⛔️ چگونه دعا کنیم - بخش دوم
❎ خداوند میفرماید بعضی انسانها وقتی در سختی قرار میگیرند با گریه و زاری دعا میکنند، اما همین که مشکلشان را حل کردیم، همه چیز را فراموش میکنند...
«وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما كانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلیلاً إِنَّكَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ» (زمر/۸)
«مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ» وقتی ضرری به انسان برسد، دعا میکند، «رَبَّهُ مُنیباً» با گریه و زاری دعا میكند...
اما همین که «خَوَّلَهُ نِعْمَةً» همین که نعمتی به او دادیم «نَسِیَ» فراموش میکند...
«ما كانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ» خدا را فراموش میکند...
🛑 بعد هم میگوید عقل و لیاقت خودم بود، دانش و دانائی خودم بود، اصلاً فراموش میکند که به درگاه خداوند گریه و زاری کرده...
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
#حبیب_الله_یوسفی
#چگونه_دعا_کنیم
⛔️ چگونه دعا کنیم - بخش سوم
🔸همین که انسان با مشکلی برخورد کند، یاد خدا میافتد، اما خداوند دعای چه کسانی را مستجاب میکند؟
«وَ یَسْتَجیبُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ یَزیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ» (شورى/۲۶)
دعای کسانی را که اهل ایمان و عمل صالح هستند...
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام میفرمایند امواج بلا را با دعا رد کنید، یعنی فقط هنگام مشکل و مصیبت دعا نكن، وقتی هم که مشکل ندارید، دعا کنید، حدیث داریم كه همه چیز را از خدا بخواهید، حتی بند کفشت را هم ازخدا بخواه...
سعی کنید قبل از دعا این سه نکته را رعایت کنید:
۱- بسم الله بگویید
۲- از خدا ستایش کنید
۳- صلوات بفرستید
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
#حبیب_الله_یوسفی
#چگونه_دعا_کنیم
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَل
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ اَعْدائُهُمْ اَجْمَعینْ
⛔️ ارتباط با نامحرم- بخش سوم
📛 اگر کسی به شما قولی بدهد و بعد بدقولی کند، شما چه حالی پیدا میکنید؟ چقدر ناراحت میشوید؟ چه دیدی نسبت به آن آدم بدقول پیدا میکنید؟
❌ انسان به طور فطری حق گراست « فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا » (شمس/۸) یعنی انسان به طور فطری خوب را دوست دارد، بد را بدش میآید، انسان ذاتاً از بدیها نفرت دارد، یعنی چطور شامه شما از بوی خوش، خوشش میآید، از بوی بد، بدش میآید، همه اینطور هستند، حتی بدها هم خوب را دوست دارند...
❌ حتی پسران هرزه هم به ارزش حیا و حجاب کاملاً آگاه هستند، وقتی میخواهند تشکیل خانواده بدهند به مادرشان سفارش میکنند یک دختر نجیب و با حیا برایشان انتخاب کنند.
❌ اما در چشم چرانی افراد هرزه و بیمار این امر تغییر ماهیت میدهد، وقتی دو زن هم زمان از جائی عبور میکنند، یکی با حجاب و دیگری بدحجاب، همه به زن بدحجاب به دیده یک عروسک بزک شده نگاه میکنند و برای زن با حجاب شخصیت و احترام قائل هستند...
این بینش در زندگی خانواده بسیار مهم و قابل توجه است، بنده خدائی نسبتاً ثروتمند بود، اما مسافرکشی هم میکرد، میگفت اگر زن بیحجاب و بدحجاب ببینم فوری سوار میکنم، حتی اگر مقصدش با من یکی نباشد، اما اگر زن چادری و مرد حزباللهی ببینم، مقصدش هم با من یکی باشد، حتی اگر دو برابر کرایه هم بدهد سوارش نمیکنم، خانم خودش هم الگوی بیحجابی بود، چند سالی گذشت، زندگیشان از هم پاشید، ثروت دود شد، سه دختر و یک پسرشان بی سر و سامان، خودش معتاد و دربدر، خانمش هم در بیمارستان روانی بستری، حالا خودش در میان زندگی نکبت بارش با افسوس میگوید، همه این بدبختیها حاصل بیاحترامیهائی است که به مذهبیها و خدای مذهبیها کردم، مسخرهشان میکردم... من آنها را مسخره میکردم و امروز که به فلاکت افتادم، آنها بجای اینکه تلافی کنند و مرا سرزنش و مسخره کنند، با مهربانی کمکم میکنند... شرمندهام...
وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
✍️ حبیب الله یوسفی
#ارتباط_با_نامحرم
🔸ﺧﻮﺍﻫﺮمحترم !
🔹ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺕ ﯾﺎﺩ ﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﻗﺼﺪ !
🔸ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ !
🔹ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩ ﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﻭﺍﺯ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ
🔸 ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ
ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻗﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﻨﺪ.
🔹ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺭﺍﯾﺶ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﮕﺮﺩﺍﻥ
🔸ﺑﻠﮑﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺯﯾﺒﺎ
ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ !
🔹ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﺪﻩ ﮐﻪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮ ﯾﺎ ﺍﻭﺍﺯﺧﻮﺍﻥ ﺭﺍﺍﻟﮕﻮﯾﺶ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﺪ،
🔸ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺩ ﺑﺪﻩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻣﻮﻣﻨﯿﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺜﺎﻝ ﺍﺯ
ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻧﺎﻥ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ...
🔹ﺍﺯﺷﻤﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﯼ ﻫﺮﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺷﻤﺎﯾﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﯿﺪ.
🔸ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﻭﻣﺎﺩﺭﺵ ﻭ ﭘﺪﺭﺵ
ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺵ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...
🔹 ﺍﻟﻠﻪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍد
میانبر رسیدن به خدا "نیت" است
کار #خاصی لازم نیست بکنیم
کافی است کارهای #روزمره_مان را به خاطر #خدا انجام دهیم
اگر تو این کار #زرنگ باشی
شک نکن
#شهید بعدی تویی...
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
مرور امروز
#با_نام_و_یاد_خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بِـــسْـــمِ_الـلّـهِ_الــــرَّحْـــمٰــنِ_الـــرَّحـــیٖـــم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالعَنْ أعْدَاءَهُم🌸
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
عاشقان اهل بیت ع
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
4_5791935884542609352.mp3
21.06M
🌸 قرار روزانه
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🌴کانال 👈 عاشقان اهل بیت ع
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
4_265388460171329759.mp3
1.95M
زیارت عاشورا
🌴کانال 👈 عاشقان اهل بیت ع
تفسیر سوره روم- 1.pdf
173.9K
👆👆👆
📚 موضوع: تأويلات سوره روم
💠بخش اول
📖 تعداد صفحات :5⃣
🌺 معطر ﺑﻮﺩﻥ، ﻃﺒﯿﻌﺖ ﮔﻞ ﺍست
مانند انسانهايى ﮐﻪ
ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ
🌸 و بی هیچ توقعی
لبخند می زنند
و مهربانند
#سلامسلام✋
#صبحتونقشنگ💞
✨سر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد:
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🦋
اللّهُمَ اَرزُقنـٰا فِی اَلْدُنْیٰا زیٰارَۃ اَلْحُسَیْن
وَ فِی اَلْاٰخِرَۃ شِفٰاعَة اَلْحُسَیْن
خدایا روزی ما را در دنیا زیارت کربلا و
در آخرت شفاعت امام حسین(ع) قرار بده
الهی آمین🌹🤲🦋
👇👇👇
❁ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم ❁
▪️ #روز_شمار_محرم 🏴( 28مرداد ۱۳۹۹)
▪️ #3_روز تا فصل عاشقی
🍂دل را ز سینه برده نگاه محرمت
🍂با پرچم و لباس سیاه محرمت
🍂ای بی کفن که عشق تو شد ستارالعیوب
🍂سه روز است به ماه محرمت
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا
#داستان کوتاه پند آموز
✍ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺩﻭ ﺭﺍهی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ! ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﻧﺰﺩ ﺍﻭ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: قرﺑﺎﻥ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯿﺘﻮﺍﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺭﻓﺖ؟ » ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻭﺯﯾﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ، ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ؟ ﺳﭙﺲ ﺳﺮﺑﺎﺯﻱ ﻧﺰﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺁﻣﺪ، ﺿﺮﺑﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﺣﻤﻖ،ﺭﺍﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﮐﺪﺍﻣﺴﺖ؟؟؟
💭 ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﮐﺮﺩ . ﻣﺮﺩ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺳﻮﻭﺍﻝ ﮐﺮﺩ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ .ﻣﺮﺩ ﺩﻭﻡ ﻭﺯﯾﺮ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺳﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻣﺮﺩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﯼ؟ ﻣﮕﺮ ﺗﻮ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻧﯿﺴﺘﯽ؟ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ:
💭 ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ … ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﺩﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩ… ﻭﻟﯽ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﺭﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﺞ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﮏ ﺯﺩ .
💥ﻃﺮﺯ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﻭﺳﺖ ...
ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ .. ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ .. ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼق و ادب اوست...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #فرار_از_جهنم
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_دوم: نگاه
از سر کار برمی گشتم مسجد و اونجا توی اتاقی که بهم داده بودند؛ می خوابیدم ... .
چند بار، افراد مختلف بهم پیشنهاد دادن که به جای خوابیدن کنار مسجد، و تا پیدا کردن یه جای مناسب برم خونه اونها ... اما من جرات نمی کردم ... نمی تونستم به کسی اعتماد کنم ... .
رفتار مسلمان ها برام جالب بود ... داشتن خانواده، علاقه به بچه دار شدن ...چنان مراقب بچه هاشون بودن که انگار با ارزش ترین چیز زندگی اونها هستند ...
رفتارشون با همدیگه، مصافحه کردن و ... هم عجیب بود ... حتی زن هاشون با وجود پوشش با نظرم زیبا و جالب بودند... البته این تنها قسمتی بود که چند بار بهم جدی تذکر دادند ... .
مراقب نگاهت باش استنلی ... اینطوری نگاه نکن استنلی... .
و من هر بار به خودم می گفتم چه احمقانه ... چشم برای دیدنه ... چرا من نباید به اون خانم ها نگاه کنم؟ ... هر چند به مرور زمان، جوابش رو پیدا کردم ... .
اونها مثل زن هایی که دیده بودم؛ نبودن ... من فهمیدم زن ها با هم فرق می کنند و این تفاوتی بود که مردهای مسلمان به شدت از اون مراقبت می کردند ... و در قبال اون احساس مسئولیت می کردند ... .
هر چند این حس برای من هم کاملا ناآشنا نبود ... من هم یک بار از همسر حنیف مراقبت کرده بودم ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #فرار_از_جهنم
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_سوم: خانه من
رئیس تعمیرگاه حقوقم رو بیشتر کرد ... از کار و پشتکارم خیلی راضی بود ... می گفت خیلی زود ماهر شدم ... دیگه حقوق بخور و نمیر کارگری نبود ... خیلی کمتر از پول مواد بود اما حس فوق العاده ای داشتم ...
زیاد نبود اما هر دفعه یه مبلغی رو جدا می کردم ... می گذاشتم توی پاکت و یواشکی از ورودی صندوق پست، می انداختم توی خونه حنیف ... بقیه اش رو هم تقسیم بندی می کردم ... به خودم خیلی سخت می گرفتم و بیشترین قسمتش رو ذخیره می کردم ... .
هدف گذاری و برنامه ریزی رو از مسلمان ها یاد گرفته بودم ... اونها برای انجام هر کاری برنامه ریزی می کردند و حساب شده و دقیق عمل می کردند ... .
بالاخره پولم به اندازه کرایه یه آپارتمان کوچیک مبله رسید ...
اولین بار که پام رو توی خونه خودم گذاشتم رو هرگز فراموش نمی کنم ... خونه ای که با پول زحمت خودم گرفته بودم ... مثل خونه قبلی، یه اتاق کوچیک نبود که دستشوییش گوشه اتاق، با یه پرده نصفه جدا شده باشه ... خونه ای که آب گرم داشت ... توی تخت خودم دراز کشیده بودم ... شاید تخت فوق العاده ای نبود اما دیگه مجبور نبودم روی زمین سفت یا کاناپه و مبل بخوابم ... برای اولین بار توی زندگیم حس می کردم زندگیم داره به آرامش میرسه ... .
توی تختم دراز کشیدم و گوشی رو گذاشتم روی گوشم ... چشم هام رو بستم و دکمه پخش رو زدم ... و اون کلمات عربی دوباره توی گوشم پیچید ... اون شب تا صبح، اصلا خوابم نبرد ...
کم کم رمضان هم از راه رسید ... رمضانی که فصل جدیدی در زندگی من باز کرد ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #فرار_از_جهنم 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #بیست_و_
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #فرار_از_جهنم
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #بیست_و_چهارم: رمضان
زندگی سراسر ترس و وحشت من تموم شده بود ... یه آدم عادی بین آدم های عادی دیگه شده بودم ... .
کم کم رمضان سال 2010 میلادی از راه رسید ... مسلمان ها برای استقبالش جشن گرفتن ... برای من عجیب بود که برای شروع یک ماه گرسنگی و تشنگی خوشحال بودند ...
توی فضای مسجد میز و صندلی چیده بودن ... چند نوع غذای ساده و پرانرژی درست می کردن ... بعد از نماز درها رو باز می کردن ... بدون اینکه از کسی دینش رو بپرسن از هر کسی که میومد استقبال می کردن ... .
من رو یاد مراسم اطعام و شکرگزاری کلیسا می انداخت ... بچه که بودم چندباری برای گرفتن غذا به اونجا رفته بودم ... تنها تفاوتش این بود که اینجا فقیر و غنی سر یک سفره می نشستن و غذا می خوردن ... آدم هایی با لباس های پاره و مندرس که مشخص بود خیابان خواب هستند کنار افرادی می نشستند و غذا می خوردند که لباس هاشون واقعا شیک بود ... بدون تکلف ... سیاه و سفید ... این برام تازگی داشت ... و من برای اولین بار به عنوان یک انسان عادی و محترم بین اونها پذیرفته شده بودم ... این چیزی بود که من رو اونجا نگه می داشت و به سمت مسجد می کشید ... .
بودن در اون جمع و کار کردن با اونها لذت بخش بود ... من مدام به مسجد می رفتم ... توی تمام کارها کمک می کردم ... با وجود اینکه به خدا اعتقادی نداشتم و باور داشتم خدا قرن هاست که مرده ... بودن در کنار اونها برام جالب بود ...
مسلمان ها برای هر کاری، قانون و آداب خاصی داشتند ... و منم سعی می کردم از تمام اون آداب و رفتار تبعیت کنم ...
با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاد پناهیان:
🔻 قرآن: روز قیامت حتماً از نعمت #ولایت سؤال میشوید!
⚠️شاید امسال، سال امتحان عزاداران باشد..
🔻مدل عزاداری را عوض کن، اما یک وقت به بهانۀ کرونا برای محرم کم نگذاری!