💢منزل دوم نزدیک قادسیه
♦️ در این منزل ام کلثوم با آه و اندوه این اشعار را زمزمه کرد:
«ماتت رجالی و افنی الدهر ساداتی .... مردان ما را کشتند و روزگار، بزرگان را از ما گرفت و اندوه و سوزش ما را افزود.
مردان پستی که می دانستند ما دختران رسول خدا هستیم بر ما هجوم آوردند و ما را بر شتران برهنه سوار کردند.
💢منزل سوم جصّاصه
♦️کاروان حامل سرها، به نزدیکی جصاصه رسید. در اینجا درنگ کردند و از آنجا به حاکم تکریت نامه نوشتند که ما همراه با سر خارجی می آییم، برای ما آذوقه و علوفه آماده کنید.
♦️مرد نصرانی که اهل تکریت بود قافله را ملاقات کرد و گفت: این سر، سر خارجی نیست، سر حسین بن علی بن ابی طالب است. وای بر شما ای بیدادگران.
♦️وقتی مسیحیان منطقه شنیدند، با انجیل، ناقوس و صلیب بیرون آمدند و بر تپه «خضراء» بالا رفتند. وقتی سر مبارک امام حسین(ع) را دیدند ناقوس ها را نواختند و گفتند: پروردگارا، ما از این قوم که فرزند دختر پیامبر خود را تشنه کام کشتند و اهل بیت و یارانش را به خاک و خون کشیدند، بیزاریم.
#روز_چهاردهم
#الحسین_یجمعنا
#ما_ملت_امام_حسینیم
@aeenejan
eitaa.com/aeenejan