#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شصتوششم
❇️ درنگ در نبرد با خوارج
🔹برای جنگ با آنان پیشقدم نباشید
[ خوارج دستهجمعی شعار میدادند: حکم و فرمان فقط بهدست خداست، گرچه مشرکان را خوش نیاید! به سپاهیانم تذکر دادم: ]
🔻شما برای جنگ با آنان پیشقدم نشوید، تا اینکه آنان آغاز کنند. از برخورد با آنان خودداری کنید تا هنگامی که آنان جنگ با شما را شروع کنند. اگر آنان دستهجمعی و با تمام قوا به شما حمله کنند، باز هم توان آسیبزدن به شما را ندارند و فقط خود را به زحمت میاندازند؛ زیرا شما قدرت لازم برای مقابله با آنان و دفاع از خود را دارید.
🔹چه کسی حاضر است این قرآن را بگیرد وسراغ این جماعت بروند؟
[قرآنی را در دست گرفتم و خطاب به یارانم گفتم:]
🔻 چه کسی از میان شما حاضر است این قرآن را بگیرد و سراغ این جماعت برود و آنان را به کتاب خدا و سنت رسولخدا صلیاللهعلیهوآله دعوت کند؟ البته در این راه کشته خواهد شد و پاداش او بهشت است.
[ سه بار خواستهام را تکرار کردم و هر سه بار جوانی از «بنیعامر» داوطلب شد. به دلیل نوجوانبودنش، ممانعت کردم؛ سپس اجازه دادم، تا این جوان راهی میدان شود. آن جوان قرآن را روی دست گرفت و به صف خوارج نزدیک شد. آنان به آن جوان فرصت سخنگفتن ندادند و بلافاصله او را تیرباران کردند.
بعد از مشاهده این صحنهها، اجازه نبرد را صادر کردم: ]
🔻اللّٰهاکبر! اکنون جنگ جایز است. به آنان حمله کنید.
❇️ در میدان نبرد
🔹تشویق و تهییج یاران به نبرد
[ یارانم را با این سخنان تشویق به جنگ کردم: ]
🔻بندگان خدا، تقوا پیشه کنید، دیدگان خود را فروپوشید، آهنگ صدایتان را پایین آورید، کمتر سخن بگویید و خود را برای مبارزه، میدانداری، هماوردی، درگیری تنبهتن و زدوخورد با شمشیرها آماده سازید. گامهای خود را استوار دارید.
{ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}
(وخدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید)
{وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ}
(و نزاع در کشمکش نکنید تو سست و شوید و قدرت شما از بین نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.)
❇️ پس از پیروزی در نهروان
🔹مداوای مجروحان دشمن
[ بعد از پایان جنگ، از یارانم خواستم که مجروحان خوارج را شناسایی کنند. چهارصد مجروح شناسایی شد. دستور دادم آنها را به عشایر و قبایلشان تحویل دهند و گفتم: ]
🔻اینها را به همراه خود ببرید و مداوایشان کنید. پس از بهبود، آنها را به کوفه منتقل کنید. هرآنچه در اردوگاهشان هست، غنیمت جنگی است و به رزمندگان تعلق دارد.
🔹چشمان فتنه را درآوردم
[ پس از پایان جنگ، در نهروان خطبهای ایراد کردم و گفتم: ]
🔻ای مردمان، من چشمان فتنه را درآوردم و جز من، هیچ کس جرئت چنین کاری را نداشت. اگر من در میان شما نبودم، کسی را توان جنگ با لشکریان جمل و اهل نهروان نبود.
[ سپس در مورد فتنه و وجود بنی امیه به عنوان وحشتناکترین فتنهها، حوادثی که بهدست آنها رخ میدهد و راه برون رفت از فتنهها، برایشان سخنرانی کردم.]
❇️ استمرار جریان خوارج در طول تاریخ
🔹نطفههای آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند
[ پس از کشته شدن خوارج، برخی افراد گفتند همه این قوم نابود شدند. گفتم: ]
🔻نه، هرگز! به خدا سوگند، نطفههای آنان در پشت مردان و رحم زنان باقی خواهد ماند. هرگاه شاخی از آنان سر برآورد قطع میشود، تا اینکه کسی باقی نماند جز مشتی راهزن و دزد.
پس از قیام گروهی از آنان، جماعتی دیگر قیام خواهند کرد...
🔹پس از من با خوارج نبرد نکنید
[ و به یارانم تذکر دادم: ]
🔻پس از من با خوارج نبرد نکنید؛ زیرا کسی که در جستوجوی حق بوده ولی خطا کرده، همانند کسی نیست که در جستوجوی باطل بوده و به آن دست یافته است.
🔹 اگر بر ضد رهبری عدالتپیشه قیام کردند، با آنان نبرد کنید
[ و توضیح بیشتری دادم: ]
اگر جماعتی را با خود همراه کردند و بر ضد رهبری عدالتپیشه قیام کردند، با آنان نبرد کنید؛ اما اگر بر ضد رهبری ستمپیشه قیام کردند، با آنان نجنگید که آنها برای کار خویش استدلال و گفتاری دارند.
📚منابع:
۱. الأخبار الطوال، ص۲۱۰
۲. تاریخ طبری، ج۴، ص۶۴
۳. مجمع الزوائد، ج۶، ص۲۴۱
۴. مروج الذهب، ج۲، ص۴۵۰
۵. سوره انفال، آیه۴۵ و ۴۶
۶.نهج البلاغه، خطبه ۶۰ و ۶۱
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 ارزش استغفار
💠 در شگفتم از کسى که مى تواند استغفار کند و ناامید است.
📒 #نهج_البلاغه ، حکمت ۸۷
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
شرح حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰.mp3
1.91M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت199و #حکمت200
⭕️ نکوهش انسانهای شرور
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹 شرح #حکمت199و #حکمت200
🔷 نکوهش انسانهای شرور
🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۹۹ و ۲۰۰ فرمودند: (در تعريف جمع اوباش فرمود) آنان چون گرد هم آيند پيروز شوند و چون پراكنده شوند شناخته نگردند. (و گفته شد كه امام فرمود) آنان چون گرد هم آيند زيان رسانند و چون پراكنده شوند سود دهند. (از امام پرسيدند:
🔸چون اوباش گرد هم آيند زيان رسانند را دانستيم، امّا چه سودى در پراكندگى آنان است، فرمود) صاحبان كسب و كار و پيشه وران به كارهاى خود باز مى گردند، و مردم از تلاش آنان سود برند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده به كارگاه بافندگى و نانوا به نانوايى روى مى آورد.
🔸(جنايتكارى را حضور امام آوردند، كه جمعى اوباش همراه او بودند.) مبارك مباد، چهره هايى كه جز به هنگام زشتى ها ديده نمى شوند.
🔻یکی از شاخص های ارزشمندی و غیر ارزشمندی زندگی انسان ها، تأثیری است که در زندگی اجتماعی و وضعیت زندگی افراد دیگر جامعه دارند.
🔻مثلاً امیرالمومنین علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۳ معروف به خطبه متّقین درباره اهل تقوا می فرماید: «أَلْخَيْرُ مِنْهُ مَأمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ» ؛ متقین جوری زندگی میکنند که همیشه از آنها انتظار خیر میرود و همه از شرّ آنها در امان اند .
🔻در جای دیگری از همین خطبه متّقین می فرمایند: "متقین خودشان را به سختی می اندازند تا مردم را به آسایش برساندند."
🔻برعکس در حکمت های ۱۹۹ و ۲۰۰ نهج البلاغه درباره اراذل و اوباش جملاتی دارند که دقیقاً نقطه مقابل اهل تقوا است. در توصیف جمع اوباش در حکمت ۱۹۹ فرمودند:" آنها چون گرد هم آیند پیروز شوند و چون پراکنده شوند اصلاً شناخته نمی شوند. و گفته شده است که امام (علیه السلام) فرمود: آنها چون گرد هم آیند زیان برسانند و چون و پراکنده شوند سود دهند."
🔻 از امام پرسیدند وقتی اوباش گردهم می آیند زیان رسانند را دانستیم، اما چه سودی در پراکندگی آنهاست؟ فرمود: صاحبان کسب و کار و پیشه وران به کارهای خود باز می گردند، مردم از تلاش آنها سود میبرند، بنّا به ساختن ساختمان و بافنده کارهای بافندگی و نانوا به نانوایی روی می آورد. یعنی وقتی اینها دور هم جمع می شوند چنان شر می رسانند که کسبه و اهل کار مجبور میشوند محل کار خودشان را ، شغل خودشان را تعطیل کنند در حالیکه اهل تقوا تنها و جمعشان خیر به جامعه است.
🔻در حکمت ۲۰۰ هم این گونه آمده است که، جنایتکاری را به حضور امام آوردند که جمعی از اوباش همراه او بودند حضرت فرمودند: مبارک مباد چهرههایی که جز به هنگام زشتی ها دیده نمی شوند.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
⚜ ویژگیهای اجتماعی کارگزاران 5⃣
💎 تلاش مسؤول برای رفع محرومیت زدایی
💠 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطاب به مالک اشتر فرمودند: خدا را خدا را در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند و عبارتند از زمین گیران، نیازمندان، گرفتاران و دردمندان. ...بخشی از بیت المال را به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسؤول رعایت آن می باشی.
📚 #نهج_البلاغه ، نامه ۵۳، بند ۸
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_اجتماعی
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🌸🍃 #روز_صد_وهشتاد_وسوم🌸🍃
شروع پستهایی که امروز شما ادمین های محترم باید در کانال هایتان ارسال بفرمایید👇👇
ختم روزانه نهج البلاغه(24).mp3
2.25M
🔈 نهج البلاغه گویا
🌹سهم روزانه نهج البلاغه
✅ خطبه ۳۲ تا ۳۱
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم #روز_صد_وهشتاد_ویکم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۳۲ تا ۳۱
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه32 : (در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه در شناخت مردم و روزگاران پس از پیامبر "صلی الله علیه وآله وسلم" ایراد فرمود)
1⃣ سير ارتجاعی امت اسلامی
♦️ای مردم! در روزگاری کينه توز و پر از ناسپاسی و کفران نعمت ها صبح کرده ايم که نيکوکار بدکار به شمار می آيد و ستمگر بر تجاوز و سرکشی خود می افزايد. نه از آن چه می دانيم بهره می گيريم و نه از آن چه نمی دانيم می پرسيم و نه از حادثه مهمّی تا بر ما فرود نيايد می ترسيم.
2⃣ اقسام مردم (روانشناسی اجتماعي مسلمين، پس از پيامبر"صلی الله علیه وآله وسلم")
♦️در اين روزگاران مردم چهار گروه اند: گروهی اگر دست به فساد نمی زنند، برای اين است که روحشان ناتوان و شمشيرشان کند و امکانات مالی در اختيار ندارند. و گروه ديگر آنانکه شمشير کشيده و شرّ و فسادشان را آشکار کرده اند، لشکرهای پياده و سواره خود را گرد آورده و خود آماده کشتار ديگرانند. دين را برای به دست آوردن مال دنيا تباه کردند که يا رئيس و فرمانده گروهی شوند، يا به منبری فرا رفته، خطبه بخوانند. چه بد تجارتی که دنيا را بهای جان خود بدانی و با آنچه که در نزد خداست معاوضه نمايی. و گروهی ديگر با اعمال آخرت، دنيا را می طلبند و با اعمال دنيا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نيستند، خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند. گام ها را رياکارانه و کوتاه بر می دارند، دامن خود را جمع کرده، خود را همانند مؤمنان واقعی می آرايند و پوشش الهی را وسيله نفاق و دورويی و دنياطلبی خود قرار می دهند. و برخی ديگر با پستی و ذلّت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند، که خود را به زيور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشيده اند. اينان هرگز در هيچ زمانی از شب و روز از زاهدان راستين نبوده اند.
3⃣ وصف پاكان در جامعه مسخ شده
♦️در اين ميان گروه اندکی باقی مانده اند که ياد قيامت چشم هايشان را بر همه چيز فرو بسته و ترس رستاخيز اشک هايشان را جاری ساخته است؛ برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی ديگر ترسان و سرکوب شده يا لب فرو بسته و سکوت اختيار کرده اند؛ بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت می کنند و بعضی ديگر گريان و دردناکند که تقيّه و خويشتن داری، آنان را از چشم مردم انداخته است و ناتوانی وجودشان را فرا گرفته گويا در دريای نمک فرو رفته اند. دهن هايشان بسته و قلب هايشان مجروح است؛ آن قدر نصيحت کردند که خسته شدند، از بس سرکوب شدند، ناتوانند و چندان کشته دادند که انگشت شمار شدند.
4⃣ روش برخورد با دنيا
♦️ "پس بايد دنيای حرام در چشمانتان از پَرِ کاهِ خشکيده و تُفاله های قيچی شده دام داران، بی ارزش تر باشد. از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنيایِ فاسدِ نکوهش شده را رها کنيد زيرا مشتاقان شيفته تر از شما را رها کرد.
( می گويم: بعضی از نادانان اين خطبه را به معاويه نسبت داده اند، ولی بدون ترديد اين خطبه از سخنان اميرمؤمنان(علیه السلام) است. «طلا کجا و خاک کجا؟! آب گوارا و شيرين کجا و آب نمک کجا؟!». دليل بر اين مطلب سخن «عمرو بن بحر، جاحظ» است که ماهِر در ادب و نقّاد بصير سخن می باشد، او اين خطبه را در کتاب «البيان و التبيين» آورده و گفته است: آن را به معاويه نسبت داده اند. سپس اضافه کرده که اين خطبه به سخن امام(علیه السلام) و به روش او در تقسيم مردم شبيه تر است. و اوست که به بيانِ حال مردم، از غلبه، ذلّت، تقيّه و ترس واردتر است، سپس می گويد: «تا کنون چه موقع ديده ايم که معاويه در يکی از سخنانش مسير زهد پيش گيرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند؟!»
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
📜 #خطبه31 : ( در آغاز جنگ جمل در سال ۳۶ هجری، ابن عباس را برای پند دادن به سوی زبیر فرستاد و فرمود:)
🔹روانشناسی طلحه و زبير
♦️با طلحه ديدار مکن، زيرا در برخورد با طلحه او را چون گاو وحشی می يابی که شاخش را تابيده و آماده نبرد است، سوار بر مرکب سرکش می شود و می گويد رام است. بلکه با زبير ديدار کن که نرم تر است. به او بگو پسر دايی تو می گويد: در حجاز مرا شناختی و در عراق مرا نمی شناسی؟! چه شد که از پيمان خود بازگشتی؟! (جمله کوتاه «فَما عَدا مِمّا بَدا» برای نخستين بار از امام علی "علیه السلام" شنيده شده و پيش از امام(علیه السلام) از کسی نقل نشده است.)
┄═❁✦❀•••🌿🌸🌿•••❀✦❁═┄
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
همراهان گرامی.m4a
58.5K
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️
با سلام به همراهان گرامی
📢 این بخش که مربوط به #شرح_کلی_و_ساختاری نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت صد و شصتوهفتم
✳️ فصل نهم: دوران غارتها
❇️ بسیج مردم برای عزیمت به جنگ با معاویه
🔹آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد با او موجب تقرب به خداست
[ پس از پایان جنگ نهروان و برطرف شدن مشکل خوارج، بلافاصله مردم را برای جنگ با معاویه و حل مشکل شام دعوت کردم و گفتم: ]
🔻ای مردم، آمادهٔ نبرد با دشمنی شوید که جهاد با او موجب تقرب به خدا و وسیلهای برای تحصیل رضای اوست.
🔹مخالفت یاران
[پس از جنگ نهروان، خطبهای ایراد کرده و مردم را به جنگ با شامیان دعوت کردم. اما اشعث و یارانش اظهار کردند که آمادگی جنگ را ندارند؛ آنها خستگی، کندی شمشیرها و نیزهها و تمامشدن تیرها و سردی هوا را بهانه کردند، من هم چارهای ندیدم جز اینکه بههمراه یاران باقیمانده، وارد کوفه شوم! ]
❇️ اعزام مالک اشتر به مصر و شهادت وی در این مسیر
🔹فراخوان مالک اشتر برای تصمیمگیری دربارهٔ مصر
[ معاویه پس از معاهدهٔ حَکمیت، فرصت را غنیمت شمرد و لشکری به مصر گسیل داشت. گروههایی از مردم مصر نیز به بهانهٔ خونخواهی عثمان، بهآن لشکر پیوستند و کار بر محمدبنابیبکر، استاندار مصر، سخت شد. از آنجا که محمدبنابیبکر، جوان کم سن و سال و بیتجربهای در جنگ بود، ناچار شدم طی نامهای، مالک اشتر را که آنروز استاندار نصیبین بود، به استانداری مصر منصوب کنم. او را فراخواندم. وقتی مالک اشتر آمد، به وی گفتم: ]
🔻جز تو کسی را برای مصر سراغ ندارم، خدای رحمتت کند! به سوی مصر حرکت کن که اگر هیچ سفارشی هم نکنم، اطمینان دارم که رأی و نظر تو درست است.
🔹مالک اشتر؛ مردِ روزهای سخت
[ نامهای برای مردم مصر نوشتم و خبر منصوب شدن مالک اشتر را برای استانداری مصر به آنان دادم: ]
🔻اما بعد، بندهای از بندگان خدا را بهسوی شما فرستادم. مردی که در روزگار وحشت بهخواب نمیرود و در لحظههای ترس، از دشمن روی نمیگرداند. او مالکبنحارث از قبیلهٔ «مذحج» است.
مردم مصر! من شما را بر خود ترجیح دادم و ایثار کردم که او را به دیار شما فرستادم؛ زیرا او را خیرخواه شما یافتم و دیدم که با دشمنانتان بسیار سرسخت است.
[ نامهٔ دیگری به مردم مصر نوشتم و آنان را به ایستادگی در برابر دشمنان دعوت کردم.]
🔹شهادت مالک اشتر
[ مالک اشتر قبل از رسیدن به مصر، در مسیر، به شهادت رسید. بالای منبر رفتم و خبر شهادت وی را به مردم دادم: ]
🔻بدانید که مالکاشتر به شهادت رسید. او به عهد خویش وفا کرد و به ملاقات پروردگارش شتافت. خداوند مالک را رحمت کند که اگر کوه بود، کوه بینظیری بود و همچون صخرهها، گرانسنگ و مقاوم بود.
به راستی که زنان از بهدنیا آوردن همانند مالک عاجزند! آیا شخصی همچون مالک میتوان یافت؟ تا ابد همانند او را نخواهم دید .
❇️ شهادت محمدبنابیبکر، استاندار مصر
🔹 دلجویی از محمدبنابیبکر و تشویق او به پایداری
[ پس از شهادت مالکاشتر، به محمدبنابیبکر نامهای نوشتم و از وی دلجویی کرده و او را به ایستادگی تشویق کردم. و به او دستور دادم: ]
🔻تو خود برای مقابله با دشمن، لشکر خویش را بیرون بیاور و با آگاهی لازم بهسوی دشمن حرکت کن و آمادهٔ پیکار باش با کسی که با تو در جنگ است.
[ محمدبنابیبکر در پاسخ نامهٔ من نامهای نوشت و رضایت و ارادت خود را نسبت به من اعلام کرد و نامههایی را که عمروبنعاص برای او نوشته بود، برایم ارسال کرد؛ همچنین مرا از وضعیت لشکرش و سستی برخی از آنها باخبر کرد.
🔹در برابر دشمنت پایداری کن
[ من نیز در نامهای او را به مقاومت و عدم سستی در مقابل دشمن تشویق کردم و در پاسخ وی نوشتم: ]
🔻با همه سختیهایی که وجود دارد، مردم را به یاری تو دعوت و تشویق میکنم و گروهی را بهیاری تو میفرستم.
🔹این فریاد محمدبن ابی بکر است که به گوش می رسد
[ در میان مردم خطبهای ایراد کردم و آنان را برای رفتن به مصر و یاری محمدبنابیبکر تشویق کردم: ]
🔻اما بعد، ای مردم، این فریاد محمدبنابیبکر و برادران شما از مصر است که به گوش شما میرسد و میخواهند که به فریادشان برسید. همگی در پادگان «جرعه» اجتماع کنید تا اگر خدا بخواهد، فردا در آنجا گرد هم آییم.
[ از میان همهٔ آنها، تنها دو هزار نفر بسیج شدند که به فرماندهی مالکبنکعبارحبی بهسوی مصر حرکت کردند. پنج روز از حرکت مالک گذشته بود که خبر شهادت محمدبنابیبکر و سقوط مصر رسید؛ لذا دستور دادم که مالک برگردد. ]
📚منابع:
۱. الامامةوالسیاسة، ص۱۷۰
۲. الغارات، ج۱، ص۱۶۴
۳. نهجالبلاغه، نامهٔ ۳۸
۴. الإختصاص، ص۸۱
۵. تاریخطبری، ج۴، ص۷۳
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
↩️ ادامه دارد...
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
🔵 پناهگاه مطمئن
💠 همه کارهای خود را به خدا بسپار، زیرا به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیده ای که تو را از هر آسیب نجات دهد.
#نهج_البلاغه ، نامه۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
همراهان گرامی سلام
📢 با توجه به اینکه تا پایان یک دور ختم کامل نهج البلاغه چند روزی بیشتر نمانده است، بر آن شدیم تا موضوع مهم تربیت از دیدگاه مولا امیرالمؤمنین تحت عنوان (منشور تربیت) را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸🔸نامه ی ۳۱ نهج البلاغه 🔸🔸
🔸 منشور تربیت بشریت🔸
🔻ما نامه ی ۳۱ نهج البلاغه را که منشور تربیت بشریت به ویژه نسل جوان است انتخاب کرده ایم.
خدا ان شاء الله همه کسانی را که برای ترویج نهج البلاغه در طول تاریخ زحمت کشیده اند به خصوص مرحوم سید رضی، مؤلف و گردآورندهٔ این کتاب و مرحوم دشتی مترجم این کتاب را با امیرالمؤمنین (علیه السلام) محشور کند.
🔻 حضرت این نامه را به فرزندشان امام حسن (علیه السلام)، وقتی از جنگ صفین بر می گشتند و به سرزمین حاضرین رسیده بودند در سال ۳۸ هجری یعنی اوایل حکومت خود نوشته اند.
🔻 این جا یک نکتهٔ تربیتی وجود دارد. شخصی با بزرگترین دشمن زمان خود که معاویه است درگیر شده و سخت ترین و پر مشغله ترین حرکت را که همان جنگ است انجام داده ولی در همان حال از تربیت فرزندش غافل نشده است. در این جا حضرت حواسش به تربیت فرزندش هست.
🔻نکتهٔ عمیق تر، روحیات شخصی است که در چنین هیجانی به قدری آرامش دارد که می نشیند و برای فرزندش نامهٔ تربیتی می نویسد. شخصی که از جنگ صفین برگشته و حتماً مطلع هستید در این جنگ چه خیانت ها شد. مالک اشتر تا ریشه کن کردن اصل فتنه نزدیک شده بود، ولی با جهالت عده ای که همان خوارج بودند، جنگ به صلح و سازش و حکمیت دروغین رسید. در چنین وضعی هر انسان عادی به هیچ چیز دیگری نمی تواند فکر کند. چقدر این روح بزرگ است که پای این مبارزه ایستاده و هنوز به منزل برنگشته نشسته و برای فرزندش در آرامش مطلق نامهٔ تربیتی می نویسد. گویا پدری است فارغ از سیاست و مشکلات جامعه که همهٔ همّ و غم او خانواده اش است.
🔻 این نکته مهمی است انسان باید الگوی خود را چنین انسانی قرار دهد که می تواند در آنِ واحد دو صفت به ظاهر متضاد را در خود جمع کند. «اَشداءُ عَلَی الکُفارْ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»؛ به عبارتی شیشه و سنگ را در کنار هم نگه داشته است.
🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
📒 #نهج_البلاغه ، نامه ۳۱
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی