حال و روز
منتظران آمدن تو
همانند
حال ماهی کنار برکه است
که بال بال میزند
برای پیوستن به آب
یا داعی الله ....
#دفتر_اشعار_عطش_عشق
#سیداحمدرضوی
l @adventt l
●○ مشتـاق ظھور ○●
【بِسم الله الرّحمن الرّحیم】
. وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم
[سوره عنكبوت آيه ٦٠]
یکی از اسمهایش «رازق» است.
رازق یعنی کسی که روزی میدهد.
شاید وقتی به این فکر کنیم که خدا برای رزق این همه جنبنده و پرنده و چرنده فکر کرده و هوایشان را دارد،
خیالمان راحت بشود و حرص و طمع را و به آب و آتش زدن برای پول درآوردن را کم کنیم.
توی قرآنش گفته من حتی هوای جنبندههایی که خودشان از پس رزقشان بر نمیآیند را هم دارم.
من هستم که شما را و آنها را روزی میدهم
.
کپی⛔️
l @adventt l
●○ مشتـاق ظھور ○●
بسمالله الرّحمن الرّحیم
.
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.
ـ
آنها ڪه آرام و مطمئن پای قراردادهایشان نوشتند:
خدایا مرا پاڪیزه بپذیر،
صدقوا ما عاهدوالله.
معامله را بردند رفیق!
عند ربّهم یرزقون شدند .
.
میمانَد من ینتظر ڪه من و شماییم.
میماند جوانه این آرزو ڪه باید هر روز آب بخورد و تر و تازه بماند و زردی و غبار افڪار عجیب و غریب قرن بیست و یڪم رویش ننشیند. .
میمانَد این مبارزه ڪه هنوز خاتمه نیافته است.
.
میمانیم ما ڪه حالا لقب افسران جوانمان هم دادهاند. .
با ما چه باید بڪنند، به ما چه باید بگویند ڪه باور ڪنیم جنگ هنوز تمام نشده است؟
.
. راه شهادت باز است ...❤
کپی⛔️
l @adventt l
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 سید ابطحی امام جمعه معزز شهرستان #ایرانشهر حسابی طوفان به پا کرد ...
#حتما_ببینید
حرف دارم ؛
خَالِقَ کُلِّ مَخْلُوقٍ ...
غم روی #دلم سنگینی میکنه ؛
کَاشِفَ کُلِّ مَکْرُوبٍ ...
اندوهگین هستم ؛
فَارِجَ کُلِّ مَهْمُومٍ ...
پس #امیدم رو ناامید نکن ؛
رَجَائِی عِنْدَ مُصِیبَتِی ...
#شبتون_خوش
●○ مشتـاق ظھور ○●
در یکی از مدارس، معلمی دچار مشکل شد و موقتا برای یک ماه معلم جایگزینی بجای او شروع به تدریس کرد. این معلم #جایگزین در یکی از کلاسها سوالی از دانش آموزی کرد که او نتوانست جواب دهد، بقیه دانش آموزان شروع به خندیدن و او را مسخره می کردند. #معلّم متوجّه شد که این دانش آموز از اعتماد بنفس پایینی برخوردار است و همواره توسّط هم کلاسی هایش مورد تمسخر قرار می گیرد. زنگ آخر فرا رسید و وقتی دانش آموزان از کلاس خارج شدند، معلّم آن دانش آموز را فرا خواند و به او برگه ای داد که بیتی شعر روی آن نوشته شده بود و از او خواست همان طور که نام خود را حفظ کرده، آن بیت شعر را حفظ کند و با هیچ کس در مورد این موضوع صحبت نکند. در روز دوم معلّم همان بیت #شعر را روی تخته نوشت و به سرعت آن بیت شعر را پاک کرد و از بچّه ها خواست هر کس در آن زمان کوتاه توانسته شعر را #حفظ کند، دستش را بالا ببرد. هیچ کدام از دانش آموزان نتوانسته بود حفظ کند. تنها کسی که دست خود را بالا برد و شعر را خواند همان دانش آموز دیروزی بود که مورد #تمسخر بچّه ها بود. بچّه ها از این که او توانسته در این #فرصت کوتاه شعر را حفظ کند مات و مبهوت شدند. معلّم خواست برای او کف بزنند و تشویقش کنند. در طول این یک ماه، معلّم جدید هر روز همین کار را #تکرار می کرد و از بچّه ها می خواست تشویقش کنند و او را مورد لطف و محبّت قرار می داد. کم کم نگاه همکلاسی ها نسبت به آن دانش آموز تغییر کرد. دیگر کسی او را مسخره نمی کرد. آن دانش آموز خود نیز دارای #اعتماد به نفس شد و احساس کرد دیگر آن شخصی که همواره معلّم سابقش "خِنگ " می نامید، نیست. پس دانش آموز تمام تلاش خود را می کرد که همواره آن احساس خوبِ برتر بودن و باهوش بودن و ارزشمند بودن در نظر دیگران را حفظ کند. آن سال با معدّلی خوب قبول شد. به کلاس های بالاتر رفت. در کنکور شرکت کرد و وارد دانشگاه شد. مدرک #دکترای_فوق_تخصص_پزشکی خود را گرفت و هم اکنون پدر #پیوند_کبد جهان است. این قصه را دکتر ( #ملک_حسینی ) در کتاب زندگانی خود و برای قدردانی از آن معلّم که با یک حرکت هوشمندانه مسیر زندگی او را عوض نمود، در صفحه اینستاگرامش نوشته است . . انسان ها دو نوعند: نوع اوّل کلید خیر هستند.دستت را می گیرند و در بهتر شدنت کمک کرده و به تو احساس ارزشمند بودن می دهند. نوع دوم انسان هایی هستند که با دیدن اوّلین شکستِ شخص، حس بی ارزشی و بدشانس بودن را به او منتقل می کنند. این دانش آموز میتوانست قربانی نوع دوم این انسان ها بشود که بخت با او یار بود.
l @adventt l