eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
116 دنبال‌کننده
19هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
جهان بگذار تا بر من سر آید که کام دل تو بودی از جهانم چه دامن‌های گل باشد در این باغ اگر چیزی نگوید باغبانم نمی‌دانستم از بخت همایون که سیمرغی فتد در آشیانم تو عشق آموختی در شهر ما را بیا تا شرح آن هم بر تو خوانم سخن‌ها دارم از دست تو در دل ولیکن در حضورت بی زبانم بگویم تا بداند دشمن و دوست که من مستی و مستوری ندانم مگو سعدی مراد خویش برداشت اگر تو سنگدل من مهربانم اگر تو سرو سیمین تن بر آنی که از پیشم برانی من بر آنم که تا باشم خیالت می‌پرستم و گر رفتم سلامت می‌رسانم 🌸 عصرتون خوش
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش گفت ببخشند گنه می بنوش لطف الهی بکند کار خویش مژده رحمت برساند سروش حافظ
3-تأویلات سوره اعراف.pdf
155.7K
👆👆👆 📚 موضوع: تأويلات سوره اعراف 💠بخش سوم 📖 تعداد صفحات :5⃣ 🗝نوع: PDF عاشقان اهل بیت ع
💫 ✋🏻 سلامٌ عَليٰ آل يٰس اَلسَّلامُ عَلَيکَ يابَقيَّةَ اللهِ في أرضِه اَلسَّلامُ عَلَيکَ حينَ تُصبِحُ و َتُمسي از روزی کہ شنيدم در بين ما هستی، بہ همہ سلام ميکنم...✋🏻🍃 ♥️🍃 ‌࿇࿐••᪥♥️منجی عالم♥️᪥••࿐࿇ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🔻 گشایش و رونق در کسب و کار 💫 روایت است که مردی به خدمت امام موسی کاظم علیه السلام شکایت کرد: ➖ که کار بر من بسته شده است و به هرکاری که متوجه می شوم، سود نمی یابم و به هر حاجت که رو می نهم برآورده نمی شود، ✨ حضرت فرمودند : بعد از نماز صبح ۱۰ مرتبه بگو : ✨《سُبحانَ اللهِ العَظیمِ وَ بِحَمدِه اَستَغفِرُ اللهَ وَ اَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ》 📚 کافی ،ج ۵ ،ص۳۱۵
الهی.. ای نفست هم نفس ِ"بی‌ڪَسان" جز تو کسی نیست کَس ِ"بی‌ڪَسان" بی‌ڪَسَم و هم نفس من"تویی" رو به که آرم که ڪَس ِ من "تویی" با توڪل به اسم اعظمت 🕊بسم الله الرحمن الرحیم🕊
🌹 امیرالمؤمنین علی عليه السلام: كسى كه محبّت دنيا در دلش خانه كرده است، چگونه مدّعى محبّت خداست؟! 📙 مستدرک الوسائل جلد۱۲ صفحه ۴۱
🔻غدیر در قرآن🔻 ⁉️ چرا عید غدیر، بزرگترین عید ماست؟!🤔 ✍ شیعه و سنّے، روایت ڪرده‌اند ڪه پس از نصبِ علیّ بن ابیطالب به امامت، در غدیرِخم، این آیه نازل شد:↶ 🕋 الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ ڪَفَرُوا مِنْ دِینِڪُم،ْ فَلاٰ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْیَوْمَ أَڪْمَلْتُ لَڪُمْ دِینَڪُمْ، وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْڪُمْ نِعْمَتِے، وَ رَضِیتُ لَڪُمُ الْإِسْلاٰمَ دِیناً. 💢 امروز، ڪافران از نابودے و زوالِ دین شما مأیوس شدند؛ پس، از آنان نترسید و از من بترسید. 💢 امروز دینتان را براے شما ڪامل ڪردم، 💢 و نعمتِ خود را بر شما تمام نمودم، 💢 و اسلام را به عنوان «دین» برایتان برگزیدم. 🌴سوره مائده، آیه ۳🌴 ☟دقّت ڪنیم.☟ 👌 در این آیه، براے این روزِ مهم (یعنی روز غدیر)، چهار ویژگیِ مهم بیان شده:↶ 1⃣ روز یأسِ ڪافران. 2⃣ روز اڪمالِ دین. 3⃣ روز اتمامِ نعمتِ الهے بر مردم. 4⃣ روزے ڪه اسلام به عنوان «دین» و یک مذهبِ ڪامل، مورد پسند و رضایتِ خدا قرار گرفته. ☝️ اگر وقایع و روزهایِ مهمّ تاریخ اسلام رو بررسے ڪنیم📆، هیچ روز مهمّے، حتّے روز بعثت، روز هجرت، روز فتح مڪّه، حجّةالوداع و... این چهار تا ویژگے رو با هم ندارند.😦😧 روز بعثت👈 اوّلین روز شروع رسالت پیامبر اڪرم است، پس دین ڪامل نیست.❌ روز هجرت👈 روز حمله‌ے ڪفّار به خانه پیامبر است، پس روز یأس ڪفّار نیست.❌ حجّةالوداع👈 تنها حجّ مردم ڪامل شد، نه همه‌ے دینِ مردم.❌ و... 👇️امّا در غدیرخم👇️ 1⃣ یأسِ ڪفّار👈 بعد از اونهمه تهمت، جنگ و سوءِ قصد بر ضدّ پیامبر، تنها امیدِ ڪفّار به مرگ پیامبر (ص) بود، و فڪر می‌ڪردند با رحلت پیامبر، ڪار اسلام تمومه. امّا با نصب علیّ بن ابیطالب به جانشینے، همه‌ے ڪفّار مأیوس و ناامید شدند.😔✅ 2⃣ ڪمالِ دین👈 اگر مقرّرات و قوانین ڪاملے وضع بشه، امّا براے امّت و جامعه، رهبرے معصوم و ڪامل تعیین نشه، مقرّرات ناقص می‌مونه. پس با نصبِ امام بعنوان مجریِ دین، دین ڪامل شد.✅ 3⃣ اتمامِ نعمت👈 قرآن بزرگ ترین نعمت رو، نعمتِ هدایت و رهبرے معرّفے میڪنه. پس با نصبِ علیّ بن ابیطالب به جانشینے، این نعمت تمام میشه و جامعه بدون رهبر نمی‌مونه.✅↶ ☝️ اگر پیامبر اڪرم (ص) از دنیا می‌رفت⚰، و مردم رو بدون سرپرست رها میڪرد، ڪارے ڪرده بود ڪه یک چوپان نسبت به گله‌ے خودش نمیڪرد.👈🐏🐐🐑 4⃣ رضایتِ خداوند👈 وقتے قانونِ ڪامل، و مجریِ عادل، به هم گره بخورند، معلومه ڪه رضایت خدا هم حاصل میشه.✅😊 💥 فقط در روز غدیر، همه‌ے این چهار ویژگیِ مهمّ با هم اتّفاق افتاد، و به همین دلیل در روایات اهلبیت (علیهم السلام) گفتند ڪه بزرگ‌ترین عید، عید غدیر است.🎁🌹💐 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔻 ✍اساس مذهب تشیع بر دو حدیث پایه گذاری شده است: 1⃣یکی حدیث ثقلین ، که پیامبراکرمﷺ در کمتر از نود روز در چهار مکان آن را به مردم گوشزد کرد; 2⃣دیگری حدیث غدیر. 🔆 می توان گفت حدیث دوم مکمل حدیث اول است. 🌟سفارش بیش از حد پیامبر ﷺدر باره قرآن و عترت و نیز اصرار آن حضرت بر امامت و جانشینی امیرمومنان علیه السلام نشان دهنده این حقیقت است که حضرت نگران آشوبی بود که امت اسلامی بعد از وی با آن رو به رو می شود. ▫️اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبرگرامی اسلامﷺ است ⬅️واقعه غدیر را از زبان عارفان واقعی غدیر یعنی پیامبرﷺ و امامان معصوم(علیهم السلام) ان شاءالله در روزهای پیش رو مورد مطالعه قرارمی دهیم. 🔺
❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 🔻 🌟 ✍شیخ صدوق در کتاب «امالی » از امام باقر علیه السلام و آن حضرت از جدش چنین نقل می کند: 🌟روزی رسول گرامی اسلامﷺ به امیرمومنان علیه السلام فرمود: ای علی، خداوند آیه «یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک » (1) را در باره ولایت تو بر من نازل کرد. ✨اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسی که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است. ای علی، من جز سخن خدانمی گویم. 1- سوره مائده، آیه 71. 📚 امالی شیخ صدوق، مجلس، 74، ص 400. 🔺
در مسیر بندگی 1053 روسیاهـم؛ نکـند تـوبۀ من رد بشود؟ واى بر من که فـقط بار گناه آوردم مهربانِ دل من؛ رد مکنم از درِ خویش من پشیمان شده‌ام روى سیاه آوردم پیامبر صلی‌الله علیه و آله : النَّدمُ تَوبَةٌ. پشیمانی از گناه، خود، توبه از گناه است (تحف‌العقول، ص ٥٥ ) (شاعر: آرمان صائمی)
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #شصت_و_چهارم: ج
📚 💌 📝 📅 قسمت : برو دایسون یکی از بچه ها موقع خوردن نهار ... رسما من رو خطاب قرار داد ... - واقعا نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی... اون یه مرد جذاب و نابغه است ... و با وجود این سنی که داره تونسته رئیس تیم جراحی بشه ... همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد ... و من فقط نگاه می کردم ... واقعا نمی دونستم چی باید بگم ... یا دیگه به چی فکر کنم ... برنامه فشرده و سنگین بیمارستان ... فشار دو برابر عمل های جراحی ... تحمل رفتار دکتر دایسون که واقعا نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه ... حالا هم که ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... با دیدن نگاه خسته من ساکت شد ...از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون ... خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم ... سرمای سختی خورده بودم ... با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن ... تب بالا، سر درد و سرگیجه ... حالم خیلی خراب بود ... توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد ... چشم هام می سوخت و به سختی باز شد ... پرده اشک جلوی چشمم ... نگذاشت اسم رو درست ببینم ... فکر کردم شاید از بیمارستانه ... اما دایسون بود ... تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن ... - چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلا خوب نیست ... گریه ام گرفت ... حس کردم دیگه واقعا الان میمیرم ... با اون حال ... حالا باید ... حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترل خودم داشته باشم ... - حتی اگر در حال مرگ هم باشم ... اصلا به شما مربوط نیست ... و تلفن رو قطع کردم ... به زحمت صدام در می اومد ... صورتم گر گرفته بود و چشمم از شدت سوزش، خیس از اشک شده بود ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #شصت_و_پنجم: بر
📚 💌 📝 📅 قسمت : با پدرم حرف بزن پشت سر هم زنگ می زد ... توان جواب دادن نداشتم ... اونقدر حالم بد بود که اصلا مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم ... توی حال خودم نبودم ... دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد ... - چرا دست از سرم برنمی داری؟ ... برو پی کارت ... - در رو باز کن زینب ... من پشت در خونه ات هستم ... تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه ... - دارو خوردم ... اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان... یهو گریه ام گرفت ... لحظاتی بود که با تمام وجود به مادرم احتیاج داشتم ... حتی بدون اینکه کاری بکنه ... وجودش برام آرامش بخش بود ... تب، تنهایی، غربت ... دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم ... - دست از سرم بردار ... چرا دست از سرم برنمی داری؟ ... اصلا کی بهت اجازه داده، من رو با اسم کوچیک صدا کنی؟... اشک می ریختم و سرش داد می زدم ... - واقعا ... داری گریه می کنی؟ ... من واقعا بهت علاقه دارم... توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟ ... پریدم توی حرفش ... - باشه ... واقعا بهم علاقه داری؟ ... با پدرم حرف بزن ... این رسم ماست ... رضایت پدرم رو بگیری قبولت می کنم ... چند لحظه ساکت شد ... حسابی جا خورده بود ... - توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟ ... آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم ... دیگه توان حرف زدن نداشتم ... - باشه ... شماره پدرت رو بده ... پدرت می تونه انگلیسی صحبت کنه؟ ... من فارسی بلد نیستم ... - پدرم شهید شده ... تو هم که به خدا ... و این چیزها اعتقاد نداری ... به زحمت، دوباره تمام قدرتم رو جمع کردم ... از اینجا برو ... برو ... و دیگه نفهمیدم چی شد ... از حال رفتم ...
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار 💌 #بدون_تو_هرگز 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #شصت_و_ششم: با
📚 💌 📝 📅 قسمت : 46 تماس بی پاسخ نزدیک نیمه شب بود که به حال اومدم ... سرگیجه ام قطع شده بود ... تبم هم خیلی پایین اومده بود ... اما هنوز به شدت بی حس و جون بودم ... از جا بلند شدم تا برم طبقه پایین و برای خودم یه سوپ ساده درست کنم ... بلند که شدم ... دیدم تلفنم روی زمین افتاده ... باورم نمی شد ... 46 تماس بی پاسخ از دکتر دایسون ... با همون بی حس و حالی ... رفتم سمت پریز و چراغ رو روشن کردم ... تا چراغ رو روشن کردم صدای زنگ در بلند شد ... پتوی سبکی رو که روی شونه هام بود ... مثل چادر کشیدم روی سرم و از پله ها رفتم پایین ... از حال گذشتم و تا به در ورودی رسیدم ... انگار نصف جونم پریده بود ... در رو باز کردم ... باورم نمی شد ... یان دایسون پشت در بود... در حالی که ناراحتی توی صورتش موج می زد ... با حالت خاصی بهم نگاه کرد ... اومد جلو و یه پلاستیک بزرگ رو گذاشت جلوی پام ... - با پدرت حرف زدم ... گفت از صبح چیزی نخوردی ... مطمئن شو تا آخرش رو می خوری ... این رو گفت و بی معطلی رفت ... خم شدم از روی زمین برش داشتم و برگشتم داخل ... توش رو که نگاه کردم ... چند تا ظرف غذا بود ... با یه کاغذ ... روش نوشته بود ... - از یه رستوران اسلامی گرفتم ... کلی گشتم تا پیداش کردم ... دیگه هیچ بهانه ای برای نخوردنش نداری ... نشستم روی مبل ... ناخودآگاه خنده ام گرفت ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه فقط بنده به ذات ازلی مینازد* ناشرحکم ولایت به ولی مینازد* گربنازد به علی شیعه نداردعجبی* عجب اینجاست ((خدا)) هم به علی مینازد.
یک ظهر پراز آرامش یک دل شادو بی غصه یک زندگی آروم و عاشقانه و یک دعای خیر از ته دل نصیب لحظه هاتون 💓ظهرتون بخیر و شاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚💚دلاباید که هر دم یا علی گفت نه هر دم٬ بل دمادم یا علی گفت💖💖 یا علی.علی علی علی🌸🌸🌸 عاشقان اهل بیت ع
       🍃💜🇮🇷ایرانِ‌زیبا🇮🇷💜🍃 🍃🌸📸تصویر آرامگاه دانیال نبی؛ شهرستان شوش ؛ استان خوزستان. 🍃🌸دانیال نبی از نوادگان پسر چهارم حضرت یعقوب بود که در قرن هفتم قبل از میلاد در بابل زندگی می‌کرد. 🍃🌸 او که از پیامبران بنی‌اسرائیل بود مدتی بعد به همراه عده ای از ساکنان قوم یهود به ایران آمد و شهر شوش را برای زندگی انتخاب کرد. 🍃🌸در سال ۱۲۴۹ شمسی پس از سیلی که بنای آرامگاه دانیال نبی را تخریب کرد، فردی روحانی به اسم جعفر شوشتری دستور دارد تا برای این پیامبر آرامگاهی جدید ساخته شود. 🍃🌸حاج ملاحسین معمار شروع به ساخت بنای جدید کرد و در مرکز آن ضرحی گذاشت . 🍃🌸شهر شوش در استان خوزستان یکی از قدیمی ترین شهرهای دنیاست و قدمتش به حدود ۴ هزار سال قبل از میلاد مسیح برمی گردد. 🍃🌸بعد از اینکه سلسله هخامنشی در سال ۳۳۲ قبل از میلاد سقوط کرد رونق شهر کم کم از بین رفت و تبدیل به شهری کوچک شد. عصرتون زیبا عاشقان اهل بیت ع
🔰اهمّیّت غدیر فقط این نیست که امیرالمؤمنین را معیّن کردند؛ این هم مهم است امّا از این مهم‌تر این است که ضابطه را معیّن کردند، قاعده را معیّن کردند؛ معلوم شد که در جامعه‌ی اسلامی، حکومت سلطنتی معنا ندارد، حکومت شخصی معنا ندارد، حکومت زَر و زور معنا ندارد، حکومت اشرافی معنا ندارد، حکومت تکبّر بر مردم معنا ندارد، حکومت امتیازخواهی و زیاده‌خواهی و برای خود جمع کردن و افزودن معنا ندارد، حکومت شهوت‌رانی معنا ندارد؛ معلوم شد که در اسلام این‌جوری است. این قاعده در غدیر وضع شد. وقتی این قاعده وضع شد، آن‌وقت «یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم»؛ دیگر دشمنها از اینکه بتوانند مسیر این دین را تغییر بدهند مأیوس میشوند؛ چون مسیر دین آن‌وقتی تغییر پیدا میکند که آن نقطه‌ی اصلی، آن هسته‌ی اصلی تغییر پیدا کند؛ یعنی هسته‌ی قدرت، هسته‌ی مدیریّت، هسته‌ی ریاست. ۱۳۹۵/۰۶/۳۰