#تجربه_نگاری
روی نیمکت پارک با دوستش نشسته بود و چای می نوشید و بازی کودکانشان را تماشا می کرد.
پوشش و موهای بیرون زده اش باعث شده بود پیش خودمان کمی احتمال بدهیم که ممکن است نخواهد در انتخابات شرکت کند.
من و دوستم جلو رفتیم و سلام و عصر بخیر گفتیم و گفتگو درباره ی انتخابات را با روش خاص خودمان شروع کردیم.
تا موضوع را فهمید، گفت: "من خودم همیشه رای داده ام و همیشه هم رای خواهم داد، اما همسرم این بار نمی خواست رای بدهد، تا اینکه یک جایی خواندم حاج قاسم گفته جمهوری اسلامی حرم است و ... به همسرم گفتم اگر می خواهی من در زندگی ات بمانم باید رای بدهی؛ همسرم این بار هم رای می دهد."
شما را نمی دانم،
من اما با شنیدن این جمله، بی وقفه، بی درنگ، تصویر شیر زنان نوغانی که مهریه هاشان را به شوهرانشان بخشیده بودند و نگذاشته بودند امامشان غریبانه به خاک سپرده شود و صحنه ی قلیان شکستن زنان ناصرالدین شاه در پی حکم تحریم تنباکوی میرزای شیرازی پیش چشمم جان گرفت.
آن زن می گفت: اگر می خواهی من در زندگی ات بمانم باید رای بدهی؛
و من می شنیدم : آنکس که مرا به تو حلال کرده قلیان را بر من حرام کرده است ...
این صدا شبیه همان صدا بود که در طول تاریخ، بارها از حنجره ی زنان مسلمان سرزمینم شنیده شده بود. با این تفاوت که این زن، زن مسلمان ایرانی عصر خمینی بود و بی تفاوتی نسبت به رشد و هدایت دیگران در قاموسش جایی نداشت.
راستش این روزها که از وسایل ارتباط جمعی صدای رای نمی دهم، رای نمی دهی، رای نمی دهند بلند است و چرتکه های محاسبه ی مشارکت عمومی حسابی سرشان شلوغ، من به همراه جمعی از دوستانم، گوش هایمان را می گیریم و از فضای مجازی بیرون می زنیم و دست در دست کودکانمان راهی پارک های شهر می شویم و خودمان ارتباط جمعی برقرار می کنیم با مردمی که در وسایل ارتباط جمعی جور دیگری معرفی می شوند!!
رفقا از ما به شما نصیحت؛
شما هم گوش هایتان را بگیرید و از گوشی هایتان بیرون بیایید و بزنید به دریای دل مردمتان. محروم نکنید خودتان را از لذت پیوند خوردن و یکی شدن با مردم.
مردم از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند...
#جنگ_تصویرسازی
#تواصی_توحیدی
#ملت_مقاوم
#مقاومت_فرهنگی
🆔 @adavat_maz