eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 : شکر نعمت ازدواج 💞 💐رهبر انقلاب: «شکر نعمت ازدواج به این است که آن شکلی را که خدای متعال برای خانواده‌ها، برای زن، برای شوهر تعیین کرده و اخلاق خانوادگی‌ای را که در اسلام مقرّر شده، به طور کامل رعایت کنید.» فروردین ۱۳۹۸
غار آیس ریزن‌ وِلت یکی از غارهای یخی شگفت انگیز می باشد. غار‌های یخی بخشی از شگفتی‌های طبیعت هستند. غار آیس ریزن‌ وِلت اتریش با ۴۲ کیلومتر طول بزرگ‌ترین غار جهان است.
آبشار یخی میگون، جاده شمشک اوشان، فشم و شهر میگون به خاطر آب و هوای خنک شان از محبوب ترین جاذبه های گردشگری اطراف تهران به شمار می آیند.
🔺بزرگ‌ترین زنبور جهان پیدا شد ! محققان زنبور غول‌پیکر والاس را که از حدود 40 سال پیش دیده نشده بود، پیدا کردند. این زنبور بزرگ‌ترین گونه شناخته شده زنبورها در جهان است که 3.8 سانتی‌متر طول دارد و اندازه بال آن 6.4 سانتی‌متر است. والاس حدود 4 برابر بزرگ‌تر از یک زنبور عسل اروپایی و دارای آرواره‌هایی شبیه به سوسک‌های گوزنی است.
🔰 ایثارگری خصوصیت ویژه مردم ایران است 🔻 رهبر انقلاب، امروز: امروز همه‌ی دنیا با یک ابتلای همگانی مواجه است. امروز همه‌ی کره‌ی زمین تقریباً مبتلا به این حادثه‌اند؛ بعضی کمتر، بعضی شدیدتر. ‌‌ 🔹️ شاید در بسیاری از جاها هم افرادی از آحاد مردم هستند که به گرفتارها و مبتلایان و مانند اینها کمکهایی میکنند؛ کم و بیش یک جاهایی کمکهایی هست، لکن گمان نمیکنم هیچ جا مثل کشور ما، مثل ایران عزیز ما باشد که تعداد کسانی که داوطلبانه به یک چنین کمکهایی اقبال میکنند این همه زیاد باشد. بنده سراغ ندارم و نشنیده‌ام و گزارشی ندارم از اینکه در جایی از کشوری از کشورهای دنیا این همه تحرّک مردمی و پشتیبانی‌های مردمی وجود داشته باشد. این از خصوصیّات ملّت ما است در ایثارگری؛ هم در بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله و امثال اینها، هم در بلایای غیر طبیعی مثل جنگ تحمیلی. در هشت سال دفاع مقدّس، همین حرکت عظیم ایثارگرانه‌ی مردمی بود که این حماسه‌ی بزرگ را به وجود آورد و جبهه‌ها را به آن شکل آراست که تا آخر در تاریخ ما یک دوران برجسته‌ای است. امروز هم همین جور است، در این قضیّه مشاهده شد. ‌‌ 🔺️ مجموعه‌های درمانی در صفوف مقدّم بودند؛ پزشکان و پرستاران و بقیّه‌ی عوامل درمانی واقعاً فداکاری کردند، که زبان [از وصف آن] قاصر است. ۹۹/۵/۱۰
🔰 برنامه امروز رهبر انقلاب به دلیل مصوبه ستاد ملی کرونا تغییر کرد 🔻 در طول این سال های متمادی، یکی از دل‌خوشی‌های بنده همیشه دیدارهای با مردم بوده. یکی از دل‌بستگی‌های اینجانب و یکی از حوادث پُرجاذبه برای من دیدار با مردم بوده که یک چیزی بشنوم، یک چیزی بگویم و با طبقات مختلف مردم دیدار کنیم. این دشمن حقیر و خطیر، یعنی ویروس کرونا که هم خیلی حقیر و صغیر است و هم خیلی خطرناک و خطیر، مانع شده و خیلی از دل‌بستگی‌های دیگر را هم از ما گرفته. قرار بود ما به خاطر محرومیّت از دیدار مردم، به جای این دیداری که الان داریم، با خدمتگزاران وادی سلامت و کمک مؤمنانه و مانند اینها دیدار داشته باشیم؛ دیدار تصویری، که تعدادی از آنها طبعاً در یک جایی باید جمع میشدند. بعد گفتند که مصوّبه‌ی ستاد ملّی کرونا این است که بیش از ده نفر جمع نشوند، آن را هم ما تعطیل کردیم به خاطر این و تبدیل شد به این دیدار امروز که به شکل دورادور با شما مردم عزیز صحبت میکنیم.۹۹/۵/۱۰
IRANEZIBAeydamadasar.mp3
2.27M
🍃🌸🎼 آوای عیدانه بسیار زیبای عید آمد و عید آمد؛ از علیرضا عصار 🍃🌸بهترینها و شادترینهای زندگی نصیبتون عاشقان اهل بیت ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقاد شدید رهبرانقلاب از بی‌عملی اروپایی‌ها در برجام 🔻 به وعده‌های این و آن نباید تکیه کرد. آخرین ابتکار اروپایی‌ها بازیچه چرندی به نام اینستکس بود که حتی همان هم تحقق پیدا نکرد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی شهید داریم باما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام به دوشکا و خمپاره ۶۰ سلام به دل فرزند رزمنده ای که شکست سلام به پلاک رزمنده ای که نیمش شکست به نیابت و یاد و خاطره شهدا السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ع✋
روایتگری ازشهیدبزرگوارحمیدرضاگودرزی
حمید من در تاریخ ۴۸/۸/۱۴ در بهشهر به دنیا آمد. در ایام نوجوانی حمید، جنگ تحمیلی آغاز شد و پسر بزرگم عباس به جبهه رفت. حمید ۱۳ ساله بود که علاقه‌مند شد به جبهه برود. من و پدرش مخالفت می کردیم و می گفتیم شما کوچک هستید. نرو. ولی به هر ترتیبی که بود با دست بردن به شناسنامه و راضی کردن ما، به جبهه رفت.
حمید من خیلی اهل شوخی بود. یه روز با هم حرف می زدیم. وسط حرفش گفت :مامان! اگر یه چیزی بهت بگم، بهم نمیگین من پررو هستم؟؟!! گفتم : نه، شما حرفت رو بگو. گفت : اگر من یک روزی زن بگیرم، کجا زندگی کنیم؟! خندیدم و بهش گفتم : عباس اگر زن بگیره از اینجا میره. خواهرات هم بعد از ازدواج از اینجا میرن. شما اینجا میخوای برای چی بمونی؟! هیچی نگفت و خندید.
🌷 ماجرای شهادت خودشون را سال ۶۲ قبل از اعزام به جبهه در خواب دیده بودند. ایشان و شهید عباسعلی فرمنی در منزل شهید فرمنی با هم و در آن واحد، وقتی بیدار شدند برای هم تعریف کردند و متوجه عجایب خواب خود شدند. برای من هم تعریف کردند من هم تعجب کردم ولی ۶ ماه قبل از شهادت بمن گفتند: ۶ ماه دیگر فرصت داریم آماده شویم، ۲ ماه قبل از شهادت گفتند: ۲ ماه دیگر بیشتر نمانده و شب شهادت من جامانده، مطمئن شدم امشب شب آخرشان است. فرمانده ما که ایشان را دیده بود بمن گفت: چهره برادرتان بسیار نور بالا میزند. گفتم: میدانم فرصت آخرشان است. آماده شهادت اند از دوسال پیش نه بلکه از سال ۶۲. گفت: تو چه میدانی؟ گفتم: از زبان خودشان شنیدم.
در آخرین دیدار این دو دوست باهم عکس گرفتن و تا آماده شدن هم صبر نکردند و رفتند طبق خواب خودشون باهم شهید شدن عکس ظاهر شده رو هم ندیدن 😔هم تکی وهم دوتایی یعنی عکس مراسمشون پیشاپیش آماده بود
🌸 اون زمان ، همه شوق 😊رفتن داشتن و برای دفاع از دین و میهن 🇮🇷 از هم سبقت می‌گرفتن . مخصوصاً اگه توی خونه‌ای یه نفر می‌رفت ؛ بقیه هم هوایی می‌شدن . داداش عباس رفت جبهه .✌️ وقتی که برگشت ، همه اقوام برای دیدنش میومدن ؛ مثل زمانی که به دیدن زوار می‌رن . داداش حمید هم سعی می‌کرد با هر نقشه‌ و خواهش و التماس از پدر ، مادر و برادر رضایت بگیره و بره جبهه . بالاخره موفق شد 🙂 ، رضایتش رو گرفت و رفت . همیشه از دوستان شهیدش حرف می‌زد ، اسمهاشون رو می‌نوشت ✍ . می‌گفت : من جا موندم .😔 واسه خودش مجلس ترحیم می‌گرفت . اطلاعیه درست می‌کرد و زمان مجلس ختمش رو هم می‌نوشت . دوست نداشت اسیر بشه . آرزوی شهادت داشت و همیشه به ما می‌گفت : دعا کنید شهید بشم . آخر هم به آرزوش رسید و شهید شد
بعد از عملیات والفجر هشت در مشهد بدیدن خواهرش اومد و از تله های خورشیدی و آب خروشان اروند گفت.
آخرین بار ۲۵ روز اومده بود مرخصی. دوتا از بهترین دوستانش، عباسعلی فرمنی و علی عقیلی بودند. انگار به دلش برات شده بود که این آخرین مرخصی اش است چون خیلی بهم بیشتر از قبل اهمیت می داد. حتی توی این ۲۵ روز نمی گذاشت جایی برم. میگفت این آخرین روزها کنارم باشید. یه روز داشتم سبزی پاک می کردم. با دستی که خراش داشت اومد جلوی من نشست و گفت با این دست منو شناسایی کنید. همون موقع وصیت کرد و گفت برای ازدواج خواهرانم تله نذارید و به خونه و پولشون نگاه نکنید. سر مزار من به هیچ وجه گریه نکنید چون دشمن نباید اشک شما رو ببيند.