کارگاه خویشتن داری_15.mp3
13.81M
#کارگاه_خویشتن_داری ۱۵
تمام ماجرای خلقت؛
برای " استفاده " ما در جهت رسیدن به هدفمان برنامهریزی شده است!
دقت کنید 👇
❌صرفا به جهت استفادهی ما...؛
نه به عنوان هدف اصلی ما...!
بدون این نوع نگاهِ ابزاری به دنیا، موفقیت انسان در #خویشتن_داری افسانهای بیش نیست!
عاشقان اهل بیت علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
« بِســــْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيـــم »
《الهی به امیدتو》
🌼أللَّھُمَ عجِلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌼
شروع روزمون با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد
درتمناے نڪَاهت بيقرارم
تا بیایی
مڹ ظهور لحظہها را ميشمارم
تا بیایی
خاڪ لایق نیست
تا بہ رویش پاڪَذارے
درمسیرت جاڹ فشانم
گل بڪارم تا بیایی
تعجیل درفرج #صلوات
🌼 اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد
وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌼
16.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴بازخوانی نامه عاشقانه امام خمینی (ره) به همسرش در برنامه زوجینو شبکه سه
عاشقان اهل بیت علیه السلام
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
⛔️ خاطرهای از علامه امینی
❌ علامه امینی میگوید: عدهای از تجار نیکوکار و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام میدادند. یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و میخواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطرافش مغازههای تجاری برای مسجد بسازد.
یکی از رفقای دنیادوست، او را وسوسه کرد و به او گفت: تو در این محل سینمایی بساز و در اطراف آن مغازههای تجاری درست کن و درآمد آن را در خیرات مصرف نما.
حب مال از یک طرف و وسوسه شیطانی از طرف دیگر، او را به ساخت سینما وادار کرد. سالها گذشت، او از دنیا رفت و اموال زیادی برای ورثهاش به جای ماند که از جمله همان سینما بود.
در یکی از روزها یکی از رفقای قدیمی این مرد تاجر، بازماندگان او را به خانه خود دعوت کرد. بعد از صرف غذا، میزبان به ورثه آن میّت گفت: آیا میدانید به چه خاطر شما را دعوت کردهام؟ جواب دادند: به خاطر مهربانی های پدر ما از ما پذیرایی میکنی.
میزبان دوباره پرسید؟. آیا پدرتان در حق شما کوتاهی کرده است؟.
گفتند: نه. ما همیشه ایشان را به خیر و نیکی یاد میکنیم و بر او رحمت می فرستیم.
سپس میزبان شمّهای از حقوق والدین بر گردن فرزند را برای ورثه بازگو کرد. به ویژه آنکه به آنان یادآور شد، بعد از وفات پدرتان نیاز او به شما چندین برابر شده؛ در ادامه گفت: من پدر شما را چند شب قبل در شدیدترین عذاب در خواب دیدم.
این عذاب وی به خاطر احداث سینما بود. او میگفت: هر وقت که فیلمی فسادانگیز در آنجا نشان میدهند و عدهای را به سوی گناه و انحراف میکشانند، ملائکه مرا به خاطر آن عذاب میکنند. او از شما عاجزانه میخواست که این ساختمان را ویران کرده و او را از عذاب نجات دهید. بازماندگان آن تاجر بعد از شنیدن خواسته پدرشان سکوت کرده و با تعجب و ناراحتی به همدیگر نگاه کردند و مهلت خواستند تا تصمیم بگیرند.
هفتهها گذشت و خبری نشد!
این مرد دوباره از آنان دعوت کرد و بعد از پذیرایی مفصّلی از نتیجه تصمیمشان سؤال کرد. بزرگ ورثه پاسخ داد: آیا پدر ما این سینما را احداث نکرده است؟.
میزبان پاسخ داد: چرا؛ ولی الآن شدیداً پشیمان است، به خاطر آن عذاب میکشد و از شما میخواهد او را از عذاب الهی نجات دهید.
بزرگ ورثه گفت: او غلط کرده و باید جزای خطای خودش را متحمل شود!! ما نمیتوانیم این ساختمان را ویران کنیم.
❌ مرد میزبان از جواب آنان تعجب کرد و در بهت و حیرت فرو رفت و به بدبختی و بیچارگی رفیق تاجرش تأسف خورد که چه طور بعد از اعمال خیری که انجام داده، با کار ناشایست و خلاف شرع خود، فرزندان و خود را به هلاکت دچار نموده است.
📚 ربع قرن مع العلامه الامینی، حسین شاکری، صفحه ۵۷
کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی 💌 #نسل_سوخته 📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی 📅 قسمت #شصت_و_ششم:
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #شصت_و_هفتم: رقیب
آقا محمدمهدی ... که همه آقا مهدی صداش می کردن ... از نوجوانی به شدت شیفته و علاقه مند به مادرم بوده ... یکی دو باری هم خاله کوچیکه با مادربزرگم صحبت کرده بوده ... دیپلم گرفتن مادرم و شهادت پدربزرگ ... و بعد خواستگاری پدرم ... و چرخش روزگار ...
وقتی خبر عقد مادرم رو به همه میگن ... محمدمهدی توی بیمارستان، مجروح بوده ... و خاله کوچیکه هم جرات نمی کنه بهش خبر بده ... حالش که بهتر میشه ... با هزار سلام و صلوات بهش خبر میگن ... آسیه خانم عروس شد و عقد کرد ... و محمد مهدی دوباره کارش به بیمارستان می کشه ... اما این بار ... نه از جراحت و مجروحیت ... به خاطر تب 40 درجه ...
داستان عشق آقا مهدی چیزی نبود که بعد از گذشت قریب به 20 سال ... برای پدرم تموم شده باشه ... و همین مساله باعث شده بود ... ما هرگز حتی از وجود چنین شخصی توی فامیل خبر نداشته باشیم ...
نمی دونم آقا مهدی ... چطور پای تلفن با پدر حرف زده بود... آدمی که با احدی رودربایستی نداشت ... و بی پروا و بدون توجه به افراد و حرمت دیگران ... همیشه حرفش رو می زد و برخورد می کرد ... نتونسته بود محکم و مستقیم جواب رد بده ...
اون شب حتی از خوشی فکر جنوب رفتن خوابم نمی برد ... چه برسه به اینکه واقعا برم ... اما...
از دعای ندبه که برگشتم ... تازه داشت صبحانه می خورد ... رفتم نشستم سر میز ... هر چند ته دلم غوغایی بود ...
اگر این بار آقا مهدی زنگ زد ... گوشی رو بدید به خودم ... خودم مودبانه بهشون جواب رد میدم ...
جدی؟ ... واقعا با مهدی نمیری جنوب؟ ... از تو بعیده ... یه جا اسم شهید بیاد و تو با سر نری اونجا ...
لبخند تلخی زدم ...
تا حالا از من دروغ شنیدید؟ ... شهدا بخوان ... خودشون، من رو می برن ...
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #شصت_و_هشتم: یه الف بچه
با حالت خاصی بهم نگاه کرد ...
چرا نمیری؟ ... توی مراسم مادربزرگت که خوب با محمد مهدی ... خاله خان باجی شده بودی ...
نمی دونستم چی باید بگم ... می خواستم حرمت پدرم رو حفظ کنم ... و از طرفی هم نمی خواستم بفهمه از ماجرا با خبر شدم ... با شرمندگی سرم رو انداختم پایین ...
جواب من رو بده ... این قیافه ها رو واسه کسی بگیر که خریدارش باشه ...
همون طور که سرم پایین بود ... گوشه لبم رو با دندون گرفتم...
خدایا ... حالا چی کار کنم ... من پا رو دلم گذاشتم به حرمت پدرم ... اما حالا ...
یهو حالت نگاهش عوض شد ...
- تو از ماجرای بین من و اون خبر داری ...
برق از سرم پرید ... سرم رو آوردم بالا و بهش نگاه کردم ...
من صد تای تو رو می خورم و استخوان شون رو تف می کنم ... فکر کردی توی یه الف بچه که مثل کف دستم می شناسمت .... می تونی چیزی رو از من مخفی کنی؟ ... اون محمد عوضی ... ماجرا رو بهت گفته؟ ...
با شنیدن اسم دایی محمد ... یهو بهم ریختم ...
نه به خدا دایی محمد هیچی نگفت ... وقتی هم فهمید بقیه در موردش حرف می زنن دعواشون کرد ... که ماجرای 20 سال پیش رو باز نکنید ... مخصوصا اگر به گوش خانم آقا محمد مهدی برسه ... خیلی ناراحت میشه ...
تا به خودم اومدم و حواسم جمع شد ... دیدم همه چیز رو لو دادم ... اعصابم حسابی خورد شد ... سرم رو انداختم پایین... چند برابر قبل، شرمنده شده بودم ...
هیچ وقت ... احدی نتونست از زیر زبونت حرف بکشه ... حالا ... الحق که هنوز بچه ای ...
پاشو برو توی اتاقت ... لازم نکرده تو واسه من دل بسوزونی... ترجیح میدم بمیرم ولی از تو یکی، کمک نگیرم ...
📚 #داستان_دنباله_دار_واقعی
💌 #نسل_سوخته
📝 #به_قلم_شهید_مدافع_حرم_سید_طاها_ایمانی
📅 قسمت #شصت_و_نهم: کف دست
برگشتم توی اتاقم ... بی حال و خسته ... دیشب رو اصلا نخوابیده بودم ... صبح هم که رفته بودم دعای ندبه ... بعد از دعا ... سه نفره کل مسجد رو تمیز کرده بودیم ... استکان ها رو شسته بودیم و ...
اما این خستگی متفاوت بود ... روحم خسته بود و درد می کرد ... اولین بار بود که چنین حسی به سراغم می اومد ...
- اگر من رو اینقدر خوب می شناسی ... اینقدر خوب که تونستی توی یه حرکت ... همه چیز رو از زیر زبونم بکشی... پس چرا این طوری در موردم فکر می کنی و حرف میزنی؟ ... من چه بدی ای کردم؟ ... من که حتی برای حفظ حرمتت ...
بی اختیار، اشک از چشمم فرو می ریخت ... پتو رو کشیدم روی صورتم ... هر چند سعید توی اتاق نبود ...
خدایا ... بازم خودمم و خودت ... دلم گرفته ... خیلی ...
تازه خوابم برده بود ... که با سر و صدای سعید از خواب پریدم... از عمد ... چنان زمین و زمان و ... در تخته رو بهم می کوبید ... که از اشیاء بی صدا هم صدا در می اومد ... اذیت کردن من ... کار همیشه اش بود ...
سرم رو گیج و خسته از زیر پتو در آوردم ... و نگاهش کردم...
چیه؟ ... مشکلی داری؟ ... ساعت 10 صبح که وقت خواب نیست ... می خواستی دیشب بخوابی ...
چند لحظه همین طور عادی بهش نگاه کردم ... و دوباره سرم رو کردم زیر پتو ...
من همبازی این رفتار زشتت نمیشم ... کاش به جای چیزهای اشتباه بابا ... کارهای خوبش رو یاد می گرفتی ...
این رو توی دلم گفتم و دوباره چشمم رو بستم ...
- خدایا ... همه این بدی هاشون ... به خوبی و رفاقت مون در...
شب ... مامان می خواست میز رو بچینه ... عین همیشه رفتم توی آشپزخونه کمک ... در کابینت رو باز کردم ... بسم الله گفتم و پارچ رو برداشتم .. تا بلند شدم و چرخیدم ... محکم خوردم به الهام ... با ضرب، پرت شد روی زمین ... و محکم خورد به صندلی ...
با ما همراه باشید
بهترین فـــــیلتر شکن
⛔️انسان با انجام گناه فیلترهایے بین
خود و خدا ایجاد میکند !
گناهانے که مانع استجابت دعا هستن و
راه انسان به خدا رو ناهموار میکنن
و اما " نـــــماز " بهترین فیلتر شکن دنیاست!
خـــــدا این فیلتر شکن را امضا و مهر کرده است
خصوصیت مهم این فیلتر شکن این است که مانع انجام گناه مے شود و رشد و کمال انسان را سرعت مے بخشد.
✔️اگر باور ندارید این آیه را بخوانید
" اِنَ الصَلاة تَنهےٰ عَنِ الفَحشا وَ المُنکَر "
🌷"بدرستے که نماز انسان را از
فساد و فحشاء باز مے دارد "🌷
#عنکبوت_آيه۴۴
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
14.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ اذان آرامش بخش، امیدوارکننده و انرژی مثبت، همراه با طبیعت، تقدیم به شما
عاشقان اهل بیت علیه السلام
⭕️چگونه به اسرار الهی دست پیدا کنیم⁉️
🔻خداوند ابتدا، یک مقدار کم، #معرفت و #آگاهی به انسان می دهد...
👈اگر به آن عمل کرد ( #شکرش را به جا آورد )علم بیشتری خواهد داد...👌
❌اما اگر به آن عمل نکرد، نه تنها از بقیه معارف محروم اش می کند...
بلکه همانی را هم که قبلا داده بود از او خواهد گرفت...
✅لذا اگر دنبال اسرار الهی هستید، باید به دانسته های فعلی خود عمل کنید...
🌺استاد #علیرضا_پناهیان
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
❈ ﷽ ❈
امام علی (ع):
🔸↫فصبراً علی دنیا تمر بلاوائها کلیله بأحلامها تنسلخ...
💢 در برابر دنیایی که
"گرفتاری هایش" مانند خواب های پریشان می گذرد، 《صبور》
باش... ✅
📙بحار/ج ۴۰ /ص۳۴۸
#حدیث_روز
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
♻️🍃♻️
🍃اَللّهُمَّ اَحْیِناحَیاةَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ بِالْقُرآن
♻️یافاطِرُ بِحَقِّ فاطمة
🍃آمین یا رَبَّ العالَمین
〰♻️〰♻️〰
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
1_414483086.mp3
1.22M
🏴▪️👆🏻👆🏻
دعای عهد
👤باصدای استاد فرهمند
اللهم ارنی الطلعه الرشیده و الغره الحمیده....
خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستوده را به من بنمایان..
عاشقان اهل بیت علیه السلام
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
4_6043897005636322652.mp3
11.65M
🔴 زیارت عاشورا
🎤 با صدای علی فانی
#اللهم_عجلـــ_الولیڪ_الفرجـ
عاشقان اهل بیت علیه السلام
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
233579_718.mp3
6.77M
🎙دعای«هفتم صحیفه سجادیه»؛
#صوتی
🔸آقای کریمی
عاشقان اهل بیت علیه السلام
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
🍃🌸هر صبح
آیة الکرسی را بخوانید و تا
شب در امان خدا هستید.
🌟آیةالکرسی عظیم ترین
آیهدر قران کریم است
برای حفظ ایمان و مال
وجان خودهر روز
آیة الکرسی بخوان.
💐💐💐💐💐
🔸
هدایت شده از کانال "عاشقان و خادمین اهل بیت علیه السلام
⬜️◻️◽️▫️دعای چهارحمد▫️◽️◻️⬜️
🌾 بِسْمِ الله الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖمِ 🌾
💙اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَلَم یَترُکنی عُمیانَ القَلب
💚اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه
❤️اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی جَعَلَ رِزقی فی یَدِهِ وَلَم یَجعَلهُ فی اَیدِی النّاس
💜اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی سَتَرَ عُیُوبی عَورَتی وَلَم یَفضَحنی بَینَ النّاسِ.
🎁خواص دعای چهارحمد
💎از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام مرویست💎
🌸 که هر کس از پیروان ما هر روز این چهار حمد را بخواند خداوند او را سه چیز کرامت فرماید:
💚اول عمر طبیعی
💙دوم مال و جمعیت بسیار
❤️سوم باایمان ازدنیارفتن
💜وبی حساب داخل بهشت شدن
🌙 امیر مؤمنان علی علیهالسلام ، مردى را دید که از روى نوشته، دعایى طولانى میخواند. به او فرمود: «اى مرد! آنکه زیاد را میشنود، اندک را هم پاسخ میدهد». مرد گفت: سَرورم! پس چه کنم؟ فرمود: «بگو:
❤️الْحَمْدُ للهِ عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ
💚وَ أَسْأَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ
💙وَ أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ
💜وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ»؛
❤️ستایش، خداى را بر هر نعمتى،
💚و هر خوبى را از خدا میخواهم
💙و از هر بدى، به خدا پناه میبرم
💜و از هر گناهى،از خدا آمرزش میطلبم.
عاشقان اهل بیت علیه السلام
📚 خمس سهام عدالت
💠 سؤال:
۱. با توجه به اینکه واگذاری #سهام_عدالت به صورت اقساط (از محل سودِ حاصل از #سهام)، بوده است آیا این سهام، متعلق خمس است؟ بر فرض وجوب، زمان تعلق چه زمانی است؟
۲. دولت برای برخی از اقشار ضعیف، قیمت سهام را با تخفیف محاسبه کرده و تفاوت قیمت را از محل منابع خود تأمین کرده است، آیا به مقداری که دولت تخفیف داده نیز #خمس تعلق می گیرد؟
۳. حکم خمسِ سودهایی که قبل از آزادسازی (پس از سال 95) حاصل شده و به افراد پرداخت شده یا نشده است، چیست؟
✅ جواب:
۱) پس از آزاد شدن سهام عدالت، مقداری که قابل فروش است، در اولین #سال_خمسی، خمس آن به قیمتی که خریدار دارد، باید پرداخت شود.
۲) در این صورت نصف سهام، متعلق خمس است و نصف دیگر در حکم #هبه است و خمس ندارد.
در هر دو صورت قبل، کسانی که برای گذران زندگی نیاز به این سهام و سود حاصل از آن دارند به نحوی که با تخمیس آن، سود حاصل از مابقی، کفاف زندگی در حدّ شأن آنها را نمی دهد، پرداخت خمس اصل سهام، واجب نیست.
۳) سودهای مذکور جزء درآمد سالی است که قابل وصول بوده است، که اگر در آن سال دریافت نشده و سال خمسی بر آن گذشته است، باید پس از دریافت، بلافاصله خمس آن پرداخت شود و اگر دریافت شده، حکم #درآمد_بین_سال را دارد.
#احکام_خمس #خمس_سهام_عدالت
۱۰ بازی برای کودکان خجالتی که بتوانند خود را باور کنند را میدانید چیست ؟🤔
🔸این بازیها رو میتونید با توجه به سن و توانمندیهای بچتون در فرصتهایی که تمایل به بازی کردن دارن، انجام بدید.
1⃣ مسابقه گویندگی
2⃣ بازی «مصاحبه تلویزیونی»
3⃣ بازی «نقل خاطره، داستان، شعر، معما و لطیفه»
4⃣ بازی «چه کسی میتونه دیگران رو بخندونه»
5⃣ بازی «کامل کردن یک داستان»
6⃣ بازی «کامل کردن یک شعر»
7⃣ بازی «تکمیل جملات»
8⃣ بازی «پاسخ به پرسشها»
9⃣ بازی «داستانسازی با تصاویر»
🔟 بازی «معلم بودن»
#تربیتی
🔲 در معنویت، فرآیند مهم است یا استاندارد؟
🔲 مهمتر از نمازخواندن دانش آموزان، فرآیند نمازخواندن است. نمازخواندن از سر میل، یعنی فرآیند غلط نمازخوان شدن!
➖ یکی از مفاهیم جاری در زندگی ما، مفهوم "استانداردسازی" است. در کنار آن، مفهوم دیگری وجود دارد و آنهم "فرآیند تولید" است. مثلا ممکن است یک محصول شرایط استاندارد را دارا باشد، ولی فرآیند تولید خوبی نداشته باشد. استاندارد یعنی توجه به محصول نهایی، اما فرایند یعنی توجه به چگونگی تولید یک محصول.
➖در مکتب پروردگار عالم در نزد خداوند متعال "فرآیند" مهم است یا "استاندارد"؟ مثلاً آدمی منظم شده؛ یعنی یکی از استاندارهای معنوی را به دست آورده. ولی اگر بخواهید به فرآیند توجه کنید باید بپرسید، به چه دلیل منظم شده؟
➖ من رفتم یک مدرسۀ اسلامی، مسئولش به من میگفت بچههای ما اینقدر خوب نماز میخوانند! گفتم حالا نماز را بگذار کنار، گفت حاجآقا نماز! حاجآقا نماز! گفتم عزیز من! برنامههای مدرسهات را به من بگو فدایت شوم! من ذوق نمیکنم یک دبستانی همه نمازخوان باشند، من میخواهم بدانم چرا آمدند نماز؟ گفت حاجآقا به میل خودشان. گفتم اشتباه است! امروز به میل خودش میآید نماز میخواند، پسفردا هم میلش تغییر خواهد کرد و به میل خودش نماز نمیخواند.
حتی اگر بچهها از سر محبت به معلم بیایند نماز بخوانند، این اصالت ندارد، باید از سر ادب بیایند. مدرسه بگوید: ما «دلم میخواهد» نداریم؛ چون بیادبی است و این مدرسه آدابی دارد که همه باید رعایت کنند. امام صادق(ع) فرمود: بچه باید هفت سال در ادب باید سپری بکند.(يُؤَدَّبْ سَبْعَ سِنِين...؛ الفقیه، ج۳، ص۴۹۲)
➖ محاسبه نفس یعنی نگاه به فرآیندها! مثلاً کسی در نمازش خشوع دارد؛ آیا هر خشوعی در نماز ارزش دارد؟ میفرماید: «هرکسی بدعتی در دین بگذارد، خشوعش در عبادتش بیشتر میشود»؛نوادر راوندی/۱۸) برای خدا ۹۹درصد فرآیند مهم است، یک درصد استاندارد!
➖ فرآیندها را توجه کنید! کی به کجا، به چه «روشی» رسیده است؟
👤 علیرضا پناهیان
•••
ای پـادشه خوبـــــــان
داد از غـــــــم تنهــایے
دل بی تو به جان آمد
وقت است که باز آیے
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃
کارگاه خویشتن داری_16.mp3
14.07M
#کارگاه_خویشتن_داری ۱۶
✍ ماجرای زندگی ما، ماجرای دانهی سیبی است که به زیر خاک رفته، تا آرام آرام مواد مورد نیازش را جذب کند، و در نهایت به یک میوهی سیب، تبدیل شود.
✦ خویشتن داری یعنی: تو غذای روحت را به موقع مصرف کن، حتما میوه خواهی داد!
میوهای در نهایتِ شباهت به خدا،
میوهای به نام انسان.
#حساب_کتاب
خیلی اوضاعت خرابه 💥!
اتفاقاً اوضاع شما خراب است اگر؛
اوضاع کس دیگری را خراب میبینید و گمان میکنید اوضاع باطن شما، بهتر از اوست ✘
اوضاعتان خراب است اگر؛
بواسطهی یک خُلق نادرست، یا گناه و خطای کسی؛ او را ریز میبینید، و یا برای ناتوانیهایش در مدیریت خویشتن، تحقیر و سرزنشش میکنید! ✘
✓ یادتان باشد ؛
گاهی افراد باطن سالمی دارند، اما برای اینکه در یک لحظهی خاص موفق به توبهی جدی شوند، به یک محرک قوی نیازمندند... و گاهی ابتلا به یک گناه و احساس انزجار بعد از آن، این شرایط را حاصل میکند.
مثل حر بن یزید ریاحی!
این دسته از افراد، اغلب به سرعت، مسیرِ عقب مانده را طی میکنند و گاهی از دیگران، بسیار جلوتر میروند.
کارگاه خویشتن داری_17.mp3
14.49M
#کارگاه_خویشتن_داری ۱۷
🌹خویشتنداری، محصولِ عشق است!
※ کسی که عاشق اهداف بالاتر نباشد:
محال است سختیهای خویشتنداری را به جان بخرد ...
✓ فقط عاشق است که میتواند، خویش را از هر مسیر انحرافی حفظ نموده، تا به مطلوبش دست پیدا کند!
بخشی از زندگینامه
شهید سید جاسم نوری
شهید مدافع حرم «سید جاسم نوری» در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۶ در حمیدیه چشم به جهان گشود. وی در روزهای نخست جنگ تحمیلی در دوران هشت سال دفاع مقدس حضور داشت که هوش و ذکاوتش سبب شد در سن ۱۳ سالگی به سمت فرمانده گردان امام علی (ع) منصوب شود.
سرانجام پس از حضور در عراق برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) و تشکیل لشکر حضرت عباس (ع) در تاریخ هفتم خرداد ۱۳۹۴ در نزدیکی شهر الرمادی استان الانبار عراق توسط تروریست تکفیری مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در مدینه الطب بغداد به درجه رفیع شهادت نائل آمد.