محمدحسین به روایت تاج علی آقا مولایی:
پیش از عملیات خیبر؛امام جمعه زرند به مقرّ لشگر آمده بود. از خصوصیات معنوی و عرفانی ایشان زیاد تعریف می کردند. بعد از نماز با محمد حسین تصمیم گرفتیم برویم و ایشان را از نزدیک ببینیم.
موقع نماز من اورکتم روی دوشم بود؛بعنی درواقع دستانم را توی آستین هایش نکرده بودم.زمانی مه می خواستیم به ملاقات امام جمعه زرند برویم؛من اورکتم را درست پوشیدم و سر و وضعم را مرتب کردم.
محمد حسین که این صحنه را دید ایستاد و گفت:«این کار تو خالصانه نیست؛برگردیم.»
گفتم:«چرا؟»
گفت:«به خاطر اینکه تو وقتی نماز می خواندی؛اورکت روی دوشت بود.اما حالا که می خواهی به ملاقات آقای شوشتری بروی آن را می پوشی و خودت را مرتّب می کنی.»
وقتی این حرف را زد؛برگشت و دیگر به ملاقات نرفتیم.
#نقل_خاطره
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شفاعتشان_روزیمون_شه_صلوات
@Adibilarijani