس اینکه انگشتم رو هم تکان بدم نداشتم … تمام فشارها و درگیری ها با من وارد خونه می شد … و بدتر از همه شیطان … کوچک ترین لحظه ای رهام نمی کرد … در دو جبهه می جنگیدم … درد و فشار عمیقی تمام وجودم رو پر می کرد … نبرد بر سر ایمانم و حفظ اون … سخت تر و وحشتناک بود … یک لحظه غفلت یا اشتباه، ثمر و زحمت تمام این سال ها رو ازم می گرفت … دنیا هم با تمام جلوه اش … جلوی چشمم بالا و پایین می رفت … می سوختم و با چنگ و دندان، تا آخرین لحظه از ایمانم دفاع می کردم … حدود ساعت 9 … باهام تماس گرفتن و گفتن سریع خودم رو به جلسه برسونم … پشت در ایستادم … چند لحظه چشم هام رو بستم … بسم الله الرحمن الرحیم … خدایا به فضل و امید تو … در رو باز کردم و رفتم تو … گوش تا گوش … کل سالن کنفرانس پر از آدم بود … جلسه دانشگاه و بیمارستان برای بررسی نهایی شرایط … رئیس تیم جراحی عمومی هم حضور داشت …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣اولين قدم برا آمادگی روز عرفه : خانه تكانی دل است. حساب كتاب هایت را با قلبت صاف كن! چون با قلبت كار داری. لذا، حتماً صبح و يا ظهر روز عرفه قبل از دعا، غسل كنيد و در آنجا دل را بتكانيد و آماده كنيد. 💠 اعمال ظاهری ما در حقيقت، باعث شستشوی باطنمان می شود. 💠 "و من الماء كل شی حی"، يعنی وضو و غسل، آب طهارت هستند و دلت را زنده می كنند. 2⃣قدم بعدی این است که مقداری بيشتر از بقيه اوقات، بر رحمت خداوند فكر كنی. 🔸 در روايات داريم هر كسی در عرفه، هر حاجتی بخواهد و خلاف مصلحت نباشد، به او می دهند. 3⃣ سومین قدم : همان طور كه داری به رحمت خدا فكر می كنی، در خيانت های خودت هم فكر كن! 🔹 كسی كه نتواند حق بندگی را نسبت به خداوند تبارك و تعالی به جا بياورد، خائن است. 🔹 اين فكر را هم بكنيم كه خداوند كريم است و خيانت های ما را به رويمان نخواهد آورد. حجت الاسلام انجوی نژاد
فردا روز عرفه است ، روز دعا و ذکر و تضرّع ؛ جوانها قدر این ساعات را بدانید. رابطه با خدا راه را برای انسان باز می کند و به کارها برکت میدهد. این ساعات باارزش را هرگز از دست ندهید.
📝 اعمال روز عرفه التماس دعا✋🌸
عرفات است ولی هر که بگوید یا رب پاسخش از طرف و کرب و بلا می آید
عرفه آمد ومن باز مصفا نشدم حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم همه گشتند سفید و دل من هست سیاه باز هم شکر که پیش همه رسوا نشدم 🎊پیشاپیش روز عرفه روز دعوت عاشقانه بسوی خدا مبارک🎊
🌸عرفه 🌷روز تغییر 🌸بینش هاست!
روز عرفه فرصتی برای اعتراف به گناه نزد پروردگار است.. 🍃رهبر انقلاب: روز عرفه را قدر بدانید. در روایتی دیدم که «عرفه و عرفات را بدین خاطر چنین اسمی داده‌اند که در این روز و آن مکان، موقعیّتی برای اعتراف به گناه در نزد پروردگار پیش می‌آید.» اسلام، اعتراف به گناه را در پیش بندگان، مجاز نمیداند. کسی نباید گناهی را که انجام داده است بر زبان آورد و پیش کسی به آن اعتراف کند. اما پیش خدا، چرا. بین خودتان و خدا، بین خودمان و خدا، خلوت کنیم و به قصورهایمان، به تقصیرهایمان، به خطاهایمان و به گناهانمان که مایه روسیاهی ما، مایه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماییم و از آنها توبه کنیم. اگر فردی بخواهد اصلاح شود، باید گناه و عیب خود را بپذیرد و در پیش خود و خدا، به آن عیب و گناه اعتراف کند. کسانی که برای خودشان هیچ عیب و خطایی قائل نیستند، هرگز اصلاح نخواهند شد. یک ملت هم، اگر بخواهد به راه راست برود، باید بفهمد که کجاها اشتباه کرده است و خطاهای او چیست و به گناه خود اعتراف کند. امروز هم اگر آحاد امّت عظیم اسلامی قبول کنند که در مقابل اسلام کوتاهی کرده‌اند؛ اگر مسلمانان عالم تصدیق و اعتراف کنند که در دنباله‌رَوی از قدرتهای اسلامی، راه را اشتباه پیموده‌اند و در پذیرش فرهنگ مفسدِ اغوا کننده غرب، به‌خطا رفته‌اند، راهشان باز خواهد شد و خواهند توانست خودشان را اصلاح کنند.  ۱۳۷۳/۰۲/۲۸
التماس دعا ازهمه بزرگواران دراین شب وروزعرفه ...
ShabArafeh1396[04].mp3
39.07M
📜دعای شب عرفه (اللَّهُمَّ یَا شَاهِدَ کُلِّ نَجْوَى( حاج میثم مطیعی عاشقان اهل بیت ع