eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
114 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت !! 🔹 ✨رد شدن از کولاک و برف و یخبندان 📌پس از آزادی شهر میرآباد و ارتفاعات کچل‌آباد، ما عملیاتی بسیار سخت و سنگین پیش رو داشتیم که طی آن باید نیروها از رودخانه‌ای پر آب و خروشان رد میشدند. 📌 یکسری از نیروها با سردار سر لشکر تو میرآباد بودند و یکسری هم برای پشتیبانی در پادگان پیرانشهر استقرار داشتند . 📌همه چیز آماده بود تا اینکه اتفاقی که نباید می‌افتاد، اتفاق افتاد و آن بارش بسیار سنگین برف پاییزی در کردستان مخصوصٱ منطقه سردسیر پیرانشهر بود. برف همه ما رو زمینگیر کرد. 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم ... 🌴@achegan🌴
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 📌برف کردستان هم که ده سانت یا بیست سانت نبود، بلکه‌ حداقل نیم متر بود. 📌کولاک و سرمای سختی راه افتاده بود و جاده بسته شده و ارتباط تیپ با و نیروهایش که‌ در میرآباد بودند، بطور کلی قطع شده بود . 📌از طرفی هم شهید گرانقدر سردار سرلشکر که نگران و نیروها بودند، طبیعی بود . 📌 بلاخره به همراه چند نفر توسط یک‌ دستگاه تویوتا کالسکه‌‌ایی که هر چهار چرخ رو زنجیر بسته بود، به همراه بنده با یک قبضه تیر بار دوشکا بطرف میرآباد حرکت کردیم‌. 📌وقتی در جاده قرار گرفتیم بعضی از جاها یک متر برف بود و جاهای دیگر تا دو متر برف جاده را پوشانده بود و عملا کار حرکت ما رو سخت کرده بود. 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم .... @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🕊🌹🕊 🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 #قسمت_دوم 📌برف کردستان
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 📌ساعت حدود ده صبح بود و با هر زحمتی که بود به نیمه جاده رسیده بودیم. 📌چون خدمه تیربار دوشکا دائم هوشیار و پشت تیربار می‌ایستاد به همین دلیل دستانم با توجه به دستکش پشمی یخ زده بود . 📌به یک سرا شیپی رسیدیم . تویوتای کالسکه‌ای جلوتر از ما حدود بیست متر فاصله داشتند. اما تویوتای ما دو چرخش زنجیر بسته بودیم و به‌ همین دلیل حرکت ما بسیار سخت و کند بود . 📌به سربالایی رسیدیم ارتفاع برف بسیار زیاد بود و از حرکت بازماندیم. ارتفاع برف آنقدر زیاد بود که تا زیر لبه شیشه‌ های بغل برف آمده بود. 📌شهید بزرگوار با دیدن ما که از حرکت مانده بودیم بلافاصله بطرفمان با پای پیاده حرکت کردند. البته با سختی و زحمت از روی برف حرکت میکردند و بعضی جا غلط میخوردند . 📌همیشه در ماشین ما بیل و کلنگ بود و سریع شروع به پاک کردن برفها از زیر چرخها کردیم که‌ در این حین با در دست داشتن‌ یک‌ جفت زنجیر به ما رسیدند و بلافاصله شروع به کار کردند. هرچه اصرار کردم شما کار نکنید قبول نکردند و مشغول برف روبی بودند. 📌حتی به ما فرمود که کار برای خدا لذت دارد و حاضر نیستم ازاین لذت محروم شوم . 📌دستانم یخ زده بود حتی آثار کبودی روی دستم پیدا بود .اما به قول کار برای خدا هم ارزشمند بود و‌هم‌ لذت داشت . 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم .... @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🕊🌹🕊 🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 #قسمت_سوم 📌ساعت حدود ده
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 📌 بلاخره توانستیم مقداری از برف چرخها را پاک کنیم. زمانی که زنجیرها را بستیم، به حرکت ادامه دادیم. 📌حدود بیست کیلومتر به مقصد مانده بود . هر چه جلوتر میرفتیم هوا سردتر و کولاک شدیدتر میشد . 📌ساعت ۱۲ ظهر بود آنقدر کولاک شدید بود که به سختی میدیدم و مثل آدم برفی شده بودم. سرما تا استخوان رسیده بود. 📌در این حین بود که صدای اذان از رادیو پخش شد. دیدم تویوتای شهید متوقف شد. فهمیدم که شهید بخاطر نماز ایستادند. 📌زمانی که به آنها رسیدم، دیدم شهید و همراهانش مشغول وضو گرفتن هستند. ما هم از ماشین پیاده شدیم . از شهید نازنین یک لیوان پلاستیکی آب گرفتم و شروع به وضو گرفتن شدم . 📌 فرمودند که میتوانید روی پوتین مسح‌ بکشید. به دو علت: یکی وقتمان کم بود و علت دیگرش ناامن بودن منطقه بود نماز در آن سرما و کولاک بسیار لذت بخش بود و بیادماندنی ... 📌به حرکت ادامه دادیم و بسیار کند پیش میرفتیم.تا اینکه به گردنه رسیدیم و شاید حدود پنج کیلومتری از گردنه عبور کردیم. 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم ... @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🕊🌹🕊 🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 #قسمت_چهارم 📌 بلاخره تو
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 📌هوا آنقدر سرد بود که چشمانم به سختی میدید و هر لحظه کولاک برف شدیدتر میشد. دستانم کاملا یخ زده بود، اما چون کار برای هدفی مقدس که به خداوند ختم میشد ، سختی کار برایمان معنی نداشت . 📌ناگهان چشمم به ستون ماشین تویوتا خورد. از اینکه نیروهای را دیدم خوشحال شدم . 📌تقریبا به هم نزدیک شدیم که صدای انفجار یک باره ما را غافلگیر کرد. 📌درگیری یک لحظه شدید شد بچه‌‌ها سریع در هر نقطه سنگر گرفتند و همگی در برف پنهان شدند. 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم .... @achegan🌴
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🕊🌹🕊 🕊 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 #قسمت_پنجم 📌هوا آنقدر س
🕊🌹🕊 🕊 🕊 📝 خاطرات آزاد سازی جاده پیرانشهر به سردشت!! 🔹 📌بله دوستان ضدانقلاب گویا خبر داشت که بطرف میرآباد در حرکت هستند و به همین خاطر در بین راه برای ما کمین زده بودند. 📌فکر نکرده بودند که از آن طرف با چهل تا پنجاه نفر با دو قبضه تیربار دوشکا بطرف ما حرکت کرده بود. 📌درگیری با توجه با آن وضعیت سرما و بارش برف شدید بود . ما هم تمام نقاطی که احتمال میدادیم ضدانقلاب ها هستند به رگبار بستیم 📌آنروز شهیدان دلاور سپاه اسلام سرداران و آنچنان رشادت و از خوگذشتگی نشان دادند که همچنان در ذهن و یاد نیروهای درگیر، ماندگار شد با شجاعت و دلیری فرماندهی بی نظیر و پایداری نیروها، ضدانقلاب تاب توان را در برابر نیروها رو نداشتند و متواری شدند. 📌بعدا طبق اطلاعات حدود هفتاد نفر با تجهیزات کامل برای به دام انداختن ما کمین زده بودند. در آن درگیری حدود هزار گلوله تیراندازی کرده بودم. 🎙 : جانباز، حاج یدالله نویدی مقدم ✨ارواح طیبه شهدای دفاع مقدس و شهدای مظلوم و گمنام لشکر پیروز ویژه شهدا ........صلواة اللهم‌ صلی علی محمد وآل محمد