پنج شنبه بود و بچه‌ها 👧🏻🧒🏻از صبح به اندازه کافی تلویزیون 📺دیده بودن. از طرفی نمی‌خواستم بیشتر ببینند. با خاموش کردن تلویزیون کمی حالشون درهم رفت😞 دنبال این بودم که برنامه‌ای براشون داشته باشم. رفتم درب یخچال رو باز کنم دیدم ظرف‌های حبوباتم دوباره وقت منو می‌خوان بگیرن. چون اسمی روی اونها نیست و ظرفشم شیشه‌ای نیست که بشه تشخیص داد. با خودم گفتم بالاخره امروز تو برنامه‌ام باید بذارم که اسم اینها رو بنویسم. در این لحظه بود که به ذهنم جرقه⚡️ خورد از بچه‌ها کمک بگیرم. در حد توانشون از دخترم خواستم اشکال هندسی🔸🔺🔹♦️ که تازه یاد گرفته بود رو بکشه و دوربُری✂️ کنه. در مرحله بعد خواستم تصویرش رو برام بکشه و با کمک پسرم چسب زدیم و گذاشتیم داخل یخچال. هم سرگرمی شد برای بچه‌ها و هم تمرین دست‌ورزی و نقاشی👌 🌸گاهی تمیزی، نظم، شَکیل بودن و ... فرصت‌ تجربه‌های خوب را از فرزندان ما می‌گیرد. کافی است کمی از ساختارهای ذهنمان دست برداریم و کارهایی که در حد توانشان است را به آنها بسپاریم. بعد از مدتی روحیه خودباوری، مسوولیت‌پذیری و ... در وجودشان تقویت می‌شود. بپذیریم گاهی ما والدین مانع رشد دلبندان هستیم.😉 #مادر_و_کودک_ادبستانی #تجربه‌ی_مادری #ادبستان_صدرا

یک مدرسه و کلی محله... 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 گاهی فکر می‌کنیم برای جا انداختن و ملکه کردن مناسباتی مثل فاطمیه یا غدیر بایست با بچه‌ها گفتگو کنیم. ولی اگر بیایم و مثل محرم🏴 بچه‌ها رو در فضا قرار بدیم و خودشون رو درگیر کنیم، خصوصا با آحاد مختلف جامعه، به عبارتی بهتر کارها رو براشون ویترین کنیم، خودبخود می‌فهمند خبری هست، می‌فهمند این روزها مثل بقیه روزها نیست. حتی نوع عزاداری هم فرق می‌کنه‌. وقتی خود بچه‌ها مسوول برگزاری هیئت و دعوت از مادران باشند، مسوول برپایی ایستگاه صلواتی، حضور در مسجد و دعوت کردن، رفتن به حرم و گفتگو با زائران و ... و... برایشان ملکه می‌شود که 🖤فاطمیه🖤با همه چیز فرق داره... #مدیونِ‌لطفِ‌مادرِ‌این‌خانواده‌ایم

السلام علیکِ یا امی پناهم شو مادر... رسالتی بزرگ بر دوش دارم ... 🌙 #دختران_ماه هشتادی‌ها و نودی‎هایی برای رسیدن به صد... منتظر خبرهای بعدی برای حضور در این اجتماع باشید #ادبستان_صدرا

💠ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیت‌های قدرتمند. 📽اجتماعی از قلوب مؤمنین، به روایت تصویر👇 🔸سومین اجلاس ادبستان‌های سراسر کشور ▫️با حضور استاد پناهیان▫️ #ادبستان_صدرا

برای رسیدن به قله، باید کنار هم باشیم... #دخــــــتـــــران_مــــاه فرشتگان خدا 🏴 اجتماع و عزاداری دختران نوجوان در زیر خیمه حضرت مادر همراه با میزبانی از شهدا روایتگری رشادت‌ها و مقاومت‌ها گپ و گفت‌های آینده‌ساز و یک ویژه برنامه ناگفتنی🤫 🔘 گل‌دختران عزیز لطفاً جهت حضور در برنامه و استفاده بهتر از ظرفیت‌های ایجاد شده، کاربرگ مجازی زیر را تکمیل و عضو کانال #دختران_ماه بشید: 📌https://survey.porsline.ir/s/OIepXjt راستی❗️❗️ به دوستاتونم خبر بدید؛ میخوایم توی این برنامه، قرارهای آینده‌مون رو هم بذاریم. #ادبستان_صدرا 👈 عضو شوید

📝مامعمولا فکر می‌کنیم شروع هر کاری، بایدآغاز هفته باشه یا شبیه شروع سال باشه! شبیه بهار پر طراوت و شاداب🌱🌺 خیلی زود هم به تابستان پر ثمرش برسه ولی همیشه اینطور نیست گاهی پشت یک حرکت بزرگ،یه غم بزرگه بیاید با ما از یکی از روزهای آخر هفته شروع کنیم و با بدرقه ی پاییز🍂🍁 با غمی که ما رو به حرکت واداشت غم بزرگی برای کل عالم🏴 بله درسته 🗓کار ما با پاییز شروع شد با خزان و خشکی و سرما و دل هایی که خیلی گرفتن و می‌خوان درآغوش مادر آرام بگیرن.. #دختران_ماه ثبت نام و حضور در برنامه👇🏻 📌https://survey.porsline.ir/s/OIepXjt #ادبستان_صدرا 👈 عضو شوید

دیروز جایی کار داشتم و دختر ۶ سالمو 👧🏻پیش باباش🧔🏻‍♂ گذاشته بودم. همسر جان🧔🏻‍♂بهم زنگ زد و گفت زودتر بیا خونه که بچه تب داره. وقتی رفتم خونه خیلی حالش بد بود، بی‌حال نشسته بود، تبش بالا بود🌡 و هیچی نمی‌خورد، حالت تهوع 🤢و ...‌‌ فهمیدم اوضاع از درمان خونگی گذشته و دکتر 👨🏻‍⚕لازم شده. هیچی دیگه رفتیم دکتر و گفتن از این ویروس جدیدا🦠 گرفته و دختر بی اشتهای من باید حسابی تقویت بشه.😞 اونجا بود که فهمیدم که دو شغله شدم و به شغل رفیع مادری، شغل پرستاری هم اضافه شده. با خودم گفتم اول باید روح بچه رو خوب کنم که بتونم سلامتی جسمش بدست بیارم.👌 بسم‌الله گفتم و کمر همت بستم. چشمم به کدو تنبل تو خونمون افتاد، ماژیک 🖍و کدو رو برداشتم رفتم پیش دخترم و با هم حسابی روی کدو، نقاشی خنده دار کشیدیم و خندیدیم؛ نگم براتون که این وسطه سوءاستفاده کردم و از خوراکی‌های تقویتی وارد دهان کودکم کردم. تازه چالش خوردن داروهای بد مزه شروع شد. از دخترم خواستم برای هر دارو یک اسم بذاره و وقتی دارو رو خورد با هم برای دارو شعر بخونیم، اسم داروی اول که خیلی تلخ بود گذاشت کچله و ما هم طبق قولی که دادیم برای دارو کچله شعر گفتیم😅 بعد از تمام شدن پروژه دارو💊، دخترم کاغذ آورد و برای کدو تنبل موهای فرفری درست کرد و بهش چسبوند. بعد هم براش یه لباس کوچک پیدا کرد و تنش کرد و با یک نایلون براش روسری درست کرد👌 دیگه خلاقیت خانم گل کرده بود و گفت: حالا بیا کدو تنبل رو مثل داستان کدو کدو قِل قِل زن، به سمت هم قل بدیم و در موردش یک کلمه بگیم. منم که دنبال بهونه برای تقویت کردن گل دخترم بودم با مواد تقویتی به سمت بازی جدید رفتم.💪 خداروشکر خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می‌کردم حال دخترم بهتر شد و باز دوباره شاهد سلامتی و بازی دخترم بودم.👏 🌸زبان کودکان بازی است. بچه‌ها قدرت فهم استدلال‌ها و مفاهیم انتزاعی ما بزرگترها را ندارند. کافی است دنیای بچه‌ها را از نگاه خودشان ببینیم و آنها را به سمت آنچه به صلاح است سوق دهیم. #مادر_و_کودک_ادبستانی #تجربه‌ی_مادری #ادبستان_صدرا

💠ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیت‌های قدرتمند. 👏یک روزِ پدر و فرزندی خاطر انگیز و پرنشاط با کلی جذابیت و البته کاشت‌هایی برای آینده👌 🗓جمعه ۳ آذر 🔆اردوی پدر و فرزندی پیش‌دبستانی ادبستان ⚜️بماند به یادگار... #پیش_دبستانی #ادبستان_صدرا

ایام فاطمیه🏴 رفته بودیم هیئت، داخل مسجد دخترکم👧🏻 بهانه جویی می‌کرد با هم رفتیم طبقه‌ی بالای مسجد که کسی نبود . با دو عدد پشتی براش خونه ساختم. سرسره درست کردم، بدو بدو🏃🏻‍♂ بازی کردیم، بغلش کردم تا از پنجره بیرون رو ببینه🤩 و قصه می‌گفتم. مثلا اگه گربه 🐈از خیابون رد می‌شد می‌گفتم شاید داره می‌ره پیش بچه‌هاش، یا توی این ماشینه یه بابا، یه مامانه، دوتا بچه👶🏻🧒🏻 دارن میرن هیئت و... خلاصه سر گرمش کردم تا لامپ‌هارو💡 روشن کردند. قبلا که بی‌تجربه بودم تا کمی بهانه می‌گرفت مجلس رو ترک می‌کردم. خودم و فرزندم👧🏻 و همسرم🧔🏻‍♂ رو از فیض و ثواب محروم می‌کردم. یا تا کسی می‌گفت چقدر بچتون شیطونه خیلی ناراحت می‌شدم. تا مدت‌ها مهمونی و مجالس مختلف رو خیلی به ندرت یا وقت محدود شرکت می‌کردم. خیلی بهم سخت گذشت. خدا رو شکر یاد گرفتم با شیطنت‌های دخترکم چطور کنار بیام تا به کل خانواده خوش بگذره ومسئله‌ای پیش نیاد. 🌸بچه‌ها دنیا را از نگاه خودشان می‌بینند و با زبان خودشان درک می‌کنند. همه چیز را موقت و بازی می‌پندارند. هیئت بازی، مسواک بازی، مهمانی بازی و ... ما هم بایست برای درک متقابل آنها از همان زاویه نگاه کنیم و با همان زبان با آنها زندگی کنیم. آنگاه خیلی از مسائل را مشکل نمی‌بینیم. #مادر_و_کودک_ادبستانی #تجربه‌ی_مادری #ادبستان_صدرا

❇️سرود فوق‌العاده زیبای #هوای_مادری❇️ صدای مشترک ما برای #پویش_هوای_مادری 🤝کودکان ایرانی بپا خیزید🤝 با این سرود همخوانی و لب‌خوانی کنید «جمعی باشه خیلی بهتره» کلیپ بسازید و برا پویش بفرستید @admin_pooyesh مهلت ارسال تا ۱۸ دی ماه 🔸جایزه بدون قرعه به کلیپ‌های برتر 🔹استفاده از کلیپ‌های ارسالی در ساخت کلیپ نهایی و پخش در رسانه ملی 🎉قرعه کشی ۲۱ دی ماه مشهد مقدس رویداد ملی #هوای_مادری🎉 نحوه شرکت در پویش در این کانال‌ها سنجاق شده 👇👇👇 سرود هوای مادری«ایتا» | سرود هوای مادری «بله» گروه سرود محیصا

🎞 چطور باید بچه‌هامون رو نمازخون کنیم؟ با تشویق؟ با تنبیه؟ یا ... 👈 متن کلیپ #تصویری @Panahian_ir

💠ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیت‌های قدرتمند. 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 یک روز به یاد ماندنی با مادران‌ همیشه سرحال و پای کار ادبستان🌸👌 شاید برنامه‌ریزی برای این جمعیت زمان‌بر باشه، ولی در عوض یک خاطره قشنگ 😍 در ذهن‌ها به یادگار موند. همسنگران ادبستانی خدا قوت😊 🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀 🌹پیشاپیش روز زن و روز مادر بر همگان مبارک👏 #اردو #ادبستان_صدرا

💠ادبستان صدرا؛ محفلی برای تربیت شخصیت‌های قدرتمند. 🎊🪅🎊🪅🎊🪅🎊🪅🎊🪅 💕میلاد مادر امامت 💕همسر ولایت 💕دخت نبوت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به پیشگاه فرزندشان اباصالح المهدی(عج)و همه دوستداران حضرتش تبریک و تهنیت عرض می‌نمائیم.🎉🎉🎉🎉 ان شاءالله به دعای مادرجان مایه افتخار اهل بیت علیهم السلام باشیم.🤲 🌸🪅🌸🪅🌸🪅🌸🪅🌸🪅 #ادبستان_صدرا

#کرمان_تسلیت🖤 #ایرانم_تسلیت🖤

دخترم 👧🏻۶ سالشه. یک روز به همراهش در کارگاهی شرکت کردیم که در اون کارگاه بایست یک زمانی سبزی🌱🌿🍀 پاک می‌کردیم. منم مادرِ وسواسی😣 خصوصا در سبزی پاک کردن!! طوری‌که سبزی پاک شده از بیرون تهیه نمی‌کنم و خودم پاک می‌کنم! خلاصه سبزی آوردن تا با بچه‌ها پاک کنیم. به دخترم نشون می‌دادم و اسمشون رو می‌گفتم و نحوه پاک کردن رو یاد می‌دادم و گفتم سبزی‌های زرد رو داخل ظرف نندازی. عجیب بود که دقیقا مو به مو انجام می‌داد‌.🤔 بعد قرار شد سبزی‌ها رو خُرد کنیم. با یکبار گفتن من راحت نشست و خرد کرد. 😳 بعدِ کارگاه با خودم فکر کردم ما که در خونمون بچه زیاده👶🏻👶🏻🧒🏻👧🏻، چرا از این‌ ظرفیت دخترم استفاده نمی‌کنم؟ تا اینکه دیروز مقداری سبزی خریدم از قضا دست تنها بودم. دخترم گفت: من کمک کنم؟ اول به خاطر ذهنیت قبلی موافقت نکردم ولی بعدش گفتم باشه. توضیح دادم چیکار کنه؛ شروع کرد. جالب بود که یادش بود سبزی‌های زرد رو داخل ظرف نندازه.👌 اگه می‌خواستم خودم سبزی رو تنهایی پاک کنم ۱ ساعت طول می‌کشید، ولی با کمک دخترم خیلی زود تموم شد.👏 برام جالب بود که دخترم می‌تونست. حتی سبزی تَره رو هم راحت انجام داد.👌 فهمیدم این منم که باید ذهنیتم رو بشکنم. و حواسم باشه زمانی که کارها زیاده بچه‌ها ظرفیت خوبی هستن و می‌تونن کمک حال آدم باشن. تازه وقتی با خودم همراهش می‌کنم دیگه نِق زدن‌های روزنه اش رو نداره که بگه مامان خسته شدم و ... 🌸گاهی به دنبال مشاور یا فلان کارگاه یا فلان کتاب هستیم تا یاد بگیریم چطور عزت، خودباوری و اعتماد به نفس فرزندمان را زیاد کنیم! در حالیکه کافی است خودمان باور داشته باشیم آنها می‌توانند. کافی است با شیبی ملایم مسوولیت‌سپاری کنیم؛ در ابتدا کارهایی را بسپاریم که یقین داریم از عهده آن برخواهند آمد. به مرور نتیجه خوبی را ملاحظه خواهیم کرد. #مادر_و_کودک_ادبستانی #تجربه‌ی_مادری #ادبستان_صدرا

چند نکته قابل تأمل در مورد #امتحان و آزمون موضوعی که ما رو از اهداف اصلیمون دور کرده و #برده نمره و مدرک بار آورده!!! بترسیم از آینده اینچنینی... #رسول_زارع👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a