چرا در قرآن کلمه سوداء و صفراء و دم (به معنای رایج در طب سنتی) و بلغم نیامده. کلمات محوری طب در قرآن چه کلماتی هستند‌؟

🎙پادکست ۴ ▪️علت ۹۹ درصد بیماری ها از دیدگاه طب سنتی⁉️ 🔻بررسی این دیدگاه از نظر مبانی علمی و قرآنی |درس هایی از پزشکی قرآن| #نفس◇#روح◇#مزاج ◇#سلول◇#ژن @enqelab_elmi

🎙پادکست ۵ ▪️اکتشاف طب سنتی در ویروس کرونا چه چیزی است⁉️ 🔻

این اکتشاف از دیدگاه مبانی پزشکی قرآن به چه صورت است؟

|درس هایی از پزشکی قرآن| #نفس◇#روح◇#مزاج ◇#سلول◇#ژن @enqelab_elmi

+ ای بابا دوباره این پرویز اومد. _اوستا این صفحه کلاج لامصب باز هم خراب شد، بابا مثل آدم درستش کن دیگه. اوسا هم اوسا های قدیم، صفحه کلاج هم صفحه کلاج قدیمی، جنس ها هم دیگه بدرد نمیخوره .... +تا حالا ده بار من برات صفحه کلاج عوض کردم، جنسشم که خوب بوده، نمیدونم دیگه چه مشکلی هست . . . . . پ.ن1؛ آقا پرویز همیشه صفحه کلاجش خرابه، اوستا مکانیک هم همیشه یا صفحه کلاج رو تعمیر میکنه یا صفحه کلاج رو عوض میکنه. و دوباره روز از نو روزی از نو ... پ.ن2؛ آقا پرویز اعصابش خیلی خورده، همیشه عصبیه، همیشه خدا ناراحت، با همه دعوا داره. همیشه هم دق و دلیش رو تو دنده عوض کردن سر .... پ.ن؛ راستی اگر اوسا مکانیک واقعا حرفه ای بود به جای اینکه همیشه صفحه کلاج آقا پرویز رو تعمیر و تعویض کنه یه بار میگفت آخه پرویز! آخه لامصب! خب مثل آدم با این صفحه کلاج برخورد کن، درست دنده بده. مشکل اعصاب مزخرف تو هست، نه جنس صفحه کلاج، آروم باش و ... اگر اوسا مکانیک واقعا استاد بود به جای درمان معلول، یک بار و برای همیشه علت رو بر طرف میکرد. |درس هایی از پزشکی قرآن| @enqelab_elmi

❌مقاله ای بسیار مهم و خواندنی❌ 🔴عامل اصلی و ریشه بیماری ها در علم پزشکی قرآن علم پزشکی الهی؛ پزشکی خود شناسی؛ پزشکی انسان علم پزشکی مادی؛ پزشکی خود فراموشی؛ پزشکی مشترک موجودات زنده 🔻این اصل کلی و اساسی پزشکی «در بیماری ها باید علت را مداوا و درمان کرد نه اینکه به معلول توجه نمود»؛ در کدام مکتب پزشکی به طور کامل رعایت شده است ***************************************************************************************************برای مطالعه مقاله این لینک را لمس کنید******************************************************************************************************** @enqelab_elmi

🔻به مطالبی که در مورد پزشکی قرآن و تفاوت اساسی اون با طب سنتی و مدرن گذاشتیم فکر کردید ... ⁉️

🔸️خوبه، پس یه سری ها فکر کردن و یه سری هم هنوز ذهنشون مشغوله ... 🔸️اشکال نداره همین مهمه که تو ذهنتون این سوال به وجود بیاد ... 🔸️بالاخره به جوابش میرسید، خیلی هم عجله نکنید.

👈دوستان پیام میدادن چرا فقط به #طب_سنتی انتقاد دارید، اما اینطور نیست. پزشکی مدرن هم اشکالات خاص خودش رو داره ... 🔸️ششمین مقاله منتشر شده در بانک مقالات ما رو با عنوان "«نفس و روح واحد پایه زنده بدن است» باید جایگزین «سلول واحد زنده پایه بدن است» بشود. " مطالعه کنید. 👋👋👇👇 https://eitaa.com/Ee_article/140 👋👋👆👆 ...بخشی از مقاله... 🔻پزشکی قرآن سخن از روح و نفس می زند. چیزی که با وسائل پیشرفته نیز دیده نمی شود. هنوز لطیف تر از سلول است و بشر به آن نرسیده است و خداوند در قرآن از آن خبر می دهد. {فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ} «و هنگامى كه خلقت انسان را به كمال رساندم و از روح خود در آن دميدم همگى به خاطر آن سجده كنيد.» روح؛ عنصری است که چون در بدن دمیده میشود، تمامی اعضای بدن را زنده می نماید. بنابراین، آیات قرآن روح و نفس را عامل حیات و زندگی اعضای بدن می داند. بدن خاکی که همه چیز را داشت. تسویه شده و کامل شده بود. از جهت سلولی و ژن کامل بود. چه چیزی را کم داشت که خداوند به آن میدهد و تمامی سلولها و اعضای بدن را زنده می نماید⁉️ 🤔🤔🤔#فکر کنید، منتظر نظراتتون هستم😉 @enqelab_elmi

🎙پادکست ۶ ▪️چرا علما و دانشمندان اسلام انقلاب علمی را رقم نمیزنند⁉️ 💢چرا علما در علومی مثل پزشکی شیمی و فیزیک پیشرفت نکردند ⁉️ 🔻تا چه زمانی فقط باید به مسائل طهارت، نجاست، نماز، روز، معاملات و ... پرداخته بشه⁉️ 🔸️آیا قرآن و اسلام برای هدایت است یا اینکه قواعد علمی را هم بیان کرده ⁉️ |انقلاب علمی| #قرآن ◇#هدایت ◇#علم @enqelab_elmi

«نفس و روح واحد پایه زنده بدن است» باید جایگزین «سلول واحد زنده پایه بدن است» بشود. [قسمت اول] سلول عامل حیات بدن در کتب فیزیولوژی، اولین جمله ای که با آن مواجه می شویم این است که «سلول واحد زنده پایه بدن است». یعنی؛ حیات انسان روی یک چیز استوار است و آن سلول است. بنابراین پزشکی کنونی روی سلول استوار است، و تمامی مباحث پزشکی را بر همین اساس تحلیل می نماید. اگر فردی بیمار میشود، به دلیل وجود ضعف و نقص در سلولهای بدن است. اگر بیماری را تشخیص می دهد از روی شناخت سلول است. اگر نسخه ای برای بیمار تجویز می نمایند برای توانمندی و تقویت سلول است. بنابر عقیده ایشان سلول واحد زنده پایه بدن است؛ یعنی اصل زندگی انسان روی سلول ها استوار است. بنابراین هر گونه ضعف و نقصی متوجه سلولها شود، به تبع آن بیماری ایجاد میگردد و هر گاه سلولها تقویت شوند، عامل حیات بدن تقویت شده است. افتخار پزشکی کنونی بر این اساس علم پزشکی کنونی، تمام وقت خود را روی شناخت این عالم حیاتی بدن انسان گذاشته است. شالوده مباحث علم پزشکی سلول است؛ زیرا فیزیولوژی بدن مقدم بر تشخیص و درمان و بهداشت، و متفرع بر آن است. افتخار این علم آن است که توانسته است به واحد حیاتی بدن؛ یعنی سلول دست پیدا نماید. اگر از علوم پزشکی قدیم سؤال شود که چه چیزی عامل زندگی در بدن است، نمی تواند پاسخ دهد و آن را نشان دهد، اما افتخار این علم آن است که این عامل حیاتی را شناخته و آن را مشاهده مینماید. جهان بینی پزشکی مدرن هر آنچه دیده شود اصولاً علم پزشکی کنونی، در تمامی مسائلش ظاهری و مادی عمل می نماید و فقط چیزی را که قابل مشاهده است می پذیرد. از این روی اگر کسی ادعا نماید که واحد حیات بدن سلول است و این سلول را می توان به وسیله وسائل پیشرفته مشاهده نمود و به تمام فعالیتهای آن علم پیدا کرد، مورد اقبال همگان واقع میشود. بر این اساس بعد از آنکه مخترعین این وسائل را اختراع نمودند و دانشمندان توانستند سلول را مشاهده نمایند، و چیزی غیر از سلول و کوچکتر از آن را در بدن پیدا نکرند، سلول را به عنوان عامل زنده پایه بدن معرفی کردند. علم پزشکی کنونی این نظریه را مطابق با نگاه کلی خود درباره جهان ملاحظه نمود و آن را توسعه داد و تمامی بیماری ها را بر اساس سلول مورد بررسی قرار داد. جهان بینی پیشرفته و دقیق لکن پزشکی قرآن سخن از روح و نفس می زند. چیزی که با وسائل پیشرفته نیز دیده نمی شود. هنوز لطیف تر از سلول است و بشر به آن نرسیده است و خداوند در قرآن از آن خبر می دهد. {فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏ فَقَعُوا لَهُ ساجِدينَ} «و هنگامى كه خلقت انسان را به كمال رساندم و از روح خود در آن دميدم همگى به خاطر آن سجده كنيد.» روح؛ عنصری است که چون در بدن دمیده میشود، تمامی اعضای بدن را زنده می نماید. بنابراین، آیات قرآن روح و نفس را عامل حیات و زندگی اعضای بدن می داند. بدن خاکی که همه چیز را داشت. تسویه شده و کامل شده بود. از جهت سلولی و ژن کامل بود. چه چیزی را کم داشت که خداوند به آن میدهد و تمامی سلولها و اعضای بدن را زنده می نماید؟ بدیهی است که سلول واحد پایه زنده بدن نیست. حیات و زندگی از آن روح است. روح است که به همه چیز حیات می دهد. مجرد اینکه شما به سلول رسیده اید و چیز دیگر را مشاهده نکرده اید دلیل بر عدم وجود آن نیست. {وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ‏ قُلِ الرُّوحُ‏ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلا} «از تو در باره روح سؤال مى‏كنند، بگو روح از فرمان پروردگار من است و به شما بيش از اندكى علم و دانش داده نشده است‏.» این مطلب را هر انسانی با رجوع به حقیقت خود میتواند دریابد که آنچه در درون او دارای حیات است و زنده است، خود او و حقیقت او است. روح انسان است که همیشه زنده و دارای حیات است. از این روی سلولها در حال تغییر هستند و در بدن انسان مستمراً زنده و مرده می شوند، اما روح انسان از کودکی تا پیری با او است و همیشه زنده است و تغییری در او راه پیدا نمی نماید. #مقاله ۶ |درس هایی از پزشکی قرآن| •|موسسه انقلاب علمی|• @ee_article

«نفس و روح واحد پایه زنده بدن است» باید جایگزین «سلول واحد زنده پایه بدن است» بشود. [قسمت دوم] بنابراین بدن خاکی انسان که سلول نیز جزئی از این بدن خاکی است، بعد از آنکه روح در آن دمیده میشود دارای حیات میگردد. در نتیجه عامل اصلی حیات در بدن روح است و سلول به عنوان بدن خاکی در قرآن معرفی می شود. شاید برخی ساده اندیش گمان نمایند که این مساله هیچ تاثیری در علم پزشکی ندارد، حال آنکه اینگونه نیست و این مساله ماهیت علم پزشکی را به کلی دگرگون می سازد. به عنوان مثال اگر واحد زنده حیات بدن را -که تمامی سلولها به آن حیات دارند- نفس و روح بدانیم، در این صورت در علم پزشکی هر گاه سخن از نقص و ضعف و بیماری مطرح میشود، این عوارض رجوع به نفس و روح مینماید نه سلول؛ زیرا واحد حیات و زندگی تمام بدن نفس و روح است نه سلول. {تَصِلُ النُّطْفَةُ إِلَى الرَّحِمِ فَتَرَدَّدُ فِيهِ أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ تَصِيرُ عَلَقَةً أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ تَصِيرُ مُضْغَةً أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ تَصِيرُ لَحْماً تَجْرِي فِيهِ عُرُوقٌ مُشْتَبِكَةٌ ثُمَّ يَبْعَثُ اللَّهُ مَلَكَيْنِ خَلَّاقَيْنِ يَخْلُقَانِ فِي الْأَرْحَامِ مَا يَشَاءُ اللَّهُ فَيَنْفُخَانِ فِيهَا رُوحَ‏ الْحَيَاةِ وَ الْبَقَاء} «چون نطفه به رحم وارد گردید، بعد از چهل روز تبدیل به علقه می¬شود و بعد از چهل روز دیگر تبدیل به مضغه می¬شود و بعد از چهل روز دیگر لحم می-شود و بعد از آن دو ملک وارد رحم می¬گردند که خلق کننده¬اند. پس در آن روح حیات و بقاء می¬دمند.» تعبیر {فَيَنْفُخَانِ فِيهَا رُوحَ‏ الْحَيَاةِ وَ الْبَقَاء} به خوبی دلالت دارد که عامل حیات بدن روح است و به این دلیل حیات را به روح استناد داده است. تفصیل مباحث سلول و دیدگاه قرآن درباره آن را در کتاب فیزیولوژی سلول بیان کرده ایم. #مقاله ۶ |درس هایی از پزشکی قرآن| •|موسسه انقلاب علمی|• @ee_article