eitaa logo
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
113 دنبال‌کننده
19.2هزار عکس
6.6هزار ویدیو
149 فایل
کپی فقط با صلوات برای سلامتی و ظهور امام زمان عج ارتباط با ادمین: @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 💌 📝 📅 قسمت : نمک زخم نیم ساعت بعد از زنگ کلاس رسیدم مدرسه ... ناظم با ناراحتی بهم نگاه کرد ... - فضلی ... این چه ساعت مدرسه اومدنه؟ ... از تو بعیده ... با شرمندگی سرم رو انداختم پایین ... چی می تونستم بگم؟ ... راستش رو می گفتم ... شخصیت پدرم خورد می شد ... دروغ می گفتم ... شخصیت خودم جلوی خدا ... جوابی جز سکوت نداشتم ... چند دقیقه بهم نگاه کرد ... - هر کی جای تو بود ... الان یه پس گردنی ازم خورده بود ... زود برو سر کلاست ... برگه ورود به کلاس نوشت و داد دستم ... - دیگه تاخیر نکنی ها ... - چشم آقا ... و دویدم سمت راه پله ها ... اون روز توی مدرسه ... اصلا حالم دست خودم نبود ... با بداخلاقی ها و تندی های پدرم کنار اومده بودم ... دعوا و بدرفتاریش با مادرم و ما یک طرف ... این سوژه جدید رو باید چی کار می کردم؟ ... مدرسه که تعطیل شد ... پدرم سر کوچه، توی ماشین منتظر بود ... سعید رو جلوی چشم من سوار کرد ... اما من... وقتی رسیدم خونه ... پدر و سعید ... خیلی وقت بود رسیده بودن ... زنگ در رو که زدم ... مادرم با نگرانی اومد دم در ... - تا حالا کجا بودی مهران؟ ... دلم هزار راه رفت ... نمی دونستم باید چه جوابی بدم ... اصلا پدرم برای اینکه من همراهش نبودم ... چی گفته و چه بهانه ای آورده ... سرم رو انداختم پایین ... - شرمنده ... اومدم تو ... پدرم سر سفره نشسته بود ... سرش رو آورد بالا و نگاه معناداری بهم کرد ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ... - سلام بابا ... خسته نباشی ... جواب سلامم رو نداد ... لباسم رو عوض کردم ... دستم رو شستم و نشستم سر سفره ... دوباره مادرم با نگرانی بهم نگاه کرد ... - کجا بودی مهران؟ ... چرا با پدرت برنگشتی؟ ... از پدرت که هر چی می پرسم هیچی نمیگه ... فقط ساکت نگام می کنه ... چند لحظه بهش نگاه کردم ... دل خودم بدجور سوخته بود ... اما چی می تونستم بگم؟ ... روی زخم دلش نمک بپاشم ... یا یه زخم به درد و غصه هاش اضافه کنم؟ ... از حالت فتح الفتوح کرده پدرم مطمئن بودم این تازه شروع ماجراست ... و از این به بعد باید خودم برم و برگردم ... - خدایا ... مهم نیست سر من چی میاد ... خودت هوای دل مادرم رو داشته باش ...
📚 💌 📝 📅 قسمت : اولین پله های تنهایی مات و مبهوت ... پشت در خشکم زده بود ... نیم ساعت دیگه زنگ کلاس بود ... و من حتی نمی دونستم باید سوار کدوم خط بشم ... کجا پیاده بشم ... یا اگر بخوام سوار تاکسی بشم باید ... همون طور ... چند لحظه ایستادم ... برگشتم سمت در که زنگ بزنم ... اما دستم بین زمین و آسمون خشک شد ... - حالا چی می خوای به مامان بگی؟ ... اگر بهش بگی چی شده که ... مامان همین طوری هم کلی غصه توی دلش داره... این یکی هم بهش اضافه میشه ... دستم رو آوردم پایین ... رفتم سمت خیابون اصلی ... پدرم همیشه از کوچه پس کوچه ها می رفت که زودتر برسیم مدرسه ... و من مسیرهای اصلی رو یاد نگرفته بودم ... مردم با عجله در رفت و آمد بودن ... جلوی هر کسی رو که می گرفتم بهم محل نمی گذاشت ... ندید گرفته می شدم ... من ... با اون غرورم ... یهو به ذهنم رسید از مغازه دارها بپرسم ... رفتم توی یه مغازه ... دو سه دقیقه ای طول کشید ... اما بالاخره یکی راهنماییم کرد باید کجا بایستم ... با عجله رفتم سمت ایستگاه ... دل توی دلم نبود ... یه ربع دیگه زنگ رو می زدن و در رو می بستن ... اتوبوس رسید ... اما توی هجمه جمعیت ... رسما بین در گیر کردم و له شدم ... به زحمت از لای در نیمه باز کیفم رو کشیدم داخل ... دستم گز گز می کرد ... با هر تکان اتوبوس... یا یکی روی من می افتاد ... یا زانوم کنار پله له می شد... توی هر ایستگاه هم ... با باز شدن در ... پرت می شدم بیرون ... چند بار حس کردم الان بین جمعیت خفه میشم ... با اون قدهای بلند و هیکل های بزرگ ... و من ... بالاخره یکی به دادم رسید ... خودش رو حائل من کرد ... دستش رو تکیه داد به در اتوبوس و من رو کشید کنار ... توی تکان ها ... فشار جمعیت می افتاد روی اون ... دلم سوخته بود و اشکم به مویی بند بود ... سرم رو آوردم بالا ... - متشکرم ... خدا خیرتون بده ... اون لبخند زد ... اما من با تمام وجود می خواستم گریه کنم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍اميرالمؤمنين امام علي(ع): بعضی چیزها زشت و ناپسند هستنداما انجام دادن آنها توسط بعضی ها زشت تر است: 👈درماندگى و ناتوانى از دولتمردان؛ 👈خساست از ثروتمندان؛ 👈زود عصبانی شدن از عالمان؛ 👈جدا بودن حاکمان از مردم؛ 👈بدزبانى از زنان 👈و سختگيرى وستمگرى از حاکمان. 📚دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۸۳
🔴حق الناس در آخرت روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند. 📚حجت الاسلام رفیعی
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ❌ فلسفه تکرار چیست؟ چرا بعضی چیزها باید مرتب و منظم تکرار شود؟ تکرار شده است؟ چرا حکایاتی و دستوراتی در قرآن چندین بار تکرار شده است؟ نماز، عبادت، رکوع، سجود، ذکر، تسبیح، قنوت، با واژه‌های مختلف صدها بار تکرار شده است؟ این تکرار برای چیست؟ ❌ تداوم زندگی ما با تکرار است، نفس کشیدن باید مرتب و منظم تکرار شود وگرنه ما زنده نیستیم، خورشید باید هر روز از مشرق طلوع کند، ماه مرتب در آسمان شب کوچک و بزرگ می‌شود تا ماهها شروع شوند و پایان یابند، قبل از غذا خوردن باید دستهایت را بشویی، نمی‌توانی بگویی من صبح دستم را شستم، دیگر کافی است تا آخر شب... قبل از عبادت باید وضو بگیری، روزانه پنج بار باید نماز بخوانی، تکرار و تکرار و تکرار... «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَّ اسْتَقامُوا» (حج/۴۰) بگو پروردگارم خداوند است و بر این حرف استقامت کن، تکرارها فلسفه دارد، ماشین هر چه راه می‌رود بنزینش تمام می‌شود، باید دوباره بنزین بزنی وگرنه درجا توقف می‌کنی، برای همواره رفتن باید مرتب بنزین بزنی... نگویید به فرزندم گفتم گوش نداد، دیگر ولش کن، گفتم نماز بخوان، گوش نداد، تکرار کنید، با مهربانی تکرار کنید، تکرار باید با مهربانی باشد، تکرار همراه خشونت نتیجه ندارد… ❌ در مسئله امر به معروف و نهی از منکر اگر مردم مرتب تذکر را تکرار می‌کردند، منکرات ریشه کن می‌شد، وقتی صد نفر یک مسئله‌ای را به شخصی تذکر بدهند، مطمئناً نتیجه خواهد داد، اما اگر یک نفر بگوید خانم حجابت را رعایت کن، ولی ۹۹ نفر سکوت کنند، تذکر آن یک نفر هم سودی ندارد، اگر بخواهید خامی پخته شود باید آتش زیرش را مرتب تکرار کنید... ❌ تحریک احساسات با تکرار محبت است، پدر و مادر باید آن قدر به فرزندشان محبت کنند و تکرار کنند، تا بچه به طرف دوست ناباب نرود... ❌ از اول خلقت دعوت به یکتا پرستی تکرار شده است، خداوند هزاران انسان صالح را انتخاب کرده و به سوی مردم فرستاده، دعوت به توحید مرتب و منظم توسط پیامبران تکرار شده است، و هنوز هم ادامه دارد تا قیامت، هیچوقت قطع نمی‌شود، اصل نبوت تکراری است، همه انبیاء سفارش به نماز کرده‌اند، نماز ویژه اسلام نیست، پانصد سال قبل از اسلام حضرت عیسی مسیح علیه السلام سفارش به نماز کرده «وَ أَوْصانِي‏ بِالصَّلاةِ» (مریم/۳۱) قبل از حضرت مسیح، حضرت موسی علیه السلام سفارش کرده است «وَ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏» (طه/۱۴) قبل از حضرت موسی، حضرت شعیب علیه السلام «يا شُعَيْبُ‏ أَصَلاتُك‏» (هود/۸۷) قبل از حضرت شعیب حضرت ابراهیم علیه السلام سفارش به نماز کرده است، قبل از آن حضرت لقمان علیه السلام سفارش کرده «يا بُنَيَ‏ أَقِمِ‏ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/۱۷) تکرار، تکرار، تکرار... ❌ اگر می‌خواهی به بچه‌ات سلام کردن یاد بدهی باید چندین ماه به او سلام کنی، اینقدر سلام کنی تا یاد بگیرد... 🔸 خداوند می‌فرماید هر روز هر مقدار که می‌توانید قرآن بخوانید، تکرار تلاوت قرآن برای رشد انسان و فرهنگ سازی لازم است، تکرار تلاوت قرآن برای اتمام حجت هم هست «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ‏ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» (قمر/۱۷)... 🔸گاهی تکرار برای رشد معنوی انسان واجب است، اگر در باغچه گیاهی کاشته‌اید باید مرتب به آن آب دهید تا رشد کند و گل بدهد... تکرار گاهی واجب است، گاهی مستحب است و گاهی برای تربیت لازم است، انسان فراموشکار است، چیزهایی باید مرتب تکرار شود تا فراموشی را جبران کند... وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى
🔰نام کتاب: گردان ۴٠٩ نویسنده: عبدالرضا مزاری ناشر: مطیع تعداد صفحات: ١۴۴ صفحه 🔶«گردان ۴٠٩»؛ روایتی از حال و هوای ١٧٧ رزمنده‌ی دفاع مقدس قبل از عملیات والفجر ١٠ می‌باشد و یکی از کتاب‌هایی است که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بر آن یادداشت نوشته است. شرح حالی که توسط «عبدالله مزاری» گردآوری شده است. جوانانی که مشق عشق‌شان را با خون نوشتند و جام شهادت نوشیدند. بخشی از آن‌ها جراحت برداشتند و بخشی دیگر به اسارت درآمدند. این کتاب توسط اداره‌ی کل حفظ آثار دفاع مقدس سیستان و بلوچستان در سال ١٣٩٧ به چاپ رسیده است. 🔻بخشی از یادداشت سردار شهید سلیمانی برای کتاب:«گردان ۴٠٩» و بنیان‌گذار بسیار پرافتخار و ارزشمند آن، شخصیتی دایم قابل افتخار هم‌چون شهید مخلص «میرحسینی» عزیز که خود به تنهایی تداعی‌کننده‌ی یک لشکر بود، یل بزرگ سیستانی که همه‌ی جوانان کرمانی، سیستان و بلوچستانی و هرمزگانی را در مدرسه‌ی خود مشق عشق و ایثار داد و همه به او تأسّی می‌کردند و در سختی‌ها به او پناه می‌بردند.
خدایا... ما را همواره، آگاه و هوشیار دار، تا پیش از شناختن درست و کامل کسی، با فکری مثبت یا منفی قضاوتی نکنیم.. ‍ شبتون بخیر @achegan
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻 دعای عهد 👤باصدای استاد فرهمند اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده.... خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان.. عاشقان اهل بیت علیه السلام