🌸🍃 #روز_پنجاه_و_یکم🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
نامه ۷۹ تا ۷۷.mp3
2.88M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ از نامه ۷۹ تا ۷۷
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄═❁🍃❈🌼🍃🌼❈🍃❁═┄
🌹 سهم #روز_چهل_ونهم مطالعه نهج البلاغه از نامه ۷۹ تا ۷۷
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه79 : نامه به فرماندهان لشگر،پس از به دست گرفتن خلافت
🔹علل نابودی ملتها
♦️پس از ياد خدا و درود! همانا ملتهای پيش از شما به هلاكت رسيدند، بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند، پس دنيا را با رشوه دادن به دست آوردند، و به راه باطلشان بردند و آنان اطاعت كردند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه78 : جواب نامه ابوموسی اشعری پیرامون حکمیت
1⃣علل سقوط جامعه
♦️همانا بسياری از مردم تغییر کردند، و از سعادت و رستگاری بی بهره ماندند، به دنياپرستی روی آورده، و از روی هوای نفس سخن گفتند، كردار اهل عراق مرا به شگفتی واداشته است، كه مردمی خودپسند در چيزی گرد آمدند، می خواستم زخم درون آنها را مداوا كنم، پيش از آنكه غير قابل علاج گردد.
2⃣ تلاش امام در تحقق وحدت
♦️پس بدان در امت اسلام، هيچ كس همانند من وجود ندارد كه به وحدت امت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) از من حريص تر، و انس او از من بيشتر باشد، من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا می طلبم، و به آنچه پيمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده، و همانند روزی كه از من جدا شدی نباشی. همانا بدبخت كسی است كه از عقل و تجربه ای كه نصيب او شده است محروم ماند، و من از آن كس كه به باطل سخن گويد يا كاری را كه خدا اصلاح كرده برهم زند، بيزارم. آنچه را نمی دانی واگذار، زيرا مردان بدكردار، با سخنانی نادرست به سوی تو خواهند شتافت، با درود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #نامه77 : نامه به عبدالله بن عباس
🔹روش مناظره با دشمن مسلمان
♦️به قرآن با خوارج به جدل مپرداز، زيرا قرآن دارای ديدگاه كلی بوده، و تفسيرهای گوناگونی دارد، تو چيزی می گویی ، و آنها چيز ديگر، لكن با سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهی جز پذيرش ندارند.
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح کلی و ساختاری نامه ۹۷ تا ۷۷.mp3
3.21M
🔈 شرح کلی و ساختاری نامه های ۷۹ تا ۷۷
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🌹 پویش « با علی تا مهدی »
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
•┈┈••••✾•🌿🌹🌿•✾•••┈┈•
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃قسمت سی و پنجم:
❇️ نصیحت به اعضای شورا
🔻حمد و سپاس از آن خدایی که محمد (صلی الله علیه و آله) را از میان ما به عنوان پیامبر برانگیخت و به عنوان فرستاده به سوی ما فرستاد.
پس ما خاندان نبوت و معدن حکمت و امان برای اهل زمین و نجات برای کسانی هستیم که در پی سعادت هستند.
🔻ما را حقی است که اگر به ما بدهند آن را میگیریم و گرنه بر پایداری خود ادامه می دهیم اگر چه روزگارانِ درازی طول بکشد.
اگر رسول خدا تعهدی از ما گرفتند، بدون ضعف و سستی آن را به انجام میرسانیم و اگر سخنی به ما گفتهاند تا پای جان برای تحقق آن مبارزه می کنیم.
...سخنم را خوب گوش کنید و گفتارم را با دقت در نظر بگیرید شاید پس از این جلسه شمشیرها از میان کشیده شود و پیمانها بشکند و برخی پیشوای گمراهان شوند و از نادانان پیروی کنند.
❇️ خودداری از قبول پیش شرط عبدالرحمان
🔻در شورا زبیر رأی خود را به من واگذار کرد و طلحه به عثمان و سعد نیز به عبدالرحمان رأی داد. در این وضعیت رأی عبدالرحمان سرنوشت ساز شد...عبدالرحمن سه بار از ما دو نفر پرسید: کدام یک از شما امر خلافت را می پذیرید؛ مشروط بر اینکه به سیره رسول خدا عمل کنید و همانند دو صحابی ایشان ابوبکر و عمر رفتار کنید و از روش آن دو تجاوز نکند؟
🔻پاسخ من در هر بار چنین بود: من خلافت را میپذیرم، مشروط بر اینکه در میان امت اسلامی به اندازهای که امکان تلاش هست و در طاقتم می گنجد، مطابق سیره و روش رسول خدا رفتار کنم و برای موفقیت در این امر از خدایم یاری می طلبم و عثمان در پاسخ جواب مثبت میداد و عمل به سیره ابوبکر و عمر را می پذیرفت و بدین ترتیب عبدالرحمان با عثمان بیعت کرد.
❇️ قصد عبدالرحمان از شرط سنت ابوبکر و عمر
عبد الرحمن گفت: من با تو بیعت می کنم، به همان شرطی که مدنظر عمر بود؛ یعنی کسی از بنی هاشم را بر مصدر امور نگماری.
🔻من در پاسخ به او با قاطعیت گفتم: وقتی مسئولیت اداره حکومت را به من واگذار می کنی، دیگر به تو چه ارتباطی دارد که من به چه کسانی مسئولیت می دهم.
وظیفه من این است که تمام سعی و تلاش خود را برای اداره امت اسلامی به کار بندم و هر کسی را که توانا و امانتدار یافتم برای اداره امور به کار گیرم، چه از میان بنی هاشم باشد یا از میان غیر بنی هاشم.
عبدالرحمان پاسخ داد: نه! به خدا سوگند تا این شرط را نپذیری با تو بیعت نمی کنم. من هم با صراحت گفتم به خدا سوگند که تا ابد چنین تعهدی به تو نمی دهم و به او یادآوری کردم با وجود کتاب خدا و سنت هیچ نیازی نیست که وام دار کس دیگری باشیم، ولی تلاش تو این است که با پیروی از سنت و سیره شیخین حکومت را از دست من خارج کنی!
🔻 وقتی او با عثمان بیعت کرد به او یادآور شدم که این اولین باری نیست که به ما هجوم آورده اید و حق ما را ضایع ساخته اید، صبری نیکو خواهیم داشت و خداوند یگانه یار و مددکار ماست. به خدا سوگند، تلاش تو بدین منظور بود که او پس از خود، تو را به مسند بنشاند و البته قدرت خداوند در هر روز تدبیری دارد.
عبدالرحمن مرا تهدید کرد و گفت: ای علی! خویش را در معرض خطر قرار نده! من بسیار اندیشیدم و با مردم نیز مشورت کردم ، مردم به غیر از عثمان راضی نبودند.
📚منابع:
1.تاریخ طبری جلد3 صفحه 297
2.العقدالفرید جلد 4 صفحه 279
3.الکامل جلد 2 صفحه 223
4.شرح نهج البلاغه جلد 1صفحه 195
📗علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد ...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
💠 هر کس با دیگران مشورت کرد، در
عقل های آنان شریک شد.
📕 حکمت ۱۶۱ نهج البلاغه
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی